به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 71
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array

    من با تغییراتم در زندگی و در برابر همسرم٫با صبر و ثبات و کمک شما دوستانم همسرم رو برمیگردنم...

    به نام خداوند بخشنده و مهربان


    سلام به همه دوستای مهربونم که تک تکتون واسم یه راهنما بودید و هستید و همیشه به کمکم آمدید و هنوز هم در کنار من هستید!

    خوب دوستان عزیزم من هنوز در روند این تغییرات هستم٫همین تغییرات که شما دوستانم در من بیدارش کردید و من با راهنمایهای شما به اینجا رسیدم! میخوام بدونید که چقدر ازتون سپاسگزارم و همچنین از بالهای صداقت گلم و مدیر بسیار محترم ساین همدردی و فرشته مهربونم

    همینطور که میدونید و در تاپیک قبلی گفتم همسرم هم خدارو شکر بسیار آروم شده و ایشون هم در حال خودسازیه و این از همه چیز بیشتر منو خوشحال میکنه که ایشون هم به اشتباهاش پی برده!

    من هم خوب یاد گرفتم که احترام به همسرم و حفظ اقتدار همسرم خیلی مهمه
    یاد گرفتم که به خواسته هاش ارزش بدم و شخصیتش رو دست کاری نکنم!
    یاد گرفتم که همونطور که به خانواده خودم احترام میزارم به خانواده همسرم هم باید احترام بزارم!
    یاد گرفتم که آرامش اولین چیزی هست که همسرم احتیاج داره و با غر زدن و کنایه و گیر دادن همه چیز بدتر میشه! یاد گرفتم که باید رو احساساتم کنترل داشته باشم و تو کارها عجله نداشته باشم!
    از همه مهمتر صبوری رو یاد گرفتم٫حالا میدونم که با صبر و پبات میشه به خیلی چیزها رسید و زمان خودش حلاله مشکلاته!

    مدیر محترم هم که یاریم میکنند و خوشحالم که ایشون منو در مسیر درست و پیشرفت میبینند!

    خوب دوستان کمی از حال کنونی بگم:
    دیروز دخترم وقت دکتر داشت و من مثل همیشه ( چون بالهای صداقت گفته بودند وضیفه علی رو بهش برگردونم) ازش خواستم که پارمیدارو به دکتر ببره و چون آزمایش داشت و باید واکسنه میشد بهش گفتم بیشتر لطفا حواست باشه و تشکر کردم ازش! و ایشون گفتند خوب خودتم بیا( من هیچوقت فکرشم نمیکردم با اون کارای که من قبلنا تو ماشین میکردم همسرم دوباره راضی بشه با من جایی بره و خودش ۳ماه پیش گفت من دیگه یک قدم هم با تو جایی نمیرم٫چون من همیشه تو ماشین بحث میکردم و ایشون کنترل روی عصابش نداشت و داد میزد) خلاصه گفت بیا ولی اگه بخوای مثل قبلها بحث کنه دفعه آخر باهم جایی میریم٫گفت پارمیدا تازه آروم شده و من نمیخوام باز جلوش داد بزنم پس بحث نکش جلو! ( اولتیماتوم داد)
    منم گفتم باشه من دیگه اون سوده قدیم نیستم و نمیخوام عصبانیت کنم٫باور کن منو! نوشت: من کاری به چی شدی و چی بودی ندارم٫فقط جلو پارمیدا بحث نکن! گفتم باشه!
    خلاصه امد دنبالمون و ما رو برد! تو ماشین هم خیلی سر حال بود و با پارمیدا شوخی میکرد٫پارمیدا حرفهای بامزه میزد و با هم میخندیدیم! کارمون که تموم شد مارو رسوند و من هم واسه اینکه اجازه داده بود که باهاشمن برم و بهم اعتماد کرده بود ازش تشکر کردم! خندید و رفت!

