جواب متلک رو چه جوری باید داد؟

[تیام]

سلام.

قبلنا زیاد ناراحت میشدم و گریه میکردم.هر کی هر چی بهم میگفت میریختم تو دلم .

الان عصبانی میشم و خودخوری میکنم.

امروز اینقدر عصبانی شدم که دستام و کل بدنم میلرزید و الان ساق پای چپم مور مور میشه از صبح

اینجوریه . هنوز اعصابم آروم نشده. قبلا خیلی وقت پیش اینجوری شده بودم.

سر متلک انداخت نای خواهرم و خالم .

هیچ وقت شادی تو زندگی من جایی نداره. همش غم و غصه. تا چند وقت دیگه دیونه هم میشم.

چه جوری جواب متلکاشونو بدم؟ بلد نیستم حرف بزنم.

[khaleghezey]

درود بانو میشه لطف کنید یکم توضیح بدید در این مورد چنتا مثال بزنید تا بهتر آشنا بشیم.
بنظرت دلیل اصلیش چی میتونه باشه؟

تاوقتی خوشبختی ما گره به چیزی یا کسی می خوره ، ما باید دنبال آن کس و چیز بدویم و التماس کنیم که همانجایی بروند که ما می خواهیم. در حالیکه در پاسخ من تاکید کرده ام باید روی افکار و ذهن خود کار کنید. ما نمی توانیم آدمهای دنیا را آنطور که می خواهیم و آن هم در کوتاه مدت چنان تغییر دهیم که رفتارشان طبق میل ما باشد.
تو اهمیت را از بیرون خودت کم کن و به خودت اهمیت بده. مثالی می زنم خوب توجه کن:
اگر شما گردنبند طلایی گرانبها و اصلی داشته باشی. خیلی به حرف دوستات که با پوزخند میگویند بدلی هست توجه نخواهی کرد. چون قیمت واقعی در دل خود این طلاست. لذا ارزش آن درون آنست و با تعریف کردن و توجه کردن دیگران هیچ ربطی ندارد. و اگر هم دیگران نپذیرند و از آن تعریف نکنند، از ارزش این طلا کم نمی شود یا طلا از چشم شما نمی افتد.
اما اگر شما شک داشته باشید که این گردنبند طلاست، و مرتب در چشم این و اون به دنبال ارزش آن باشی. با هر متلک ، خنده و بی توجهی به خودت و این گردنبند شک می کنی. کافیست که ارزش واقعی این گردنبند را بدانی تا خودت قیمتش را دانسته و دنبال تعریف و توجه های دیگران به آن نباشی.
البته این یک مثال است. ولی نکته ای که مهم است ، این است که طبق پاسخهای قبلی ( که امیدوارم این بار به قصد عمل کردن به آن فکر کنی)، شما لازم است ارزش واقعی خودت را بدونی، ( حالا می خواهد مادر شوهر توجه و صحبت و ... با شما داشته باشد یا نه). اما رفتار شما نیز با آنها تابع ارزشها و معیارهای خودت هست. اگر شما فردی خود ساخته و خودانگیخته باشید. می توانید طبق معیاری که درست می دانید رابطه مودبانه ای با آنها داشته باشید. ولی خیلی برای اخمها و بی توجهی ها اصلا ارزش قائل نباشی . از طرفی هم آنقدر ضعیف نباشی که تحت تاثیرات آنها فراموش کنی که ارزشهایت چیست و واکنشهایی شبیه خود آنها به آنها نشان دهی.
تمام این مطالب با فرض اینست که شما خوب مطلق و آنها بد مطلق باشند.( که بنده به این مطلق ها زیاد اعتقاد ندارم) و عقیده دارم اگر شما بتوانید طبق شناخت خود و ارزشهای درونی خود درست رفتار کنید به مرور شاهد تغییرات مثبتی در زندگی خود خواهید بود.

نقل قول از جناب مدیر.

[تیام]

دلم میخواد بمیرن. مطمئنم اگه چاقو دم دستم بود میزدمشون. اونقدر حالم بده که همش احساس میکنم الانه که بمیرم. سرم داره میترکه. دنیا جلو چشمم بالا و پایین میره. به خدا نفسم

بالا نمیاد. از ته دلم از خدا میخوام همین جور که دل منو میشکنن خدا هم دلشونو بشکنه. اگه اینکارو نکنه خودم یه بلایی سرشون میارم. به خدا یه کاری دستشون میدم.

من نمیدونم از جونم چی میخوان. نمیدونم چرا اینقدر منو بیشعور فرض میکنن. نمیدونم چیکار کردم که اینجوری میکنن.

