سلام دوستان.
ما نامزدیم.
21 و 23 ساله.
قضیه ازین قراره که مادرشوهرم رفته حج با شوهرش.
تو این یه ماه شوهرم خونه تنهاست.از قبل رفتن پدر و مادرش خودش و خونوادش یه جورایی به گوشم رسوندن که دوست ندارن زیاد برم خونشون و پیش شوهرم باشم.
از وقتیم که رفته شوهرم هرروز و هرشب دوستاشو جمع کرده و قلیون میکشن.
اصنم دلش نمیخواد برم اونجا.با اینکه به گوشش زدم ناراحتم ولی به روی خودش نیاورد.
هر چند شب یه بارم برا اینکه دهنم بسته شه منو میبره پیش خودش.
مشروب دیدم تو یخچال.
شب دوم که رفتم دیدم تو دستشویی پر از موی بلند بود.هیچی نگفتم .گفتم شاید مال خودمه.
تا اینکه امروز از کلاس میومدم دیدم دوست شوهرم با یه خانوم از خونشون اومد بیرون.
خیلی شیک تو چشام نیگاکرد و اومد از سر کوچه ازانس گرفت واسه خانومه و رفت زنه.
اومدم خونه باز گفتم شاید اشتباه دیدم.مگه میشه صاف به من نیگاه کنه؟ مگه میشه شوهرم جلو دروهمسایه اینکارو کنه؟!سر کوچمون یه تاکسی تلفنی هست که همه رو میپان.مگه میظشه شوهرم جلو اییین همه دوست و اشنا این اجازه رو به دوستش بده؟ بدم بیاد از همین اشناها ازانس بگیره.
ما همسایه دیوار به دیواریم.نمیگه خونوادم ببینن؟!
اروم که شدم رفتم بهش گفتم.گفتم دوستت دختر میاره؟
گفت اره.
هییییییییچچچچچچچچچچی نگفتم.فقط سرمو تکون دادم و اومدم خونه.اونم دیگه نه ز زد نه چیزی
نمیدونم دیگه چیکار کنم.
میخوام یه برخورد جدی کنم.تصمیمیم درسته؟؟
تو شوکم.حالم بده.به اندازه کافی از رفیق بازیاش خسته بودم.اینو دیگه نمیشه هضم کرد.یه جا باید تموم شه
علاقه مندی ها (Bookmarks)