به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-01
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    13
    سطح
    1
    Points: 13, Level: 1
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    درمانده طلاق

    سه ساله که ازدواج کردم با مردی که قبل از من سابقه عقد و نامزدی داشته... ازین لحاظ مثل هم بودیم و فکر نمیکردم این موضوع دردسرساز میشه... من وقتی با همسر فعلیم ازدواج کردم تنها یک مشت خاطره محو و تلخ داشتم از نامزدی گذشتم که همرو فراموش کردم. اما همسرم عاشق بود و هنوز با وجوداینکه دل خوشی از اذیت و آزارای اون دختر نداره و بهش فحش میده اما مدان در مقایسه من با اونه .. دختری که بهش خیانت میکرده امااز هنر دلبری و دلربایی برخوردار بوده هنری که شوهرم میگه من ندارم...
    من و همسرم ظاهر خوبی داریم و این اسباب غروره..
    هرکی همسرمو ببینه میگه پسر خوبیه اما هیشکی نمیدونه تو خونه چه مرد عصبی فحاش و ایرادگیریه... سه ساله کتک خوردم تحقیر شدم خودش میگه هیچ حسی بهت نداشتم از اول دیشب بهم گفت که تو دوران نامزدی با من به مامانش زنگ زده و گفته من سردم و اونی نیستم که دنبالش بوده... وقتی بهش گفتم چرا همون موقع بهم نزدی چرا این موضوع رو جای اینکه به من بگی به مامانت گفتی طبق معمول زد به جاده خاکی که تو هیچ وقت نمیتونی جای مادرمو برام بگیری ... مادرم برام فلانه بهمانه...
    از نظر خانوادگی خانواده خوبی و نسبتا معتقدی داره اما پسراشونو فوق العاده وابسته و ضعیفالنفس بار آوردن کوچکترین اختلافی تو خونه ما به خانوادش منتقل میشه... بارها تو اوج دعوا و کتککاری پای خانواده هارو کشیده وسط تا توی خونمون و جلوی اونا بی احترامی کرده به من و خانوادم... مدام توهین میکنه به خانوادم از هر بهونه ای استفاده میکنه تا قطع رابطه کنه... هفته که هفت روزه دوسه روز خونه مامانش ایناییم اما خونه مامان من که میاد مدام تو قیافس از حرفای مامان بابام لیرادمیگیره تا بگه من به این دلیل خونه بابات ایگا نمیام... خانواده ما از لحاظ مالی سطح بالاتری دارن ولی اون مدام محل مارو مسخره میکنه تحقیر میکنه... خانواده من مارو سفر میبرن به خرج خودشون اما خانواده اون سر هزار تومن حساب کتاب دارن....
    هیچ کدوم ازینا دلیل طلاق من نیست اگر شوهرم مهربون بود کمی منو دوست داشت و دست از توهین و تحقیر و تشر برمیداشت... بارها منو تو جمع تحقیر کرده جلوی خانواده ها بهم سرکوفت میزنه... خانواده ترسو و بی سیاستی دارم که میترسن من دوباره طلاق بگیرم... حمایتم نمیکنن و وقتی تن کتک خورده منو میببنن از رو سادگی فک میکنن شوهرم با من شوخی کرده... حتی الان که برای بار دوم باردارم کتک و تحقیر و توهین... دریغ از کوچکترین درکی... من زنم با یه دنیا احساساتی که خورد شده زیر پالگدمال شده و غروری که بدجور شکسته. نه خانواده حمایتگری دادم و نه دیگه تحمل این وضع برام آسونه... همسرم تو بچه داری نه تنها کمک نمیکنه بلکه عصبانیتشو سر بچه سر من خالی میکنه اما تو جمع بچرو به خودش میچسبونه جلو دیگران هی بوسش میکنه و وقتی من میگم که چرا همیشه اینجوری نیستی جلو دیگران به من میگه به بچشم حسودی میکنه... مدام به من میگه سردی در صورتیکه خدا میدونه همیشه ابراز محبت از سمت من بوده... به من بی توجهی میکنه فحش میده دلمو میشکونه اما فرداش میاد الکی بغلم میکنه میگهدوست دارم... دارم دیوونهمیشم از چندشخصیت بودنش... به شدت دهان بینه اگه همکارش بیاد بگه خانومم دیشب اینجوری کرده میاد خونه یهدعوای مفصل راه میندازه با گوشه و کنایه که زنای مردم الن و بلن...

