به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 32
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اسفند 93 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-08
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    809
    سطح
    15
    Points: 809, Level: 15
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کمکم کنید خواهش میکنم.عشقم داره خودشو نابود میکنه

    باسلام
    من قبلا ی تاپیک زده بودم به اسم««گیج شدم.تو دوراهیم.جدایی بهتره یاادامه»»
    که متاسفانه دوستان نتونستن منو قانع کنن با جواب هاشون
    منو ی اقایی عاشق هم بودیم و هستیم.اما خانوادشون مخالف ازدواج مابودن و این اقاگفته بودیاخودشومیکشه یا خانوادش رضایت میدن.که تاحدی تونستم واس ی مدت فکر خودکشی ازسرش بندازم بیرون.عشقم واس خاظراینکه خانوادش اینقدراذیتش نکنن و بهش فشارنیارن وس ازدواج رفت با برادرش کارکرد یعنی بدترین شرایط کاری.شریکی بود وقتای مرخصی هم یا با دوستاش بود یا بیرون کلا نمیخواست بره خونشون که مجبوش کنن به ازدواج.تااینکه چندروژ پیش باباش به عموش میگه واسش زن بگیره و عموشم بدون خبری حرفی میره با بابای دختر حرفمیزنه و انم میگه باخانوادم صحبت کنم جواب میدیم.عشقم گفت ازعموش وخانوادش متنفره به جونش هم تمام شه ازدآاج نمیکنه به هیچ وجه.تا شب بعدش گفت خانواده دختره اکی دادن و ابجیم بهم کفت رفتن واس دختره وسایل خریدن.میخوان برن برای دختره.گفت ازصبح رفته سرقبرعشق اولش.همون عشقی که دختره بخاظرش خودکشی کردومرد.گفت خیلی دلش خواسته کنارش باشه.نبودشو حس کرده.گفت انتقامشو ازخانوادش میگیره ازخودش خانوادش ازهمه.واس اینده ای که داشتو نابودشده.گفت کاری میکنم که منوجلوچشاشون بکشن چون میخواشت با چندتادختراز اقوام شرورشهرشون درست شه و بعد کاری کنه صاحب ان دخترابفهمن. هم ابروی خانوادش بره هم خودشو بکشن.خیلی مصمم بود.بهم گفت باید بری سرزندگیت اگرپیشم باشی نمیتونم انتقام بگیرم.چون یاد بللیی که سرت اوزدم بلای عاشقی که نتونستم خوب واست باشم.اگرباشی یادخودکشی میفتم و نمیتپنم سرپاوایسم.میخوام خودمو ازنوبسازم.طوزی شم گه بتونم مخ بزنمو و همه چیزونابود کنم.ازهموم شبم شرورع کرد مششروب خوردن.گفت بایدخوشبخت بیشی منم انتقام جفتمونومیگیرم.از انجاییم که خیلی جدیه واس حرفش یعمی هرچی بگه انجام میده منم چندبارتلاشموکردم حتیگفتم ازانجالزن بیرون واس خودت ذوباره زنذگی بشاز اصن باهاش ازدواج کن فقط انتقام نکیر ی کلمه میگفت انتقام.اصن بهم کوش نمیداد حرف خودشو میزد.مجبورشدم ازش جداشم.گفت اخرین حرفامو واسش ضبط کنم بفرستم.چندساعتی شد و نتونست بای بده .قول شرف داد قسم ارواح خاک عشق اولشوخورد اگرخانوادش دس ازسرش بردارن و کم بیارن منصرف اتقام میشه و برمیگرده پیشم.گفت دعاکن انجوربشخ که میخوام تابرگزدم پیشت.