به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 16:39]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 79 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطوری به خانومم بگم با مادرم آشتی کنه؟

    درود
    میثم هستم تازه داماد،البته با داشتن ی بچه دوباره داماد شدمبه نوبه خودم به شما آقایون پیشنهاد میکنم دوباره داماد شیدخلاصه مریمم رو بدست اوردم دیدید چقدر با جربزه بودم بزنید به افتخارم
    خانومم دو سه روز اول خیلی سرسنگین بود اما کم کم با ترفندای من همون مریم سابق شد قرار شد که با مادرم ارتباط نداشته باشه البته به من گفت تو میتونی بری بهشون سر بزنی اما من نمیام.الان نزدیک یک ماهه عقد کردیم و من هفته ای یک بار با دخترم میرم منزل مادرم و مریم اصلا با این قضیه مشکلی نداره مادرم خیلی نوه شو دوست داره و کاملا بابت رفتار گذشتش پشیمونه و دلش میخواد مریمو ببینه.من احساس میکنم خانومم دلش میخواد با مادرم آشتی کنه اما غرورش اجازه نمیده آخه دیروز نرفتم منزل مادرم خانومم بهم گفته چرا نرفتی؟برو بهشون سر بزن.هر وقت هم میرم ازم میپرسه مادر حالش خوب بود؟یا راجب من چیزی نگفت؟ منم در جواب میگم مادر خیلی بهت سلام رسوند و ابراز دلتنگی کرد که خانومم اینجا میگه ولی من اصلا دلم براش تنگ نشد و وقتی ازش دورم آرامش دارم و من بحثو عوض میکنم.من مطمئنم ته دلش ی چیز دیگست.اما نگرانم از اینکه بگم با مادرم آشتی کنه و ناراحت بشه.زن ذلیلیم دیگه

  2. 6 کاربر از پست مفید meysam61 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 02 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93), نوردخت (جمعه 19 اسفند 01), میشل (یکشنبه 02 شهریور 93), بالهای صداقت (شنبه 01 شهریور 93)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    273
    Array
    سلام.
    مبارک باشه.

    یک ماه خیلی زوده که شما بخواین تصمیم جدی برای ارتباط مادر و همسرتون بگیرید. بگذارید کمی زمان بگذره و همسرتون از نظر احساسی به ثبات برسه بعدش دو طرف خودشون تمایل نشون می دن و از شما کمک می خوان برای رفع کدورت های پیشین.

  4. 4 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    Aram_577 (یکشنبه 02 شهریور 93), khaleghezey (یکشنبه 02 شهریور 93), meysam61 (یکشنبه 02 شهریور 93), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    مبارک باشه ، مبارک باشه ، خیلی خوشحال شدم ، مواظب زندگی تون خیلی باشید .. مطمئن باشید با صبوری و درست رفتار کردن همه چیز درست می شود ، حتی همین رابطه بین مادرتون و همسرتون

    خدایا شکرت که کانون یک خانواده را دوباره گرم کردی

  6. 5 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (یکشنبه 02 شهریور 93), khaleghezey (یکشنبه 02 شهریور 93), meysam61 (یکشنبه 02 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام آقا میثم،

    از خوندن تاپیک قبلیتون و این تاپیک خیلی خوشحال شدم. بهتون تبریک می گم.

    از نظر من مشکل اصلی مریم، مادرتون نبوده، بلکه اول خودش، و بعد شما بودید. خودش مهارت های ارتباطی لازم برای ارتباط صحیح با مادرتون و مقابله با کارهاش رو نداشته. شما هم استقلال فکری و احساسی لازم برای حمایت از همسرتون و حفظ خونوادتون رو نداشتید.

    حالا خداروشکر هر دو در حال تغییر هستید. بنابراین بهتون توصیه می کنم هیجانی برخورد نکنید. اجازه بدید زمان بگذره و گذر زندگی رفتارهای بالغانه تر رو درتون تثبیت کنه.

    هر موقع مریم به جایی رسید که ارتباط با مادرتون رو بخواد (به نظرم اینکارو وقتی انجام میده که توان ساختن یه ارتباط سالم با مادرتون رو در خودش ببینه و اطمینان حاصل کنه که شرایط سابق تکرار نمیشه؛ و همونطور که اشاره کردید امتناعش از سر کینه ورزی نیست)، شما حمایتش کنید و بهش کمک کنید. اما قبل از اون مرحله، شما اقدامی نکنید، چون اقدام شما می تونه سیر طبیعی بهبود روابطشون رو منحرف و حتی تخریب کنه.