    دیروز پسر خالش دعوتش کرده بود خونشون که بره اونجا٫پسر خالش میخواست راجب موضوع ما باهاش صحبت کنه! خالم (خانمشون) اصرا کرد تو هم بیا که همینجا حرفهاتونو بزنید ( البته قرار بود یکشنبه علی اونچا بره و من هم برم٫من شنبه استخاره گرفتم واسه یکشنبه خیلی بد امد) خلاصه باز استخاره گرفتم چون دلم شور میزد برم یا نه٫خیلی خوب امد٫ علی یه دو ساعتی اونجا بود که خالم خبر داد سوده زود خودتو برسون! منم پارمیدارو بردم پیش مامانم و راهی شدم!
    رفتم اونجا عمو جون و پسرشون به گرمی ازم استقبال کردن٫دیدم علی داره میخنده سلام کردم و نشستم! خالمو بقل کردم و ایشون گفتند این دختر ماستها! داشتند چای میخوردند و من هم روزه بوده!تا گفتم روزه ام خالم گفت ببین علی از تو هم با خداشناستر شده! اونهم میخندید!
    گفت پارمیدارو کجا گذاشتی چرا نیاوردیش؟! گفتم پیش مامانه و چون پارمیدا شبها زود میخوابه گفتم اذیت نشه! اولش که حرفهای روز مره و کلی میزدیم و میخندیدیم! بهد من افطار که رفتم بخورم تو آشپز خونه به خالم گفته بود چرا تنهای اونجا نشسته بیاد پیش ما بشینه! هیچی زود غذامو خوردم و رفتم نشستم!

    عموم شروع کرد صحبت باز کرد منم دست و پام میلرزید! گفتند این که نشد زندگی و بخاطر دخترت کوتاه بیا و... اول فقط گوش کرد من هم گوش میدادم!بعد گفت خیلی چیزا هست که آدم نمیتونه ببخشه!!!منو میگی گفتم تو دلم انگار خیانت کردم که اینجوری میگه! عموم گفت چیه؟ گفت من از وقتی امدم اینجا نه دوست دارم نه دورو ورم شلوغه!من احتیاج به یه همصحبت دارم و اینجا محیط منو داغون کرده! بعد عموم گفت اینه به سوده چه ربطی داره برید یه جایی که دلتون خوش باشه دور هم سوده و پارمیدا هم میان! گفت نه دیگه دیره واسه شروع تازه باید تو همین آلمان بمونم و بپوسم!
    واقعا ناشکر همسرم! اینجا بهترین کارو داره٫خانواده داره تنها مشکلش نداشتن دوسته! و اینکه هم سن و سال دورو ورش نیست! خوب من چیکار میتونم بکنم! عموم گفت تومگه میخوای جای بری٫تو هم که همینجا موندی خوب برو سر خونه و زندگیت! گفت نه کارم خوبه تو خونه آرامش ندارم! عموم گفت خودت حس نمیکنی سوده چقدر کلا آروم شده! گفت چرا حس میکنم! عموم گفتند برو واسه چند روز خونه اگه اون آرامشو نداشتی برگرد! بعد پسرشون گفت تو اصلا سوده رو دوست داری؟! گفت نه هیچ احساسی بهش ندارم! که عموم گفت کاملا طبیعیه بعد از این مدت سردی میاد ولی اگه برگردی باز باهم گرم میشید و در آغوش هم صمیمی میشید! میخندید!
    خلاصه خیلی حرفها زده شد٫جالب اینجاست که علی تمام نوشته های نامه رو خط به خط همونطور که نوشتم داشت میگفت که دوست داره اونجوری باشم! منم قبول کردم و جلو همشون واشه کارام معذرت خواستم بعد گفتم که من دیگه میرم که دیدم اونم وسایلهاشو جمع کرد که من تنها نرم! گفتم مزاحمت نمیشم! خندید باز!
    رفتیم دم ماشین چون صندلی بچه جلو بود ویخواستم برم پشت بشینم گفت بیا جلو بقلم بشین! تو راه حرفی زیاد نزدیم من فقط ازش پرسیدم چون مامانم اینه میخوان برند ایران نمیخواد واسه خانوادش چیزی بزاره گفت نه ممنون! منو که رسوندگفتم حلالم کن و بخاطر دخترمون یه فرصتی بهمون بده! گفت من بخشیدمت لطفا فرصت بده تا خودمو واسه برگشت آماده کنم٫حالا هفته دیگه ۱-۲ روز میام خونه پیشتونم! همو بغل کردیم و من رفتم! واستادم باهام بای بایم کرد تازه!

    خدا جونم میدونم که این لطفی که بهم کردی همه از سر دعاهای دوستای مهربونمه که با دلهای پاکشون و چشمای خیسشون واسه دوباره بهم رسیدنمون دعا کردند!
    هنوز سه روز از محرم نمیگذره٫قربونت برم امام حسینم که تا صدات کردم تا صدات کردند به فریادمون رسیدی! تو پیش خدا عزت و احترام داری پس حاجت هممون رو خودت روا دار! یا امام حسین میدونم که صدای تک تک مارو میشنوی ما باز هم به تو متوسل میشیم!



    حالا میترسم نکنه باز تصمیمش قطعی نباشه و من باز رویا پردازی میکنم?!
    وقتی امد خونه من چطوری گرمش کنم که پیشمون بمونه؟!
    چطوری باهاش رفتار کنم؟!
    اصلا طرفش برم یا نه واستم خودش بیاد پیشم؟!
    شب برم رو مبل بخوابم؟!

