به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 49
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مهر 94 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,573
    سطح
    22
    Points: 1,573, Level: 22
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 191 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array

    طرح سازش از طریقه مشاوره با خانمم بعد از شکایتش و گذشت دوماه

    با سلام

    خدمت دوستان عزیز بخصوص پارسا عزیز و بانو رزا که نقش بسیار بسزایی تو این دوماه

    برای سازش بنده داشتند وحتی از طریق پیام خصوصی پیگیر مشکل بنده بودند که حتی

    اشنایان بنده اصلا نمیپرسن زنده ای و مرده البته از دیگر دوستان هم نباید غافل شد به هر

    حال همه تون کمکم کردید


    http://www.hamdardi.net/thread34965-6.html#post353460


    با پافشاری بانو رزا برای اینکه تا قبل دادگاه هرجور شده باید با خانمم حضوری صحبت کنم بنده هرجور شد با مادرخانمم شخصا صحبت کردم و با راهنمایی که رزا جان و پارسا کردند

    تونستم کاری کنم که بزارند با خانمم حضوری صحبت کنم و اونام دنبال همین بودند تو این مدت با اینکه واسطه داشتم به هر حال با خانمم صحبت کردم و فرداش از طریقه مدسه خانمم با کمک

    مشاورشون برامون وقت گرفتند تا امروز بریم مشاوره ساعت ده صبح که رفتم اونجا دیدم تو سالن اتظار نشستند و پارسا خانمم چادر نداشت

    و من بسیار ناراحت شدم نمیدونم حالا شاید کارم درست نبود اما تعصبی شدم گفتم کو چادرت من زیاد به این حساس نیستم اما توقع داشتم وقتی دارن پا برای سازش میزارن لااقل ب خاطره

    دلخوشی من چادر سرش کنه مثلا من که حلقه مو دستم کرده بود بماند ......

    ابتدا با خانمم صحبت کردند بعد با من(تو این فاصله ب مادر خانمم گفتم شما باید میگفتی چادر سرش کنه حداقل برای الان دیگه هیچی نگفت با مادر زنم تا تونستم نرم و محکم صحبت کردم

    حتی گفتم من از ته قلب بخدا دوستون دارم حداقل قدر اون چایی که هی سرد میشد باز داغ میکردی میزاشتی جلوم رو میدونم نمک بخورم نمکدون نمیشکنم گفتم مامان من برای خانوادم تضمین نمیدم

    اما اگر شما به من اعتماد داری و میدونی میتونم زندگی راه ببرم از بحث دخالت خانوادم بگذرید من که میدونم مشکلتون بیشتر بامنه فکر مکینید دخترتونو میخام ازتون بگیرم

    اما مامان منو باید هم شما هم خانوادم درک کنید بالاخره امروز اگر اونا کمک نکن شما کمک نکنی ما چجوری میخایم بریم سر خونه زندگی پس بدونید من از همه طرف روم فشاره حتی تند بودنم

    پس منو درک کنید نترسید بزارید مستقل بشم (حتی گفتم دخالتا خانوادمو بگو ک سکوت کرد) گفتم اگر اعتماد نداری و حتی زنمم منو دوست داره بخدا بخاط شما طلاقش میدم اما بشینید

    سبک سنگین کنید به خانمم گفتم که اگر تو واقعا منو دوست داری و بم اعتماد داری باید ی سری چیزارو تحمل کنی که بریم سر خونه مون اما اگر نداری خواهشا پدر مادرمو نکش وسط

    همین الان منو بخیرو تورو بسلامت گفت نه بهت اعتماد دارم پس گفتم اگر سازشمون کامل شد دیگه نبینم عین بچه یهو بگی نمیخام الان اگه نمیخای راهتو جدا کن و میترسی فقط بدون

    دوستم نداری و لی منی که دوست دارم بازم اگر حرفی بشنوم از خانوادت جبهه نمیگیرم بخاطره تو کوتاه میام توم باید اینجوری باشی که دیگه حرفی نزد

    ------

    اول خانمم رفت داخل بعد من بعدش جفتمون مشاوره گفت مهم اینکه شما همدیگرو بخاید تا من ادامه بدم اگرنه خداحافظ ...دیگه اخرش که با هم میخاستیم بیایم بیرون گفت یک دست

    محکم برای خدافضی بدید این یکی شل بود یکی بعدی محکم محکم چهارشنبه میخاد خانواده من و خودمو بینه -هفته اینده یکشنبه خانواده خانمم و خودشو

    دوشنبه هم خودم با خانمم مجدد برای نتیجه گیری فقط گفت نتیجه میگیرید مشکل شما حاد نیست فقط باید سیاست دوطرفه داشته باشید گذشته رو هم خاک کنید

    گفت اگر انشالا کنار امدید شما وخانمت باز هم شماوره رو ادامه بده


    فعلا رفتوامدتان قطع باشه ........

