به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آبان 00 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-16
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,678
    سطح
    62
    Points: 8,678, Level: 62
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    556

    تشکرشده 637 در 143 پست

    Rep Power
    36
    Array

    آیا باید از مادر شوهرم عذرخواهی کنم؟

    با سلام خدمت همه دوستان
    من تازه عضو شدم ولی مدتی است که مطالب سای رو مطالعه میکنم.کوتاه توضیح میدم .من یه دختر چهار ماهه دارم که از طرف همسر نوه اول محسوب میشه و حسابی دوسش دارند. مادر هسرم انصافا زن خوبیه و من هم عروس خوبی هستم البته!ولی خیلی اصرار داره که به نوه اش زود غذا بده من هم روی این قضیه کمی حساسممدام میگه من به بچه هام از 3 ماهگی گاه هم میگه از 1 ماهگی به زبون بچه از غذا ها میزدم تا آشنا بشه...من هم می گفتم دکترش گفته از 6 ماهگی....اونم چیزی نمی گفت تقریبا هربار من رو میدید این حرف رو میزد یا میگفت فلانی این رو می ده تو هم بده سخت نگیر...من هم چیز خاصی نمی گفتم و همچنان نمیدادم....یه روز پیش خودم یه تیکه سیب کرد تو دهنش مزه کنه نی نی من هم شکموه خوشش اومده بود...هیچی نگفتم...اونم کیف میکرد....تا چند روز پیش که همسرم هم بود دوباره با ذوق سیب کرد تو دهنش ....بعد دیدم خیار میخواد بذاره تو دهنش...دیگه نتونستم چیزی نگم...گفتم مامان خیار بهش ندید ممکنه آلرژی زا باشه...گفت با پوسته که یعنی چیزی میشه همسرمم هم گفت ندین بهتره گفت باشه ولی معلوم بود یه جوری شده...همسرم خیلی حواسش هست با احتیاط باشون حرف بزنه که حرف درست نکنن..من یکم بی سیاستم ولی کم هم حرف میزنم!بعد گفت بابا چقدر حساسی من از 20 روزگی انگشمو میزدم به غذا میزدم به زبون بچه هام هیچی ام نشده سالمن منم باز حرصم گرفته بود گفت تو حتی آب هم نمیدی من هم گفتم اشباه می کردید الان همسرم رفلکس داره!همسرم هم زد به پام که هیچی نگو....آخر هم همسرم گفت بابا دکترش می گه م که نمیگیم ...خلاصه اون شب گذشت....و همسرم گفت که اشتباه کردی و نباید اون حرف رو میزدی و زبونت تنده...خودمم هم فهمیدم....فرداش با هم قرار بود بریم پیک نیک...همسرم گفت سعی کن از دلش در آری...من هم باش خوب بودم ولی مادهمسرم کمی سرد بود...حالا امروز همسرم مادرش رو دیده حرف شده اونم گفته خانمت بی احترامی کرده من براش کم نذاشتم نوه امه دوسش دارم دیگه هیچی بهش نمیدم و فقط بازی میکنم باهاش از ترسم!همسرم هم از من دفاع کرده و گفته منظوری نداشته و ازین حرفها....حالا همسرم بهم میگه اگه میخوای تو دلش نمونه حضوری بهش بگو که منظوری نداشتی....من هم گفتم تلفنی میگم...حالا نمیدونم اصلا زنگ بزنم یا نه؟همسرم میگه اگه نزنی می گه با اینکه من بهت گفتم ولی براش اهمیت نداشته...نمیدونم کوچیک نمیشم؟؟
    اگه سوالی بود بپرسید....منتظرم دوستان

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام
    خب تا اینجا مادر همسرتون متوجه شده که نباید غذا بهش بده
    یه نظرم زنگ نزن هر وقت حضوری دیدیش بگو مامان میدونم چقدر دوسش دارین ومن هم اصلا قصد ناراحت کردن شما رو نداشتم بعدم شوخی کنید تا از دلش در بیاد .
    چرا کوچیک بشی ؟اتفاقا بزرگ میشی .خب اون بزرگتره از طرفی هم میگی مادر شوهر خوبیه یه معذرت خواهی که ضرر نداره بذار دلش شاد بشه .
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  3. 8 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), aye (پنجشنبه 17 مهر 93), maryam240 (سه شنبه 13 مرداد 94), sara 65 (چهارشنبه 16 مهر 93), گوش ماهی (چهارشنبه 16 مهر 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 16 مهر 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93), شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    باسلام خانوم گوش ماهی گرامی

    به همدردی خوش آمدید


    بنظرم ، چون بزرگتر هستن ، مادرن، دل نازک هستن دیگه، بد نیست، رفع کدورتی بشه، میتونین یروز که دیدینشون ، باهاشون گرم احوال پرسی کنین، بعد بهشون بگین ، ""همسرم گفتن که گویا شما از من دلخور شدین، با لبخند و آروم باهاشون صحبت کنین ، بگین مادر جان من قصد بدی نداشتم اما خب من که تجربه ای ندارم ، از طرفی هم یک مادر هستم ، روی بچه ام حساسم، شما که میزان حساسیت منو میدونین ، من با دکتر بچه ام مشورت کردم و میخوام طبق مشورت دکتر پیش برم،(کمی هم از مضررات زود غذا دادن به بچه صحبت کنین) !
    بگین طبق این گفته ها من ترسیده شدم، شاید بچه من حساسیت داشته باشه! برای همین میخوام طبق نظر پزشک پیش برم.

