اصرار خانواده برای ازدواج

[عشق آفرین]

سلام.
عزیزان خانواده اصرار زیادی به ازدواج من دارند، تا حالا چند خواستگار رو به بهانه سن و سال و خانواده و اینها رد کردم. اما خانواده نگرانند که هیچگاه ازدواج نکنم. یه جورایی هم من باعث جداییشون از هم هستم و مایلند من زودتر ازدواج کنم. باور کنید من راضی نیستم پدر و مادرم به خاطر من جدا زندگی کنند و مادرم از دیدن بچه هاش به خاطر من محروم باشه. اما من به کشوری که پدرم اقامت دارند و خانواده ام زندگی میکنند ممنوع الورودم.
از طرفی همانطور که در تاپیک های قبلیم گفتم، من چند سال پیش با پسر های زیادی دوست بودم و اشتباهات غیر قابل جبرانی داشتم. میدونم اگر بخوام ازدواج کنم مجبور به دروغ هستم. یعنی به هرکی بگم درجا ازم متنفر میشه. میدونم هیچ پسری همچین دختری رو نمیخواد. اینه که کلا قید ازدواج رو زدم تا نخوام یک عمر با عذاب وجدان زندگی کنم. اما خانواده ازم دلیل میخوان. از طرفی نمیدونن دانشگاه میرم. حتی نمیتونم دانشگاهمو بهانه کنم. میگن دختر باید شوهر کنه. ضمن اینکه تو خانواده ی ما رسمه زود ازدواج کنند. حالا من،23 ساله هستم و نمیتونم دلیلی بیارم که چرا نمیخوام ازدواج کنم.
چطور قانعشون کنم.
و اینکه چطور مادرمو راضی به رفتن کنم. چون نمیذاره ایران تنها باشم. ضمن اینکه هر کدوم از خواهر برادرام یه کشورند و همه تنهایم در کل.

[Fateme1985]

من تاپیک هات رو همیشه میخوندم ولی اصلا پست نمیذاشتم به یه دلایلی
اما بهترین تصمیم برای حال حاضر تو اینه:
برگرد به زندگی ازدواج کن چیزی به شوهرت نگو و برای شوهرت جبران کن
حتما حتما تاپیک زیر رو کامل بخون بازم میگم کامل
http://www.hamdardi.net/thread-35008.html
تو باید راه Roya1991 رو در پیش بگیری
یعنی دوباره از صفر شروع کنی
میدونم خیلی از دوستان بهم حمله میکنن با این نظری که دارم بهت میدم اما دیگران بهم حمله کنن میصرفه به اینکه زندگی تو نجات پیدا کنه
اینکه تا آخر عمرت مجرد و تنها باشی فایده ای نداره
بکارتت رو ترمیم کن مشروب و سیگار و هرخلافی که انجام میدادی رو بذار کنار و برگرد به زندگی عادی و
به شوهرت وفادار باش و براش بهترین باش

اگه به خودت اطمینان داری که دیگه به سمت خلاف نمیری این کار رو بکن

میدونم همه دوستان بهم حمله میکنن هم به من هم به تو
ولی تو 10بار پست من رو بخون و تاپیکی که برات گذاشتم رو هم همینطور چندین بار بخون
ترجیح میدم حرف بد بشنوم اما زندگی تو نجات پیدا کنه

دوستان فکرنکنن من خطایی تو زندگیم کردم من کسی هستم که شوهرم اصرار میکرد که پیش دوستاش با تاپ و دامن کوتاه بگردم اما حتی روسریم رو هم برنداشتم(الان خداروشکر شوهرم خوب شده) و تو مجردیم هم هیچ خطایی نکردم حتی با هیچ پسری دوستی ساده هم نداشتم
من فقط راهی رو میدم که آخرش به موفقیت ختم شه چون فقط 1 چیز برام مهمه "موفقیت"

منتظر تصمیمت هستم اگه عاقل باشی راهی رو که من گفتم در پیش میگیری

بازم میگم اول این رو بهم بگو الان پاک شدی؟و تصمیمت برای پاک موندن قطعیه؟

اگه آره دو چیز یادت باشه برای شوهرت دو چیز باش وفادار(پاکی مطلق) و بهترین
وقتی میگم بهترین خودت باید بدونی که توش100خط وجود داره خوش اخلاقی کنار اومدن با بدی هاش محبت زیاد......................

