به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 99 [ 14:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    6,493
    سطح
    52
    Points: 6,493, Level: 52
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 23 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    برادر شوهر عجیب

    سلام
    من 24 سالمه و حدودا 3 ساله که ازدواج کردم
    مشکل من برادر شوهر وسطیمه که ابداا با شوهرم احساس راحتی نداره با اینکه یک سالی هست که ازدواج کرده اصلا به خونه ی ما نمیاد و اگه قرار باشه به شهر ما بیاد میره خونه ی خواهر زنش
    البته باید بگم که با عموش با جناقن و انگار با عمو و زن عموش ( خواهر زن ) احساس راحتی بیشتری میکنه . برادر شوهرم از نظر مالی چون شغل ازاد داره خیلی بالاتره و با اینکه همسر من لیسانسه اما چون تو یه شرکت خصوصی کار میکنه در امد پایینی داره البته خدا رو شکر دستمون جلوی کسی دراز نیست و از این بابت خدا رو شکر می کنیم
    شوهر من برای خانوادش خیلی زحمت کشیده و با اینکه می تونسته تو تابستونا که مدرسه نداشته یه فن و هنری یاد بگیره پیش پدرش کار میکرده و همیشه هم میگه من برادر بزرگ بودم و باید به پدرم کمک می کردم اما برادر شوهرم تو این فاصله ای که شوهرم به پدرش کمک می کرده رفته بود و در شغل مکانیکی اوستا شده و الان پولش از پارو بالا میره و همیشه به شوهرم از این بابت سر کوفت میزنه. میگه این همه درس خوندی آخرش کارگر شدی یا اینکه مدرک و پول هم بدم میشه بخرم یا اینکه من اگه روزی 50 تومن کار نکنم روزم شب نمی شه خلاصه به هر صورتی همسرم رو میکوبونه و من وقتی این جور رفتارا رو می بینم دام به حال همسرم میسوزه و از دست برادر شوهرم ناراحت میشم
    و همین طور احساس میکنم برادر شوهرم از من هم بدش میاد ما تو بچگی با هم همبازی بودیم حتی اون موقع ها هم کاری می کرد که حرص من در بیاد
    گاهی وقتا فکر می کنم شاید به خاطر من با شوهرم بده یا شاید میخاد خودشو بزرگ ببینه
    دفعه پیش که با زنش میخواستن بیان شهر ما به رسم ادب گفتم شب بیاین خونه ی ما منتظرتون هستیم ولی اون گفت نه مرسی ما میریم خونه ی عمو
    منم حرصم گرفت گفتم خونه داداشتون هست میرید خونه ی عموتون؟ میدونم حرف خوبی نزدم ولی خیلی ناراحت شدم وقتی هم اومدن رفتن خونه ی اونا و ما فرداش دعوت کردیم برای نهار و گفتیم شب اینجا باشین ولی باز برادر شوهرم گفت خوبه ممنون و رفت خونه ی خواهر زنش دوست دارم برادرا پشت هم باشن نه اینکه با هم احساس صمیمیت نداشته باشن نمی دونم چیکار کنم منو راهنمایی کنین

  2. 3 کاربر از پست مفید آرنیکا تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 29 آذر 93), roozbeh220 (دوشنبه 31 شهریور 93), sevil73 (شنبه 29 آذر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام خانوم و وقتتون بخیر
    شما نمیتونین کسیرو مجبور کنید به زور شمارو دوست داشته باشن خب اونا اینطور راحتن چه اصراری دارین هی دعوتشون کنید وقتی راحت نیستن؟ درسته برادرا با هم رابطه خوبی داشته باشن پشت هم باشن خیلی خوبه ... اما وقتی اونا نمیخوان این حقو بهشون بدین ... شما تلاش خودتونو واسه بهبود روابط بکنید اگر نخواستن که نخواستن دیگه.... خدارو شکر زندگی با همسرتون مشکلی ندارین و راضی هستین... پس ناراحت نباشید با افراد دیگه از خانواده یا دوستاتون ارتباط برقرار کنید...

  4. 7 کاربر از پست مفید ida bahrami تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 29 آذر 93), mahasty (دوشنبه 31 شهریور 93), roozbeh220 (دوشنبه 31 شهریور 93), sevil73 (شنبه 29 آذر 93), szd (دوشنبه 01 دی 93), واحد (شنبه 29 آذر 93), آرنیکا (دوشنبه 31 شهریور 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 282 در 96 پست

    Rep Power
    28
    Array
    خدایا شکرت اینجوریش رو ندیده بودم
    از خداتم باشه
    واااااااااااااااالا
    شما به همه بگو که دعوت کردی یه وقت فکر نکنن که کوتاهی از تو بوده
    علی الخصوص جلوی همسرت دعوت کن که اونم مطمئن بشه تو از مهمون داری نمیترسی

    بهتر که نیان
    کسی که چنین اخلاقی داره راه پاشم باز نشه خونه ی تو بهتره

  6. 5 کاربر از پست مفید aye تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 29 آذر 93), mahasty (دوشنبه 31 شهریور 93), sevil73 (شنبه 29 آذر 93), واحد (شنبه 29 آذر 93), مهربونی... (سه شنبه 01 مهر 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 دی 93 [ 08:58]
    تاریخ عضویت
    1393-9-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    59
    سطح
    1
    Points: 59, Level: 1
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اختلافشون سر چی بوده ؟
    از شوهرت پرسیدی ؟
    با هم قهرن ؟ قبلا مشکلی داشتن باهم ؟

