به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: کمکم کنید

  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array

    کمکم کنید

    من دختری 27 ساله هستم؛با موقعیت اجتماعی و شغل و درامد خیلی خوب؛از خانواده بسیار مرفه و خوشنامی هم هستم،اما واقعا پسری که به شرایطم بخوره پیدا نمیشه؛نه اینکه مغرور باشم نه به خدا؛از فشار تنهایی با کسی اشنا شدم تو فرودگاه......1 سال پیش با یکی از فوتبالیس های معروف که اتفاقا بسیار هم به اخلاق و متانت معروف هستن ا
    کم کم فهمیدم ایشون زن و بچه دارن....خیلی وابسته شده بودم...بارها تلاش کردم کات کنم،نتونستم ایشون فهمیده بودم وابسته شدم،بلافاصله منصرفم میکرد....البته بگم هر بار هم چون اطمینانش از بی اراده بودن من بیشتر میشد...رفتاراش سرد تر و و بی توجهیش بیشتر میشد؛انگار احترامم داشت از بین میرفت......تا الان که 2 روز جلو خودم گرفتم تماس نگیرم؛بهش هم گفتم من به حال خودم بزاره اما انگار مطمین دوباره بر میگردم حتی جواب پیامم نداد.....به مشاور هم مراجعه کردم و کمک گرفتم .....خیلی سخته واقعا سخته اما باید بتونم.....کنارم باشید و بگید که باید چی کار کنم که ارادم محکم تر بشه؟کسی تجربه ای داره که لهم کمک کنه؟
    ممنون
    ویرایش توسط کیت کت : پنجشنبه 08 آبان 93 در ساعت 00:08

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام عزیزم

    اول باید عنوان تاپیکت رو عوض کنی که کویای مشکلت باشه...

    در غیر این صورت کسی جواب پستت رو نمیده
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  3. 3 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 08 آبان 93), فرشته مهربان (جمعه 09 آبان 93), کیت کت (پنجشنبه 08 آبان 93)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام
    ممنون از راهنماییتون.اما چطوری؟من تازه اومدم بلد نیستم.

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    سلام مرسی که به سواله من پاسخ دادید .
    منم وظیفه خودم دونستم که به سواله شما پاسخ بدم .
    موضوعه یکی از دوستام شبیه شما بود ، یعنی با آقایی آشنا شده بود که بعد از چندماه فهمید ایشون نامزد دارن.نامزدش یه شهر دیگه بود
    دوستم خیلی وابستش شده بود طوری که با اینکه میدونست اون آقا متاهله باز ادامه میداد.
    دوسته گلم، به نظر من هرطور شده رابطتو قطع کن .سعی کن چیزه دیگه ای جایگزینش کنی.چون واقعا راهی برای رسیدن به اون آقا نداری
    در ثانی وقتی اون اقا میدونه با وجودیکه شما از متاهل بودنش خبر داری ولی باز ادامه میدی در واقع عزت نفسه خودتو زیر سوال میبری
    شاید این پیشنهادم درست نباشه ، ولی اگه کسی دیگه جای اون آقارو بگیره ، یواش یواش میتونی فراموشش کنی.

  6. کاربر روبرو از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده است .

    roozbeh220 (جمعه 09 آبان 93)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 تیر 95 [ 06:38]
    تاریخ عضویت
    1393-7-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    5,105
    سطح
    45
    Points: 5,105, Level: 45
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,451

