به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اسفند 94 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    9

    تشکرشده 46 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon2008 بادخترخاله ام چه کنم؟؟؟؟؟ ازش میترسم!

    باسلام خدمت دوستان خوب همدردی
    امیدوارم که بتونیدباراهنمایی های خوبتون کمکم کنید، راستش من یه دخترخاله دارم که ازمجردی خیلی باهام صمیمیه وبه قول خودش مثل خواهرمه ولی من نه اخلاق ونه رفتارونه طرزپوشش وهیچیم مثل اون نبوده ونیست وتازه ازاخلاق ورفتارش تواجتماع خوشم نمیادمن 2ساله که ازدواج کردم ودخترخاله مجرده، دخترخاله ایناچندسالی هست که اومدن توشهرماقبلاجایی دیگه زندگی میکردن وکلابه دنیااومده همونجا هست که کلافرهنگشون باشهرمانمیخونه! دخترخاله من ازسنی که به عقل وهوش رسیده وازاوایل بلوغش خیلی لغزش داشته وروابط زیادی باپسراداشته وخیلی اهل دوست پسربازیه! وتاالانم که نزدیک 20سالشه هنوزم باپسرادوسته ویه نوع اعتیادداره ودرنظرش اینکارعادی تلقی میشه ! اما شایداین کارادرنظرشهری که اون توش زاده شده عادی تلقی بشه ولی شهرماچون شهرکوچیکیه واینجورمسایل جا نیفتاده ومردم خوششون نمیادپشت سرایجورآدما صفحه میچینن! ومنم تومجردیم دختری بودم که ارتباط پنهانی بانامحرم روزشت میدونستم وازشون به شدت بدم میومدودوری میکردم وکلا آدم مذهبی بودم ! واین کاملا برخلاف دخترخاله ام بود که خیلی دربرابرجنس مخالفش سسته وسرو گوشش میجنبه وباکارای زننده اش آبروی خانوادگی ماروبرده و.......
    خلاصه من الان که ازدواج کردم ازقرارخونمون باخاله اینا تویه کوچه هست( ازشانس بد من) والان نمیدونم چیکارکنم که دخترخاله نیاد! شوهرم ازکارای اون باخبره ومیدونه که باپسراست وبه شدته ازش بدش میادوحتی میگه دیگه خونه خاله ات هم رفت وآمدممنوعه ونمیخوام دیگه هیچ رفت وآمدی بااین خانواده بکنیم بخاطردخترشون! اما دخترخاله که گیرداده به من ومیگه چرانمیای خونمون ومنم هردفعه یه بهونه ای میارمو نمیرم واونم میگه توکه نمیای منم پوسیدم توخونه وپس من میام پیشت! میگه من تواین شهرکسیو غیرتودخترخاله که مثل خواهرم دوستت دارم روکه ندارم پس تونتونستی بیای خودم میام بهت سرمیزنم !
    ولی گفتم که شوهرم به شدت ازاین دختربدش میادومیگه دیگه نیادخونمون منکه نمیتونم رک وروراست بهش بگم خونه مانیاد؟! بخدانمیدونم این وسط گیرکردم، خاله ام زن خوبیه ومن دوستش دارم ولی شوهرم میگه چون اینجوردختری داره رفت وآمدباخاله ات هم ممنوع! تواین دوسال هیچ موقع نذاشته که خودم تنهایی برم خونشون باهزاربدبختی وقزبون صدق رفتنش سالی یه باربرای عیددیدنی میریم خونشون ! خونه های ماخیلی به هم نزدیکه وهم کوچه هستیم، ولی شوهرم هیچ موقع واجازه نمیده برم خونه خاله ،میگه دخترش تومحله همه پسرا می شناسنش ومیگه من آبرودارم تواین محل جلومردم دوست ندارم نه خودمون بریم خونه اونا ونه اونا ودخترشون بیان خونه ما ! اماچه کنم که خاله ام خیلی گله میکنه ودلخوره ازاینکه نمیریم پیشش وهمش گله میکنه! دخترش یه وقتایی میادخونه ما ، نمیدونم چه شگردی بکارببرم که همه چی به خوبی وخوشی پیش بره ؟بارها وبارها سراین موضوع به شدت باشوهرم جر وبحث کردیم ! توروخداراهنمایی کنیدکه من چجوری این موضوع رومدریت کنم ؟بادخترخاله ام چه کنم ؟؟ازبس که این دختربا این واون بوده وچراغ سبزه ومیگه که من مهره ماردارم گاهی وقتا میترسم که خدای نکرده به من خیانت کنه و......

