سلام دوستان
من 2.5 ساله عقد کردم . از روز اول انقد مشکلات داشتیم که فکر میکنم به جای 24 من الان 50 سالمه!
روزای اول زندگیمون مادر پدر همسرم مبلغ پولی که شوهرم تا اون سن کار کرده بود و داده بود به پدر و مادرش رو تکذیب کردند و به شوهرم بر نگردوندن.
بعد از اون با اصرار همسرم، اون از خونه بیرون کردن.
بعد مدتی مادر شوهرم با پدر شوهرم دعوا و بحث پیدا کردن و جدا از هم زندگی کردن.
مادر شوهرم اموال و خانه ی پدر شوهرم رو فروخت(چون به نامش بود).
پدر شوهرم و شوهرم و برادرش آواره شدن و الان مستاجرن.
همسرم به سختی تاکسی گرفت و خونه مسکن مهر خرید و مثل تراکتور کار کرد.
این آخریا خبر گرفت مادرش داره کارهای بدی میکنه،واسه جلوگیری از اون رفت که مشکل رو حل کنه ولی تصادف کرد.
خدارو شکر زیاد جراحت ندیدن.
اما 2 ماهی طول کشید تا خوب بشن.
الان رفته تاکسی رو درست کنه میبینه 15 تومن پول میخاد.چون گفتن موتور کامل سمند بخرخودش 6 تومنه.
قانونم نمیذاره که دست دوم جنس بخره.
حتی ماشین چون تاکسیه زرده به عناون اوراق هم نمیخرن.
بعد رفته کارت هوشمندشو پیگیری کرده دیده باید پول بیمه رو بده،(چون با توجه به مشکلات پول بیمه رو 2 سال نداده) بعد دیده پول بیمه حدود 9 میلیونه.
دیگه سرتونو درد نیارم مشکلات ریز و درشت زیندگی ما همش بخاطر رفتارا و کارای مادر شوهرمه.اما دیگه شده دیگه.
با پول عروسی و کالاهای زندگیمون حدود 40 میلیون نداریم.بیچاره شوهرم از صفر شروع کرد آسته آسته خونه و ماشین و کار پیدا کرد. اما الان هیچی نداره.
ماهی 400 تومنم قسط داریم.
ما چیکار میتونیم بکینم. نه میشه دیگه وام بگیریم. نه کسی انقد قرض میده تازه نامزدیمونم طول کشیده.
شما فقط منو دلداری بدین کافیه. چون مشکلات من با گفتگو حل نمیشه. ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)