    تشکرشده 105 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم منم که تجربه مو نوشتم و خودت هم تو تایپیک رز حتما خوندیش.
    من بیشتر از دو سه روز دووم میاوردم که باهاش حرف نزنم. گاهی ده روز ، پونزده روز و این بار آخرم که تقریبا دوماه. اما چون خیلی تحت فشار بودم و کسی نبود باهاش درد و دل کنم.
    تمام احساساتی که بعد از جدایی مون سراغم میومد و برای خود این آقا مینوشتم. تو یاهو به صورت آفلاین و اگه جوابی نمیداد به نوعی حس میکردم که دارم دچار جنون میشم.
    آخرین بار حرف هایی بهش زدم و رفتاری کردم که واقعا خودم خیلی شرمنده شدم . شدیدا تحت فشار عصبی بودم. چند شب نخوابیده بودم ، غذا نمیخوردم. تمام شب و گریه میکردم. همینا باعث شده بود به مرز انفجار برسم و کنترلی روی رفتار خودم نداشته باشم.
    البته این آقا خیلی مهربونه و هر موقع از احساساتم نوشتم سعی کرده آرومم کنه و هیچ وقت هم نشده از عمد بهم جوابی نده یا رفتاری کنه که بخواد آزارم بده.
    اما اونم مثل همین آقایی که تو باهاش در ارتباطی دقیقا همین رفتارو میکرد ، این اواخر چون میدونست برمیگردم اصلا تلاشی برای نگه داشتنم نمیکرد. البته دیگه واقعا میخواست که ارتباطمون و تموم کنیم. میگفت سرانجامی نداره. قوی باش. حالا که جداشدیم بذار تموم شه . کاری نکن دوباره برگردیم.
    منم خیلی تلاش میکردم ولی واقعا سختم بود. اگه ارتباطمون تو فیسبوک نبود و برگشتن بهش برام اینقدر سهل الوصول نبود زودتر به نتیجه میرسیدیم. به نوعی اگه میشد ازش بی خبر باشم راحت تر فراموشش میکردم.ولی ایشون هر صبح که میاد سر کار تا ساعت 7 و 8 شب تو فیسبوک آنلاین هست و همینم جدایی و برام سخت تر میکرد.
    خلاصه فهمیدم که یه دفعه نمیتونم کنارش بذارم. برگشتم و با وجود رفتار خیلی بدی که داشتم این آقا بازم منو پذیرفت و گفت که من قصد آزار دادن تورو ندارم. اگه میخواستم اذیتت کنم دیگه به پیام هات جوابی نمیدادم. نمیومدم تو یاهو که به حرفات گوش بدم( دوست نداشت تو فیسبوک صحبت کنیم میگفت ممکنه پی ام بدی و خانومم پیشم باشه و..... برای همینم تو یاهو صحبت میکردیم). الانم با هم در ارتباطیم ولی خیلی کمتر از قبل شده.
    هر وقتم حرف میزنیم دیگه مثه قبل بهم ابراز علاقه نمیکنه. اوایل ناراحت میشدم و میخواستم بهونه گیری کنم. اما با خودم که فکر کردم دیدم خب من که میخوام رابطه مون تموم شه پس رفتار این آقا به نفع خودمه. اینجوری کم کم ازش سرد میشم و ذهنم و آزاد میکنم. الانم خیلی بهتر شدم. نسبت بهش تا حد زیادی بی توقع و بی تفاوت شدم. اما خب هنوزم برام مهمه و دوستش دارم ولی آرومتر شدم.
    به نظر من اگه میتونی یه دفعه ازش جداشی این کارو بکن . اگه هم نه آروم آروم ازش فاصله بگیر و از رفتار سردش و بی توجهیش نسبت به خودت ناراحت نشو. به چشم یه امتیاز بهش نگاه کن که باعث میشه راحت تر ازش دل بکنی. آروم آروم به آدم های دیگه هم اجازه بده وارد دنیات بشن. آدمایی که حس میکنی برای ازدواج مناسبن.تموم فکرت و روی این آقا و ارتباط باهاش متمرکز نکن.
    این آقا چون زن داره خیلی راحت میتونه با جدا شدن تو کنار بیاد. برای اینکه سرش و به کارش و خونواده ش گرم میکنه. به نوعی همسرش تو این لحظات براش نقش یه نوع پشتبان عاطفی و بازی میکنه. ولی تو این پشتیبان و نداری ، چون تکیه گاهت خود اون آقاست که ازش جدا شدی.برای همین سعی کن این آدم واسه ت همه چیز نباشه که خیلی اذیت میشی.
    بعدم اون آقا که من باهاش در ارتباط بودم خانومش و دوست داشت. هیچوقت ازش بدگویی نمیکرد ولی نمیدونم به خاطر تفریح ، هیجان یا هر چیز دیگه دوست داشت با منم ارتباط داشته باشه و منو وابسته خودش کرد. کاملا معلومه در صورت اینکه رابطه مون ادامه بدیم کسی که ضربه میخوره فقط منم. اکثر ارتباط های اینچنینی به همین شکله و بازنده ی اصلی نفر سوم رابطه ست. پس خیلی مهمه که به خاطر خودت و آینده ت ازش فاصله بگیری.
    وقتی خودت میدونی تو یه موقعیت آسیب زا قرار گرفتی و برای نجات خودت کاری نمیکنی انتظار نداشته باش اون آقا کمکی بهت بکنه یا احساسات تو براش مهم باشه. اون همه ی تمرکزش روی اینه که در حین ارتباط با تو مواظب باشه به هیچ وجه به زندگی خانوادگی و همسر و فرزندش آسیبی نرسه و به محض اینکه احساس خطر کنه به راحتی کنارت میذاره.
    مطمئن باش.
    عزیزم باید خیلی مواظب خودت باشی. تنها کسی که میتونه ازت محافظت کنه خودتی.
    ویرایش توسط maryam240 : جمعه 09 آبان 93 در ساعت 17:16