    پست آقای آرام در تاپیک قبلیتون رو اینجا می گذارم که دوباره و دوباره بخونیدش.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aram_577 نمایش پست ها
    به نام خدا
    سلام
    آقا میثم ، خیلی از روند رو به بهبود زندگیتون خوشحال شدم. از ابتدا پیگیر تاپیکتون بودم و کاملا مشخص هست که زن خوب و خانواده محوری رو داشتید و کاملا بجا و ارزشمند هست که برای رسیدن دوباره به چنین زن خانواده دوستی ، تمام تلاشتون رو بکنید.

    امـــــــــــــــــــــــ ــا ....

    اینو بدون که پیروز شدن آسونه ولی پیروز موندن بسیار سخته

    دوست عزیز یک نکته رو بدون که تغییر ریشه ای رفتار و نگرش شما عامل ماندن در سکوی قهرمانی زندگی شماست.

    از کوزه همان ترآود که در اوست

    مهمترین چیزی که باید یاد بگیری و براش تلاش کنی تقویت استقلال فکری و احساسی در عین عقلانیت و انصاف هست. اگر این روحیه درونت رشد کنه ، قطعا همسرت از ترآوشات اون در رفتارهای بیرونیت متوجه این رشد خواهد شد و او را به زندگی دل گرم خواهد کرد. و نیز دیگران نیز اجازه دخالت در امور شما را به خود نخواهند داد. تا کنون آن دیگران مادرتان بوده و در آینده ممکن است همکار ، همسایه ، دوست یا هر غریبه دیگری باشد.

    ایشان زنانگی و عطوفتش رو به اطرافیان ثابت کرده ، حال شما هستید که باید مردانگی و ستون قابل اعتماد بودن رو برای ایشان و ... ثابت نمایید. از جمله خصوصیت اصلی ستون ، استواری و محکم بودن و قابل اعتماد بودن است.

    چشم انداز درست شدن زندگی شما بسیار روشن است. اما فراموش نکن : در عین پذیرش خطایت ، اجازه تحقیرت را به اطرافیان نده! و نیز در ارائه پیشنهادهایت و یا پذیرش پیشنهادهای مطروحه ، با صبر و دقت عمل کن!!!
    .
    در پناه حق.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  8. 5 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    Aram_577 (یکشنبه 02 شهریور 93), khaleghezey (یکشنبه 02 شهریور 93), meysam61 (یکشنبه 02 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به درود بر داداش خودم میثم خان خوبی فدات شم

    بابا ایول کارت درسته بمولا خدایی با این حرکتت خیلی حال کردم.راستی دادا اگه وام ازدواج میدن خبریه بگو منم برم خانوممو طلاق بدم دوباره بگیرمش پول لازمم بدجور

    عجله نداشته باش صبور باش کم کم بزار زمان خودش همه چیز را حل میکنه خودت سعی کن روی اعتماد بنفست و مهارت های ارتباطی بیشتر کار کنی


    مهارتهای ارتباطی

    اعتماد به نفس

    روی خودت خیلی کار کن مهارت های خودت را تا میتوانی افزایش بده به همسرت نزدیک شو و بهش مهربانی کن با محبت و عشق سعی کن رابطه بین خودت و همسرا را بهتر و مستحکمتر کنی
    هروقت رفتی پیش مادرت سعی کن جو مثبت ایجاد کنی و اینکه همسرت حال و احوال مادرت را میپرسه بهش بگو بزار مادرت بدونه چه عروس خوب و مهربانی داره و اینجوری سعی میکنه زودتر رابطه خودشو با همسرت بهتر کنه.از اونورم اگه مادرت چیزی گفت یکم بزرگش کن و به همسرت بگو(یکم خالی بندی ایراد نداره)اصلا بهش اصرار نکن که رابطه برقرار بشه بزار خودشان دوتایی تصمیم میگیرن زنها همدیگه را بهتر میشناسن پس دخالت نکن فقط جو را آرام کن

