به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    40
    Array

    نحوه کنار آمدن با ناراحتی مداوم

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم
    من مشکلی که دارم و سالهاست داره ادامه پیدا میکنه اینه همیشه ناراحتم .. یه غمی دارم که نمیدونم

    چیه سعی کردم چند بار با ایجاد روابط دوستی رفعش کنم اما فقط اون دوران بود که خوشحال بودم و
    احساس رضایت داشتم ... که تموم شدن اون هم مساوی با ادامه و البته ازدیاد ناراحتیم شد... اگرچه در

    ظاهر خوبم اما شبا خواب راحتی ندارم.. و صبح ها اکثرا با یه سنگینی تو قلبم از خواب بیدار

    میشم...من فعالیت اجتماعی هم دارم ..کلاس های مختلف میرم.. اما برای من فایده ای نداشت و این که مدام دارم به تنهایی بیشتر سوق داده میشم ..تنها میرم رستوران تنها میرم سینما تنها میرم

    بیرون خرید ... و این ناراحتم میکنه که دارم به این تنهایی بیرون رفتن عادت مینم و حتی لذت میبرم ... این باعث شده نگران بشم و این که مدام سر هر چیزی اظطراب دارم..میخواستم نظرتونو بدونم نیاز

    هست من به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنم؟ یا خودم شاید بتونم کاری کنم از این حالت خسته
    کننده رها بشم ؟ چون دوست ندارم تنها باشم مدام..

    پیشاپیش کمال تشکرو دارم ازتون

  2. کاربر روبرو از پست مفید ida bahrami تشکرکرده است .

    parsa1400 (شنبه 01 شهریور 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام
    احتمالا بچه های این انجمن نمیتونن کمک زیادی بکنن چون همونطور که گفتین خودتون نمیدونید علتش چیه پس نیاز هست یک روانشناس بررسی کنه.
    تقاضا میکنم اگه جناب مدیر همدردی یا فرشته مهربان یا جناب sci و اگه روانشناس دیگه ای هست و من نمیشناسم که اسم ببرم اینو میخونن کمک کنن.
    از طریق انجمن آزاد هم میتونید به طور خصوصی با مدیر همدردی مشاوره داشته باشین و اگه مشاور خوب میشناسین هم برین پیشش خوبه
    ببخشید اگه راه حلی ندادم چون بلد نیستم راستش
    دیدم کسی جواب نداده خواستم کمکی کرده باشم

  4. 2 کاربر از پست مفید کیارش۲ تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 01 شهریور 93), شیدا. (شنبه 01 شهریور 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    آیدا ج ا ن سلام

    خب یه کمی بیشتر از خودتون و سنتون و علت تنهایی هاتون و کمی هم از خانوادتون و تحصیلاتون بگید تا تصویر بهتری از شما داشته باشیم .

    خودت علت این غم تو دلتو چی میدونی شکست خورده ای؟ تو دوران کودکی دچار صدمه روحی شدی ؟ از کی تنهایی؟ اون دوستی که به غمت بال پر داد با جنس مخالف بود ؟ خودتو و زیبایی خودتو باور داری؟ از رفتار های خودت از لباسپوشیدنت راضی هستی؟

    چون با داشتن دوستی تمام غمهاتو فراموش کردی و با رفتنش دوباره به حالت اول برگشتی میشه گفت طبیعیه و هیچ مشکلی نداری چون انسان زاتن زندگیش اجتماعیه نه انفرادی پس میشه گفت شما خیلی هم خوبی واین حرفا تلقین بیجا از طرف خودتونه خودت بخواه از فردا شاد باشی و شاد زندگی کنی .