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام عزیزم الان که شما ازدواج کردی واقعا هیچکس نباید مهمتر از همسرت و زندگیت باشه...همسرت حق داره که نخواد شما با این دختر رفت و آمد کنی..نمیخوام که بترسونمت ولی بیشتر حواست رو جمع کن تا به خودت بیای میبینی همین دختر خالت زندگیت رو از هم پاشونده..ولی خوب واقعا سختم هست که پاشو از زندگیت ببری ولی مرگ یه بار شیون یه بار نمیشه به خالت بگی؟ به هرحال اون دخترشرو میشناسه به نظرم رودر وایستی نکن..اگه تا این حد دختره مشکل داریه تعارف رو بذار کنار و به خالت بگو همسرم راضی به رفت و امد و ارتباط ما با شما نیست فوقش بهش بر میخوره که چه بهتر ..یه وقتایی ارزشش رو داره که رک حرفمونرو بزنیم..نمیدونم من بهتر از این به عقلم نمیرسه شاید دوستان نظر بهتری داشته باشند گلم

  3. 4 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    footer (سه شنبه 25 شهریور 93), khaleghezey (دوشنبه 24 شهریور 93), SpecialBoy (سه شنبه 22 مهر 93), واحد (سه شنبه 25 شهریور 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اسفند 94 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    9

    تشکرشده 46 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رزا نمایش پست ها
    سلام عزیزم الان که شما ازدواج کردی واقعا هیچکس نباید مهمتر از همسرت و زندگیت باشه...همسرت حق داره که نخواد شما با این دختر رفت و آمد کنی..نمیخوام که بترسونمت ولی بیشتر حواست رو جمع کن تا به خودت بیای میبینی همین دختر خالت زندگیت رو از هم پاشونده..ولی خوب واقعا سختم هست که پاشو از زندگیت ببری ولی مرگ یه بار شیون یه بار نمیشه به خالت بگی؟ به هرحال اون دخترشرو میشناسه به نظرم رودر وایستی نکن..اگه تا این حد دختره مشکل داریه تعارف رو بذار کنار و به خالت بگو همسرم راضی به رفت و امد و ارتباط ما با شما نیست فوقش بهش بر میخوره که چه بهتر ..یه وقتایی ارزشش رو داره که رک حرفمونرو بزنیم..نمیدونم من بهتر از این به عقلم نمیرسه شاید دوستان نظر بهتری داشته باشند گلم
    سلام ممنون ازرزای گرامی
    کاملا حرف شماروقبول دارم ومیدونم که ارزششونداره که بخوام زندگیمو بخاطرهچین کسی تلخ کنم وبخاطرش باشوهرم جروبحث کنم!! ولی میدونید متاسفانه من یه آدم تعارفی هستم و خیلی بااطرافیانم رودروایسی دارم نمیتونم رک حرفاموبه کسی بزنم مثلا نمیتونم رک وصریح ومستقیمابرم به خاله بگم که شوهرم دوست نداره باشمارفت وآمدکنه وازدخترت بدش میاد! خیلی سخته برام این جوررفتارا! نمیتونم ونمیدونم چجوری بگم میدونم اگه بگم دیگه اونا خیلی دلخورورمیشن وناراحت میشن وبدشون میاد! من ازدوستان میخوام هرکدومتون یه راهکارکه ازنظر خودتون بهتره روبهم پیشنهادکنید ومن ببینم بلاخره میتونم این مشکل روحل کنم ؟