    راستی شیرینی یادت نره
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  10. 5 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (یکشنبه 02 شهریور 93), meysam61 (یکشنبه 02 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93), میشل (یکشنبه 02 شهریور 93)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام آقای خاله قزی، خوبید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    از اونورم اگه مادرت چیزی گفت یکم بزرگش کن و به همسرت بگو(یکم خالی بندی ایراد نداره)
    خالی بندی همیشه ایراد داره ها. مثلا اینجا میدونید ایرادش چی می تونه باشه؟ اینکه مادر میثم و مریم هر دو الان دلشون نسبت به هم نرم شده، و همینجوریش هم ممکنه احساساتی داشته باشن که بعدا در رابطه با همدیگه نتونن متناسب با اون "عمل" کنن. چون به هر حال یه رابطه جزئیات زیادی داره که در عمل مشکلات خودشون رو نشون میدن. و اینطور نیست که مریم فردا ببینه که مادر شوهرش کلا شده یه آدم دیگه. طبیعتا گه گاه همون رفتارهای قبلی رو خواهد دید، و در خودش هم همون ضعف ها و خشم های قبلی رو تجربه خواهد کرد تا به تدریج رابطه جدیدشون ساخته بشه و تثبیت بشه.

    حالا اگه میثم این وسط پیازداغش رو هم زیاد کنه، این دوگانگی (بین حرف و عمل، بین احساس و رفتار) پررنگ تر و آزاردهنده تر می شه، و حتی ممکنه هرکدوم از طرفین فکر کنه مورد فریب قرار گرفته.

    خلاصه اینکه بهتره رابطه بر اساس "واقعیات" شکل بگیره، چون هرکس خودش رو مسئول عملکرد خودش می دونه (تازه اگه فرد مسئولیت پذیری باشه) و مادر میثم هم خودش رو مسئول رفتاری که الان داره میدونه و در آینده سعی می کنه اون رو در عمل پیاده سازی کنه (امیدوارم که موفق بشه)، و وقتی روحش از بزرگ نمایی های میثم خبر نداره، طبیعتا نمیتونه بعدا ساپورتشون کنه. و این میتونه مریم رو دلزده کنه و اثر معکوس بگذاره.

    من قبلا آدم قانونمندتری بودم، و راجع به پست بقیه نظر نمیدادم. لطفا فعلا این پستو رو حساب قبلیا ببخشید، تا یه فکری براش بکنم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  12. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 02 شهریور 93), meysam61 (یکشنبه 02 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93)

  13. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو میشل
    خیلی خوشحالم بازم میایید توی سایت و نظر میدید واقعا نظرات شما را دوست دارم و سعی میکنم نکاتی که درش هست و بدردم میخوره را گلچین کنم و در اختیار بقیه کاربرها قرار بدم

    خدایی خوشم میاد خیلی زرنگ و نکته سنج هستی خودمم دودل بودم حتی بهش کلمه هم اضافه کرده بودم و پیش خودم گفتم بزار یه توضیح کوتاه بدم تا دوستانی که میخواتنن و جناب میثم61 کاملتر متوجه بشن ولی سهل انگاری کردم و ننوشتم.

    منظور از جمله بالا این بود که خود منم همین کار را انجام میدم مثلا رابطه خانومم با خواهرم خیلی خوبه هرووقت زنگ میزنم خواهرم یادش شاید نباشه خودم به همسرم میگم سلام میرسونه آبجیم یا برعکس در این حد مثلا یه اغراق کوچیک یه جور مکمل حساب میشه نه اینکه خالی بندی شدید باشه یکمش بنظرم کمک میکنه رابطه مسیر درست را طی بکنه و زودتر به نتیجه برسه بزرگنمایی حس مثبتی که دوطرف قضیه به هم دارن

    سپاس از نکته سنجی شما و تذکری که دادید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    meysam61 (یکشنبه 02 شهریور 93), paiize (یکشنبه 02 شهریور 93), میشل (یکشنبه 02 شهریور 93)

  15. #8
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 16:39]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 79 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود
    مرسی از همه بنابراین نتیجه میگیریم که صبر کنیم منم که ماشاالله سر قضیه خانومم کاملا صبور شدم امروز موقع ظهر مادرم تماس گرفتند مریم خانوم حسابی حواسشون به گوشی بودمنم اصلا به روی خودم نیاوردم فقط مادرم خبر از مریم گرفت منم الکی گفتم سلام میرسونه مریم لبخند زد بعدش اخمم کرد کم کم داره همه چیز درست میشه

  16. 3 کاربر از پست مفید meysam61 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 02 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), صبا_2009 (یکشنبه 02 شهریور 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.