من پسری هستم که شش ماه پیش با دخترداییم عقد کردم،ولی الان متوجه شدم که براش مهم نیستم،دلتنگم نمیشه،بیست روز ک نمی بینمش بعدش هیچ حرف خاصی نداره که باهام بزنه،من خیلی دوستش دارم ولی اون دوستم نداره،چیکار کنم،
تشکرشده 16 در 12 پست
من پسری هستم که شش ماه پیش با دخترداییم عقد کردم،ولی الان متوجه شدم که براش مهم نیستم،دلتنگم نمیشه،بیست روز ک نمی بینمش بعدش هیچ حرف خاصی نداره که باهام بزنه،من خیلی دوستش دارم ولی اون دوستم نداره،چیکار کنم،
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93)
تشکرشده 832 در 244 پست
تاحالا مستقیم بهتون چیزی گفته؟؟قبل از ازدواج مگه خودش شمارو انتخاب نکرده؟؟دیگه تو ازدواج فامیلی فک کنم کم تر این حالت پیش میاد چون راحت میشه برا به دل نشستن تصمیم اولیه روگرفت..
نظر من اینه که احتمالا اونم شمارومی خواسته حالا بعد از عقد ممکنه به دلایلی کم رنگ تر شده باشه که باید علتاشو ریشه یابی کنین.
یک چیزی که به ذهنم رسیده اینه که ممکنه همش ابراز علاقه و زنگ زدنو اینا از طرف شما خیلی بیشتر بوده.راستش من خودم با اینکه خواستگارم از همه نظر خوب بود ولی این رفتارش باعث شد توی من زدگی به وجود بیاد.ولی به نظر من یک قدم که شما میرین جلو باید بزارین قدم بعدی رو اون برداره..شما باید بهش مهلت دل تنگ شدنو بدی
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)
تشکرشده 16 در 12 پست
خیلی ممنون از راهنماییتون
واقعا؟جدی میگید؟آره حق با شماست من خیلی محل به محلش گذاشتم همش من بهش زنگ زدم بهش گفتم دوستت دارم و از این حرفا،تا حالا مستقیم بهم نگفته دوستم نداره ولی بهم میگه من کلا احساساتی نیستم،تا حالا یه بار نگفته دلتنگمه دوستم داره یا ....
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)
تشکرشده 214 در 65 پست
سلام
مبارک باشه ازدواجتون و ایشاالله به پای هم پیر شین
من مختصر مینویسم چون یه کوچولو کار دارم
اکثر خانوما بعد از ازدواج(این که میگم اکثرا دور و وری هامو میگم)یه احساس بدی نسبت به ازدواجشون دارن یه حسی مثل شکست.با خودشون فکر میکنن زود ازدواج کردن و اگه بیشتر صبر میکردن مورد مناسب تری پیدا میشد
بعضیا با این حس مقابله میکنن و سعی میکنن با نامزدشون روابط بهتری داشته باشن و بعضی ها به این حس دامن میزنن و با محل ندادن و محدود کردن تماس فیزیکی و احساسی سعی میکنن یه جور انتقام از شوهرشون بگیرن
اینجا وظیفه ی آقا خیلی مهمه.اینکه با خانوم مدارا کنه یا با اون همکاری منه و اونم محل نده یا اینکه نه مدارا کنه و نه بی حلی کنه
بهترین راه حل سومه
شما با توجه به حفظ شخصیت و مردونگی تون با خانومتون رفتار کنید.اگه رفتار زننده و بدی ازش دیدن بهش گوشزد کنید که این رفتار و دوس نداشتین ولی احتمالا شرایط خاصی برات پیش اومده که اینطور رفتار کردی ولی بهر حال بدون دوستت دارم و اگه کمکی ازم بربیاد برات انجام میدم
بهترین کاری که میتونید انجام بدین اثبات خودتونه
نه با تامین نیازهای مادی با رفتاری که حس کنه میتونه بهتون تکیه کنه
اگه بهتون محل نمیده و ... براش شرایط خاطره ساز درس کنید.مثلا برین با هم بیرون و سعی کنید پرهیجان تر و شوخ طبع تر از خانوم باشید تا باهاتون بهتر بشه
.
.
.
.
اوامن همین جوری نوشتم و رفتم...
