سلام به همه طاعات و عبادادتون مورد قبول درگاه حق باشه انشاالله....من دختری هستم 21 ساله و دانشجو...8 ماه پیش پسری 22 ساله از من خواستگاری کردن من شرایط ایشونو میدونستم و با خصوصیات ایشون تا حدی آشنایی داشتم قبول کردم...ایشون چند ماه دیگه سربازیشون تموم میشه و بهمن ماه ترم اول دانشگاهشون شروع میشه...تا یک ماه پیش من که با سایت شما آشنا شدم شروع کردم به خوندن مطالب و مقاله ها و پست های دوستان...مخصوصا پستهای مربوط به اختلاف زن و شوهر هارو میخوندم(برای اینکه بدونم بعد ازدواج چه مشکلاتی ممکنه پیش بیاد) و قسمت ارتباط دختر پسر ها...اطلاعاتم راجع به مقوله ازدواج کم بود اما از همون ابتدا با معیار هایی که برای ازدواج برام مهم بود آشنا بودم اما با مسائل دیگه نه ....در رابطه با ایشون مشکلی در زمینه معیار هام ندارم با هم خیلی تفاهم داریم بیشتر اوقات وقتی راجع به موضوعی با هم صحبت میکنیم بدونه اینکه من نظرم رو بگم ایشون وقتی نظرشونو میگن انگار حرف دل منو میزنن البته این از همون اول آشنایی بود تا الان...مثلا من خیلی اهل رفت و آمد نیستم بیشتر تو خونه موندن و ترجیه میدم تا مهمونی یا بیرون رفتن ایشون هم دقیقا همین طور هستن....اما جیزی که فکرمو مشغول کرده و تازه پی به اهمیتش بردم موضوع رسمی کردن این مسئلست...راستش به پیشنهاد خودم(چون خانوادمو میشناسم)از ایشون خواستم بعد از قبولی دانشگاهشون بیان با خانوادم صحبت کنن...که میشه بعد از عید امسال...البته مادرامون تا حدی با خبر هستن......مشکل من اینه که بهنظرم و با شناختی که از خانوادم دارم بهتر ایشون بعد از 2 سال درسشون اقدام کنند اما اینجا صحبت های آقای سنگتراشان و دوستان دیگه. باعث شک من شدن....منو ایشون به هم علاقه داریم یعنی بر خلاف اون مقاله اقای سنگتراشان بهم علاقه پیدا کردیم و هنوز این موضوع رسمی نشده... حرف بنده اینه که من اصلا از اهمیت این کار با خبر نبودم..... که بایداین موضوع اول به طور رسمی مطرح بشه بعد با هم آشنا بشیم...اما الان نمیدونم باید چی کار کنم؟؟؟؟ایشون با اقدام رسمی همراه با خانوادشون بعد عید (که بازم خودم خواستم زودتر نباشه)مشکلی ندارند خیلی هم موافقند......ولی من خودم تردید دارم برای جلو اومدنشون الان..... میشه کمکم کنید؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)