با سلام و خسته نباشید به مشاوران عزیز این سایت و اعضای محترم
همین طور که از عنوان تاپیکم هم مشخصه من میخوام بدونم چطور باید فهمید که آیا خواستگارم استقلال داره یا نه.... ؟؟؟
یک سری توضیحاتی من میدم ببینید آیا این ها میتونه نشان دهنده ی این باشه که استقلال فکری نداره.... و این که مگه هر کسی برای خودش نباید حریم شخصی داشته....؟! پس چرا بعضی ها به خودشون اجازه میدن که بقیه به حریم شخصی شون وارد بشه.....؟؟؟!!
خوب از خودم بگم ( البته من قبلا هم یک تاپیک داشتم و تا حدودی خودمو معرفی کرده بودم):
من دختری 26 ساله هستم و ارشد مهندسی برق خودنم. و یکی از دوستان به من آقایی رو معرفی کردند که قصد ازدواج دارند... مشخصات این آقا: 30 سالشونه. ارشد مدیریت بازرگانی دارند. و به طور قراردادی کارمند هستند ولی به قوله خودشون این شغل اصلیشون نیست و فقط بخاطر وجه ی کاری و شخصیتی اونجا فعالیت میکنند و همیشه و همه روزه هم نمیرن... اما شغل اصلی ایشون اینکه نمایندگی یک شرکت فرآورده های لبنیاتی دارن و دامداری صنعتی دارن... و ناظر کنترل کیفیت همون کارخونه ای که نمایندگیشو دارن هم هستن... در کل مشخصه فردی سخت کوش و کاری و دارای وجه خوب اجتماعی و کاملا مسئولیت پذیر هستند و معرفشون که همکارش هستند در اون مکانی که گفتم قراری کار میکنند اینو تأیید میکنند. و از سن23 سالگی همزمان که سرباز بودن کار هم میکردن و به فکر آینده بودند. توی این 7-8 سالی که کار کردن تونستن خونه و ماشین خوب و حتی زمین کشاورزی هم بخرن.... ولی مشکلی که هست من حس میکنم خونوادش توی زندگیش خیلی نقش پررنگی دارن و من میترسم مستقل نباشن...!!! مثلا همه درآمدش به جز چیزهایی که تونسته برای آیندش فراهم کنه توی خونوادشون و خونه خرج میشه و همش هم میگویند من هر چی دارم از پدرم دارم و اگر به این جا رسیدم کمک های پدرم بودند البته من هم واقعا اینو قبول دارم و همیشه هم اعتقاد دارم ماها باید همیشه در هر شرایطی به خوانواده هامون توجه کنیم و بهشون احترام بذاریم و قدردان زحمت های بی دریغ شون باشیم... ولی این آقا هر کاری میخواد انجام بده باید حتما پدرشون بدونن و یک جورایی بدونه گفتن به پدرشون آب هم نمیخورن و اینو احترام به ایشون میدونن...!! و دیگه اینکه خواهر ایشون که نامزد هستن و هنوز توی خونه ی پدری هستن توی همه کارای ایشون فضولی میکنند( به گفته خودشون). خیلی راحت سر گوشی ایشون میرن و حتی اگر رمز بذارن روی گوشیشون سریع به پدرشون میگن که فلانی حتما چیزی توی گوشیش داره یا .... که روی گوشیش رمز میذاره.... پسورد گوشی و ایمیل و... همه رو این آبجیشون دارن و همه جا باید یک سرکی بکشن... و حتی خودشونو جای برادرشون جا زدن و به من پیام دادن با گوشی اون.... و بعد خودشونو معرفی کردن و گفتن که خواهرش هستم....!!!
من وقتی هم اعتراض میکنم که چرا اجازه میدین به حریم خصوصی تون کسی وارد بشه؟ میگن: من چیزی ندارم از خونواده مخفی کنم و ... من هم بهشون گفتم شما قرار نیست مخفی کاری کنید و حتی اگر جلوی خونوادتون حرف هم بزنید موردی نیست ولی نباید اجازه بدین به هر کسی که وارد گوشی شما بشن....!!! یا حتی با اون اس بدن به کسی.... میگن من قبلا هم گفته بودم فضوله خواهرم و ناراحت نشو از کارش.... از طرفی هم کار اصلیشون که دامداری صنعتی بود با پدرشون هستن و قصد هم دارن حتما با ایشون در آینده هم کار کنند چون درآمد اصلیشون هم همینه انگاری....!!
من حس میکنم به خاطر کارشون که با پدرشون هست خیلی به خونوادش وابستگی داره.... و رو حرف اونا حرفی نمیزنه....!!!
ببخشید خیلی طولانی شدش... ولی گفتم کامل توضیح بدم با مثال که بتونید راحت تر راهنماییم کنید....
سوالم هم اینه: آیا بنظرتون این آقا با توضیحاتی که ازش دادم ، مستقل هستن یا نه؟؟!!!
من میترسم پس فردا توی زندگیمون هم خوانوادش مدام بخوان اظهار نظر کنند و ایشون هم بخاطر احترامی که قائله هیچ حرفی نزنه....!!! یا خواهرشون مدام بخوان توی کارای من، توی زندگی من فضولی کنند.... !!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)