    واقعا هم منظوری نداشتم ولی اگه شما دلخور شدین عذر میخوام.بعدشم برین جلوتر بغلشون کنین و بوسشون کنین.
    ""

    بزرگتر ا هرچی سنشون بالاتر میره دل نازک تر میشن. حالا هم چیزی نشده، نگران نباشین شما با یک عذر خواهی از بزرگترتون کوچیک نمیشین !
    اتفاقا جایگاهتون پیششون بالاتر میره.
    شما با یک عذرخواهی همه چی و میتونین تموم کنین و کینه ای درست نکنین!
    اما با عذر خواهی نکردن بدتر کینه و دلخوری درست میشه.

    از این به بعد بیشتر سعی کنین ، سکوت کنین و حرفی نزنین که باعث دلخوری بشه.


    پ ن: البته واقعا ترستون هم طبیعیه ، معمولا به فرشته های کوچولو تا قبل از 6 ماهگی حتی آب نمیدن ، اگه هم مجبور باشن بدن به مقدار خیلی کم اونم تازه جوشیده، چون مواد و املاح معدنی داره و ممکنه، کودک بهشون حساسیت داشته باشه.
    وجود مواد معدنی زیاد و یا ناکافی در آب مثل کلسیم و منیزیم و یا املاحی مثل سدیم و پتاسیم می‌تونه به سلامت نوزاد آسیب برسونه و او نو مریض کنه.حتی ممکنه تو آب میکروب‌هایی باشه که کودکان بزرگ‌تر و بزرگسالان به راحتی با آن‌ها مقابله کنن و مشکلی نداشته باشن اما سیستم ایمنی فرشته‌های نورسیده هنوز آمادگی مبارزه با میکروب‌ها را نداره.

    بنظرم اینارو براشون بگین، تا متوجه بشن حساسیت و ترس شما هم بی مورد نیست.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  5. 4 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    aye (پنجشنبه 17 مهر 93), گوش ماهی (چهارشنبه 16 مهر 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93), شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام

    گفتنی ها رو دوستان گفتن من میخواستم یه نکته ای درباره غذای کمکی بگم بهتون که شاید کمکت کنه ..هیچ اشکالی نداره که غذای کمکی از 4 ماهگی شروع بشه

    خیلی سخت نگیر حتی از همین الان میتونی فرنی از روزی یک قاشق چای خوری شروع کنی و بهش بدی..فقط مواد غذایی که آلرژی زاست مثل اسفناج.گوجه

    فرنگی.توت.سفیده تخم مرغ.عسل .بهش اصلا نده ...البته این موارد پشت کارت سلامتش هست..

    اینا رو بهت گفتم که اگر دوباره مادر همسرت چیزی به دخترتون داد حرص نخوری و بدونیکه هیچیش نمیشه..
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  7. 4 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (چهارشنبه 16 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 16 مهر 93), گوش ماهی (چهارشنبه 16 مهر 93), شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آبان 00 [ 20:15]
    تاریخ عضویت
    1393-7-16
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,678
    سطح
    62
    Points: 8,678, Level: 62
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    556

    تشکرشده 637 در 143 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام به دوستای عزیزم
    آره خیلی هم سخت نمیگیرم و از امروز بهش دارم فرنی میدم البته من سن رو اشتباه نوشتم چند روز دیگه میره تو 5 ماه...همسرم گفت تا من هستم زنگ بزن (همسرم همونط.ر که به خانوده اش حساسه به من هم حساسه...می خواست یه دفعه مادرش بد حرف نزنه) من هم با کمک همسرم زنگ زدم و مادر همسرم هم گفت که من تو رو دوست دارم و انتظار نداشتم ازت و قسم خوردم دیگه چیزی به نوه ام ندم و من هم اشتباه کردم که بهش میوه دادم ولی تو هم نباید....خلاصه من هم عذر خواهی کردم و به آرامش رسیدم !حالا قراره شب بریم خونه اشون.
    از همفکری همتون ممنونم.

  9. 9 کاربر از پست مفید گوش ماهی تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), aye (پنجشنبه 17 مهر 93), roozbeh220 (چهارشنبه 16 مهر 93), sara 65 (چهارشنبه 16 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 16 مهر 93), آویژه (چهارشنبه 16 مهر 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 16 مهر 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93), شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    چه مادر و عروس خوبی

    آفرین عزیزم لذت بردم از این گوشه زندگیتون.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  11. 6 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 07 آبان 93), heaven65 (پنجشنبه 17 مهر 93), roozbeh220 (چهارشنبه 16 مهر 93), گوش ماهی (چهارشنبه 16 مهر 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 16 مهر 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.