[عشق آفرین]

ممنون دوست خوبم. من 5 ساله که نه سیگار میکشم، نه مشروب میخورم و نه با پسری دوست بودم. اون موقع هم که دوست بودم بیشتر مسخره بازی بوده، رابطه جنسی باهاشون نداشتم. اما خب با خانومی وابستگی شدید داشتم که یک سال نیست میگذره و خودارضایی رو 20 روز بیشتر نیست ترک کردم و مطمئن نیستم کامل ترک کرده باشم، چون مدت زیادی نمیگذره.
من خودمو بخشیدم. حتی حاضر نیستم کارامو به هیچ عنوان تکرار کنم. اما نمیخوام باعث بدبختی کسی باشم. اخلاقم هم عوض شده. دختر خیلی آروم و صبوری شدم، سالهاست که دردسری ایجاد نمیکنم و سرم واقعا به زندگی خودمه. پدر مادرم، اطرافیانم حاضرن به سرم قسم بخورن که نجیب ترین و مثبت ترین دختری هستم که تا به حال دیدن! اما خودم که میدونم جیکارا کردم. آدم نبایدبی انصاف باشه. اگه میدونستم واسه یه پسر مهم نیست حرفی نداشتم. اما هست. به خودم که نمیتونم دروغ بگم. من خودمو دوست دارم و خودمو بخشیدم. ولی اگه بازم بخوام با احساسات و آرزو های کسی بازی کنم نمیتونم خودمو ببخشم.

[omidoooo]

افرین خوب کاری میکنی نمی خوای ازدواج کنی شما نباید به هیچ وجه راه رویا رو در پیش بگیرید فکرشو بکن ما هزاران هزار افرادی مثل رویا داریم پس تکلیف این همه دختر معصوم چی میشه از طرفی اعتماد به نظر من نگفتن مال وقتیه که این موردها خیلی کم پیش میاد ولی الان دروغ گفتن فقط باعث میشه اعتماد از میان جامعه برود که همینطور هم شده قطعا کسی مثل شما که از کارهای گذشته متنفره نمیخواد افراد جامعه نسبت به هم بی اعتماد بشوند

- - - Updated - - -

حالا من یه چیزی گفتم شما چرا جدی میگیری تشکر میکنی :| من کلا روانیم باید یه تاپیک در مورد روانی بودن خودم بزنمP: برو شوهر کن به هرحال ازدواج هم قسمتی از درست زندگی کردنه (ازدواج درست) البته اگر میخوای درست زندگی بکنی

[mahasty]

خانم فاطمه، من خیلی احساساتی نیستم و خودمو مذهبی هم نمی دونم. به شما هم "حمله" نمی کنم؛ اما با خوندن این پست تنم لرزید.
هدف؛ وسیله رو توجیه می کنه؟ شما با مطالعه طرفدار نازیسم شدید یا این عقده خودتونه؟ موفقیت یعنی چی از نظر شما؟
از این طرف میفرمایید پاک شدی و تصمیمت برای پاکی قطعیه، از اینور می فرمایید خب حالا از اول شروع کن و دروغ بگو!
خدا رو شکر باز کننده تاپیک فکر سالمتری دارند اما وای به حال کسی که ندونه و نوشته های شما رو بخونه.

خانم سرکش
1- چرا با کسی مثل خودتون ازدواج نمی کنید؟
2- چرا ورود شما به کشوری باید ممنوع باشه؟ کمی توضیح بدید شاید بشه از طریق قانونی رفعش کرد.
3- امکانش نیست که خونوادتون کشور سومی رو برای اقامت انتخاب کنند یا شما نزد خواهر یا برادرتون برید؟

[Samane1367]

sarkesh من کاملا با فاطمه موافقم
متاسفانه اینجا نسبت به پسرها و دخترها خیلی با تفاوت نظر میدن نه اینجا بلکه کل ایران همینه
تا آخر عمرت مجرد بمونی که چی بشه
یه پسری اینجا تاپیک زده بود من با یه دختری رابطه داشتم داریم میرم خواستگاری چیکارکنم همه میگفتن ایرادی نداره فقط از این به بعد خیانت نکن
یه مردی اینجا تاپیک زده بود که متاهل بوده ولی با یکی دیگه رابطه جنسی داشته بهش گفتن ایراد نداره به زنت چیزی نگو فقط از این به بعد پاک شو
اما همین roya1991 رو بیچاره کردن ازبس بهش ایراد گرفتن تازه رویا فقط1بار رابطه داشته اونم با1نفر و پاک پاک شده بود
نظرات نه در اینجا در کل ایران براساس نوع جنسیت هست
خدا پدر فاطمه رو بیامرزه که حداقل از roya1991 حمایت کرد و1زندگی رو نجات داد
به فکر زندگیت باش کاریکه تو میکنی خیانت نیست میگی5ساله که پاکی و زیر18سال که بودی کارای بدی کردی بهتره به گذشته فکرنکنی و به حرفای فاطمه عمل کنی
تازه تو میگی رابطه جنسی نداشتی و این خیلی خوبه که نداشتی
این همه آدما دارن ازدواج میکنن
تازه از کجا میدونی شوهرت با هیچ دختری دوست نبوده
تازه تو میگی رابطه جنسی نداشتی و فقط با یه دختر رابطه جنسی داشتی
پس ته خلافت سیگار و قلیون و مشروب بوده که الان اکثرا پسرها اهل مشروب و قلیون هستن