  8. کاربر روبرو از پست مفید maryam240 تشکرکرده است .

    roozbeh220 (جمعه 09 آبان 93)

  9. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam240 نمایش پست ها
    عزیزم منم که تجربه مو نوشتم و خودت هم تو تایپیک رز حتما خوندیش.
    من بیشتر از دو سه روز دووم میاوردم که باهاش حرف نزنم. گاهی ده روز ، پونزده روز و این بار آخرم که تقریبا دوماه. اما چون خیلی تحت فشار بودم و کسی نبود باهاش درد و دل کنم.
    تمام احساساتی که بعد از جدایی مون سراغم میومد و برای خود این آقا مینوشتم. تو یاهو به صورت آفلاین و اگه جوابی نمیداد به نوعی حس میکردم که دارم دچار جنون میشم.
    آخرین بار حرف هایی بهش زدم و رفتاری کردم که واقعا خودم خیلی شرمنده شدم . شدیدا تحت فشار عصبی بودم. چند شب نخوابیده بودم ، غذا نمیخوردم. تمام شب و گریه میکردم. همینا باعث شده بود به مرز انفجار برسم و کنترلی روی رفتار خودم نداشته باشم.
    البته این آقا خیلی مهربونه و هر موقع از احساساتم نوشتم سعی کرده آرومم کنه و هیچ وقت هم نشده از عمد بهم جوابی نده یا رفتاری کنه که بخواد آزارم بده.
    اما اونم مثل همین آقایی که تو باهاش در ارتباطی دقیقا همین رفتارو میکرد ، این اواخر چون میدونست برمیگردم اصلا تلاشی برای نگه داشتنم نمیکرد. البته دیگه واقعا میخواست که ارتباطمون و تموم کنیم. میگفت سرانجامی نداره. قوی باش. حالا که جداشدیم بذار تموم شه . کاری نکن دوباره برگردیم.
    منم خیلی تلاش میکردم ولی واقعا سختم بود. اگه ارتباطمون تو فیسبوک نبود و برگشتن بهش برام اینقدر سهل الوصول نبود زودتر به نتیجه میرسیدیم. به نوعی اگه میشد ازش بی خبر باشم راحت تر فراموشش میکردم.ولی ایشون هر صبح که میاد سر کار تا ساعت 7 و 8 شب تو فیسبوک آنلاین هست و همینم جدایی و برام سخت تر میکرد.
    خلاصه فهمیدم که یه دفعه نمیتونم کنارش بذارم. برگشتم و با وجود رفتار خیلی بدی که داشتم این آقا بازم منو پذیرفت و گفت که من قصد آزار دادن تورو ندارم. اگه میخواستم اذیتت کنم دیگه به پیام هات جوابی نمیدادم. نمیومدم تو یاهو که به حرفات گوش بدم( دوست نداشت تو فیسبوک صحبت کنیم میگفت ممکنه پی ام بدی و خانومم پیشم باشه و..... برای همینم تو یاهو صحبت میکردیم). الانم با هم در ارتباطیم ولی خیلی کمتر از قبل شده.
    هر وقتم حرف میزنیم دیگه مثه قبل بهم ابراز علاقه نمیکنه. اوایل ناراحت میشدم و میخواستم بهونه گیری کنم. اما با خودم که فکر کردم دیدم خب من که میخوام رابطه مون تموم شه پس رفتار این آقا به نفع خودمه. اینجوری کم کم ازش سرد میشم و ذهنم و آزاد میکنم. الانم خیلی بهتر شدم. نسبت بهش تا حد زیادی بی توقع و بی تفاوت شدم. اما خب هنوزم برام مهمه و دوستش دارم ولی آرومتر شدم.
