به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 شهریور 93 [ 16:11]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    93
    سطح
    1
    Points: 93, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    تاثیر پذیری زیاد شوهرم از دوست صمیمیش

    سلام
    شوهرم یه دوست صمیمی داره و از اونجاییه که ما تو شهر غریب زندگی می کنیم و فقط خونواده دوست شوهرم که همشهریمونن اینجا داریم روابطمون باهاشون زیاده،من از یه سری رفتارای شوهرم رنج می برم چون حس می کنم تعادل توی رابطش برقرار نمی کنه،به جای اینکه بیشتر به نظرات من توجه کنه انگار یه جورایی گوش به فرمان اونه،چون اونا ماشین ندارن بار یه سری از کاراشون گردن شوهر منه مثلا بخواد بره تا مرکز شهر به شوهر من زنگ میزنه اونم حاضره از خواب بلند شه و ببرش اما من باید کلی منتش بکشم تا بره واسه خونه نون بخره یا خرید کنه،اگه خونه خودمون کاری داشته باشه مثلا تعمیرات جزیی و ..هر چی منتش بکشم ادورم میزنه ولی تا اون یه کاری داشته باشه فوری می پره،اگه اونا حوس کنن تفریح برن حتی اگه من نتونم برم به زور به خاطر اونا منو میکشونه برم ،دیروزم داشتیم دونفری میرفتیم جایی که دوستش بهش زنگ زد و از اون سر شهر کشوندش خونش تا کاری رو براش انجام بده و برناممون به هم ریخت،اصلا انگار توی این مورد نمیتونه نه بگه،حتی رفتنمون به شهرستان هم با اون هماهنگ میکنه قرار بود امروز بریم به خاطر اونا که بیان انداختش فردا در صورتی که من ازش به طور منطقی خواسته بودم رفتنمون یه روز به تاخیر بندازه این کار نکرد،اصلا انگار اون حرفش برد داره و حرف من براش بی ارزشه،کلا شوهرم طوری رفتار کرده که حس میکنم اون براش مهمتر از منه ،مسایل فقط اینا نیستن خیلی چیزای دیگه که شاید نشه گفتشون،کلا شوهرم جدا از این رایطه دوستانش این اخلاق داره که باید کلی با خواهش و التماس یه چیزی رو بهش بگی بعد فوری حرفم قطع میکنه و میگه خوب دیگه حرفت زدی خودم راجبش تصمیم میگیرم ولی اهمیت دادن بیش از حد به اون داره کلافم میکنه،توی موارد مختلف طوری رفتار میکنه که حس میکنم هیچ اختیاری از خودم ندارم دلم میخواد منم یه ستون این زندگی باشم ولی اون خیلی مرد سالاره برخلاف چیزی که خودش فکر میکنه،خیلی طولانی نوشتم اخه دلم خیلی پره
    لطفا راهنماییم کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید گلنار70 تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 05 شهریور 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    به همدردی خوش آمدید بانو

    الان مشکل این نیست چرا شوهر شما با دوستش ارحته باهم خوش هستند و کنار هم خوش میگذره بهشون مسلما دوست صمیمی شوهر شما هم در قبال کارهایی که شوهرت براش انجام میده جبران میکنه و متقابلا کارهایی براش انجام میده ما مردها کلا نیاز داریم که یه دوست صمیمی از نوع خودمان داشته باشیم بیرون از محیط خانواده این را نمیشود به نشانه این گذاشت که به همسرمان علاقه نداریم یا بهش اهمیت نمیدیم و دوستمان برایمان باارزشتر و با اهمیت تره