    صبح که از خواب بیدار شدی خودتو با نام کوچیک صدا بزن و به خودت سلام کن و یه زندگی خوب شروع کن

    بدرود

  6. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 01 شهریور 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام دوستای خوبم
    کیارش عزیز ممنون که جواب دادین خوشحالم کردین..
    پارسا جان من از وقتی یادمه همین جوری بودم .. کلا ناراحتم همیشه... من 29 سالمه کارشناسی ارشد دارم و الان شاغلم.. با ظاهر و لباس پوشیدنم مشکلی ندارم.. از خودم راضیم در واقع همین که سلامتی دارم خوشحالم..اما مشکل من اینه نه وقتی به هدف هایی که دارم میرسم اصلا خوشحال نمیشم... حتی بعضی چیزا که از بچگی ارزوم بود.. تو خانواده هم اکثرا تنها بودم برادرام ایران زندگی نمیکنن و خودمم از خانوادم جدا زندگی میکنم.... بله رابطه موقتی داشتم که فقط تو اون زمان حس خوشحالی داشتم...و از همه چیز لذت میبردم...شاید واقعا باید مشاوره برم نمیدونم...حتی تو مراسم عروسی یا جمع دوستام هم حس میکنم باید برم واسه خودم یه گوشه ...نمیدونم...بازم ممونم وقت گذاشتین برام..

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ida bahrami نمایش پست ها
    سلام دوستای خوبم
    کیارش عزیز ممنون که جواب دادین خوشحالم کردین..
    پارسا جان من از وقتی یادمه همین جوری بودم .. کلا ناراحتم همیشه... من 29 سالمه کارشناسی ارشد دارم و الان شاغلم.. با ظاهر و لباس پوشیدنم مشکلی ندارم.. از خودم راضیم در واقع همین که سلامتی دارم خوشحالم..اما مشکل من اینه نه وقتی به هدف هایی که دارم میرسم اصلا خوشحال نمیشم... حتی بعضی چیزا که از بچگی ارزوم بود.. تو خانواده هم اکثرا تنها بودم برادرام ایران زندگی نمیکنن و خودمم از خانوادم جدا زندگی میکنم.... بله رابطه موقتی داشتم که فقط تو اون زمان حس خوشحالی داشتم...و از همه چیز لذت میبردم...شاید واقعا باید مشاوره برم نمیدونم...حتی تو مراسم عروسی یا جمع دوستام هم حس میکنم باید برم واسه خودم یه گوشه ...نمیدونم...بازم ممونم وقت گذاشتین برام..
    آیدا ج ا ن سلام

    خب خدارو شکر مشکل حادی نداری سوال چرا تنها و جدا از خانواده زندگی میکنی علتش شغل تونه و دوری خانواده و اینکه اونا در شهر دیگه ای هستن . یا اینکه توهمین شهرن ولی شما مستقل بودن انتخاب کردین

    این خودش میتونه یه دلیل باشه برای یک واپسزدگی درونی و تضاد درونی که ناخواسته تو حس شادابیتون تاثیر گذاشته .

    دلیلش برا من تو سن شما زیاد قابل قبول نیست (مستقلال بودن ) نمیگم وجود نداره چرا هست ولی این کار مشکلاتی داره که کوچکترینش مشکل امروز شماست .

    یه دلیل دیگه اینکه قبلا متاهل بودید و الان مطعلقه هستین و هنوز به آغوش خانواده برنگشتین . و در منزل مستقل خود در حال افسوس خوردن غم گذشته هستید البته نا خواسته به طوریکه خودتون قبول ندارین و متوجه ریشه ناراحتی نیستین

    در کل یک خانم جوان مثل شما مستقل زندگی کردن دلیل بر چند مورد داره که دیگریش نشان از فرهنگ متفاوت شما و در جامعه امروز ماست . نگفتم خدا نکرده بی فرهنگی . بلکه از حد معمول کمی بالاتری

    آیداجان . دوستانه مطلبی دیگر خدمت شما بگم به شرط آنکه ازمن نرنجی چون با کمترین اطلاعات شما وبا تله پاتی ذهنی سعی بر برون رفت شما از این مشکل دارم .

    تمام صحبتهای بالا حدسیات من و کلی گویی بود . اما در مورد احوال خوب شما در یک رابطه دوستی

    اینکه در چه حدی بوده و از چه جنسی شما اشاره ای نکردی اما در کل چند نکته از من

    1 دوست خوبه رفیق خوبه ولی عشق واقعی و پایدار و دائمی یه چیز دیگست

    2 دوستان موقت با آدم رابطه موقت دارن خوبا ولی با رفتنشون یه نقطه سیاه تو دلمون میکارن

    خیلی وقتا شده منم مثل شما شدم بی خودی ناراحتم چند روز پشت سر هم و خودم علتشو نفهمیدم