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اسفند 94 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    9

    تشکرشده 46 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شرر نمایش پست ها
    سلام ممنون ازرزای گرامی
    کاملا حرف شماروقبول دارم ومیدونم که ارزششونداره که بخوام زندگیمو بخاطرهچین کسی تلخ کنم وبخاطرش باشوهرم جروبحث کنم!! ولی میدونید متاسفانه من یه آدم تعارفی هستم و خیلی بااطرافیانم رودروایسی دارم نمیتونم رک حرفاموبه کسی بزنم مثلا نمیتونم رک وصریح ومستقیمابرم به خاله بگم که شوهرم دوست نداره باشمارفت وآمدکنه وازدخترت بدش میاد! خیلی سخته برام این جوررفتارا! نمیتونم ونمیدونم چجوری بگم میدونم اگه بگم دیگه اونا خیلی دلخورورمیشن وناراحت میشن وبدشون میاد! من ازدوستان میخوام هرکدومتون یه راهکارکه ازنظر خودتون بهتره روبهم پیشنهادکنید ومن ببینم بلاخره میتونم این مشکل روحل کنم ؟
    سلام دوستان همدردی
    لطفا منوهم راهنمایی کنید
    بهم بگین چه جوری کاری کنم که دخترخاله ام نیادخونمون ؟؟؟ نمیتونم مستقیما بهش بگم! رودروایسی دارم! قدرت نه گفتنم خیییییلی پایینه! توروخدا شما راهکاربدین تا این مشکلو حل کنم به بهترین نحو طوری که کدورتی هم پیش نیاد چون نمیخوام کدورتی پیش بیاد! میخوام باخوبی یه جوری یه کاری کنم که هردوطرفو راضی نگه دارم (شوهرم ودخترخاله) شوهرم خیلی گیرمیده ومیگه اس ام اس وزنگ بهش نزنم وتهدیدم میکنه که اگه ببینه دعوامون میشه ومنم به دخترخاله اس وزنگ نمیزنم ولی چیکارکنم که اون زنگ واس میزنه ؟؟ خونمونم میادالبته دیربه دیر ! ولی همون قدم شوهرم نمیخواد! لای گیره ام
    نمیدونم چیکارکنم ؟؟ لطفا کمکککککککککککککک

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من راهنمايي خاصي به نظرم نميرسه دوست عزيز فقط يه سئوال برا پيش اومد
    گفتي شوهرت از كاراي دخترخاله ت و روابط اون خبر داره... از كجا خبر داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مسلما شما بهش گفتي وگرنه دخترخاله ت نمياد جار بزنه ميزنه؟چرا گفتي كه حالا ايشونم حساس بشه ؟
    من نميدونم چه اخلاق وحشتناكيه كه اكثر خانمها دارن و تمام مسائل دوست و فاميل و... به شوهرشون ميگن هركسي يه حريم شخصي داره بايد حفظ بشه حرف كه كم مياريم ميشينيم با شوهرمون از بقيه ميگيم بعد انتظار داريم حساس نشن؟
    چندروز پيش همكارم داشت با نامزدش كه هنوزم عقد نكردن درمورد مسائل خصوصي زندگي دوستش صحبت ميكرد واقعا متاسف شدم...

  7. 2 کاربر از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده اند .

