چطوری شوهرم رو از جدایی منصرف کنم؟

[saharnaz]

سلام
من قبلا هم تاپیک داشتم. من و شوهرم 29 سالمونه و سه ساله که با هم ازدواج کردیم. شوهرم 4 ماهه که به بهانه های مختلف جای خوابشو از من جدا کرده و به بهانه چند تا تفاوت اخلاقی که با هم داریم پاشو تو یه کفش کرده که جدا شیم. صحبت دوستان و برادرم باهاش تأثیری نداشته و قرار بر این شد که یه هفته بره فکر کنه به زندگیمون ولی اوایل هفته گفت که ما به جایی نمیرسیم و طلاق. بعدش هم گفت که موضوع رو به مادرم و خانوادم بگم. مادرم هم باهاش صحبت کرد و گفت من از کلیاتش راضی هستم ولی با بعضی اخلاقاش مشکل دارم و به جایی نمیرسیم. جالبه حتی خانوادش طرفدار منن.

در مورد اخلاق های بد من میگه که من در حد اون عاشق مهمونی و پارتی نیستم و رفیق باز نیستم! من فوق العاده زود جوش و اجتماعی هستم ولی به نظرم زندگی حد و مرز داره و همش تفریح و دوستان نیست. همش هم میگه من آدم زندگی متأهلی نیستم. تو گوشیش هم چندین مورد صحبت های ناجور با چند تا زن واقعا خراب دیدم که همش میگه در همین حده و بیشتر نیست رابطه ام.
با تمام این اوصاف تو این جامعه کثیف اصلا راضی به طلاق نیستم و نمیدونم چی کار باید بکنم

[تقدیر]

سحرناز عزیز میدونم که تو شرایط خوبی نیستی. ببین خانمی در وهله اول اصلا خودتو نباز.و خودتو ایراد دار نبین.بعدم میتونی از مشاوره های خانواده استفاده کنی.ببین عزیزم منم مشکلم شبیه شماست با این تفاوت که شوهر من رابطه با کسی نداره ولی بهونه گیری میکنه و الان بعد هفت سال داریم جدا میشیم .شما تازه اول راهین سریع پی کارو بگیر معطل نکن هر یه سالی که از زندگی مشترک بگذره اوضاع بدتر میشه .برو دنبال درست کردنش با شوهرت با هم البته اگه اونم میخواد ولی اگه هی میگه نمیخوام بدون تلاش یه طرفه فایده ایی نداره در هر صورت حرف من اینه مواظب روحت باش و به خاطر ترس از طلاق عمر خودت رو اگه میدونی این زندگی درست بشو نیست هدر نده ولی اگر عاقلانه فکر کنی و مطمین باشی میشه کاری کرد پس سریع بجنب امیدت به خدا باشه یا درست میشه یا تو نجات پیدا میکنی.کیفیت زندگی خیلی مهمه.

[saharnaz]

مرسی تقدیر عزیز. تمام تلاش ها یه جانبه و از طرف منه. اصلا باورم نمیشد انقدر سریع جا بزنه و بخواد همه چیزو بریزه به هم. روابطمون با خانواده هامون عالی, با دوستامون خوب, کار خوب, زندگی خوب, خوشی زده زیر دلش. مگه میشه دو تا آدم صدر در صد مثل هم باشن؟ مگه میشه آدم بعد از سه سال زندگی انقدر الکی و با بهونه های واهی بخواد همه چیو به هم بزنه؟ همه جا باهاش پایه بودم اگه یه جا نبودم اون ها رو دیده. من از طلاق می ترسم. میخوام حالش خوب شه. ولی خیلی ناتوانم کرده. با کسی هم حرفی نمیزنه. تو رو خدا انرژی مثبت برام بفرستید خدا کمکم کنه. چهار ماهه همش کارم گریس.