چندبارم گفت قسم بخور نه زنگی بزنی نه اس.هم جون خودش هم قران.به زورخدافظی کردیم.ی روژگذشت نتونستم طاقت بیارم ازصبجش که بلندشدع بودم همش گریخ همش اهنگایی که واسم خونده بودفرشتاده بودگوش میدادم همش هنذفری توگوشم بود مقل معتادی شده بودم که اگرموادبهش نمرسید میمرد موادمنم عکساوصداهاش بود تاصداش قظع میشد میمردم سست میشدم طاقت نیاوردم زنگ زدم قولمو قشممو شکوندم.وقتی زنگ زدممعلوم بود دوباره مشروب خورده بود گفت چچندتابطری هم کنارشه.گفت مگه نگفتم زنگ نزن ها تو منونمیخوای دوستم نداری چون جون منو زیرپات گذاشتی قسمقرانوشکوندی توکافری مسلمون نیستی اگربرات مهم بودم بهم گوش ممیدادی تهدیدم کرد که الان خودشومیکشه و میزار گوشیو تامنم صداشوبشنوم.التماسش کردم نکنه اینکارآ.شارژم تمام شد رفتم بهش پیام دادم.همه برنامه های چتی پاک بودن عجیب بودواسم این یکی رو حذف نکرده بود.گفت دیگه تمام شدی برام لیاقت نداری بخاظرت دورخانوادمو خط بکشم.این برنامه رو که نگه داشته بودم فقط واس احتمالی بود که برکردم پیشت.ولی تو قسمتوشکوندی.خانوادم راست میگفتن.به امام زمان باشون اشتی میکنم و قسم جون من و قران و عشق اولش که اگرحواب دختره منفی باشه میادپیشم اگرنه میره باهاش ازدواج میکنه،گفت تو فقط بفکرخودتی حاضری برابدست اوردنم منو بندازی توچاه اگرخوشیمومیخواستی باهاش ازدواج کن.واژین حرفا گفتم من جندبارگفتم که باهاش ازدواج کن ولی میدونم نمیتونه خوشبختت کنه چون دلت پیشش نیست گقت اگزنباشی میتونه واین حزفا منم مجبورشدم بای بدم یعنی گفت برو بای
    بخدا دارم ذوب میشم ازصبح که بیدارشدم همش دارم صداهای ان گوش میدم.تاقطع میشه اشکم میادش.مثل ی معتاذ شدم.
    اینم بگم ان متنفره من برخلاف میلش عمل کنم،یعنی دو سه بارهم که ان کاریو که بهم گفته بود انجام ندادم و کارخودموکردم به شدت عصبانی شد و بدش امد و قهرکرد.تو عصبانیت ان وقتا همه چیزمیگفت ولی یکم بعدش اروم میشد قراموش میکرد یعنی میخواست بترسونتم ی چیزا بدی میگفت تا بترسم و انکارونکنم دوباره مثلا رو نقطه ضعفام میرفت ولی خدایی هیچ کدومشون انجام نمیداد فقط میخواست ان رفتاراشتباهو دیگه نکنم.
    هیچ وقتم یادم نمیاد جون منوقسم بخوره واس چیزی و انجامش نده.تورو خدا بگید چیکازکنم بدون ان.به نظرشما اینبارم مثل دفعه هاقبلی میخواد فقط تنبیه بشم واس قسم شکوندم یا واقعاان کاری که گفته رو میکنه
    میترشم از قسمایی که خورد میترسم
    خیلی تنهام خیلی.بگید چیکار کنم.از این میسوزم حداقلش بد نبود.خیلی خوب بود هیچ وقت رقتاری نکزد تواین یسال ناراحت شم.همیشه فقط هدفش شادکردنم بود هیچ وقت درداشو بهم نیمگفت.
    فقط ی چیزی بگید اروم شم.میترسم دوباره بهش بژنکو و همه چیزو بدترکنم
    خیلی سخته خیلی
    میییدونم اگرم باهاش ازدواج کنه قط واس اینکه بهم نشون بده شکوندم قولم چقد بد بوده و ازلج میدونم باازدواجش بدبخت میشه

