به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 شهریور 94 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1393-1-19
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,247
    سطح
    19
    Points: 1,247, Level: 19
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 17 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New 2 به نامزدم شک دارم...

    سلام دوستان
    من 6 ساله که با یه اقایی نامزدم
    من از ارتباط قبلی ش با یه دختر اطلاع دارم .ولی خودش بهم گفت که ارتباط داره.اما نگفت با کی
    ولی یبار یکی از همسایه ها که قبلا نامزدمو با دوستش دیده بود(قبل از نامزد شدن ما)اسم اونو به مادرم گفته بود
    حالا از اون موقع که فهمیدم دوستش کی بوده بهش مشکوکم
    شک من باعث اشفتگی رابطمون شده
    همش دنبالشم
    خدانکنه تلفنشو جواب نده یا دیر جواب بده دیگه من افکار گوناگون توی ذهنم میاد و از اون ور می رم رو عصاب اون
    من برای رفع این شک و دور گردن این فکرا باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام دوست خوبم
    اولین نکته که برام خیلی عجیب بود 6 ســــــــــــــــــــــال نامزدی بود؟؟!!!! رو چه حسابی اینهمه وقت نامزدین؟ مگه برنامه های نامزدتون برای قبل از ازدواج چی بوده که اینهمه طول کشیده؟!!!! اگه ازدواج کرده بودین الان بچه تون باید میرفت پیش دبستانی ... یکی از عوامل سردی روابط همین نامزدی های طولانیه
    دوم اینکه خیلی از دوستان اینجا مطرح کردن تجسس نکنید ... گذشته هر کسی به خودش مربوطه به شرط اینکه به اینده شما خدشه وارد نکنه و شما با تجسس هاتون دارین خودتون آیندتون رو خراب میکنید
    سوما ایشون اگه میخاستن به شما خیانت کنن توی این 6 سال حتما حرکتی ازشون میدیدن پس حالا که صادقانه داره زندگی میکنه لطفا شما دیگه با رفتارتون به سمت خیانت هلش ندین
    موفق باشید

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. 8 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    Aras (سه شنبه 18 شهریور 93), jojo135 (سه شنبه 18 شهریور 93), khaleghezey (سه شنبه 18 شهریور 93), paniz93 (سه شنبه 18 شهریور 93), پروانه 71 (پنجشنبه 20 شهریور 93), خیال تو (سه شنبه 18 شهریور 93), رزا (سه شنبه 18 شهریور 93), سلیمانی (سه شنبه 18 شهریور 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 شهریور 94 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1393-1-19
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,247
    سطح
    19
    Points: 1,247, Level: 19
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 17 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام هم اوای عزیز
    علت 6 سال نامزدی ما تغیر رشته من و تحصیل ایشون بوده
    من باید چیکار کنم که این فکرا تو ذهنم نیاد؟؟؟؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید jojo135 تشکرکرده است .

    خیال تو (سه شنبه 18 شهریور 93)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    تاپیک قبلیتونو کاملا یادمه، عجیب هم هست همچنان تصمیم دارین این رابطه و حفظ کنین!!!!
    واقعا اگه یکبار دیگه نامزدتون بهتون خیانت کنه میخواین چکار کنین؟ میتونین ببخشینشون؟
    اون دختر اگه بخواد برگرده سمت نامزدتون و نامزدتون هم پتانسیل لغزش و داره، اگه قبول کنه میخواین چکار کنین؟ میدونین چقدر بشما آسیب میرسه؟

    تازه اگه خدایی نکرده این اتفاق در دوران ازدواج با وجود یک بچه بیوفته چی؟

    به اینا همه فکر کردین؟ تو تاپیک قبلیتون هرچی همه گفتن مراقب باشین و بیشتر فکر کنین، شما گفتین نه من میخوام ریسک کنم.
    خب تبعات ریسکتون و بپذیرین!!!

    سایه اون دختر همیشه اذییتون میکنه.
    از یک طرفم همیشه به نامزدتون شک خواهین داشت.

    بعد از قطع رابطه نامزدم با یک دختر چه کنم که دیگه این اتفاق پیش نیاد؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 18 شهریور 93 در ساعت 16:08

  7. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 18 شهریور 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    دوست خوبم من تاپیک قبلی شما رو به یاد نداشتم ... الان که مجدد خوندم یادم اومد
    با نظر دختر بیخیال در این رابطه موافقم...

