به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 شهریور 93 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    65
    سطح
    1
    Points: 65, Level: 1
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Sad همیشه من باید همه چیز رو درست کنم

    سلام دوستان
    من 2 ساله عقد کردم از قبلم با همسرم آشنا بودم. نمیدونم چرا از پایه حتی تو رابطه مون همیشه همسرم انتظارات خیلی زیادی از لحاظ رفتاری ازمن داشت.
    همیشه توقع داشت که من باید همه کارهای خوبی که یک انسان لازم داره (مخصوصا یک زن نسبت به شوهرش) رو من باید انجام بدم.
    حتی میگه تو باید از هر چند تا رابطه جنسی که داریم یکیشو تو مشتاق باشی و جلو بیای و من مخالفت کنم!
    مخصوصا زمانی که من از کاری از اون ناراحت شده باشم مدام میاد و میگه با من خوب باش. منو بوس کن! من شوهر خوبیم! ....
    تا حالا هیچ وقت توی بحث هایی که داشتیم هیچ حقی رو به من نداده.... حرفی میزنه که بم بر می خوره اگه فقط ناراحتی مو با سکوت نشون بدم بدتر از قبل جر میکنه.
    نمی دونم چجوری بهتون بگم.
    همیشه به من میگه تو باید فلان تغیییر و کنی. تو باید اینجور باشی. انقد اینا زیاده که گاهی بش میگم من هیچ خوبیی دارم؟؟! که اونوقت باز قاطی میکنه.
    همیشه میگه توی هر شرایط باشیم باید با من خوب و عالی حرف بزنی (منظورش قربون صدقه رفتنه)
    البته نا گفته نمونه خودش توی قربون صدقه رفتن و محبت کردن خیلی قهاره! اما فقط اینکارو زمانی انجام میده که همه شرایط خوبه. شرایط کمی متشنج بشه اون عین پادشاه میمونه و من نوکر.

    -هیچ وقت واقعا هیچ وقت من توی ناراحتی هام از اون کلمه عذر خواهی نشنیدم.
    -هیچ وقت از من نپرسیده که من برات چیکار کنم.
    -هیچ وقت از من نپرسیده از من را ضی هستی.
    -هیچ وقت نگفته که اشتباه می کردم ببخشید.
    -هیچ وقت نشده عیبی از خودش رو قبول کنه .
    -هیچ وقت نخاسته هیچ تغییری کنه.
    -هیچ وقت نشده اخم و ناراحتی منو ببینه و بپرسه چی شده.
    -هیچ وقت نشده من راحت بتونم از کارهای که کرده اعتراضی کنم.(چون انقدر اون منو متهم میکنه که جایی واسه من نیست)

    همیشه بهش گفتم تو عین آینه چند هزار تیکه میمونی واسه من من اگه بگم اه تو میگی ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااه !
    میدونید همسرم خیلی خوب میتونه درست و غلط رو تشخیص بده اما اصلا نمیتونه عمل کنه.
    فقط زمانی خوبه که من خوب باشم.

    من نمی تونم طلاق بگیرم. نسبت بهش علاقه هم دارم. اون هم همینطور.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 دی 02 [ 08:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    8,452
    سطح
    62
    Points: 8,452, Level: 62
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 298
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    70

    تشکرشده 64 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست خوبم.
    شما دقیقا باید این مشکلی دارید رو از ریشه بررسی کنید.
    باید با همسرتون در این مورد صحبت کنید. هر مردی یه قلقی داره! باید با روش خودش باش حرف بزنی و ریشه مشکل رو پیدا کنید. مطمئن باشید همسرتون هم دنبال این هست که شما ازش راضی باشید .ولی خب یه غرور مردونه توهمه مردا هست که از گتن یه سری حرفا جلوگیری می کنه.

  3. کاربر روبرو از پست مفید رفتگر تشکرکرده است .

