با سلام
من در تاپیکهای قبلی گفته بودم،32 سال دارم و مدتیه که تصمیمم برای ازدواج جدی شده.الان یه مورد از طرف یکی از همکارها معرفی شده که یازده سال از من بزرگتره.
البته ایشون اومدن محل کار من و منو دیدن و قراره تماس بگیرن منزل برای صحبت.همکارم گفتن دلیل ایشون برای ازدواج نکردن تا الان بیماری مادرشون بوده.چون با مادرشون زندگی می کنن.
در کل شرایطشون خوبه.کار آزاد دارن،در عین حال تحصیلکرده و ورزشکار هم هستن.من قبلا برای دو تا از خواستگارام به یه خانم روانپزشک مراجعه کرده بودم.اون دو مورد به نظر خودم مشکلاتی داشتن . دکتر هم اینو تایید کرد.
کلا یه کم ترسیده شدم از اینکه با کسی با مشکلات روانی ازدواج کنم.البته میدونم که در دنیای امروز مشکلاتی مثل اضطراب،افسردگی و وسواس یا خیلی مسایل دیگه کم و بیش هستش.
ولی اون دو موردی که من دربارشون مشاوره گرفتم مشکلات شدیدی داشتن که قابل پذیرش نبود.
خانم دکتر به من گفتن هر موردی که برات پیش اومد میتونید با هم مراجعه کنید که من یک ساعت باهاش صحبت کنم و سلامتش رو تایید کنم.
از یه طرف ممکنه اون آقا بهش بربخوره که بگم بریم پیش روانپزشک.از یه طرف هم روانشناس خوب سراغ ندارم.
به نظر شما یه روانپزشک چقدر میتونه در مورد ازدواج کمکم کنه؟هم در مورد سلامت روانی و هم اینکه سوالاتی هست که من خجالت میکشم از خواستگارام بپرسم و اصلا نمیشه پرسید.مثلا من نمیدونم یه مرد 43ساله که تا حالا ازدواج نکرده از نظر جنسی مشکل داره یا نه؟
به هر حال این مساله هم خیلی مهمه.میتونم از مشاور بخوام این مساله رو غیر مستقیم بپرسه از اون آقا.
ضمنا یه خواستگار دیگه هم هست که جواب منفی دادم ولی هنوز پیگیرن.بهش گفتم با من تماس نگیره تا بیشتر فکر کنم و فکر میکنم با ایشون هم مشاوره برم بد نیست.(اون موردی که همکارم معرفی کردن هنوز با هم حرف نزدیم)
با توجه به موردای سالهای قبل که خیلیهاشون رو خیلی زود و به اشتباه رد کردم الان باید حساب شده تر عمل کنم.چون در صورت ازدواج نکردن قصد مهاجرت دارم که این هم اصلا کار آسونی نیست.
یه سوال دیگه؟به نظرتون اگه اون خواستگار 43 ساله گفتن بعد از ازدواج با مادرشون میخوان زندگی کنن،این قابل پذیرش هست؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)