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    خب تو این آدم دیوونه ی ضعیف را می خوای چیکار؟

    قبل از این که دلت بسوزه واسه بدبخت شدن اون، دلت واسه خودت بسوزه.

    بعد کاری کنه صاحب ان دخترابفهمن
    صاحب دختر؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 10 شهریور 93 در ساعت 20:18

  3. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (سه شنبه 11 شهریور 93), pasta (دوشنبه 10 شهریور 93), tanin-91 (دوشنبه 10 شهریور 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 23 شهریور 93), نسیم22 (شنبه 22 شهریور 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 13 شهریور 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مرداد 96 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1392-10-28
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,892
    سطح
    32
    Points: 2,892, Level: 32
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    94

    تشکرشده 76 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    تاپیک قبلیتونو نخوندم اما اون چیزی که ازین تاپیک به ذهنم رسیده براتون مینویسم
    دوست دختر سابق این آقا خودکشی کرده و الان فوت شده شما صحت این گفته رو تایید میکنی؟آیا مطمئنی این یک دروغ نیست؟
    به نظرم این آقا میخواد یه جوری شما رو از سر خودش وا کنه فقط دنبال بهونه ای میگرده که خوشگل تموم کنه یا جوری بشه که شما بزاری بری و تمام این چیزایی که گفتی از نظر من فیلمی بیش نیست! اینکه چون شما قسمتو شکوندی و بهش زنگ زدی اونجوری باهات رفتار کرده و گفته میرم زن میگیرمو تو ارزش نداری و این حرفا کاملا مشخصه داره دنبال بهونه میگرده واسه رفتن فقط روش نمیشه!!!
    در ضمن فکر کنم سن این آقا کمتر از 25 باشه و رفتارش اصلا پخته و مردونه نیست! به نظرم ایشون صلاحیت تشکیل زندگی و مرد زندگی شدن رو نداره!
    راستی یه چیز: خود کشی واسه عشق و عاشقی رو هر فردی در زندگیتون باهاش روبه رو شد اگه گفت انجام میدم فورا بهش بگین برو بکش خودتو زود برو! مطمئن باشید نمیره و الکی شلوغ بازی هست و بس!
    نخوردیم نونه گندم ولی تا دلتون بخواد ازین مسخره بازیا(خودمو میکشم)دیدیم دست مردم

  5. 6 کاربر از پست مفید nimaaa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 22 شهریور 93), pasta (دوشنبه 10 شهریور 93), tanin-91 (دوشنبه 10 شهریور 93), واحد (شنبه 15 شهریور 93), نسیم22 (شنبه 22 شهریور 93), شیدا. (دوشنبه 10 شهریور 93)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 17:55]
    تاریخ عضویت
    1391-10-29
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    195

    تشکرشده 268 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    عزیزم مردها معمولا ازین فیلما زیاد بازی میکنن.از من میشنوی بیخیالش شو.این پسره هنوز رو اعصاب خودش کنترل نداره.

  7. 5 کاربر از پست مفید tanin-91 تشکرکرده اند .

    elham.e (یکشنبه 23 شهریور 93), واحد (شنبه 15 شهریور 93), نسیم22 (شنبه 22 شهریور 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 13 شهریور 93), شیدا. (دوشنبه 10 شهریور 93)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 09:51]
    تاریخ عضویت
    1393-4-24
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    309
    سطح
    6
    Points: 309, Level: 6
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 104 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام باید بگم با nimaaa موافقم ولی فیلمشو خیلی بد داره بازی میکنه بهش بگو یکم طبیعی تر باشه....من اینطور فکر میکنم اگه اینطور هم نباشه میشه گفت طرف مقابلت یک بیمار روانیه یا در خوشبینانه ترین حالت یک بچه سسوله که هنوز صلاحیت زندگی با یک نفر دیگه رو نداره..

  9. 4 کاربر از پست مفید Alp تشکرکرده اند .

    paniz93 (دوشنبه 10 شهریور 93), واحد (شنبه 15 شهریور 93), نسیم22 (شنبه 22 شهریور 93), شیدا. (دوشنبه 10 شهریور 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 تیر 94 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1393-6-10
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    669
    سطح
    13
    Points: 669, Level: 13
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با عرض سلام
    بنظرم کسی که عاشق باشه کاری میکنه که زودتر به عشقش برسه نه اینکه تنهاش بذاره و بره بنظرم قل ازاینکه خواست اینکار رو بکنه بهش بگو حتما خودشو به یه روانپزشک معرفی کنه

  11. 3 کاربر از پست مفید سرو پایداری تشکرکرده اند .

    واحد (شنبه 15 شهریور 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 13 شهریور 93), شیدا. (دوشنبه 10 شهریور 93)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اسفند 93 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-08
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    809
    سطح
    15
    Points: 809, Level: 15
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شیدا جان ممنون ازنظرت ولی فکرنکنم درست باشه ادمی رو با اسمیی مثل دیوونه ضعیف صدا کنیم.من با چندتا از افراد خانوادشون حرف زدم و ازگذشته مطئنم.اقای نیما اتفاقا بیست پنج سالشونه.ببینید گفتم که ایشون خیلی بدشون میاد کسی خصوصا من برخلاف میلش عمل کنم چندبار که کارخودمو کردم عوای شدید کرد.خیلی بد .میگم نکنه من مقصرم و این حرفا ولی به حرف شماهم میرسم این اقایی که تاشب قبل ان حرفاروگفت یخاظر ی قسم این هخه رقتاربدکرد باهام.تادیشی میگفت انتقامتومیگیرم.شی بعدش بخاطزشکوندن قسمم شد اگرمنومیخواستی میگفتی باهاش ازدواج کن نه انتقام بگیر.اهل فیلم نیست بخواد بگه نمیخوامت میگه.خیلی رکه.من قبلنا ازایشون حرفای تلخ شنیدم..مثل دیشب که گفت برام تمام شدی.ولی این فکر نمیزاره مم فراموش کنم که مقصرمنم و من که میدونستم چنین اخلاقی داره چرا قسمموشکوندم.اتفاقا سسول نیست.چندبار پیشنهاد داد بیاد همه چیزوول گنه حتی همه کاراشم کرد ولی من نزاشتم.حس میکنم خستست.خسته شده از یکسال جنگیدن خشته شده.کم اوردهیکسال همش ازخونه فراری بود پیش داداش کارمیزد سخت ترین کار ولی حاضربود خونه نباشه.هروقت میرقت خونه ناراحت بود خانوادش طایفه ای هستن.فقط زورمیگن.وقتی یات ان یکشاال میفتم تمام خاظرات خوب یادم میاذ.ان خصوصیتای خوب که کمتر کسی داره.امشب رفتم بیرون هرجانگاه میکزدم انومیدیم لباس مردونه بود انومیدیم.ی زن و شوهر که بود انو و زن ایندشو میدیم.بچه که بود بچشونو میدیدم.بخدا دارم اب میشم ذزه ذزه.