    پروانه 71 (یکشنبه 09 شهریور 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام عزیزم وقت بخیر...
    در مورد این مسائل و دغدغه هات چقدر باهاش صحبت کردی ؟ اصلا صحبت کردی ؟
    اهل گفتگو و شنیدن هست ؟ چقدر مشتاق نشون میده که صحبت هاتو گوش بده و متعاقبا سعی کنه انجامشون بده ؟
    همسرتون و خودتون چند سالتونه ؟ و تحصیلاتتون؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 دی 02 [ 08:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    8,452
    سطح
    62
    Points: 8,452, Level: 62
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 298
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    70

    تشکرشده 64 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خیال تو نمایش پست ها
    سلام عزیزم وقت بخیر...
    در مورد این مسائل و دغدغه هات چقدر باهاش صحبت کردی ؟ اصلا صحبت کردی ؟
    اهل گفتگو و شنیدن هست ؟ چقدر مشتاق نشون میده که صحبت هاتو گوش بده و متعاقبا سعی کنه انجامشون بده ؟
    همسرتون و خودتون چند سالتونه ؟ و تحصیلاتتون؟
    به نظر شماهم اگر ایشون با همسرشون صحبت کنن در این باره، همسرشون میپذیرن و دچار تغییر میشن؟
    البته من میدونم صحبت کردن خیلی موثره اما فکر کردم توی این چند سال حتما همسرشون متوجه این موضوع شدن اما نمیدونم دلیل بهتر نشدنشون چی میتونه باشه؟
    مشکلیه که من هم بش تا حدی دچارم.

  6. 2 کاربر از پست مفید رفتگر تشکرکرده اند .

    خیال تو (دوشنبه 10 شهریور 93), رزا (یکشنبه 09 شهریور 93)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 بهمن 94 [ 16:59]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    1,420
    سطح
    21
    Points: 1,420, Level: 21
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 49 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نظر من اینه .که زمانی که همه شرایط جوره و همه چی بینتون خوبه توام با قربون صدقه رفتن خواسته هات رو بهش بگو.مثلا بگو انقدر خوشحال میشم وقتی ناراحتم و تو خودمم فقط تو باشی کنارم و آرومم کنی .بهش بگی تنها تکیه گاه زندگیم تویی...
    میدونم خیلی سخته چون اونجوری که مشخصه همسرت خیلی مغروره.ولی باید قلقشو بگیری دستت عزیزم.
    موفق باشی..

  8. کاربر روبرو از پست مفید پروانه 71 تشکرکرده است .

    خیال تو (دوشنبه 10 شهریور 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رفتگر نمایش پست ها
    به نظر شماهم اگر ایشون با همسرشون صحبت کنن در این باره، همسرشون میپذیرن و دچار تغییر میشن؟
    البته من میدونم صحبت کردن خیلی موثره اما فکر کردم توی این چند سال حتما همسرشون متوجه این موضوع شدن اما نمیدونم دلیل بهتر نشدنشون چی میتونه باشه؟
    مشکلیه که من هم بش تا حدی دچارم.

    من فکر کردم احتمالا دوستمون خیلی جدی و قاطعانه نشده که تاحالا در این مورد با همسرشون صحبت کنن.
    شایدم حق با شما باشه و ایشون با همسرشون صحبت کنن ولی همسرشون اهمیتی ندن!
    حتی اکه اهمیت هم ندن هم نباید همین روال رو ادامه داد... همه اینا ممکنه تلمبار بشه و یه جای حساسی از زندگی کار دست زندگی ادم بده. باید شوهر ایشون هم بدونن که دارن خطا میرن ... و اگر زندگیشون رو دوست دارن حتما باید تحدید نظر بکنن تو این مورد.

  10. کاربر روبرو از پست مفید خیال تو تشکرکرده است .

    پروانه 71 (یکشنبه 09 شهریور 93)

  11. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 19:54]
    تاریخ عضویت
    1393-5-20
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    235
    سطح
    4
    Points: 235, Level: 4
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    9

    تشکرشده 83 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه سوال برام پیش اومده گفتی که شوهرت تو محبت کردن خیلی قهاره و توقع داره تو هم قهار باشی ولی اینجور که من فهمیدم ظاهرا تو نیستی
    چرا به این سادگی اسم طلاق رو میاری عزیزم
    خب تو که میگی شوهرت رو دوست داری اون هم مطمئن باش دوست داره که ازت توقع هایی داره خب مردها مغرورن یکم خودتو براش تو خلوتتون کوچیک کن بذار غرورش باد کنه خیلی خوش بحالش شه مگه چه ایرادی داره که برای رابطه جنسی پیش قدم شی من که هر بار میرم سمتش یکی درمیون منو پس میزنه کلی باید خواهش کنم تا قبول کنه یعنی خوشش میاد یکی نازشو بکشه
    تو هم سعی کن غرورش حفظ شه یجوری خودت رو روابسته بهش نشون بده
    چند سالته؟شوهرت چند سالشه؟
    تو تاپیک رویا گفتی یه خاطره تلخ داری و بخاطر شرمت چیزی نمیگی و کلی گفتی درکش میکنی ظاهرا یه سری اشتباهاتی تو مجردیت داشتی این اشتباهات رو شوهرت میدونه؟؟؟؟؟؟؟؟

  12. 2 کاربر از پست مفید Mahsa1371 تشکرکرده اند .

