سلام
من تازه وارد عضو این سایت شدم ولی مدت ها است که تاپیک ها رو میخونم
من یه خانم 28 ساله هستم که مد 1 سال و 4 ماهه ازدواج کردم. پدر و مادرم از وقی من بچه بودم با هم اختلاف داشتن ا اینکه وقتی دبیرستانی بودم از هم جدا شدن. فکر میکنم استارت افسردگی من همون موقع زده شد. چند سالی گشت و من درس وندم و مشغول به کار شدم خلاصه سرم شلوغ شد و حالم خوب بود. تا اینکه با یکی از همکارام نامزد شدم. شوهرم و خانوادش انصافا خیلی آدم های خوبی هستن ولی بعد از ازدواج یه سری مشکلات به وجود اومد که البته اکثرا هم به دلیل سخت گیری و بی تجربگی من بود که باعث میشد بین من و همسرم اختلاف به وجود بیاد. همون موقع ها با این سایت آشنا شدم و با راهکارهایی که یکی از کاربران تو یکی از پست ها داده بود زندگیم رو به سمت آرامش بردم. ولی مشکل من الان اینه که دوباره اون حس افسردگی در من زنده شده کلا حوصله هیچ چیز رو ندارم، حوصله ندارم مهمونی یا عروسی برم، با کوچکترین مشکل حتی اگه اون مشکل اندازه یه اپسیلون هم باشه حالم بد میشه، سرم منگ میشه تپش قلب میگیرم. یه دوره هم دارو مصرف کردم ولی چون دکترم تهران بودن نتونستم دوره درمانم رو ادامه بدم. و مشکل بعدی اینه که همسرم با وجود اینکه به من ابزار علاقه میکنه ولی من حس میکنم به خاطر افسردگی من به ادامه این زندگی شک داره. منم دیگه توان جنگیدن برای زندگی رو ندارم فقط میخوام خودمو از این بیماری نجات بدم.
خواهش میکنم کمکم کنید حالم خوب بشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)