[سپیده ی تاریک]

سلام سحر جون ، واقعا سخته میتونم تصور کنم چی میکشی ، فقط خواستم بگم برات دعا میکنم ، واسه تو و زندگیت

[saharnaz]

مرسی سپیده جان. توی دلم پر از غمه. نه میاد جلو تکلیفو مشخص کنه و نه میکشه عقب. فقط میگه طلاق و نمیخوامت. این همه خودم و پدر و مادرم کار خیر کردیم چرا باید من زندگیم این باشه؟ نمیگم اشتباه نداشتم ولی در حدی نبوده که بخواد زندگیمو برسونه اینجا. همه مشکل دارن تو رفتارشون اگه زودتر میگفت همه چیز درست میشد نه اینکه بخواد یهو پرونده رو دربیاره و بگه به این دلایل طلااااق. الان نمیدونم چه برخوردی باید بکنم

[saharnaz]

ممنون که کسی دیگه کمکم نمیکنه. تمام دوستاش رو واسطه کردم . به همه میگه من میخوام مجردی زندگی کنم و زود ازدواج کردم. تورو خدا بگید حالا چه کاری می تونم بکنم؟

[هم آوا]

سحرناز جان تا زمانی که زن نخواهد طلاق بگیره مرد بدون دلیل موجه نمیتونه زن رو طلاق بده و در بدترین حالتش اینه که نهایتا این پروسه 3 سالی طول میکشه بعدش قاضی به طلاق راضی میشه ... اگه پا پیش نمیذاره شما اینکارو بکن حداقل از بلتکلیفی خلاص میشی

[سرگشته دوست]

سلام سحرنازجان
باهاش صحبت کن ببین ازکجاهاناراحته قول بده همونی بشی که اومی خواد
هم عاشقانه باهاش حرف بزن هم بگو نمی خواهی خودت رابهش تحمیل کنی آیاشوهرت بچه دوست داره؟براش ازشیرینیهای بچه بگو.اصلا هم خودت برای طلاق اقدام نکن چون دراون صورت بایدمهرت راببخشی .غصه نخور.یه خانمی هست خ سوده 82 اوهم داره تلاش می کنه ولی وضعش ازشمابددتره چون شوهرش خونه اش رو جدا کرده .اصلا ناامیدنباش .انشاالله خداکمکت می کنه

[سوده 82]

سلام خانومی٫
ا و ل از همه آرامش خودتو حفظ کن گلم٫ دنیا که به آخر نرسیده٫من از شما به قول سرگذشت دوست عزیز اوضام وخیمتره!با کارای اشتباهم همسرم رو فراری دادم و الان ۴ ماه از اینجا رفته!!!
پس خدارو شکر کن که پیشته و حالا چون جای خوابشو جدا کرده انقدر خودتو اذیت نکن! سعی کن البته اگه میشه باهاش صحبت کرد توی آرامش ازشون بپرسی دلیله جدایش واسه چیه!اگه میتونی یه مروری خودت رو این ۳سال زندگی بکن٫ و ببین کجای راهو اشتباه رفتید و تو سهم اشتباهاتتو در خودت اصلاح کن!
اگه دیدی تمایلی واسه صحبت کردن با شما نداره اصلا اصرار نکن٫چون با این کار ایشون عقب میکشه! اگه میتونی رو خانوادش حساب کنی که چه بهتر خودتو اصلاح کن و بگو با پسرشون صحبت کنند و شاید پادرمیونی کنند که ایشالا دوباره آشتی کنید!
الانم نه پا واسه طلاق جلو بزار نه مهریه!آرامش خونه رو حفظ کن٫شما تو خونه محبت کن ومهربون باش!آگه حرفی واسه گفتن داشت گوش بده و باهاش بحث نکن ولی شماهم با لحنی ملایم نظر خودتونو بگید!
ایشالا درست میشه٫ما همه اینجا واسه بهبودی زندگی شما دعا میکنیم! امیدوارم زندگی تقدیر گلم هم به آشتی بکشه٫ باور کن دعای دوستانم اینجا معجزه میکنه!

التماس دعا

[مو فرفری]

سحرناز جان سلام.
منم با نظر سوده عزیز موافقم. سعی نکن همه چیو تحت کنترل بگیری. می دونم سخته آدم پس زده بشه.

دوستش داری؟ اگه جدا بشید، تو بعدش چطوری خواهی بود؟ یعنی میتونی تحمل کنی؟ یا تحت هیچ شرایطی
حاضر نیستی ازش جدابشی؟

سعی کن خیلی خودتو داغون نکنی گلم. تقدیر حرف قشنگی زد.

در هر صورت حرف من اینه مواظب روحت باش و به خاطر ترس از طلاق عمر خودت رو اگه میدونی این زندگی درست بشو نیست هدر نده ولی اگر عاقلانه فکر کنی و مطمین باشی میشه کاری کرد پس سریع بجنب

ایشالا مشکلت حل بشه