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام.

    چرا طلاق؟

    اونم با داشتن دو بچه؟؟؟؟؟؟؟

    فکر نمی کنی این حسهای تشدید شده، مربوط به تغییرات بارداری باشه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    رزا (سه شنبه 01 مهر 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-01
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    13
    سطح
    1
    Points: 13, Level: 1
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نه عزیزم بی توجهی توهین و تحقیر از سمت شوهر ربطی به تغیرات هورمونی بارداری نداره. من این قد درگیره شوک ها و تنش هایی هستم که تو خونه سر هیچ و پوچ درست میشه اکثر مواقع اصلا یادم میره که باردارم!
    تروخدا اگه شماها راه حلی به ذهنتون میرسه کمکم کنید... با یه مرد عصبی و روان پریش که مثلا سر دیرخوابیدن بچه هم به من میگه تو شعورت نمیرسه بچرو بخوابونی من استراحت کنم چه کنم؟؟؟؟؟ وقتی خونه هرکی میریم تو راه برگشت باید سرکوفت بشنوم که زن فلانی رو ببین یاد بگیر....
    من خونه داری آشپزیم زبانزد همس اما شوهرم میگه تو هنرت کلفتی و کنیزیه.... نه زن شلخته ایم که به ظاهرم نرسم نه زن بی محبتی که صدای مردو دربیاره...

    شوهرم اخلاقش همینه پدرشم همینه از همه چی ایرادمیگیرن ذوق همرو کور میکنن تو دنیا فقط و فقط به ظاهر و سلامت خودشون اهمیت میدن

    - - - Updated - - -

    دیشب بهش گفتم بالا بری پایین بیای طلاقمو ازت میگیرم... از صبح هزارتا فکر به سرم زده که صبر کنم تا پایان بارداری که باید بکنم تو حاملگی نمیشه طلاق گرفت... تکلیف دوتا طفل معصومم چی میشه که عاشقشونم.... یا صبر کنم بچه ها بزرگ شن بعد جدا شم که فک کنم اینجوری بیشتر صدمه میبینن تازه من به خدا یکروزم تاب آوردن تو این خونه برام عذاب آوره... دلم میخواد برم با پس انداز اندکی که دارم خونه جدا بگیرم که میدونم هییییچ کس حمایتم نمیکنه تازه بچه هارم ازم میگیرن

  5. 2 کاربر از پست مفید niloo sajedi تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (سه شنبه 01 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 01 مهر 93)

  6. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط niloo sajedi نمایش پست ها
    سلام نه عزیزم بی توجهی توهین و تحقیر از سمت شوهر ربطی به تغیرات هورمونی بارداری نداره
    منظورم حساس تر شدن شما، به همون رفتارهای همیشگی ایشونه.

    شما و همسرتون اگر همدیگه رو دوست نداشتید که اقدام به بچه دار شدن دوباره نمی کردید. به هم دیگه و زندگی مشترکتون علاقمندید.
    اما راه ارتباط درست با هم رو پیدا نکردید.

    تا حالا روانشناس و مشاوره رفتید؟ علت رفتارهای شوهرت چیه؟ می دونی؟
    اشکالهای رفتاری خودت چیه؟ (به نظر خودت یا اگر مشاوره رفتی از نظر مشاور )

    اگه ممکنه از خوبیهای همسرت هم برامون بنویس. چه رفتارهای مثبتی داری؟ ویژگیهای مثبت شخصیتش چیه؟


    اعضای عادی تالار می تونن در هر 24 ساعت سه پست بنویسند. اگر می خواهی می تونی کمی صبر کنی تا دوستان دیگه هم نظر بذارند، بعدش آخرین پست امروزت را بذاری.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  7. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    anisa (سه شنبه 01 مهر 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام

    اول اینکه شما باردار هستی و الان فقط به فکر سلامتی خودت و فرزندت باش اصلا به طلاق و تهدید شوهرت فکر نکن لااقل الان

    تو صحبت هات گفتی که همسرت از دلبری ها و دلربایی نامزد سابقش حرف میزنه ...شما خودت چقدر دلبری برای همسرت میکنی؟

    ببین زنه خوب فقط اون نیست که بهترین دستپخت دنیا رو داشته باشه و کدبانو باشه ....

