سلام
ببخشید دیرپاسخ دادم چون متاسفانه به اینترنت دسترسی ندارم.
خ از همدردیتون متشکرم.در جواب زندگی موفق بگم که ما ازدواج سنتی داشتیم و یکی از آشنایان متقابلمون مارو به هم معرفی کرد. خانوادش خ موافق بودن خودش هم همینطور. اما الان هر دو طرف موافق جداییمون هستند.
و در جواب بهزاد 10 عزیز عرض کنم که همسرم از رابطه با من به نظر میومد راضی باشه چون تااین اواخر هم می گفت تو توی رابه جنسی خ خوب هستی.
در مورد ایراد ها هم بگم که مثلا می گفت تو بی کلاسی یکم کلاس بذار (بنده فوق لیسانس دانشگاه تهران دارم والان میخام کنکور دکترا بدم اما اون تازه فوق دیپلم علمی کاربردی گرفته)و اصالتامون با هم فرق داره چون ایشون از سادات هستن و فرهنگ ها و نیزمی گفتن تو پرخاشگری. من زبون دار هستم اما پرخاشگر نیستم و اگه صدام در میومد ناشی از کتک خوردن بود.
در مورد کتک خوردن هم به عنوان نمونه یه شب ساعت 1از خونه خواهرش اومد خونه ( دعوت نداشتیم فقط گفت میرم گوشی خواهرمو بدم و بیام تو توی خونه بمون)و برق رفته بود و من ترسیده بودم و باهاش تماس گرفتم که برق رفته بیا اما دیراومد و وقتی رسید من به روی خودم نیاوردم اما اون منو کتک زد که تو آبروی منو جلوی خواهرام بردی که گفتی بیا!!!!
بعد از کتک کاری هم گریه میکنم امابعدش خودم واسه آشتی پیش قدم میشم. کلا کینه ای نیستم.
توی خیابون هم کتکم میزد و چون میخاست تابلو نباشه دستمو تو دستش بشدت فشار میداد تا حد خرد شدن و تو خونه هم در حد خفگی پیش میرفت و گاهی بامشت ضربان محکمی به سرو کمرم میزد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)