زندگیت رو آتیش نزن
پست فاطمه رو دوباره بخون
تاپیک Roya1991 رو هم بخون ببین داره راحت زندگی میکنه و عاشق شوهرش هم هست و بهش خوبی میکنه اگه تنها میموند چی نصیبش میشد نابودی
sarkesh یا این تفکری که داری نابود میشی نابود


Fateme1985 اگه نزدیکت بودم وقتی میدیدمت عین Paul Heyman بهت سجده میکردم بابت راهکارای خوبی که میدی

[omidoooo]

خانم مهستی
الان از کارهایی که کرده متنفره اگر قرار باشه با یکی مثل گذشتش ازدواج کنه که باید ازش متنفر باشه !
البته من خودم نمیدونم که باید بگه نگه اعتراف کنه با کی ازدواج کنه ولی به نظرم یه کم عصبانی بودید اینو گفتید D: تحسین میکنم d: به نظر من توهین بود
خاااااااااااانمممممممم سماااااااااانههههههه شما همجنس گرایی رو خلاف حساب نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟ یعنی اینقدر عادیه؟؟؟؟؟؟ ته خلافش سیگارههههههه؟؟؟
البته الان خانم سرکش نباید به اینا فکر کنه و من از ایشون معذرت میخوام و ایشون به نظر من پاکن من حرفم با شماست همجنس بازی چرا گناهی نیست و مهم نیست لطفا پاسخ بدید چون خیلی کنجکاو شدم من نمیدونستم این قضیه بین دختر ها اینقدر شایع هست در واقع قصد توهین به شما رو اصلا ندارم و با تفکراتتون هم کاری ندارم فقط میخوام بدونم که چیز عادی برای خانم ها به حساب میاد برای مطلع شدن خودم میپرسم ممنون


یکی جواب منووووووووووووووو بده تا حالا به این موضوع برنخورده بودم

[Samane1367]

نه Omidooo منظورم رو بد متوجه شدین من برای مشروب و قلیون و سیگارش گفتم این چیزا خیلی خیلی بهتر از اینه که رابطه جنسی داشته بودی
که انصافا آدم اهل مشروب و قلیون سیگار باشه خیلی بهتره تا اهل رابطه جنسی باشه
در مورد همجنس بازیش منظورم رو بد متوجه شدین منظورم این بود که فقط با1نفر بود و اینکه با دختر بوده به هرحال بهتره تا با پسر بوده
من اصلا نگفتم چیزی مهمی نیست اتفاقا چیز خیلی خیلی مهمیه ولی یه درجه کمتر از رابطه با پسر تو زندگی آیندش تاثیر میذاره
اگه با پسر رابطه داشت شاید باعث میشد شوهرش رو با اون مقایسه کنه
ولی با دختر مقایسه پیش نمیاد و روی آیندش کمتر تاثیر میذاره
به نظر من کار خیلی بدی هست من اصلا نگفتم چیز مهمی نیست اگه منظورم رو بد رسوندم معذرت میخوام
دیگه فکر بد نکن این موضوع اصلا شایع نیست فقط منظورم رو بد متوجه شدی این موضوع اصلا شایع نیست بین دخترا و کار خیلی خیلی بدی هست

sarkesh اشتباه نکن دیروز Fateme1985 حرف قشنگی زد گفت زندگی بازی نیست که Reset داشته باشه تو هرکاری کنی نمیتونی زندگیت رو Reset کنی پس همین زندگی رو بساز

[anoosh]

الان خانومایی که مطلقه هستن خیلی راحت ازدواج میکنن چرا یک دختری که فقط یک رابطه تو زندگیش داشته ازدواج نکنه؟
خیلی راحت میتونه بدون فریب ازدواج کنه به شرطی که قبول کنه از بعضی شرایطش مثل یک زن مطلقه بگذره.
میدونین چرا الان جوونا با زنهای مطلقه راحتتر دارن ازدواج میکنن؟
چون لاقل سرشون کلاه نرفته. میدونن با کی دارن ازدواج میکنن.
ولی ازدواج با یک دختر فریبکار حتی از ازدواج با یک حتی حتی زنه کاملا بدکاره بدتر و ننگینتره چه برسه به بقیه زنها.
خانوم samane اینکه چهار نفر میان به فلان اقا میگن همسرتو فریب بده اونا هم یکی هستن مثل شما که مردم رو به فریب ترغیب میکنی. من اگه میگم فریب بده در هر دو جنس بده. نه اینکه برای مرد بد باشه برای زن خوب یا بلعکس.