    این نوشته جناب مدیر در مورد رابطه با رابطه و وابستگی به مادر شوهر از طرف پسر


    معمولا همون چيزهايي که به نظر نقطه ضعف افراد به نظر مي رسد،
    در صورت روش ارتباطي صحيح در مورد آنها ، مي توان آنها را به نقطه قوت رابطه خودتون تبديل کنيد.
    مثلا شوهر شما به مادرش و پدرش احترام مي گذارد و به اونها زياد اهميت مي دهد و از آنها حرف شنوي دارد.
    اين نشان مي دهد که والدين وي نيازهاي روحي رواني فرزندشان را خوب شناخته اند و او را سيراب مي کنند.
    انسانها معمولا به طرف منبع ارضاء نيازهايشان تمايل دارند.
    بايد به اين سئوال جواب دهي، خانواده او کدام نياز همسرتان را خوب جواب مي دهند.
    - نياز به احترام؟!
    - نياز به تائيد؟!
    - نياز به پيشرفت؟!
    -نياز به مهر و محبت؟!
    - نياز به تفريح؟!
    - نياز به اظهار نظر؟!
    - نياز به آزادي و مديريت؟!
    - نياز به ارضاء حس مسئوليت پذيري
    و خيلي نياز هاي ديگر. به اين معنا که شما نيز مي توانيد فردي که چنين حرف شنوي از خانواده و محبت به آنها دارد را مديريت کنيد.
    بنظرم چنتا کار باید انجام بدی

    1.دقت دق ات میدهد بانو اینو یادت باشه همیشه سعی کن حساسیت خودتو کم کنی نسبت به این موضوع گرچه سخته(حتی من بعنوان یه مرد شاید توی این مورد خیلی کم میارم بعضی وقتها بیش از اندازه حساس هستم ولی تلاشمو میکنم که کم بشه)

    2.گرم کردن محیط خانه برای اینکه شوهرت هرروز مشتاقتر از دیروز باشه برای برگشتنب ه منزل و قرار گرفتن کنار همسر
    3.مهربانتر باشید بهش بیشتر محبت کنید ازش تعریف کنید دوسش داشته باشید مثل روزهای اول ازدواج رفتار کنید
    4.دلبری کنید ناز کنید عشوه بیاید خودتوب راش لوس کن خودتو یکم بعضی وقتها ضعیف نشان بده هرکاری کرذد برایتان تشویقش کنید
    5.اطعلاعات خودتو نسبت به مردها و علایقشان افزایش بده
    6.و از همه مهمتر اینو یادت باشه بانو همانطور که یه مرد به همسر نیاز داره به دوست هم نیاز داره درسته یکم اذیت میشید ولی اگه دوسش آدم خوبی باشه خدارو شکر کنید که چنین دوست خوبی داره اونم توی یه شهر غریب ما مردها خدا نکنه رفیق ناباب داشته باشیم حالا توی هر سنی تاثیرشو میزاره.

    نگران نباش ولی سعی کن از این وضعیت استفاده کنی برای بهتر شدن رابطه خودت و شوهرت بشین باهاش حرف بزن ببین از همسر نازنینش چه انتظاری داره البته بحث منطقی نکنید لطفا سعی کن از قدرت زنانگی خودت استفاده کنی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (چهارشنبه 05 شهریور 93), آونگ (چهارشنبه 05 شهریور 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام
    میشه کمی بیشتر از شوهرتون در بقیه زمینه ها به ما اطلاعات بدهید؟

    چند سالتونه؟

    چند ساله ازدواج کردید؟

    چطور آشنا شدید؟

    در کدام منطقه از ایران زندگی می کنید؟

    از ابتدای ازدواج در این شهر بودید و یا به تازگی نقل مکان کردید؟

    آیا این رفتار مرد سالارانه در خانواده همسرتان نیز شایع است؟

    کلا بعضی آقایان این طوری هستند مخصوصا اگر در مقابل انجام کار در قبال خانواده مورد توجه قرار نگیرند
    ضمنا روحیه مردسالارنه آنها به خودشان دیکته می کند که توجه به همسر تغییری در وضعیت خانواده ایجاد نخواهد کرد و همسرشان موظف به تحمل وضعیت موجود و ایفای به نحو احسن وظایفش است در نتیجه در یک محاسبه سود و زیان به نفع خودشان می بینند که برای دوستانشان وقت بگذارند چون در وقت گذاشتن برای همسرشان چیز جدیدی بدست نمی آورند (رابط اجتماعی ، توجه و ارضاء نیازهای عاطفی و ...)