    مرسی

    پیشاپیش منتظر پیشنهادات و انتقادات دوستان هستم

    ایشالا تاپیک بعدی اشتی قطعی و جعبه شیرنی باشه و این سازش کم رنگ نشه

    یا حق
    بیرونِ این خانه

    این سنگ‌هایی که به پایم می گیرند و رفتن را درد آورتر می کنند،

    همان هایی اند که سرت به آن ها خواهد خورد!
    ویرایش توسط roozbeh220 : یکشنبه 20 مهر 93 در ساعت 14:03

  2. 6 کاربر از پست مفید roozbeh220 تشکرکرده اند .

    parsa1400 (یکشنبه 20 مهر 93), کیانا 93 (یکشنبه 04 آبان 93), واحد (شنبه 03 آبان 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 20 مهر 93), رزا (یکشنبه 20 مهر 93), شیدا. (یکشنبه 20 مهر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام

    واقعا خوشحال شدم که بالاخره هردوتون از خر شیطون اومدید پایین...

    ایشالله جلسات مشاوره رو برای مدتی باهم ادامه بدید....
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  4. 3 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (دوشنبه 21 مهر 93), واحد (شنبه 03 آبان 93), شیدا. (یکشنبه 20 مهر 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 دی 96 [ 12:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-30
    نوشته ها
    85
    امتیاز
    3,791
    سطح
    38
    Points: 3,791, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 243 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام فقط میخواستم بگم خوش به حالتون خوش به حال خانمتون چون تلاشتون نتیجه داد
    واسه منم دعا کنید هرکاری کردم فایده نداشت

  6. 4 کاربر از پست مفید تقدیر تشکرکرده اند .

    parsa1400 (یکشنبه 20 مهر 93), roozbeh220 (دوشنبه 21 مهر 93), رزا (یکشنبه 20 مهر 93), شیدا. (یکشنبه 20 مهر 93)

  7. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط roozbeh220 نمایش پست ها
    اما تعصبی شدم گفتم کو چادرت من زیاد به این حساس نیستم اما توقع داشتم وقتی دارن پا برای سازش میزارن لااقل ب خاطره

    دلخوشی من چادر سرش کنه مثلا من که حلقه مو دستم کرده بود بماند ......
    لج نکن آقا روزبه.
    سعی کن همه حرکات و رفتارت سنجیده باشه. اگه واقعا برات مهم نیست، برای چی این حرف را زدی؟

    اگه برات مهم بود هم باید سبک سنگین می کردی و می گفتی. حالا که برات مهم نبوده گفتی که چی بشه؟

    مردانگی شما به داد و بیداد و حرف زور زدن و ... نیست.
    بذار خانمت کنارت احساس امنیت کنه. نه این که ازت بترسه.
    نه این که دائم نگران باشه الان رزوبه می خواد چه ایرادی بگیره.
    نه این که دلش بلرزه که باز نکنه سرم داد بزنه. نکنه آبروم را جلو مامان و ... ببره.

    باهاش محترمانه برخورد کن.
    هر مشکلی داری با خودش، تو خلوت و با آرامش مطرح کن.
    جلوی دیگران (حتی مامانش) باهاش بلند حرف نزن.