    SpecialBoy (سه شنبه 22 مهر 93), کیت کت (یکشنبه 11 آبان 93)

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    خوب اینکه کاری نداره به تلفنت زنگ زد جوابشو نده . بهش زنگ نزن ... کم کم کات میشه از زندگیت
    یا اگه از طریق خانوادش خواست وارد بشه به خالت بگو میخوام تنها باشم ... حوصله کسی رو ندارم ...
    تا وقتی که رودربایستی کنی همینه باید تعارف رو بذاری کنار و بپیچونیش ... دوبار که جوابشو ندی خودش میفهمه و دیگه دور و برت نمیاد ...
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  9. 4 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 24 شهریور 93), SpecialBoy (سه شنبه 22 مهر 93), واحد (سه شنبه 25 شهریور 93), رزا (یکشنبه 23 شهریور 93)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اسفند 94 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    9

    تشکرشده 46 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Bow سلام دوستان همدردی کجاییید چرا کمک نمیکنید؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط terme00 نمایش پست ها
    خوب اینکه کاری نداره به تلفنت زنگ زد جوابشو نده . بهش زنگ نزن ... کم کم کات میشه از زندگیت
    یا اگه از طریق خانوادش خواست وارد بشه به خالت بگو میخوام تنها باشم ... حوصله کسی رو ندارم ...
    تا وقتی که رودربایستی کنی همینه باید تعارف رو بذاری کنار و بپیچونیش ... دوبار که جوابشو ندی خودش میفهمه و دیگه دور و برت نمیاد ...
    سلام دوستان بابا کجایییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی د شما؟
    لطفا نظربدید همگی لطفا

  11. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو شرر

    من آدم رکی هستیم.بقول قدیمی ها شما خودت تنت میخواره و دوست داری باهاشون رابطه داشته باشی اگه دوست نداشته باشی خیلی راحت میتوانی اینکار را انجام بدی.
    شوهرت صددرصد حق داره این حرف را مینزه منم بودم اینکارو میکردم اگه بهت اجازه میداد باهاش رفت و آمد کنی باید شک میکردی و جرو بحث نه الان ببخشید رک میگم از کجا معلوم شما مثل دختر خالت دوست نداشته باشی رابطه بیرون از خانواده را تجحربه کنی و دوست پسر بگیری وقتی اینجوری مبینی حساسه و داره بهت گیر میده با عصبانیت داره رحف میزنه و قدغن کرده هرگونه رابطه زنگ زدن پیامک دادن یا رفتن به خانه شان را؟از همه جالبتر این جمله شماست!!!
    بارها وبارها سراین موضوع به شدت باشوهرم جر وبحث کردیم !
    خیلی راحت بهت بگم شوهرت خیلی خوبه که بهت شک نمیکنه و هنوزم بهت اطمینان داره.اینکه منفعل هستی و نمیتوانید بگید مشکل شماست نه شوهرت بهش بگو نمیتونم بگو خودت بهشون بگو.
    از همین الان بهت اخطار میدم داری به شوهرت بعنوان اولویت چندم زندگیت نگاه میکنی دید شوهرت نسبت به این موضوع اینه:برای دوستی با این دختره و مادرش خیلی راحت به من اهمیت نمیده و اصلا به حرفام توجه ای نداره معلوم نیست من شوهرشم و اولویت اول زندگیش منم یا دخترخالش و خالش!!!
    مردها روی دنده لج بیوفتن بدجوری تلافی میکنن هلش نده طرف لجبازی که بره طرف فامیلاش و خانوادش و یکدنده باز یدر بیاره زندگیت نابود بشه از ما گفتن بود
    از اینجور دخترها و زنها فاصله بگیر چه فامیل خودت چه بقیه یکهو دیدی برای زندگیت دردسر شدن توی همین تالار یکی از بچه ها مشکل داشت دوست صمیمش با شوهرش رابطه برقرار کرده کامل و هرروزم تهدیدش میکرد باید بیای پیشم!!مراقب زندگیت باش خرابش نکن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    SpecialBoy (سه شنبه 22 مهر 93), واحد (سه شنبه 25 شهریور 93), نازنین2010 (چهارشنبه 23 مهر 93), روزنه ی امید (سه شنبه 25 شهریور 93), رزا (دوشنبه 24 شهریور 93)

  13. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    خب شرر جان مشکلی که عنوان کردین سخته واقعا!