    پروانه 71 (دوشنبه 10 شهریور 93), خیال تو (دوشنبه 10 شهریور 93)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 شهریور 93 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    65
    سطح
    1
    Points: 65, Level: 1
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خیال تو نمایش پست ها
    سلام عزیزم وقت بخیر...
    در مورد این مسائل و دغدغه هات چقدر باهاش صحبت کردی ؟ اصلا صحبت کردی ؟
    اهل گفتگو و شنیدن هست ؟ چقدر مشتاق نشون میده که صحبت هاتو گوش بده و متعاقبا سعی کنه انجامشون بده ؟
    همسرتون و خودتون چند سالتونه ؟ و تحصیلاتتون؟
    مواقع عادی کم حرف زدم چون حالت تدافعی بخودش میگیره و مدام حرفامو با خواسته های خودش مقایسه میکنه. اما وقتایی که توی مشاجره هستیم و این مشکلات خیلی بیشترن مدام ازش می خام و بش میگم که این رفتارا غلطه . که البته فقط عصبانیتش بیشتر میشه.
    اهل گفتگو هست ما گفتگویی که من با لبخند و شادی و لحن و گفتار خوب باش بزنم.تا به حال اشتیاقی ازش ندیدم. حتی گاهی بش گفتم که می خام حرف بزنم هر وقت شرایطش روحیت خوب بود بگو تا من شروع کنم و اون کلا هیچ حرفی نمیزنه و من دوباره باز ازش میپرسم.
    گاهی هم که بش میگم میگه حرفات با خاسته های من تضاد داره یکیش باید انجام شه. از طرفی هم قبول داره حرفامو من اینو از رفتارش میفهمم اما
    متوجه نیست که این تضاد بخاطر خودخواهیاشه نه اشتباه بودن حرفای من.
    مثلا میگه بیخود گریه نکن بخاطر چیزای بی دلیل منم بش میگم گریه یه تخلیه مثبته که من انجام میدم در ادامش میگه نمیشه حرفایما تضاد داره!!!
    من 24ساله لیسانسم. ایشون دیپلم دارن 28 ساله
    تو این ساله باورتون نمیشه من که انقد آدم بی خیل=الی بودم چقد استرسی شدم معده ام بهم ریخته، موهام میریزه، مدام دست و پام درد میکنه، لاغر شدم...اما اصلا به روی خودم نمیارم.
    همسرم اینا رو میبینه اما فقط میگه باید بری دکترهمین.
    ویرایش توسط یلدا2000 : دوشنبه 10 شهریور 93 در ساعت 00:46

  14. کاربر روبرو از پست مفید یلدا2000 تشکرکرده است .

    خیال تو (دوشنبه 10 شهریور 93)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 دی 02 [ 08:42]
    تاریخ عضویت
    1392-9-12
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    8,452
    سطح
    62
    Points: 8,452, Level: 62
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 298
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    70

    تشکرشده 64 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یلدا جان باید تصمیم جدی بگیری در این مورد و به هر نحوی شده باش حرف بزنی.
    اگر همینطور پیش بری و زندگیتون هم به این شکل شروع بشه دیگه انتظار هر اتفاقی رو داشته باش.
    جدی برو توی هر زمان مناسبی که پیدا کردی خرد خرد حرفاتو بش بزن. اول یه خورده تعریف ازش بکن بعد یه خاسته داشته باش. بعد بذار مدتی بگذره دوباره خاسته ی دیگه تو بگو
    صبر و تحمل کن. انتظار و توقعتو باید بیاری پایین تا به اونچه که می خای و زندگیت لازم داره برسی.
    امیدوارم خیلی خوب از پسش بر بیای و همسرتم مثل مرد همیشه پشتت باشه.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 آبان 94, 12:25
  2. فرزانه هر چیز را آن طور که هست می بیند
    توسط ani در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 دی 90, 17:18
  3. قدرت اعجازانگیز شکست
    توسط بالهای صداقت در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 فروردین 90, 08:12
  4. آیا همه چیز آنقدر جدی است ؟؟؟؟؟
    توسط سارا بانو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: شنبه 13 تیر 88, 21:18
  5. پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 مهر 87, 03:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.