    پس سعی کنید ببینید در توجه به دوستش چه چیزی را بدست می آورد ، شما بیش از آن به او بدهید
    • این مطلب نیاز به بررسی جدی رفتار همسر شما توسط خودتان در موقعیتهای مختلف و نحوه روابطش با دوستش و پرشدن خلاء ها و نیازهای روحی و عاطفی و انسانی توسط آنها دارد

    پس از این بررسی سعی کنید شما به جای دوستش این فضا را پر کنید
    البته اشتباه نکنید نباید در نقش یک دوست و یا یک مرد فرو روید از دید یک همسر این فعالیتها را انجام دهید
    در عین حال با تایید پست خاله قزی باید بگم شما نمی توانید کاملا جایگاه دوستش را حذف کنید

  6. کاربر روبرو از پست مفید آونگ تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 05 شهریور 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 شهریور 93 [ 16:11]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    93
    سطح
    1
    Points: 93, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    [quote=آونگ;347047]سلام
    میشه کمی بیشتر از شوهرتون در بقیه زمینه ها به ما اطلاعات بدهید؟

    چند سالتونه؟

    چند ساله ازدواج کردید؟

    چطور آشنا شدید؟

    در کدام منطقه از ایران زندگی می کنید؟

    از ابتدای ازدواج در این شهر بودید و یا به تازگی نقل مکان کردید؟

    آیا این رفتار مرد سالارانه در خانواده همسرتان نیز شایع است؟

    من بیستو سه سالمه همسرم بیست و چهار سالشه
    پنج ماهه که عروسی کردیم یک سالی هم عقد بودیم دوسال پیش توی مسیری که به شهر محل تحصیلم میرفتم من دید و از حیا و نجابتم خوشش اومد،جریانش مث فیلما و قصه هاس که نمی تونم با جزیات بگم از من خوشش اومد ولی با خانواده پا پیش گذاشت چون آدم معتقدیه ما جنوب غرب میشینیم از اول ازدواج همینجا بودیم .
    پدر همسرم به شدت مرد سالاره و رگه هایی از اون هم در شوهر من وجود داره مث این عقیده که اگه رفتی سرکار حقوقت باید دست من باشه هر چقدر خواستی خودم بهت میدم،دوس داره همه چی تحت کنترل خودش باشه ،البته بگم همسرم خیلی به من علاقه داره بین کلی دختر گشت تا به من رسید،ولی همین رفتاراش باعث میشه که من احساس استقلال و اعتماد به نفس نکنم

    - - - Updated - - -

    خواهش میکنم بازم راهنماییم کنید من مشکلات زیادی دارم ولی نمیتونم به نهایی ریشه یابیشون کنم بهم کمک کنید

    - - - Updated - - -

    اون الان من ترک کرده و با دوستش رفته شهرستان من تو خونه تنهام بهم کمک کنید

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 شهریور 93 [ 16:11]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    93
    سطح
    1
    Points: 93, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

  9. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تا حالا شده بشینی باهاش حرف بزنی و علتش را بپرسی چرا شوهرت با این دوستش اینقدر صمیمی هستش؟نتیجش چی بوده اگه باهاش حرف زدی
    تا حالا شده سعیتو کنی که بهش نزدیک بشی؟
    و سوال اصلی اینه آیا دوست ایشون فرد نامناسبی و شما نگران چه چیزی هستی؟
    من فکر میکنم شما بیش از اندازه حساس شدی به این مضوع و اینکه اگر ایشون فرد درست و سالمیه خیلی هم نباید نگران باشید.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : پنجشنبه 06 شهریور 93 در ساعت 18:59

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام
    پنج ماهه که عروسی کردیم
    از اونجاییه که ما تو شهر غریب زندگی می کنیم
    اون الان من ترک کرده و با دوستش رفته شهرستان من تو خونه تنهام بهم کمک کنید

    وا خاله قزی شما چرا ؟ من هیشه از طرفداران نظرات شما بودم ولی این جمله که : من فکر میکنم شما بیش از اندازه حساس شدی یه خورده فکر کنم خوشبینانه است