    یک طرف ناراحتی همسر و آرامش زندگیتونه
    یک طرف ناراحتی خاله اتون .

    حالا باید اولویت بندی کنین ببینین کدومش مهمتره! ؟

    شما میتونین اگه خاله تون فرد منطقی ای هستن باهاشون صحبت کنین و بگین همسرتون مخالف این رفت و آمد هست
    یا میشه از مادرتون بخواین که اینو بگن.

    میتونین هم با همسرتون صحبت کنین اگه مقدوره براتون مکان زندگیتون و عوض کنین تا فاصله اتون اینقدر نزدیک نباشه.

    یا اینکه ازشون بخواین کمی کوتاه بیاین و اجازه بدن خیلی کم باهم رفت آمد داشته باشین.
    اکثرا هم شما یک سری بزنین. با دختر خاله اتون هم صمیمی نباشین، سنگین برخورد کنین، وقتی کاری ازتون میخواد انجام بدین شما سرتون شلوغ جلوه بدین که انگار خیلی کار دارین.کم کم خودشون بیخیال میشن.

    این مشکل و فقط فقط خودتون میتونین حلش کنین هم شوهرتون و میشناسین هم خاله اتون باید از طریق یکیشون این مشکل و حل کنین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 24 شهریور 93 در ساعت 13:18

  14. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 24 شهریور 93), roozbeh220 (دوشنبه 24 شهریور 93), SpecialBoy (سه شنبه 22 مهر 93)

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مهر 94 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,573
    سطح
    22
    Points: 1,573, Level: 22
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 191 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حالا باید اولویت بندی کنین ببینین کدومش مهمتره! ؟
    قطعا شوهر و زندگیش مهمتره

    دوست من تعارف رو بزار کنار بزار زندگیت خوش باشه به نظر من اصلا خجالت نداره ادم باید زندگیشو بچسبه من شخصا خودمم با بعضی فامیلم که خوشم نمیاد راحت با کارام میفهممونم

    شما از شوهرتون بخاید کار نداره به نظر من مرد میتونه رفتاری بکنه که حتی خانواده خودش خونش نیان چی برسه خاله و عمو دایی / بزار از شوهرت ناراحت بشن ب نظر من اصلا اهمیت نداره
    من جای اقاتون باشم راحت ب دخترخالت میفهمونم و دست و پاشو جمع میکنم نونو ابتون که دست بنده خدا و امثال اون نیست

    من سر همین رفت و امد تو عقد زنم بحث داشت وهزار بارم بش گفتم که دختر خاله و دایی عمه برا تو زندگی نمیشن اما متاسفانه جا خالی کرد الحمداله شما ب این درک رسیدید
    من که زندگیم داره متلاشی میشه

    http://www.hamdardi.net/thread34965-2.html#post348276
    ویرایش توسط roozbeh220 : دوشنبه 24 شهریور 93 در ساعت 13:33

  16. 3 کاربر از پست مفید roozbeh220 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 24 شهریور 93), SpecialBoy (سه شنبه 22 مهر 93), نازنین2010 (چهارشنبه 23 مهر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چه جوری نامزدم رو قانع کنم که چادرشو کنار نزاره؟؟؟؟؟)2)
    توسط سعیداطی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 24 مرداد 93, 19:43
  2. طلاق همسر دوم و بازگشت زن اولم چیکار کنم ؟؟؟؟ میترسم بر گردم ؟؟؟؟؟
    توسط tanhaei در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 35
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 فروردین 92, 15:12
  3. +واقعاً نمي دونم چه كار بايد بكنم.؟؟؟؟؟!!! لطفاً‌ كمكم كنيد.
    توسط 1011 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 بهمن 88, 08:05
  4. واقعا ارزش داره؟؟؟؟؟
    توسط majroh در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 اردیبهشت 87, 17:57

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.