ازشون پرسیدم چه مرگتونه که با من اینجوری رفتار میکنید. میگن چه رفتاری؟

به من میگن تووووو!!!! مشکل روحی داری اصلا ما با تو نیستیم. در حالی که بعضی موقع ها که حرفاشونو محل نمیذارم میان مستقیم میگن!!!! تو خونه ی ما من مجردم خواهرم از من

کوچیکتره نامزد کرده.برادرم هم چون شانس آورده پسره!!!! چقد خدا دوستش داشته. مگه من چه گناهی کردم دختر شدم؟؟؟؟

ببینید من اگه یه خواستگار خوب داشته باشم صددرصد ازدواج میکنم. اما خوب ندارم ایهاااااااالناس من چون خواستگار خوب ندارم ازدواج نمیکنم.

شما حاضرید با هر کی که از در خونه تون رد میشه ازدواج کنید؟ قسم میخورم اگه مجبورم کنن خودمو میکشم. هدفشون فقط همینه. میخوان منو به کشتن بدن.

هر هفته خونمون یه برنامه اینجوری واسه دق دادن من هست.

دلم میخواد از این خونه فرار کنم. چرا اصلا به دنیا اومدم؟ چرا اینا خانواده ی منن؟ به خدا اگه میتونستم و از آبرو نمیترسیدم فرار میکردم.

شما تا حالا تو عمرتون دختر لاغر ندیدین؟ خوب الان اکثر دخترا به جز دخترای فامیل ما!!! همه لاغرن. آخه اینم شد عیب؟ چه غلطی بکنم برم هورمون بخورم خیلی شانس دارم جا به جا کلیه

هام نابود شه!!!. خوب الان شما به من بگید گناه من چیه؟

خالم روانیم کرده. هر هفته خونه ی ما سر شماری ترشیده های جهانه!!! به بابام میگه تو این دخترو بدبخت کردی!!! حالا کی میخواد بیاد اینو بگیره!!!

الان مشکلات کل جهان تموم شده مونده مشکل ازدواج من. منم نمیگم ازدواج نمیکنم که!!! میگم با آدمی ازدواج میکنم که حداقل آدم باشه. طرفو میبینم جلو چشام باباش سه تا زن داره

خودشم عوضیه چرا باید باهاش ازدواج کنم آخه؟؟؟ چون مجرد بودن گناهه؟؟؟؟ همه میدونن این پسره دیوانه اس از الان دست بزن داره!!! بابام میگه بهتر از این گیرت نمیاد!!!خود دانی!!!

چرا من نمیمیرم آخه. دیگه چه جوری میخوان تحقیرم کنن!!! من چه گناهی کردم؟

[the boy]

حالا مگه چند سالته شما ؟

حرف مردم باد هواست آبجی خودتو اذیت نکن اینا شعور ندارن بی خیال

[تیام]

23 سالمه. آخه حرف یه روز دو روز نیست که بی خیال شم!!! اتفاقا میخوام بی خیال شم نمیتونم!!!. بلد نیستم جواب بدم بدون اینکه دعوا بشه.

آقای خاله قزی خودمم احساس کمبود میکنم که بهم برمیخوره احساس کمبودم نداشته باشم یه جوری حالیم میکنن کم دارم. همش رو من عیب و ایراد میزارن!!! دیگه عرضه ندارم تنهایی

جایی برم!!!

رسم فامیل ما هم اینه که زود ازدواج میکنن. 18 سال دیگه آخرین مهلته. من کلی با دعوا خودمو به اینجا رسوندم. در ضمن میگن اگه ارشد بخونی دیگه هیچ کی نمیگیردت!!! سوادت خیلی

میره بالا و دختر نباید این همه با سواد باشه!!!! خدایااااااا

[roozbeh220]

23 سالمه. آخه حرف یه روز دو روز نیست که بی خیال شم!!! اتفاقا میخوام بی خیال شم نمیتونم!!!. بلد نیستم جواب بدم بدون اینکه دعوا بشه.

آقای خاله قزی خودمم احساس کمبود میکنم که بهم برمیخوره احساس کمبودم نداشته باشم یه جوری حالیم میکنن کم دارم. همش رو من عیب و ایراد میزارن!!! دیگه عرضه ندارم تنهایی

جایی برم!!!

رسم فامیل ما هم اینه که زود ازدواج میکنن. 18 سال دیگه آخرین مهلته. من کلی با دعوا خودمو به اینجا رسوندم. در ضمن میگن اگه ارشد بخونی دیگه هیچ کی نمیگیردت!!! سوادت خیلی

میره بالا و دختر نباید این همه با سواد باشه!!!! خدایااااااا

سلام دوست من

به هیچ وجه تن به ازدواج با کسی که خودت نمیخای نده تحت هیچ شرایطی........