    ببینید نمی خوام بحث های قومیتی مطرح کنم ولی فکر کنم این رفتار همسر شما نسبت به منطقه ای که در آن ساکن هستید خیلی هم غیر طبیعی نیست اما اگر دوست دارید با استانداردی جدا از عرف اون مناطق زندگی کنید دوباره پست قبلی من را بخوانید به اون مقوله نگاه به زن توجه کنید اگر همسرتان در قبال توجه به شما چیزی بیش از آنچه در زندگی انتظار دارد بدست نیاورد مطمئنا مطابق تفکرات قبلی اش و به همین وضعیت فعلی ادامه خواهد داد
    توجه توجه : اصلا از در تقابل با همسرتان در نیاید مطمئنا نتیجه بسیار بدتر خواهد شدقطعا در روابط شما و همسرتان نکات ریزی وجود دارد که شما با کمک می توانید همسرتان را در مسیر مطابق نظرتان هدایت کنید البته مدیریت شما بسار مهم است به صورتی که احساس نشود شما از سلاح نکات مثبت زندگی بر علیه اش استفاده می کنید و همسرتان احساس سوء استفده نکند وگرنه آنها را هم از دست خواهید داد

  11. کاربر روبرو از پست مفید آونگ تشکرکرده است .

    گلنار70 (دوشنبه 10 شهریور 93)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 شهریور 93 [ 16:11]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    93
    سطح
    1
    Points: 93, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    [quote=آونگ;347682]سلام
    اگر همسرتان در قبال توجه به شما چیزی بیش از آنچه در زندگی انتظار دارد بدست نیاورد مطمئنا مطابق تفکرات قبلی اش و به همین وضعیت فعلی ادامه خواهد داد
    توجه توجه : اصلا از در تقابل با همسرتان در نیاید مطمئنا نتیجه بسیار بدتر خواهد شدقطعا در روابط شما و همسرتان نکات ریزی وجود دارد که شما با کمک می توانید همسرتان را در مسیر مطابق نظرتان هدایت کنید البته مدیریت شما بسار مهم است به صورتی که احساس نشود شما از سلاح نکات مثبت زندگی بر علیه اش استفاده می کنید و همسرتان احساس سوء استفده نکند وگرنه آنها را هم از دست خواهید داد
    سلام اونگ عزیز
    مرسی از راهنمایی خوبت
    ولی حرفات برام یه کم گنگن کاش میشد یه کم بیشتر توضیح بدی
    الان رابطم باهاش خوبه این چن روز که برگشته مشکل خاصی نداشتیم.اخه ساعت ها با هم حرف زدیم.من دارم سعی می کنم بیشتر احترام شوهرم داشته باشم چون به این نتیجه رسیدم که اون به احترام بیشترین نیاز رو داره.و سعی می کنم با ظرافتای زنانه و با ناز خواسته هام بهش بگم.چون اگر غیر از این باشه اون احساس میکنه من میخوام قلدری کنم و مرد بازی دربیارم.درکل احساس می کنم این تقریبا توی وجود اکثر مردا هست ،دوس دارن خودشون مدیر باشن،تو یه کتاب خوندم همیشه به شوهرتون بگید چشم و بگید هر چی خودت صلاح می دونی هر چند براتون سخت باشه،فقط توی مواردی که درخواستاش باعث لطمه زدن به سلامتی و اعتماد به نفستون میشه ازش پیروی نکنید نمی دونم تا چه حد این تفکر درسته،ولی انگار داره واسه من جواب میده شوهرم میگه خواسته هات بگو با زبون و روی خوش من روشون فک میکنم و همه جوانب می سنجم و حرف اخر میزنم،منم دارم سعی میکنم که از کوره در نرم و زود جوش نیارم و همین کارو کنم،شوهرم دوس داره همیشه من خوشرو باشم اگه از دستش ناراحت باشم و اخم کنم اونم فوری جوش میاره روی این خوشرویی خیلی حساسه منم دارم خودم کنترل میکنم.من چن سال پیش سخنرانی انتخاب همسر خانوم دکتر همیز رو گوش دادم که میگفت زن مطیع قدرتمند باشید منم دوس دارم همین طوری باشم در عین حال که اقتدار شوهرم حفظ میشه خودمم بتونم یه جاهایی حرفم به کرسی بنشونم .اما ایشون دیگه بیشتر از این توضیح ندادن.اگه شما اطلاعاتی دارید لطفا منو راهنمایی کنید و حرفاتون باز کنید و بیشتر توضیح بدید.به نظر شما این شیوه ای که من الان پیش گرفتم درسته یا نه؟