    خانمت چادر نپوشیده، چرا از مامانش می پرسی؟
    چرا جلوی مراجعه کننده های روانشناس و ... باهاش تند حرف می زنی؟

    مرد باید آروم باشه. نه تند خو و عصبی.
    غیرت به داد و بیداد نیستاااااااااااااا

    کار خیلی خوبی کردی که حلقه ات را دستت کردی. مطمئن باش خانمت دیده و خیلی هم خوشحال شده.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : یکشنبه 20 مهر 93 در ساعت 16:20

  8. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    parsa1400 (یکشنبه 20 مهر 93), roozbeh220 (یکشنبه 20 مهر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 21 مهر 93), واحد (شنبه 03 آبان 93), رزا (یکشنبه 20 مهر 93), سپیده ی تاریک (یکشنبه 20 مهر 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مهر 94 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,573
    سطح
    22
    Points: 1,573, Level: 22
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 191 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    لج نکن آقا روزبه.
    سعی کن همه حرکات و رفتارت سنجیده باشه. اگه واقعا برات مهم نیست، برای چی این حرف را زدی؟

    اگه برات مهم بود هم باید سبک سنگین می کردی و می گفتی. حالا که برات مهم نبوده گفتی که چی بشه؟

    مردانگی شما به داد و بیداد و حرف زور زدن و ... نیست.
    بذار خانمت کنارت احساس امنیت کنه. نه این که ازت بترسه.
    نه این که دائم نگران باشه الان رزوبه می خواد چه ایرادی بگیره.
    نه این که دلش بلرزه که باز نکنه سرم داد بزنه. نکنه آبروم را جلو مامان و ... ببره.

    باهاش محترمانه برخورد کن.
    هر مشکلی داری با خودش، تو خلوت و با آرامش مطرح کن.
    جلوی دیگران (حتی مامانش) باهاش بلند حرف نزن.

    خانمت چادر نپوشیده، چرا از مامانش می پرسی؟
    چرا جلوی مراجعه کننده های روانشناس و ... باهاش تند حرف می زنی؟

    مرد باید آروم باشه. نه تند خو و عصبی.
    غیرت به داد و بیداد نیستاااااااااااااا

    کار خیلی خوبی کردی که حلقه ات را دستت کردی. مطمئن باش خانمت دیده و خیلی هم خوشحال شده.

    نه بخدا ب خودش گفتم تو سالن کسی نبود خودش فقط شنید حواسمم بود داد نزدم

    چون خانمم میدونه با چادر لذت دیگه میبرم برا همی توقع داشتم منم ک دوماه نبودم یهو غیرتی شدم به بر خورد

    اخه رزا و پارسا میدونه شاید کارم درست نبود اما بدم نبود

    باشه چشم
    بیرونِ این خانه

    این سنگ‌هایی که به پایم می گیرند و رفتن را درد آورتر می کنند،

    همان هایی اند که سرت به آن ها خواهد خورد!
    ویرایش توسط roozbeh220 : یکشنبه 20 مهر 93 در ساعت 22:27

  10. کاربر روبرو از پست مفید roozbeh220 تشکرکرده است .

    parsa1400 (یکشنبه 20 مهر 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    روزبه سلام
    عیدت مبارک
    خب اول از همه ممنون که تاپیک زدی کم کم داشت پیغام خصوصیم تموم میشد . و حالا

    بازم مبارک باشه . خب الان وضعیت بسیار حساسیه روزبه ناراحت نشی ولی یکم زیادی حرف میزنی سعی کن تو برخورد های فعلی بیشتر سکوت کنی . تا این وسط زخم تازه ای باز نشه .

    خب حالا خانمت چادر نپوشید این خیلی مهم بود که اونجا بهش بگی خدایی نکرده بد حجاب نبود که مانتو و پوشیده بود پس الکی حساسیت به خرج نده . تو با این حرفا که کمی از دوستاشتن زیادته کار دست خودت میدی و نتیجه معکوس میگیری .

    کارای لوس بازی(سبک بازی ) و چاپلوسی و فیلم بازی کردن جلو همسرتو مادر زنتو بذار کنار بیشتر احترام نگه دار زبون نگه دار . به مادر خانمت چه ربطی داره خانمت چطور اومده بیرون . یا از فردا و مادرت باهاش حرف میزنی این چیزا رو بذار به عهده گذشت زمان و مشاوره خودش درست میشه .