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اسفند 93 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-08
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    809
    سطح
    15
    Points: 809, Level: 15
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یعنی واقعا کسی نیست که کمکم کنه.ارومم کنه.اینقدر واستون راحته ناراحتی دیگران.
    متنفرم ازخودم خانوادم دنیام.هخه بفکرخودشونن فقط.اول نفع خودشون بعدضرردیگران
    امشب خیرسرم رفتم بازار وگوشیمم نبزدم مثل یادش نیفتم.چی شد بدترشد.وقتی کارت عرووسی میدیدم یاد کارت عروسیشون میفتادم.از بچه های کوچیک متنفرشدم به معنی واقعی شیرین زبونی و صداشون ازارم میده چون یادبچه ای میفتم که قراره باهم داشته باشن.از همه چیزهمه کس متنفرم.کم اوزدم نابود شدم.امروز خداشاهده ازصبحتاحالا ی دیقه نشده که بهش فکرنکنم.واقعا مردنمو حس کردم.روحم مرده جسمم زندست.چشام خیرست به جلو و فکرم ان دوردورا.خاطراتش داره منو میکشه.به خودم میگم ببین دیگه رفت قسمتت نبود بعد دوباره یادم میفته میگم دیونه چی میگی وقتی ازدواج کنه واقعاتمام شده.تااخرعمرش مال تونمیشه.مال کسی دیگشت.باید ی عمربدون ان سرکنی.وقتی ژنو شوهرامیدیدم که کنارهمن میمردم ویادانامیفتادم.کسی میتونه بفهخه درک کنه من چی میکشم.بریدم اززندگی.

    - - - Updated - - -

    یعنی واقعا کسی نیست که کمکم کنه.ارومم کنه.اینقدر واستون راحته ناراحتی دیگران.
    متنفرم ازخودم خانوادم دنیام.هخه بفکرخودشونن فقط.اول نفع خودشون بعدضرردیگران
    امشب خیرسرم رفتم بازار وگوشیمم نبزدم مثل یادش نیفتم.چی شد بدترشد.وقتی کارت عرووسی میدیدم یاد کارت عروسیشون میفتادم.از بچه های کوچیک متنفرشدم به معنی واقعی شیرین زبونی و صداشون ازارم میده چون یادبچه ای میفتم که قراره باهم داشته باشن.از همه چیزهمه کس متنفرم.کم اوزدم نابود شدم.امروز خداشاهده ازصبحتاحالا ی دیقه نشده که بهش فکرنکنم.واقعا مردنمو حس کردم.روحم مرده جسمم زندست.چشام خیرست به جلو و فکرم ان دوردورا.خاطراتش داره منو میکشه.به خودم میگم ببین دیگه رفت قسمتت نبود بعد دوباره یادم میفته میگم دیونه چی میگی وقتی ازدواج کنه واقعاتمام شده.تااخرعمرش مال تونمیشه.مال کسی دیگشت.باید ی عمربدون ان سرکنی.وقتی ژنو شوهرامیدیدم که کنارهمن میمردم ویادانامیفتادم.کسی میتونه بفهخه درک کنه من چی میکشم.بریدم اززندگی.

