آره رها. آدمها می تونن تغییر کنند اگر خودشون بخوان و یک تلنگر جدی بخورند. ضمن این که گذر عمر و تجربه و ... هم آدمها را عوض می کنه.
البته به قول شما ذات آدمها عوض نمی شه، ولی خیلی از رفتارها تغییر می کنه.
رفتن همسرت به سمت خیانت هم نشانه ای از نیازش به یک تحول در زندگی یکنواخت و بی روحی که خودت بهش اشاره کردی داره. هر دوتون همدیگه رو فراموش کردید. نعمت داشتن همدیگه را عادی تلقی می کنید.
به خاطر پسرت نمون. به خاطر خودت بمون.
جدا شدن و زندگی دوباره ساختن به همین راحتی که می گی نیست. ساختن زندگیت خیلی آسونتر از راه دوم هست.
یک خانم 34 ساله با یک فرزند و سابقه ده سال زندگی، فکر می کنی به همین راحتی می تونه یک همسر مناسب و دلخواه پیدا کنه؟ فکر می کنی نفر بعدی را مخصوص شما و طبق خواسته ها و استانداردهای شما ساختن؟ اون آدم هم مشکلاتی داره و کوتاهیهایی + مشکلات تجربه ده سال زندگی شما و زندگی احتمالی ایشون.
قسمتی که بعد از + نوشتم واقعا مهمه. به جای سختی اون، یک بار دیگه تصمیم بگیر و هیجان و عشق و گرما را به زندگیتون برگردون. مخصوصا حالا که همسرت هم آمادگیش را داره.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)