با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه ی دوستان.من یه پسر 23 ساله هستم پسر بزرگ خانواده. پدرم هم بازنشسته نظامیه.اول از خودم بگم که آدم شوخ و خوش مشربی هستم و دیپلم ریاضیم و سربازی هم رفتم.تو ارتش سرباز بودم هجده ماه تمام نه اضاف داشتم حتی یک روز و نه کسری خدمت.الانم سه ساله که پدرم بازنشسته شده همون سالایی که من خدمت بودم یه حجره تو میدان میوه و تره بار خرید پدرم و من اونجا با هم شریکی کار میکنیم . درآمد نسبتا خوبی هم داره کارمون و مشکلاتی هم داره که خب هر کاری مشکلات خودشو طبیعتا داره. من آدم مذهبی هم هستم و از همون اول عقیده داشتم باید پاک بمونم و حتی دستمم به نامحرم نخوره و همه چیز و نگه دارم واسه همسر آیندم که مثل خودم پاک باشه. حالا تقریبا چند ماهی میشه که مادرم یه دختر خانوم و به من پیشنهاد داد و من طوری که اون متوجه نشه رفتم دیدمش یه نظر و خوشم اومد.
البته اینو بگم که مادرم کلاس نقاشی میره و هنرمنده واون دختر خانوم هم منشی استادشونه و مادرم دو ساله دختره و رفتار و حرکاتش و زیر نظر گرفته بوده و هیچی به من نگفته بود!!! حالا که من پسندیدمش مادرم با این دختر خانوم صحبت کردن و ایشون گفتن فعلا میخوام حواسم به نقاشی باشه و قصد ازدواج ندارم و این حرفا(من حس میکنم ناز میکنه) پدرم هم تحقیقات کلی انجام داد و خداروشکر همه از خانوادشون تعریف کردن.البته اینو بگم که ما هم همه ازمون تعریف میکنن اینو من نمیگم.
خلاصه سرتون و به درد نیارم ماردم زنگ زد هفته پیش خونشون و اجازه خواست که خودش و خواهر بزرگم برن خونشون البته یه هفته مهلت داد بهشون که فکر کنن یا تحقیق کنن در مورد ما. بعد از یه هفته دیشب مادرم زنگ زد خونشون و جالب اینه که مادر دختر خانوم مشکلی ندارن اما گفتن شوهرم میگه دخترم تازه 19 سالشه و همین یدونه دختر و دارم و میخوام ترشی بندازم و این حرفا و در آخر مادر دختر خانوم گفتن حالا بازم من اساسی صحبت کنم با شوهرم چند روز دیگه زنگ بزنید!
حالا من موندم و کلی افکار و خیال و آرزو و شوق واسه ازدواج کردن! دارم دیوونه میشم!
به نظر شما پدرم و بفرستم با پدر خودش صحبت کنه؟کار خوبیه؟
یا اینکه یکاری کنم دختر خانوم عاشقم بشه و با پدرش صحبت کنه؟
در مورد سن باید بگم که ما عقیده داریم ازدواج بین بیست تا بیست و پنج بهترین سنه. و اینکه خواهر خودم تک دختر بود و با وجود نداشتن شغل دامادمون و اینکه سربازی هم نرفته بود چون همدیگه رو دوس داشتن پدرم موافقت کرد! کلی تحقیق کرد و وقتی دید پسره با عرضه است بهش اطمینان کرد و الان سه ساله ازدواج کردن خیلی هم خوشبختن.حالا من به نظرتون چیکار باید بکنم؟ عصابم به کل ریخته به هم ازینکه پدر دختر خانوم میخوان دخترشونو ترشی بندازن!! لطفا کمک کنید ممنون میشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)