  8. 2 کاربر از پست مفید ارشد بالینی تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 29 آذر 93), sevil73 (شنبه 29 آذر 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام
    قطعا این دو تا برادر سالهاست با هم زندگی کردند و هرکدم از هم تجربیاتی دارند و روابط امروزشون بر مبنای 2 پارامتر زیر است:
    1- خلقیات دو طرف
    2- تجربیاتی که در ارتباط با هم در گذشته داشته اند
    که شما از هیچ کدام خبر ندارید
    آیا همسرتان در این مورد و بهبود شرایط کاری می کند یا خیر؟
    دلایل این سردی رابطه را تا به حال پرسیده اید؟
    به نظرم سعی نکنید زیاد تر از نقش خودتان در این خانواده فعالیت کنید
    موفق باشید

  10. 3 کاربر از پست مفید آونگ تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 29 آذر 93), sevil73 (شنبه 29 آذر 93), واحد (شنبه 29 آذر 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 99 [ 14:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    6,493
    سطح
    52
    Points: 6,493, Level: 52
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 23 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان ممنون ازهمه شما
    اختلاف خاصی بین این دو برادر نیست من هیچ کسی رو ندیدم که دیگران رو به خانواده خودش ترجیح بده اما ایشون؟؟؟؟؟؟؟؟
    همسرم پسر دایی من هست و من از شرایط زندگیشون با خبر بودم
    چیز خاصی بینشون نیست
    برادر شوهر بنده متاسفانه خود نماست و فقط بلده پیش من و کسایی که میشناسه خود نمایی کنه ولی تو یک جمع غریبه و در روابط اجتماعی بیرون بسیار خجالتی برخورد میکنه
    چند روز پیش که شوهرم فهمید معده ی داداشش درد میکنه زنگ زد گفت یه روزی که میتونی بگو برات وقت دکتر بگیرم و ایشون هم گفتن باشه خبر میدم
    اما بعد متوجه شدیم که به عموش ( با جناقش ) زنگ زده گفته برام وقت بگیر
    این چیزا برام مهم نیست خیلی بهتر که به من و همسرم زحمت نمیده اما حس بدی با دیدن خودش و همسرش بهم دست میده و دلم به حال خودمون میسوزه
    خودم شخصا که دیگه ابدا کاری باهاشون ندارم
    فقط یه برخورد رسمی اما مودبانه با خودش و خانمش

    - - - Updated - - -

    سلام دوستان ممنون ازهمه شما
    اختلاف خاصی بین این دو برادر نیست من هیچ کسی رو ندیدم که دیگران رو به خانواده خودش ترجیح بده اما ایشون؟؟؟؟؟؟؟؟
    همسرم پسر دایی من هست و من از شرایط زندگیشون با خبر بودم
    چیز خاصی بینشون نیست
    برادر شوهر بنده متاسفانه خود نماست و فقط بلده پیش من و کسایی که میشناسه خود نمایی کنه ولی تو یک جمع غریبه و در روابط اجتماعی بیرون بسیار خجالتی برخورد میکنه
    چند روز پیش که شوهرم فهمید معده ی داداشش درد میکنه زنگ زد گفت یه روزی که میتونی بگو برات وقت دکتر بگیرم و ایشون هم گفتن باشه خبر میدم
    اما بعد متوجه شدیم که به عموش ( با جناقش ) زنگ زده گفته برام وقت بگیر
    این چیزا برام مهم نیست خیلی بهتر که به من و همسرم زحمت نمیده اما حس بدی با دیدن خودش و همسرش بهم دست میده و دلم به حال خودمون میسوزه
    خودم شخصا که دیگه ابدا کاری باهاشون ندارم
    فقط یه برخورد رسمی اما مودبانه با خودش و خانمش

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    ارنیکا جان سلام . خود نمایی نشانه اینه که طرف از داخل احساس ضعف داره . و به خاطر اینکه به این ضعفش غلبه کنه و اونو کوچک کنه . داره خودش رو بزرگ میکنه . همسر شما و برادرش که احتمالا اختلاف سنی کمی هم باهم دارند نا خواسته همیشه باهم در حال رقابت بودند . همسر شما درس خونده ولی ایشون نتونسته . این براش شکستی محسوب شده و سعی کرده با پیشرفت در زمینه دیگه ای اونو جبران کنه . الان هم با بزرگنمایی خودش میخواد برتری خودش رو اثبات کنه . بهتره شما توی زندگی خودتون تمرکز کنید . طبیعیه که ایشون با عموی خودش چون باجناقش هم هست راحت تره . چه بهتر . شاید با دیدن همسر شما بیشتر یاد ضعف هاش می افته . حساسیت نشون ندید . معمولا بعضی از برادر ها بعد از ازدواج اینطوری میشن . یعنی زندگی خودشون رو از هر جهت با زندگی برادر مقایسه میکنند . و چون ممکن نیست یکی از هر جهت از اون یکی جلوتر باشه . مثلا یکی از لحاظ مالی جلوئه اون یکی از لحاظ شغلی و موقعیت اجتماعی . و... برای همین سعی میکنند با دوری از هم به ارامش برسند . دوری و دوستی

  13. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    szd (دوشنبه 01 دی 93), آرنیکا (دوشنبه 01 دی 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.