جدا متاسفام برای جامعه ی اسلامی که توش فریب اصل اول ازدواج شده!!!!

مشاورهاش فریب اموزش میدن.. دکترهاش از مریض بدحال پوله زیر میزی میگیرن... اداراتش واسه دادن حق مردم رشوه میگیرن....
اگه دین اینه بی دینی هم نعمتیست واقعا.......................................

[عشق آفرین]

بچه ها ممنونم. فقط خواهش میکنم با هم بحث نکنید. یه وقت ناراحتی پیش میاد درست نیست.
من شرمنده ام، نمیخوام مقابل هم قرارتون بدم.

پرسیدید چرا با کسی مثل خودم ازدواج نمیکنم، باید بگم که قراره کاملا سنتی ازدواج کنم و به گذشته ی کسی هم سرک نمیکشم تا نخواد. لذا سخته. از طرفی کسی که مثل خودم 5 سال پیش یه کاری کرده باشه و الان مثل خودم بیزار باشه کمیابه معمولا، چه برسه تو ازدواجی سنتی.

ممنوعیتم به این دلیله که برای اقامت دانشجویی من نزد دفتری اقدام شد که ارزون تر میگرفت. متاسفانه اون دفتر ویزای مراجعینش رو از طریق غیر قانونی داخل میکرده. همزمان با اقدام بنده حکومت متوجه غیر قانونی بودن کار اون دفتر میشه و هم اون دفتر رو پلمپ میکنند و هم کسایی که درخواست ویزا و اقامت داده بودن رو ممنوع الورود میکنند که یکیش من بودم!

خواهرم متاهله و برادرهام کارشون تجارته و یک جا ثابت نیستند. البته اونها هم متاهلند. من که نمیتونم خودمو سرشون خراب کنم. بحث یکی دو روز نیست.
کشور سوم هم نمیشه. پدرم اونجا 3 تا فروشگاه داره و 30 ساله اونجاست. بخواد جای دیگه ای زندگی کنه باید اقامتش رو باطل کنه، کارشو رها کنه و این دردسرا.

در مورد همجنس گرایی باید بگم، به خواست خودم نبود و همیشه مقاومت میکردم. اما اون مدام سعی در تحریکم داشت و گوشم میخوند. یک بار خیلی شکنجه شدم مقابل وسوسه اش، هم آغوشی داشتیم اما رابطه رو خودم با خودارضایی تکمیل کردم. اون به من دست نزد. یعنی مانعش شدم. و البته منم به اون دست نزدم. بعد طردش کردم و با التماس و زاری گفت دیگه تکرار نمیشه. اما سر قولش نبود و چند ماه بعد دوباره به همون روش تکرار شد، یعنی باهاش رابطه نداشتم. فقط باهاش تحریک شدم و خودارضایی کردم. اینبار به کل طردش کردم و یک سالی هست که نیست. خب به هر حال حتی اگر خودارضایی باشه با تحریک اون وسوسه شدم.
هنوز وقتی یادم میاد التماسش میکردم تحریکم نکنه اشکم در میاد. چون بعد یک سال ترک خودارضایی، به خاطر اون شکستم. خودم هم بی تقصیر نبودم. ولی خب... چه میدونم. بگذریم.

خودم قبول دارم خلافم خیلی زیاده، اما خب اون موقع مسلمان نبودم. و اون موقع توی دینم نه مشروب، نه سیگار، نه خودارضایی و نه حتی دوستی با جنس مخالف واسم گناه محسوب نمیشد. از وقتی مسلمان شدم اینا رو گذاشتم کنار.حتی خانواده ام فقط مادرمو خواهرم مسلمانند. بقیه نیستند. چه میدونستم چنین روزی اینجوری گرفتار وجدانم میشم.

تازه پدرم میگه حق ندارم با مسلمان ازدواج کنم. منم که ایراد نگرفتم.

من خیلی سختی کشیدم. تاوان دادم. دیگه تحمل یه ماجرای تازه ندارم.