    [SIGPIC][/SIGPIC]
    ویرایش توسط هم آوا : سه شنبه 18 شهریور 93 در ساعت 17:04

  9. کاربر روبرو از پست مفید هم آوا تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 18 شهریور 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 اسفند 93 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-10
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    100

    تشکرشده 352 در 135 پست

    Rep Power
    28
    Array
    اول از همه ازش بخواه باهات کاملا صادق باشه، هرجا میره بگه، هر کاری میکنه ، گوشیش رمز نداشته باشه ، درکل رفتارات و زندگیش واضححح باشه و تو در جریان باشی تا اون اعتماد قبلو بهش پیدا کنی ،

    خودتم از تکنیک توقف فکر استفاده کن وقتی اون چیزا در مورد قبل یادت میا ، میدونی که چجوریه؟ اگه نه سرچ کن تو سایت هس .
    کاملا باید گذشترو فراموش کنی وگرنه لطمه میزنه به رابطتون .

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    34
    Array
    زندگی کردن با شک و تردید به همسر خیلی خیلی سخته ..
    شما با علم به این که نامزدتون قبلا با یکی بوده میخاین باهاش ازدواج کنین!\
    البته امیدوارم ایشون واقعا دیگه دور و بر این جور کارا نره!
    حالا که خودتون میخاید ادامه بدین باید ریسکشم قبول کنید !
    ضمنا طوری توجیهش کن که مطمئن باشه در صورت تکرار کار قبلیش دیگه هرگز در کنارش نخواهی بود!

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 شهریور 94 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1393-1-19
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,247
    سطح
    19
    Points: 1,247, Level: 19
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 17 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من به دلایلی نمیتونم ولش کنم
    الان اون خیلی تغیر کرده تمام تلاششم داره برای جلب اعتماد من میکنه
    مثلاهرجامیره میگه
    تلفنشوهرزمان بخوام میده
    تحت هیچ شرایطی تلفنمو بی جواب نمیذاره
    و...
    اون به من اطمینن میده اما من بعضی وقتا انقد اذیتش میکنم که یبار دچار حمله عصبی شد اما
    نه اون میتونه از من بگذره نه من از اون
    ما باهم هیچ مشکلی نداریم مشکلاتمون مال زمانی که فکر من مسموم میشه میخوام این دعواها تموم شه

    - - - Updated - - -

    اون منو به عنوان زن زندگیش انتخاب کرده منم ونو
    از هیچ نظری الن مشکل نداریم
    هردو برای ساختن زندگی تلاش می کنیم
    فقط من بعضی وقتا اذیتش میکنم
    میخوام کمکم کنید که فکرم اروم بگیره

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آبان 94 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-19
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,337
    سطح
    20
    Points: 1,337, Level: 20
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    80

    تشکرشده 80 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست خوبم. تایپیک منم بخون. من شرایطمو تقریبا مثل تو بود. یه دختر بدون بی خودی شک نمی کنه. من همش به دوستم که یه جورای نامزدم بود شک داشتم. مثل تو به همه چیزش حساس بودماون فک می کرد من توهمی ام. همیشه مثل تو برام توضیح می داد و تا اینکه این اواخر بدون هیچ دلیلی با اینکه من از اون بهتر بودم رفت با کس. بدون زندگی با شک جهنم میشه . برای من که لینجوری شد و خدارو شکر داره تموم میشه
    اگه می خوای باهاش زندگی کن چشمتو ببند و ادامه بده و شک نکن و اعتمادو جایگزینش کن
    اما اگر شک داری. تمومش کن. تا قبل از ای اون تمومش کنه و مثل من خار و حقیر بشی
    دوست خوبم........ خیلی دقت کن تا قبل از اینکه نامزدی یا عقدتون رسمی نشده............ هنوز فرصت هست
    ولی اگه می دونی شکات بی مورده این شک های خانمان سوزو از خودت دورش کن
    شکست عشقی خیلی سختر از اون چیزیه که فکرشو بکنی ........... من یکی دارم اب می شم

  14. کاربر روبرو از پست مفید برنده 1988 تشکرکرده است .

    jojo135 (جمعه 21 شهریور 93)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 شهریور 94 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1393-1-19
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,247
    سطح
    19
    Points: 1,247, Level: 19
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 17 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیزم ممنونم
    الان خودمم میدونم کهشکم الکی
    امامن 3 سال خیلی اذیت شدم و الان احساس میکنم تخلیه فشارای اون 3ساله
    نمیدونم هرچی هست بی مورده
    اما وقتی فکرا تو ذهنم میاد اصلا کنترلم دست خودم نیست حالا که یه دعوای بزرگ درست میشه من تخلیه میشم بعدش پشیمون میشم
    فقط کمک میخوام برای ترمیم روحیه خودم
    حالا که همه چی درست شده نمیخوام خرابش کنم

  16. کاربر روبرو از پست مفید jojo135 تشکرکرده است .

    برنده 1988 (شنبه 22 شهریور 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.