بارداری در دوران عقد

[atrin]

دوستان من یکسال و چهارماهه عقد کردم.کاملا اتفاقی و ناخواسته باردار شدم...از واکنش اطرافیانمخصوصا پدرم و خانواده همسرم وحشت دارم.همسرم منو حمایت میکنه و میگه زودتر عروسی وبرگزار میکنه.هنوز ب خونوادش نگفته و قراره فردا بگه.منم آخر هفته پیششون میرم.بشدت اضطرابدارم و از واکنششون میترسم..چیکارکنم؟

[فرشته اردیبهشت]

سلام عطرین جان

یکی از دوستان من هم این اتفاق براش افتاده بود برای همین کاملا درکت می کنم که الان چه حالی داری.

کاریه که شده و مسوولیتی که داری اینه که مواظب جنین باشی و با استرس و نگرانی باعث اذیت خودت و اون نشی چون بعدا هم تاثیرش دیده میشه در زندگی بچه.

بهرحالا کار غیرشرعی که نکردی نگران باشی فقط با ارامش تمام همراه همسرت مقدمات عروسی رو اماده کنید و زودتر برین سر خونه خودتون تا ارامشت بیشتر بشه

دوست من هم همین کار رو کرد ...نگران واکنش و حرف های دیگران هم نباش قبلا باید حواستونو جمع می کردین که نکردین پس حالا نگرانی چاره کار نیست .

چند ماهه است؟ حتما باید بگین به خانواده؟

[گوش ماهی]

سلام آترین جان
تصمیم دارید به خانواده ها بگید؟وقتی جشن میگیرید چند ماهه هستی؟

[داود.ت]

گفتنی نداره
خودشون بعدا متوجه می شند
مراسم رو زودتر بگیرید
الان گفتنش فقط حرف و حدیث داره ، بعدا نهایتش شوخی اطرافیان هست

[نیکیا]

آترین جان جنین چند ماهه هست؟ اگه تا دو ماهگی جنین میتونید عروسی بگیرید از نظر من هم لزومی نداره دیگران خصوصا خانواده ی شوهرت باخبر بشن. بین خودت و همسرت بمونه بهتره. البته من تجربه ی بارداری ندارم و نمیدونم که میشه بارداری رو پنهان کرد یا نه. اما به نظرم تا دو ماه رو میشه پنهان کرد.

[atrin]

دوستان نمیشه پنهان کرد.وضعیت من خاصه.بچه امکان داره سقط بشه.آخرهفته هم میرم تهران خونه مادرشوهرم باید اونجاتحت نظر پزشک باشم.یک ماهه باردارم.شغل همسرمم طوریهک نمیتونه با من بیاد دکتر و من هرهفته باید آزمایش بدم.مادر و خواهرم میدونن.پدرم نمیدونن.نمیدونم چیکارکنم.همسرم میگه عروسی نگیریم بریم سرزندگیمون

[محیا ناز]

اترین جان چه مشکلی داری که باید هر هفته ازمایش بدی؟ میشه یکم توضیح بدی

[atrin]

بچه کمی پایین تر از حد نرماله.نمیدونم...دکتر گفته هر هفته یا ده روز یک بار باید آزمایش بدی تا ببینیم بچه رشد میکنه یا نه.گفت پنجاه درصد احتمال داره سقط بشه.نظر قطعینداد.من دردهای شدیدی دارم بسیار بیحال شدم و همش میخام بخابم.صددرصدخانوادش متوجه این تغییرات میشن.اگه بچه اونجا سقط بشه میفهمن.من همیشه خونشون کارمیکنمظرف میشورم و.. ولی الان زیاد نمیتونم وایسم.چاره ای نیس جز اینکه بهشون بگیم.شوهرم میگه عروسی نگیریم.چیکارکنم ؟

[کیانا 93]

اول اینکه به خانواده همسرت هیچی نگو دلیلی نداره که همش اونجا کار کنی سعی کن یکم به خودت استراحت بدی بعدشم اگه بچه سقط بشه حرفاش برای تومی مونه پس تا قطعی شدن ماجرا به اونا چیزی نگو
بعدش مسولیت این ماجرا پای شما وهمسرته پس وظیفه ایشونه که یک مراسم مختصر بگیرید وبرید سر خونه زندگی تون وبه کسی ابداچیزی نگیدزندگی شما حریمی داره دلیلی نداره خبری جز شما وهمسرتون چیزی بدونندبه مادر وخواهرتون هم گفتید اشتباه کردید
عروسی حتما بگیر فکر کنم شوهرت یکم دوست داره از این ماجرا سو استفاده کنه به نفع خودش
دکتر یک زمانی بروکه همسرت همبتونه باهات بیاد

[maryy]

از چی میترسی؟ خواهر و مادرت که میدونن پس اونا مشکلی نیست. تو نباید بترسی و خجالت بکشی. اتفاقا اینجور مواقع این مردها هستن که باید خجالت بکشند. کار پسرشون بوده.. پسرشون شما رو باردار کرده... نه خجالت بکش نه بترس چون هیچ کار بدی شما انجام ندادی عزیزم. فقط به فکر خودت و بچه ت باش. بذار بفهمند و اصلا احساس بدی نداشته باش از اینکه فهمیدن. تا میتونی استراحت کن و به خودت برس و به شوهرت هم بگو به خانوادش بگه. ذهنت رو با فکرای بیهوده مشغول نکن.. اگه دوست داری عروسی داشته باشی حتما یه مراسم بگیر

- - - Updated - - -

از چی میترسی؟ خواهر و مادرت که میدونن پس اونا مشکلی نیست. تو نباید بترسی و خجالت بکشی. اتفاقا اینجور مواقع این مردها هستن که باید خجالت بکشند. کار پسرشون بوده.. پسرشون شما رو باردار کرده... نه خجالت بکش نه بترس چون هیچ کار بدی شما انجام ندادی عزیزم. فقط به فکر خودت و بچه ت باش. بذار بفهمند و اصلا احساس بدی نداشته باش از اینکه فهمیدن. تا میتونی استراحت کن و به خودت برس و به شوهرت هم بگو به خانوادش بگه. ذهنت رو با فکرای بیهوده مشغول نکن.. اگه دوست داری عروسی داشته باشی حتما یه مراسم بگیر