    - - - Updated - - -

    یعنی واقعا کسی نیست که کمکم کنه.ارومم کنه.اینقدر واستون راحته ناراحتی دیگران.
    متنفرم ازخودم خانوادم دنیام.هخه بفکرخودشونن فقط.اول نفع خودشون بعدضرردیگران
    امشب خیرسرم رفتم بازار وگوشیمم نبزدم مثل یادش نیفتم.چی شد بدترشد.وقتی کارت عرووسی میدیدم یاد کارت عروسیشون میفتادم.از بچه های کوچیک متنفرشدم به معنی واقعی شیرین زبونی و صداشون ازارم میده چون یادبچه ای میفتم که قراره باهم داشته باشن.از همه چیزهمه کس متنفرم.کم اوزدم نابود شدم.امروز خداشاهده ازصبحتاحالا ی دیقه نشده که بهش فکرنکنم.واقعا مردنمو حس کردم.روحم مرده جسمم زندست.چشام خیرست به جلو و فکرم ان دوردورا.خاطراتش داره منو میکشه.به خودم میگم ببین دیگه رفت قسمتت نبود بعد دوباره یادم میفته میگم دیونه چی میگی وقتی ازدواج کنه واقعاتمام شده.تااخرعمرش مال تونمیشه.مال کسی دیگشت.باید ی عمربدون ان سرکنی.وقتی ژنو شوهرامیدیدم که کنارهمن میمردم ویادانامیفتادم.کسی میتونه بفهخه درک کنه من چی میکشم.بریدم اززندگی.

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yasii نمایش پست ها
    متنفرم ازخودم خانوادم دنیام.هخه بفکرخودشونن فقط.اول نفع خودشون بعدضرردیگران
    امشب خیرسرم رفتم بازار وگوشیمم نبزدم مثل یادش نیفتم.چی شد بدترشد.وقتی کارت عرووسی میدیدم یاد کارت عروسیشون میفتادم.از بچه های کوچیک متنفرشدم به معنی واقعی شیرین زبونی و صداشون ازارم میده چون یادبچه ای میفتم که قراره باهم داشته باشن.از همه چیزهمه کس متنفرم.کم اوزدم نابود شدم.امروز خداشاهده ازصبحتاحالا ی دیقه نشده که بهش فکرنکنم.واقعا مردنمو حس کردم.روحم مرده جسمم زندست.چشام خیرست به جلو و فکرم ان دوردورا.خاطراتش داره منو میکشه.به خودم میگم ببین دیگه رفت قسمتت نبود بعد دوباره یادم میفته میگم دیونه چی میگی وقتی ازدواج کنه واقعاتمام شده.تااخرعمرش مال تونمیشه.مال کسی دیگشت.باید ی عمربدون ان سرکنی.وقتی ژنو شوهرامیدیدم که کنارهمن میمردم ویادانامیفتادم.کسی میتونه بفهخه درک کنه من چی میکشم.بریدم اززندگی.
    میدونم اصلا ازین حرف من خوشت نمیاد...حالا بماند که این آقا به گفته دوست خوبمون خانم شیدا چقدر ضعیف هستند و ناتوان در امور خودشون .
    ولی چیزی که مشخصه این آقا اصلا مناسب یه زندگی مشترک نیستند به دلایل بسیاری .. مثلا اینکه خانوادش نمیزاره و نخواهد گذاشت تو زندگیش مستقل باشه .. مثلا اینکه چقدر حرفاش ضدو نقیض و قابل تامله .. اینکه اصلا قدرت تصمیم گیری و تشخیص نداره .. مثلا اینکه یه روز حال و هواش افتابی یه روز طوفانی و تعادل نداره .. اصلا حرفاش حرفای یه آدم عادی و سالم نیست!!
    ----
    ببینین این احساساتی که گفتی رو خوب میشناسم... اینکه میری بازار یادش میوفتی و ... طبیعیه چون متاسفانه وابسته ش شدی... اصلا و ابدا این احساسات رو جدی نگیر
    ----
    واقعا ترجیح میدی با همچین کسی زندگی کنی که آخرش ۱۰۰ در ۱۰۰ معلومه چی میشه ؟
    ----
    بر احساساتت غلبه کن ( سخته ولی بهترین راه همینه! شک نکن)

  15. 3 کاربر از پست مفید خیال تو تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 22 شهریور 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 13 شهریور 93), شیدا. (پنجشنبه 13 شهریور 93)

  16. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    اونی که داره نابود می شه و باید به دادش برسی "یاسی" است.
    تو مسئول خودت هستی و زندگی خودت که متاسفانه داری نابودش می کنی.

    این استرسها و فشارهای روانی و شکنجه های روحی که اون پسر داره به شما وارد می کنه، جبرانش خیلی خیلی سخته.
    بدون این که متوجه باشی تحت شکنجه ای.
    خودت را نجات بده.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  17. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 22 شهریور 93), یاس آبی (پنجشنبه 13 شهریور 93), واحد (شنبه 15 شهریور 93), نسیم22 (شنبه 22 شهریور 93), خیال تو (جمعه 14 شهریور 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 13 شهریور 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.