    زن باید طناز باشه لطیف باشه برای همسرش که این از صدتا شام و ناهار واجبتره

    چند جای صحبتات گفتی همسرم بهم میگه سردی (یا من رو با بقیه زنها مقایسه میکنه) ..خوب لابد هستی بعضی خانم ها فکر میکنن رابطه داشتن با همسرشون فقط از روی وظیفه است برای همین اون حسی رو که باید به همسرشون انتقال بدن نمیدن...

    تو به شوهرت محبت میکنی ولی نه اون محبتی که مد نظر شوهرت هست...

    شوهرت اخلاقش بده؟ تو خوب باش ... چه اشکالی داره؟؟ ببین قلقه شوهرت چیه رو چی حساسه چه انتظارایی ازت داره اگه خودت پیداش نمیکنی ازش بپرس کاملا مستقیم

    همینقدر که میگی میاد بغلت میکنه و از دلت درمیاره حتی اگر الکی باشه بازم خیلی خوبه همین نشون مبده که واسش بی اهمیت نیستی ...رو خودت بیشتر کار کن ..مواقعی که خونست

    سعی کن زودتر بچه رو بخوابونی که صدای شوهرت هم در نیاد خوب بیچاره حق داره به اندازه کافی بیرون از خونه سروصدا هست میاد خونه میخواد آرامش داشته باشه..

    همینکه بهت میگه خیلی ببخشید تو فقط کلفتی بلدی یا میگه سردی خوب با زبون بی زبونی داره میگه ازت توجه میخوام مهربونی میخوام..

  9. 2 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (سه شنبه 01 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 01 مهر 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    تا بحال به مشاور خوانواده مراجعه کردین ؟
    اینجا هم میتونین عضو انجمن ازاد بشین مشاوره بگیرین هزینشم مناسبه
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  11. 2 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (سه شنبه 01 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 01 مهر 93)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-01
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    13
    سطح
    1
    Points: 13, Level: 1
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از راهنماییاتون دوستان. گفتم که ایرادایی که میگیره همش جنبه سرکوب داره... تو مسایل جنسی خودش مشکل داره و سر این موضوع اتفاقا من همیشه شاکیم که ماه به ماهه... تازه بعدشم کلی باید به خودش برسه تا مبادا قیافش بهم بریزه...
    راستش شاید مطرح کردن مشکلات کلاف سردرگمه این زندگی کمکی به من نمی کنه... من هرچی محبتمو بیشتر میکنم اون بیشتر به خودش مغرور میشه... شوهر من فقط دلش اون نامزد سابقو میخواد و چون از دستش داده فک می کنه خیلی اشتباه کرده خودش یه بار گفت اگه یه روزی تو هم بری من در حسرتت میمونم.... مشاوره نرفتم اما کاش قبلش رفته بودم و پی به دمدمی مزاج بودنش میبردم. منم اقدام به بارداری نکردم کاملا ناخواسته بود....
    شوهرمو زندگیمو دوست داشتم و خیلی سعی کردم حفظش کنم اما الان دیگه وقتی نگاهش میکنم فقط یاد توهیناش میفتمو ازش بیزار میشم.
    تازه یه چیز دیگه بگم خندتون میگیره شوهره من سر غذا قشقرقی به پا میندازه که بیا و ببین... شانس آوردم آشپزیم خوبه وگرنه همون اوایل طلاقم میداد خونه هرکیم میریم میگه غذاشون فلانه بهمانه... یا اگه الان که باردارم یه ساعت بخوابم و به کار خونه نرسم سروصدا میکنه که خونه نامرتبه... بعد ازون ور دیشب بهم میگه هنرت خونه داریه....
    ویرایش توسط niloo sajedi : سه شنبه 01 مهر 93 در ساعت 15:36

  13. 3 کاربر از پست مفید niloo sajedi تشکرکرده اند .

    roozbeh220 (سه شنبه 01 مهر 93), رزا (سه شنبه 01 مهر 93), شیدا. (سه شنبه 01 مهر 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.