    ؟!وای انقدر دلم شور میزنه که خدا میدونه!!!

    بازم به کمک تک تک شما دوستانم نیازمندم٫میدونم شما همیشه واسم راه چاره دارید٫پس مشتاقانه منتظرم
    آرزو دارم،
    فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
    تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
    و امضاء خداوند بزرگ پای
    تمام آرزوهایت
    ویرایش توسط سوده 82 : سه شنبه 06 آبان 93 در ساعت 16:10

  2. 29 کاربر از پست مفید سوده 82 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), ammin (سه شنبه 06 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), del (شنبه 17 آبان 93), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), hhp (جمعه 14 آذر 93), m.reza91 (چهارشنبه 07 آبان 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), mina-mina (سه شنبه 06 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), roozbeh220 (چهارشنبه 07 آبان 93), szd (یکشنبه 25 آبان 93), فرشته مهربان (جمعه 09 آبان 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 07 آبان 93), کلانتر جو (شنبه 21 اسفند 95), نیکیا (سه شنبه 06 آبان 93), نیکا 55 (پنجشنبه 08 آبان 93), Yas_A (سه شنبه 11 مهر 96), آویژه (سه شنبه 06 آبان 93), آرام دل (سه شنبه 06 آبان 93), بی نهایت (سه شنبه 06 آبان 93), رزا (سه شنبه 06 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), شمیم الزهرا (سه شنبه 06 آبان 93), شادی ظهوریان (شنبه 11 اردیبهشت 95), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم خیل یخیلی خوشحال شدم
    حتما به گرمی ازش استقبال کن تحیلش بگیر بگو بخند جو خونه شاد شاد باشه
    غذای مورد علاقشو درست کن
    حتما حتما پیشش بخواب و خیلی بهتون خوش بگذره
    سعی کن اصلا بهاش بحث نکنی
    از دخترت و شیرین زبونی هاش براش بگو
    خونه مرتب باشه همه جا برق بزنه لباسا و درکل تیپ مورد علاقشو بزن موهاتو درست کن
    اصلا به چیزهای منفی فکر نکن
    اون برمیگرده و شما خوشبخت میشید
    این چند روز خیلی مهمه تو رفتارات نهایت دقت رو داشته باش
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  4. 18 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), ammin (سه شنبه 06 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), hhp (جمعه 14 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), فرشته مهربان (جمعه 09 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), نیکیا (سه شنبه 06 آبان 93), آرام دل (سه شنبه 06 آبان 93), بی نهایت (سه شنبه 06 آبان 93), رزا (سه شنبه 06 آبان 93), سوده 82 (سه شنبه 06 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    منم خیلی خوشحال شدم.

    سوده جان فقط یه نکته که اومد تو ذهنم اینکه جلو خالتینا گفته بود به سوده هیچ حسی ندارم و حرف هایی از این قبیل حواست باشه در هیچ شرایطی گلایه این حرف ها را بش نکنی.

    به هر حال وقتی بیاد امکان اینکه بت محبت بکنه ویا حتی در شرایط خاصی بت بگه دوستت داره هست یه موقع همون موقع نگی چرا جلو بقیه خلاف این رو گفتی.اتفاقا حرفش رو تایید کن وازش تشکر کن.

  6. 20 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), ammin (سه شنبه 06 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), del (شنبه 17 آبان 93), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), hhp (جمعه 14 آذر 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), فرشته مهربان (جمعه 09 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), نیکیا (سه شنبه 06 آبان 93), آویژه (چهارشنبه 07 آبان 93), آرام دل (سه شنبه 06 آبان 93), رزا (سه شنبه 06 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    هوراااااااااااااااااااا
    دلم میخواد از خوشحالی داد بزنم.....
    چقدر منتظر این لحظه بودم که بیای و چنین پستی بذاری
    خدایا شکرت....
    سوده جان من خودم چند ماهه که عقد کردم و خیلی بی تجربه ام و توی اکثر تاپیک ها سعی میکنم سکوت کنم تا این که راه حلی بدم که ممکنه اشتباه باشه
    تاپیک تو رو هم با نگرانی دنبال میکردم و اما نمیخواستم پستی رو اینجا بذارم و فضای تاپیکت رو اشغال کنم.
    اما این دفعه دیگه نتونستم... واقعا برات خوشحالم.... از خوشحالی بغض کردم الان....
    فقط خواستم بدونی که دوستت دارم و واقعا بهت تبریک میگم به خاطر تغییراتی که کردی. تغییر کردن و درست رفتار کردن توی عصبانیت و توی لحظاتی که آدم درگیر افکار و احساسات آزار دهنده هست خیلی سخته... اما تو تونستی... من مطمعنم که باز هم میتونی
    موفق باشی عزیزم