معمولا یه پست شامل این سوالاست
شما چن سالتونه؟همسرتون؟تحصیلات؟د عوایی بوده بین تون؟خودت چی فکر میکنی؟
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)
تشکرشده 16 در 12 پست
من بیست وسه سالمه و همسرم 18 سالش،من فقط بهش محبت کردمولی هیچ محبتی ازش ندیدم،اگه دو سه هفته ای یه بار با هم باشیم شبپشتشو میکنه به من بی هیچ حرفی میخوابه تا صبح دارم دیونه میشم وقتی دختر پسرایی رو می بینم ک دست همو عاشقونه گرفتم و عاشقانه راه میرن هیچ عشقی ازش ندیدم
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93), maedeh120 (چهارشنبه 16 مهر 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)
تشکرشده 832 در 244 پست
من فقط نظرمو گفتم ممکنه هم اشتباه باشه:)به نظر من ابراز علاقه خیلی هم خوبه..ولی ببین مثلا اکسیژنم چیز خوبیه ولی وقتی خیلی زیاد باشه ادم بهش حس خفگی دست میده..
من احتمال وفقط احتمال میدم ابراز علاقه یک طرفه وبیش از حد شما باعث سردیش شده باشه..حالا می تونین برای امتحان بهش مهلت بدین ببینین دلتنگ میشه؟
جواب این سوالو ندادین خودش شمارو انتخاب کرد؟؟
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93)
تشکرشده 352 در 135 پست
سلام ممکنه ایشون شمارو دوس داشته باشه ولی یا روش نمیشه بروز بده یا فکر میکنه هنوز زوده ، بهش فرصت بده اینقد زود قضاوت نکن که دوستم نداره ، ما دخترا یه کم با احتیاط میریم جلو
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93), واحد (چهارشنبه 28 آبان 93), رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)
تشکرشده 16 در 12 پست
ققنوس و بقیه دوستان ممنونم از همتون
آره خودش منو انتخاب کرد یک سال هم شیرینی خورده بودیم،ولی همون موقع هم جواب پیام هام رو گاهی نمیداد،من هر روز بهش زنگ میزنم ولی بعضی وقتها ک میخوام امتحانش کنم دو سه روز بهش زنگ نمیزنم اون یه دونه پیام میده احوالمو میپرسه که اگه من جوابشو هم ندم پیگیری نمیکنه ببینه من چرا زنگ نزدم اصلا زنده ام یا مردم
تا حالا یه بار به من نگفته دلم برات تنگ شده چرا نمیای خونمون ....
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93)
تشکرشده 23 در 5 پست
هم شما و هم خانومتون کم سن و سال هستین به خصوص خانومتون خیلی زمان لازم داره تا بتونه از عهده زندگی زناشویی بر بیاد براش کتاب رمان بخرید با هم فیلم های عاشقانه ببینید سعی کنید دوست داشتنتون رو به جای اینکه زبونی باشه در عمل باشه اگه از رفتاراش ناراحت میشین خیلی آروم باهاش در میون بزارید
شوهر من اگه دو روز پشت هم بهم زنگ بزنه و من نزنم روز سوم منتظر میشه من بهش زنگ بزنم و فوراً هم میگه خانوم چرا واسم زنگ نزدی
شب ها رو با هم باشید این با هم بودنا وابستگی رو تو خانوما خیلی زیاد می کنه
دختر تو این سن مثل خشت خام میمونه هر جور بخواین شکل میگیره
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93)
تشکرشده 61 در 26 پست
سلام
شاید نامزد شمااصولا آدم کم حرف باشه من خودم یک معیارم برای ازدواج اینه که طرفم پر حرفتر ازمن باشه چون من بیشتر اهل گوش دادنم و مگرموضوعی باشه که توش صاحب نظر باشم یا حرفای معمولی،راستش از سکوت بیشتر لذت میبرم اگه همسر شما همچین آدمیه شما سعی کن موضوعات مشترک با هم و پیدا کنی وسعی کن ازش حرف بکشی تا کم کم اونم باهات راحت بشه و صمیمیت هم ناخودآگاه ایجاد میشه
تفاوت شخصیتی هم هست دیگه یکی راحت ابراز احساسات میکنه یکی سخت تر ولی شما باید به عنوان مرد رابطه دستت بگیری
یه اصطلا حی هست که میگن واسه ارتباط با یه خانم اجازه لازم نیست،عرضه لازمه
پس منتظر کنش از خانمت نباش خودت پیش قدم شو ایشونم ازت یاد می گیره
ali -guilan (دوشنبه 26 آبان 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)