    به نظرم اومد کمی داری تو تملک در همسر داری زیاده روی میکنی و میخوایی زور و قدرتتو به همسرت و خانوادش صابت کنی که این کارت کلا اشتباهه و به ضررت خواهد بود .
    احترا دوطرفه خیلی شرطه. تو این احترام در شرایط تو . تو بیشتر باید مایه بذاری چون همسرت هنوز وابستگی عقلی داره و درست نمیتونه برا خودش تصمیم بگیره نه اینکه فکر کنی عقل نداره نه هنوز به رشد عقلی مناسب و زندگی مستقل نرسیده و هنوز متکی به خانوادشه و دوست داره اونا براش تصمیم بگیرا

    روزبه پس چند نکته 1 از این به بعد سنجیده تر و کمتر حرف بزن
    2 تو لحنت بخصوص در مخاطب قرار دادن مادر زنت و خانمت بیشتر دقت کن . تند و به صورت احترام باشه طوریکه به دل بشینه
    3 با خانواده خودت بخصوص مادرت صحبت کن برا آشتی آمادشون کن
    4 حرفای بد از طرف خانواده خودت و خانواده همسرت انتقال نده . سعی کن حرفی رو انتقال بدی که نقش سازنده در ترمیم زندگیت داشته باشه .
    5 تمام مشکلات پیش مشاوره بخصوص بحث استقلال خانمتو مطرح کن . برا خودت مشکلات یادداشت و نت بردار
    تو کار مشاوره دخالت نکن . من من نکن .نگو این مشکل حتما باید درست بشه هیچ مشکلی یهو درست نمیشه . کم کم و به تدریج باید صبر داشته باشی
    6 تووووووووووووووو خودتم مشکل داری که خانمت و خودت به مشاوره خواهی گفت هر چند مشاوره اگه ازتو تست بگیره خواهد فهمید و باید خودتو درمان کنی و البته قبول هم بکنی . ناراحت نشی خودسازی خیلی خوبه

    7 به مشاوره بگو پرونده شما رو زود نبنده بذار 10 یا بیشتر طول بکشه حدود سه ماه و بعد اونم هر یکماه باید تحت نظر باشید
    8 در مورد تضمین زیاد مانور نده چون زیاد مهم نیست تضمین کاغذی نمیتونه تپش قلبهاتونو تضمین کنه .

    9 همونطور که میگی خانم تحت تاثیر خانوادشه تو خودت تحت تاثیر خانوادت نباش و استقلال داشته باش .

    روزبه ببخش عاقل تر باش سریع فکر کردن سریع به زبون آوردن سریع عمل کردن سریع نتیجه خواستن مربوط به یه آدم متاهل نیست . مربوط به یه پسر در دوران راهنماییه .

    خیلی مواظب باش الان همه چی دست تو خرابش نکنی . برگردیم سر تاپیک اول
    بدرووووووود

  12. 4 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (یکشنبه 20 مهر 93), sanjab (یکشنبه 20 مهر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 21 مهر 93), رزا (یکشنبه 20 مهر 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مهر 94 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,573
    سطح
    22
    Points: 1,573, Level: 22
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 191 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مشکل که اره دارم اما به رزا عزیزم گفتم بدم نیومد یه کم اونا از دور و غرور خارج شن اما از جلسه بعد خاطرتجم اینطور رفتار نخاهم کرد داداش بالاخره ی سری چیزا تجزبه شد برام

    دوستایی مث شما بم مشاوره دادید کمکم کردید
    بیرونِ این خانه

    این سنگ‌هایی که به پایم می گیرند و رفتن را درد آورتر می کنند،

    همان هایی اند که سرت به آن ها خواهد خورد!

  14. 2 کاربر از پست مفید roozbeh220 تشکرکرده اند .

    parsa1400 (دوشنبه 21 مهر 93), رزا (یکشنبه 20 مهر 93)

  15. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    زندگی لج و لجبازی و رو کم کنی نیست.
    میدون جنگ نیست که بخوای پیروز بشی.

    به خانواده همسرت احترام بذار و با ادب و متین برخورد کن.
    ااعتماد خانمت را جلب کن. سرزنشش نکن که بخاطر حرف مادرت فلان کردی یا ....

    یه اشتباهی هر دوتون کردید و الان باید گذشت کنید. فراموش کنید.
    ماجرای دادگاه و شکایت و ... را وسط نکش. با اثبات این که کی اول شروع کرد و کی حرفش حق یا ناحق بود، چیزی درست نمی شه.