    به نظر من اگه میتونی یه دفعه ازش جداشی این کارو بکن . اگه هم نه آروم آروم ازش فاصله بگیر و از رفتار سردش و بی توجهیش نسبت به خودت ناراحت نشو. به چشم یه امتیاز بهش نگاه کن که باعث میشه راحت تر ازش دل بکنی. آروم آروم به آدم های دیگه هم اجازه بده وارد دنیات بشن. آدمایی که حس میکنی برای ازدواج مناسبن.تموم فکرت و روی این آقا و ارتباط باهاش متمرکز نکن.
    این آقا چون زن داره خیلی راحت میتونه با جدا شدن تو کنار بیاد. برای اینکه سرش و به کارش و خونواده ش گرم میکنه. به نوعی همسرش تو این لحظات براش نقش یه نوع پشتبان عاطفی و بازی میکنه. ولی تو این پشتیبان و نداری ، چون تکیه گاهت خود اون آقاست که ازش جدا شدی.برای همین سعی کن این آدم واسه ت همه چیز نباشه که خیلی اذیت میشی.
    بعدم اون آقا که من باهاش در ارتباط بودم خانومش و دوست داشت. هیچوقت ازش بدگویی نمیکرد ولی نمیدونم به خاطر تفریح ، هیجان یا هر چیز دیگه دوست داشت با منم ارتباط داشته باشه و منو وابسته خودش کرد. کاملا معلومه در صورت اینکه رابطه مون ادامه بدیم کسی که ضربه میخوره فقط منم. اکثر ارتباط های اینچنینی به همین شکله و بازنده ی اصلی نفر سوم رابطه ست. پس خیلی مهمه که به خاطر خودت و آینده ت ازش فاصله بگیری.م
    وقتی خودت میدونی تو یه موقعیت آسیب زا قرار گرفتی و برای نجات خودت کاری نمیکنی انتظار نداشته باش اون آقا کمکی بهت بکنه یا احساسات تو براش مهم باشه. اون همه ی تمرکزش روی اینه که در حین ارتباط با تو مواظب باشه به هیچ وجه به زندگی خانوادگی و همسر و فرزندش آسیبی نرسه و به محض اینکه احساس خطر کنه به راحتی کنارت میذاره.
    مطمئن باش.
    عزیزم باید خیلی مواظب خودت باشی. تنها کسی که میتونه ازت محافظت کنه خودتی.
    مریم جونم.....
    پست جدیدم بخون دو تا جز این دارم.......من دیگه یه هفته میشم باهاش ارتباط ندارم....امروز سر جلسه بودم پیام داد....هول کرده سابقه نداشت این طور ولش کنم....باز طرف شما فرد خوبیه...این جواب نمیده نیست....یهو حس میکنه من دارم میرم خودش تیکه پاره میکنه......اما کور خوندن...من که خیلی جدی گفتم اصلا راه نداره...اصرار کرد ببینیم هم قبول نکردم....واییییییییی انقدر خوب بود!!!!!!!بزار ببینن ما قوی هستیم؛همون یه بار هم اشتباه کردیم که باهاشون شروع کردیم.....با سر بلند باهاش کات کردم...خدا هممون کمک کنه ایشالا
    ویرایش توسط کیت کت : جمعه 09 آبان 93 در ساعت 17:27

  10. 2 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 09 آبان 93), پرناز (سه شنبه 16 دی 93)

  11. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    لطفاً عنوانی که بطور واضح گویای مشکل شما باشد را تنظیم کرده از طریق گزارش پست یا ارتباط با ما ارسال کنید تا جایگزین عنوان کنونی شود و سپس تاپیکتان باز شود

    با تشکر






 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.