  8. 12 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), ammin (سه شنبه 06 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), فرشته مهربان (جمعه 09 آبان 93), آرام دل (سه شنبه 06 آبان 93), رزا (سه شنبه 06 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 93 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    26
    سطح
    1
    Points: 26, Level: 1
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 9 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سوده جان
    من خیلی وقتا تاپیکات رو دنبال میکنم؟؟؟
    ولی نمیدونم چرا هیچ چی ازت یاد نمیگیرم
    آخرش قرص لازم شدم
    رفتم پیش روانپزشک تا به اونی که دوسش دارم و زمانی دوسم داشت دیگه زنگ نزنم
    سوده جان ایشالله خوشبخت شی
    توی نمازات یه دعایی هم به حال آدمایی مثل من کن

  10. 8 کاربر از پست مفید sepijoon تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array



    تبریک میگم . گفتنی ها رو گفتم .

    نگرانی و دلشوره ات از اشتیاق رسیدن به علی . بهش فرصت بده

    بانو ازت خواهش میکنم تاپیکاتو مرور کن . تازه زمان امتحانت رسیده بهت هشدار دادم خیلی مواظب باش . تو تغییر کردی و در تو نهادینه شده .

    نگران نباش زندگی آرام خودتو شروع کن . اصلا اتفاقی نیفتاده .

    سوده اگه کمی در کلام با همسرت حریم بذاری همیشه احترامشو نگه داشتی و دچار اشتباه نخواهی شد .

    خب مبارکت باشه . دلتم شور نزنه تمومه . تالار ترک نکن حداقل تا مدتی و از مهارت ها استفاده کن .
    یادم رفت بپرسم مشکل دکتر پارمیدا چی بود ولی انشالله که سلامت باشه از طرف من ببوسش . بدروووووووود

    این وصال به همتالاریهام و مدیر عزیز تبریک میگم .

  12. 9 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 07 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93)

  13. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    سوده عزیزم باز هم بهت تبریک میگم خانومی...

    صبرت و توکل به خدا و توسل به ائمه داره جواب می ده

    خودت هم می دونی که خیلی از شنیدن این خبر خوشحال شدم...

    اما فعلا بی خیال باش اصلا فکر کن بر می گرده یا نه !!

    چون خدایی ناکرده اگر بر نگشت دوباره به هم نریزی و دست از تلاشت بر نداری !!
    وقتی برگشت خیلی گرم و صمیمی برخورد کن از گذشته و اتفاقاتش حرف نزن...

    بگو امروز خونمون رنگ و بوی خاصی گرفته...دستاشو بگیر و پیشونیشو ببوس(وای چه رمانتیک)بگو خوش حالم که تو رو دارم...
    دیگه هم معذرت خواهی نکن(بسه زیاد عذر خواهی کردی دختر)
    چرا رو مبل بخوابی !!! اتفاقا فرصت خوبیه تا دوباره اون صمیمیت و گرمای عشقتون دوباره فواران کنه...
    طبیعی رفتار کن اصلا نگران نباش،استرس نداشته باش که رفتار درست چیه غلط چیه !!
    همین جوری که هستی باش سوده مهربون و دوست داشتنی
    مواظب خودت باش جیگر طلا

  14. 11 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), del (شنبه 17 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 24 فروردین 03 [ 05:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,564
    امتیاز
    44,676
    سطح
    100
    Points: 44,676, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,967

    تشکرشده 6,441 در 1,459 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام
    سوووووووووده
    دیروزاینقدرخوشحال شدم وقتی بهم خبردادی که تاالان انرژی دارم!!!

    عزیزم بچه هاگفتن وقتی اومدهم خودت وهم خونه روحسابی آماده کن
    اصلا درموردمشکلاتتون صحبت نکنید..فقط خوبی وخنده...جوشاددرست کن...حتی اگه اون خواست درموردمشکلات صحبت کن تواجازه نده وبگوامروز اینقدرخوشحالم مثل روز اولی که بهم رسیدیم دلم نمیخواداصلا درموردچیزی صحبت کنیم بزارواسه فردا....بعدش اینقدرسعی کن بهش خوش بگذره که فردااون اگه هم خواست صحبت کن فقط ازخوبی هات بگه وخاطرات بدازذهنش پاک بشه

    چراروی مبل بخوابیییییی؟؟؟؟؟؟؟؟
    اتفاقا اتاقتون روبیشترازهمه جا بهش برس!!!وشب روباهم باشیدنه جدا!!!