    آقای روزبه،
    حق و ناحق، درست و غلط .... اینا مال دو تا غربیه است. مال وقتیه که پای قانون و ... وسط می آد.
    برای آشنا و دوست و خانواده، گاهی حق با تو هست اما گذشت می کنی.
    گاهی تو درست می گی، اما سکوت می کنی.
    چون محبت و شادی خانواده و حفظ اون رابطه برات ارزشمندتر از این هست که حرفت را به کرسی بنشونی.

    ببین چی باعث می شه زندگی خودت و خانمت شیرین تر بشه،
    چه رفتاری باعث می شه بهت بتونه تکیه کنه و راحت خودش را دست شما و تصمیماتت بسپاره،
    همون کار را بکن. کاری کن که تکیه گاه و همراه خوبی براش باشی. کم کم بهت نزدیک می شه و باورت می کنه.

    با داد و بیداد و دعوا نمی تونی ازش بخوای که حرف خانواده اش را گوش نکنه و هر کاری شما می گی انجام بده.
    خانمتون هنوز خیلی جوانه و دانش آموز مدرسه است. یه کم لطیف تر باهاش برخورد کنید.

    امیدوارم خبرهای خوبی توی تاپیکت بشنویم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    m.reza91 (یکشنبه 20 مهر 93), parsa1400 (دوشنبه 21 مهر 93), roozbeh220 (یکشنبه 20 مهر 93), واحد (شنبه 03 آبان 93), رزا (یکشنبه 20 مهر 93)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مهر 94 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,573
    سطح
    22
    Points: 1,573, Level: 22
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 191 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پارسا جان شرایط خانوادم برای برگشت خانمم امادست یعنی بنده های خدا اصلا مشکلی ندارن و

    خوشحالی من میدونی خوشحالیه اونام هست

    وقتی میبینن من خوشحالم انگار ن انگار از خانمم ناراحت هستند چون میدونند اونم

    سنی نداره و تا الان خانوادش زیاد شلوغ کردن ب هر حال بازم کنار امدند با همه چی

    فقط میمونه دیگه واکنش بعدی اونا و جلسات مشاوره مون امید به خدا ببینم چی میشه

    از همه دوستان ممنونم

    عیدتونم مبارک خوبان من
    بیرونِ این خانه

    این سنگ‌هایی که به پایم می گیرند و رفتن را درد آورتر می کنند،

    همان هایی اند که سرت به آن ها خواهد خورد!
    ویرایش توسط roozbeh220 : دوشنبه 21 مهر 93 در ساعت 10:15

  18. کاربر روبرو از پست مفید roozbeh220 تشکرکرده است .

    parsa1400 (دوشنبه 21 مهر 93)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سلام عید شما و خانواده محترمتون و البته همسرتون مبارک

    روزبه تند نرو اینکه خانواده شما آماده هستن درست ولی هنوز چشمها سفیدیش بررف نشده و زبونا تلخه و احتمال جرقه و برگشت به حالت قبل هست

    بذار کمی از مشاوره بگذره و دوری و دوستی و دلتنگی بین خانمت و مادرت و همینطور خانواده اونا ایجاد بشه . بذار بدون اینکه تو حرفی بزنی ده بار بگن پاشو برو عروسمون بیار بذار مادر زنت دعوتت کنه یا به دخترش بگه روزبه کجاست بگو بیاد . میری در خونشون . نپر تو . بذار تعارفت کنن . بزار دستت بگیرا بکشا تو .

    صبر داشته باش میدونم دلتنگ همسرتی ولی شتاب نکن دعوای دوم کارد به استخوان میرسونه و مرگ زندگی و طلاق عاطفی رو برات میاره .
    عجله نکن اولین رفت و آمد منوط به مشاوره قرار بده . و بهت گفتم مسائل خوبو انتقال بده

    سنگینتر باش تا احترام اولیتو بدست بیاری .

  20. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    roozbeh220 (دوشنبه 21 مهر 93)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قلبم داره میترکه
    توسط بی _پناه در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 بهمن 95, 21:51
  2. داریم به نامزدی نزدیک میشیم اما میترسم!!!
    توسط mahan26 در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 52
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 مرداد 92, 18:33
  3. میترسم هرگز ازدواج نکنم
    توسط lida afshari در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 تیر 92, 21:13
  4. از مریض بودن همسرم میترسم!
    توسط mehr-banoo در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 21:24
  5. از اینده میترسم
    توسط selin در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 فروردین 92, 13:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.