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام گلنار خانم
    عالی بود کارهات عالی بود
    فقط چند تا نکته :

    1- همسرتون سالها با این روش زندگی کرده و با این تفکرات بزرگ شده خوب طول میکشه تا به نظرات شما نزدیک بشه یه ضرب المثلی میگه زن و شوهر مثل دوتا سنگ آسیاب می مونند که تازه سرهم شده مدتی باید همدیگرو بسابن تا با هم تنظیم بشن یا دتون باشه صبر صبر صبر صبر صبر حوصله حوصله حوصله حوصله پشتکار پشتکار پشتکار

    2- این مباحث دارای نوسان هم هست فکر نکنید با تلاشهای شما همیشه این مسیر رو به پیشرفته بعضی وقتها هم عقب گرد داره مهمه که شما مایوس و نامید نشید ممکن یک روز همسرتون دوباره عکس العمل بدی نشان دهد سرخورده نشید راهو ادامه بدید

    همسرتون خودش کلیدو دست شما داده و بهترین راهنمایی رو کرده : شوهرم میگه خواسته هات بگو با زبون و روی خوش من روشون فک میکنم و همه جوانب می سنجم و حرف اخر میزنم
    خوب حالا یه قدم برو جلو خواسته هاتو بگو قبلش خوب فکر کن همه جوانبم بسنج و خودت با همان روی خوش و زبان نرم همه جوانبو براش بگو اما یه طوری بگو و هدایتش کن که تصمیم مورد نظرت رو بگیره بعد تنهاش بزار تا فکر کنه اصلا بمبارانش نکن
    مثال:

    فکر کن شوهرت قرمه سبزی خیلی دوست داره ولی شما اصلا دوست نداری و می خوای جاش فسنجون رو که خودت دوست داری و برعکس شوهرت دوست نداره تو لیست غذای خانواده بیاری خوب چی کار می کنی ؟ معلومه هردوشو درست می کنی میزاری جلوی همسرت میگی هر کدومو دوست داری بخور اما کمی (بدون اینکه تابلو بشه ) سبزی قرمه سبزی رو میسوزونی تا کمی مزه اش خراب بشه از اون ور طعم دهنده هایی که همسرت دوست داره رو به فسنجون اضافه می کنی و حسابی تزیینش می کنی و با تکیه به علاقه ای که بهت داره میگی به خاطر من فقط کمی از این فسنجون بخور این طوری به تدریج همسرت آروم آروم بدون دعوا و داد و بیداد خودش نظری مطابق نظر تو پیدا می کنه از اون ور خودش تصمیم آخرو گرفته (وای چقدر این مطلب بدآموزی داشت)

    مبحث زندگیم همین طوریه

    تشویق همسرتون فراموش نشه بابت پیشرفتاش
    ویرایش توسط آونگ : سه شنبه 11 شهریور 93 در ساعت 12:16


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم زیادی داداشش ناتنیشو دوست داره
    توسط nilo95 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 بهمن 94, 09:24
  2. خانومی که دوست دارم بهم زیاد محل نمیذاره
    توسط hmd3 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 فروردین 94, 11:19
  3. خانومی رو که دوست دارم، بهم زیاد محل نمیذاره.
    توسط hmd3 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 فروردین 94, 15:40
  4. تاثیر پذیری زیاد شوهرم از دوست صمیمیش
    توسط گلنار70 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 شهریور 93, 18:58
  5. از دوست داشته شدن زیادی دارم به تنگ میام
    توسط کبوتر در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 خرداد 91, 23:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.