    انشالا که دیگه موندنی بشه ونره!به توبستگی داره عزیزم
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  16. 13 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), fahimeh.a (یکشنبه 06 تیر 95), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), Somebody20 (چهارشنبه 07 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 07 آبان 93), بی نهایت (چهارشنبه 07 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    4,750
    سطح
    43
    Points: 4,750, Level: 43
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 916 در 198 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام سوده جون
    باز هم تبریک می گم
    امیدوارم حالا که ماهیتو به دست آوردی، مراقب باشی از دستت سر نخوره دوباره بره تو دریا.
    سعی کن شما واسش دریا باشی که هیچوقت از پیشت نره.
    دلتو هم مثل دریا بزرگ کن.
    مردها مغرورن مگه ممکنه توی جمع بگه آره من عاشق سوده هستم؟؟ اونم بعد از 5 ماه جدایی؟ خب بنده خدا می ترسه بقیه به عقلش شک کنن.
    اما شما بدون و مطمئن باش دوست داره. دوست داره که قراره برگرده.
    سوده جون هر حرفی که شنیدی و باعث رنجشت شد رو بریز دور.
    نذار شیطون دوباره بین شما رو به هم بزنه. نذار بیاد زیر گوشت بخونه واااای دیدی چی شد؟ تو جمع گفت دوستت نداره ولی الان تو خلوتتون قربون صدقت میره.
    شیطونو لعنت کن و به قول هایی که به خدا داده بودی و نذرهایی که کرده بودی، عمل کن.
    سوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    علی آقات قراره برگرده دختر. خوشحال باش و خدا رو شکر کن و ایمانتو قوی تر کن. ببین هر چی ازش خواستی بهت داده!
    پس تو هم به غرور شوهرت احترام بذار به خدا جای دوری نمیره این فداکاری ها....
    انجامش که بدی، به حرف من می رسی...
    شادیت مستداااااااام

    تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن


  18. 12 کاربر از پست مفید Kamelia-94 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), del (شنبه 17 آبان 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 07 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واااااااااااای وای
    وای وای وای وای

    سوده عزیزم بخدا دارم ذوق مرگ میشم. خیییییییللللللللللییییییی تبریک میگم عزیزم. من خط به خط تاپیکاتو خوندم . هرچند نمیتونستم نظری بدم چون میترسیدم اشتباه باشه.
    ولی صمیمانه خوشحالم و تبریک میگم واسه این اتفاق خوببببب. الهی این اتفاق ، شروع خبرهای خوب دیگه ای هم باشه.
    .
    .
    .
    همینجام از دوستان خوبی که تو تاپیک سوده جان صادقانه و صمیمانه راهنمایی کردن، مثل پارسای عزیز، آونگ عزیز و خاله قزی عزیز، فرشته مهربان و بانو بالهای صداقت و مدیر جان و .... تشکر میگنم. بزرگواری کردین.

    .
    .
    سوده جان خودت بتش عزیزم. مثل یک زن وبانو رفتار کن. آراسته و پیراسته و آروم . لوند و با وقار . یه زن واقعی. نترس عزیزم. بذار گونه هات سرخ بشن اصلا. چه ایرادی داره؟
    به مرور زمان ، فکری واسه تنهایی همسرت هم بکن. شاید بشه دوستانی براش پیدا کرد یا برنامه هایی ردیف کرد که کمتر تنهایی اذیتش کنه .
    شاد باشی بانو.

  20. 14 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), del (شنبه 17 آبان 93), mari1 (سه شنبه 04 آذر 93), mohi (دوشنبه 18 اسفند 93), morteza2487 (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), paiize (چهارشنبه 07 آبان 93), parsa1400 (چهارشنبه 07 آبان 93), فرشته مهربان (جمعه 09 آبان 93), واحد (چهارشنبه 07 آبان 93), آرام دل (چهارشنبه 07 آبان 93), سوده 82 (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (چهارشنبه 07 آبان 93), صبا_2009 (چهارشنبه 07 آبان 93)


 
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  2. پاسخ ها: 98
    آخرين نوشته: شنبه 05 مهر 93, 01:51
  3. تغییر رشته در مقطع کارشناسی ارشد : لطفا همه دوستان نظر بدهند ممنون میشوم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: جمعه 03 مرداد 93, 03:23
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 اردیبهشت 93, 09:49
  5. آیا تنها راه نجات زندگی ام تغییر خودم است؟ این تغییر یعنی چی؟
    توسط خاموش در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 فروردین 90, 12:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.