    بانو نقطه های سیاه از دلت پاک کن دوستات و همدورهای هاتو و کسانیکه باهاشون رابطه داری دوباره سرچ کن ببین این دوستی ها براچیه و کدومشون بیشتر برا خودت دل میسوزونن ونه برا خواسته های درونیشون

    تنها نمون هنوز براشما زوده
    به دنبال یه عشق واقعی باش تا به آرامش بینهایت دنیوی برسی ونه موقتی

    دنبال باران باش آرام و گرم دنبال رگبار نباش پر سر و صدا و سرد

    و نکته آخر نذار ایمان تو دلت رنگ ببازه همون قدری که هست حفظش کن و کمی هم بهش بالو پر بده ( نگفتم نداری )

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    40
    Array
    پارسای عزیز ممنون که جواب دادین

    من به خاطر کارم تو یه شهر جدا از خانوادم زندگی میکنم البته چیز جدیدی نیست ...من از زمان دانشجویی همون 18 19 سالگی جدا زندگی میکردم تو یه شهر جدا از خانودم... من ازدواج نکردم..فقط رابطه چند ماهه داشتم که تموم شد...شاید حق با شماست من دارم سخت میگیرم خب دوست خوب خیلی کم پیدا میشه منم راستش از اینکه اکثر ادما فقط به فکر منافع خودشونن دوست ندارم ...دلیل اظطرابمو اصلا نمیفهمم شاید حق با شماست این همه تنها زندگی کردن خستم کرده شاید......... ادم بی ایمانی نیستم دوست عزیزم اما خودم میدونم ایمانم سسته و متغیر.. شاید بد باشه بگم اما روزی چند بار با خدا قهر و آشتی میکنم .... در هر صورت ممنون که جواب دادین... امیدوارم از این حالت زود خارج بشم چون واقعا خسته کنندست همش استرس دلشوره ناراحتی.... بد تر اینکه چون اکثر جاها تنها میرم نگاه دیگران اذیتم میکنه ... حتی یه بار تنها رفته بودم سفر به جای ارامش که برام داشته باشه انقدر از جانب همسفرام اذیت شدم که پشیمون شدم......
    در هر صورت ممنون شاید من به شرایطم نا شکرم

  10. کاربر روبرو از پست مفید ida bahrami تشکرکرده است .

    parsa1400 (دوشنبه 03 شهریور 93)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1393-5-24
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    187
    سطح
    3
    Points: 187, Level: 3
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    5

    تشکرشده 76 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    باید بگم منم بعضی روزا شرایط شما رو دارم و این از بی هدفیه
    دقیقا وقتی دچارش میشم که هیچ هدف مشخصی تو زندگیم ندارم
    پیدا کردن یه دوست خوب کار سختی نیست.قبول کنید که همه به فکر منافع شخصیه خودشون هستن حتی شما دوست عزیز...
    بهتون توصیه میکنم راهکار زندگی موفق و راه های شاد زیستن رو از اینترنت سرچ کنید و از یه روز مشخص شروع کنید و به خودتون قول بدید که مثلا یه هفته ناراحت نباشید.و تو این مدت اگه ناراحتی پیش اومد سریعا با خوندن جک و مطالب طنز رفعش کنید
    طلب آرامش رو باید از صاحب اون داشت پس یادتون باشه باهاش قهر نکنید حتی اگه زندگی بر وفق مرادتون نباشه
    نمیدونم چقد اعتقاد دارین ولی زیارت جاهای متبرکه هم آرامش خوب و انرژی مثبت داره
    امیدوارم موفق باشید

  12. 3 کاربر از پست مفید سمیرا71 تشکرکرده اند .

    ida bahrami (چهارشنبه 05 شهریور 93), parsa1400 (دوشنبه 03 شهریور 93), ققنوس (دوشنبه 03 شهریور 93)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    امید وارم برا برگشت پلی رو خراب نکرده باشی تا افسوس بخوری

    ولی برگرد و پیش خانوادت زندگی کن تا آرامش بهتون برگرده

    تو یه شهر پر از دود و مه گرفته آدم فرق بره از گرگ تشخیص نمیده .

    شما بره ای تنها هستی تو شهر گرگا مواظب خودت باش .

  14. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    ida bahrami (چهارشنبه 05 شهریور 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.