و بقول خودت چون تو فامیلتون ی سری حرفای پوچ و کنایه زده میشه

پدرت میگه از این بهتر گیرت نمیاد در صورتی که شمارو بدبخت خواهد کرد اول اینکه به اعصاب خودتون مسلط باشید و درستون هم ادامه بدید

تعجبم رو چه منطقی میگن دیگه گیرت نمیاد ارشد بخونی اتفاقا اینطوری موردهای بهتری رو هم خواهی داشت اصلا شک نکن

شما کار خودتو بکن به حرف های بی ربط هیچکس هم گوش نکن که فقط دل شما رو خالی میکنن دیگه من تا خط اخر نخوندم فهمیدم قضیه از چه قراره

فقط میخواهند شمارو تضعیف روحیه کنن و با تحریک کردن شما به هدفی که میخواهند برسند یعنی طبق میل خودشون شمارو پیش ببرند

شما این وسط خودتو داری از بین میبری چون به حرفاشون اهمیت میدی عزیز من وشایدم بعضی وقتا باخودت حرفاشونو میخری که بیشتر عذاب میکشی

بالاخره داره با روان شما بازی میشه و اولین کار باید خود شما اروم باشید و به در بی اهمیتی بزنید این خودش خیلی مهمه

ادم به حرفای بی منطق و پوچ که فکر نمیکنه ک باز بخاد جوش بزنه

و خودشو ناکار کنه/ خودتو اذیت نکن

واسه این حرفا من تره خرد نمیکنم چی برسه ب ذهنم راه بدم و بخام در موردش فکر کنم

[niki.69]

وای فقط 23 سالته.
23 که اصلا سنی نیس.

الان شما مشکل لاغری هم دارین؟

- - - Updated - - -

وای فقط 23 سالته.
23 که اصلا سنی نیس.

الان شما مشکل لاغری هم دارین؟

ببخشید منظورم این بود که با لاغریتون مشکل دارین؟

[تیام]

مرسی آقای روزبه منم همیشه همین کارو کردم. الان سرم داره ذوق ذوق میکنه انگار یکی داره میکوبه روسرم الان اونا دارن کیف میکنن وشام میخورن من حالا تا یه هفته اگه غذا از گلوم

پایین رفت اسممو عوض میکنم. در ضمن شبا هم خوابم نمیبره از ناراحتی. اتفاقا همیشه هم بهشون میگم ناراحتم میکنن ولی ....

من همش تلاش میکنم فراموش کنم دو روز نشده دوباره این اتفاقا تکرار میشه و روز از نو روزی از نو. نمیدونم چرا این همه روم اثر داره حرفاشون.

نیکی جان من لاغرم و کمی هم ناراحتم اما نه در حد خودکشی!!! مشکلمم با غذا خوردن حل میشه. بیشتر از این ناراحتم که سنم پایین تر از خودم نشون میده مثلا حدودا الان 18-19 ساله

بهم میگن.

دکتر رفتم مشکلی نداشتم فقط اشتها ندارم.

[niki.69]

وااای توروخدا بی خیال حرف خاله و خواهر و .......... یه گوشتو بکن در،یه گوش دروازه.
حتی اگه ناراحت میشی،جلوشون بروز نده.حتما اونا فکر میکنن میتونن با حرفاشون اثری روت بزارن که زودتر ازدواج کنی و .......
از ایندفعه دارن چیزی جلوت میگم،تظاهر به گوش دادن کن ولی تو فکرت،مشغول فکرهای مثبت باش :)
انقد خودتو مشغول کن که اصلا فرصت نداشته باشی پای صحبت همچین آدمهایی بشینی.
بهتره ذهنت رو یه شست و شو بدی،ذهنت رو پاک کن از هر چیزه منفی که از توش عبور میکنه
هیچ وقت شادی تو زندگی من جایی نداره. همش غم و غصه. تا چند وقت دیگه دیونه هم میشم.
به جای اینجور منفی حرف زدن بگو :
به لطف خدا زندگی من سرشار از شادی و خوشیه.فقط اتفاقهای خوب تو زندگی من وجود داره.
شاید این جمله ها یکم به نظرت مسخره بیاد ولی یکم که با خودت تکرار کنی،تاثیرشو میبینی.
اتفاقا منم همه میگن کمتر از سنم نشون میدم :) به هرکی میگم 23 هستم،تعجب میکنه

[anisa]

وقتی بهت این حرفارو میزنن بهشون بخند . جای اینکه انقد حرص بخوری موقعی که این حرفارو میزنن برو یه غذا بیار بشین بخور که هم حرص اونا در بیاد هم خودت چاقتر شی.

شما اگه با 23 سال سن ترشیدی پس ما الان بوی گندمون همه جا پخش شده که تازه خوبی بالا رفتن سن اینه که ادم اضافه وزنم پیدا میکنه

اعتماد به نفست کمه حقم داری ولی مشکلت اینه که خیلی به حرفاشون بها میدی .
همیشه یادت باشه کیفیت زندگی مهمه نه کمیت . جای گوش دادن به این مزخرفات (ببخشید) ببین چه کاری دوست داری اگه دلت میخواد ادامه تحصیل بدی حتما اینکارو بکن اگرم دلت میخواد کار کنی برو دنبالش کلا ببین علاقت چیه .... نگران نباش اگه موقش بشه ازدواجم میکنی مخصوصا اینکه عقلت میرسه و هر کسیو قبول نداری.