به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 مرداد 93 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-5-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    16
    سطح
    1
    Points: 16, Level: 1
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دخالتهای خانواده شوهر

    سلام.دوران نامزدی خانواده شوهرم اهل دخالت کردن حتی تو جزیی ترین مسایل بودن.مثلا من لباس عقدمو خریده بودم و خواهرشوهرم بهم اسمس داد که رنگ لباست ب رنگ لباس داماد نمیخوره و برو عوض کن که منم جوابشو دادم...تا اینکه برا مراسم عقدمون خواهرشوهرم مریضیشو بهونه کرد و عقد نیومد.روز بعد از عقد مادرشوهرم زنگ زده بود شوهرم و من صداشو شنیدم.به شوهرم گفت ب زنت بگو ب خواهرت زنگ بزنه و حالشو بپرسه.وقتی اینو گفت من از حرص داشتم منفجر میشدم.توقع داشتم حالا که جشن عقد ما نیومده حداقل ازم عذرخواهی کنه وبهم تبریک بگه واون این کارو نکرده بود.حتی به شوهرم زنگ زد و تبریک گفت ولی دیگه با من حرف نزد.گوشیو برداشتمو ب مادر شوهرم زنگ زدم بهش گفتم اجازه نمیدم بخاطر تو زندگی ما تلخ بشه و هر روز یه دخالت تو زندگی ما بکنی و گوشیو قطع کردم.اونم کلی اسمس توهین امیز ب من و مامانم داد.تو این ماجرا شوهرم کلا طرفدار من بود و بعد از این اتفاق بهشون گفت دیگه باهاتون کاری ندارم و جواب تلفنای مادرشو نمیداد تا اینکه زنگ زدن و گفتن مادرش بستری و بخاطر این ماجرا حالش بده این شد ک شوهرم جوابشو داد.جالب اینجاست بعد از این همه توهین ب من و خانواده م توقع داشتن من پیش قدم بشمو عذرخواهی کنم ولی منم کفتم تا مادرش از خانواده م عذرخواهی نکنه کوتاه نمیام و همین طور هم شد.الان تقریبا حساب کار دستشون اومده و جرات دخالت ندارن ولی ب خاطر اون توهینایی ک کرده و ابرومو جلو خانواده م برده از مادرشوهرم کینه گرفتم و یاد کاراش می افتم ازش بدم میاد.لطفا راهنماییم کنین چ جوری باهاشون برخورد کنم که رابطه مو نگه دارم ولی اجازه دخالت و حرف زدن بهشون ندم؟ضمنا ما تو ی شهر دیگه از خانواده شوهرم زندگی میکنم.
    ویرایش توسط آوین68 : پنجشنبه 30 مرداد 93 در ساعت 12:08

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    عزیزم بحث کردن با خانواده همسر مثل یه جاده ایه که تهش بن بست .... احترام خودتو حفظ کن ......
    باز هم خداروشکر که شوهرت سمتته قدرش رو واقعااااا بدون ..... حالا هم که میگی مشکلات حل شده پس خدارو شکر کن و د لت رو از کینه پاک کن ...

  3. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    آوین68 (پنجشنبه 30 مرداد 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-23
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    200
    سطح
    3
    Points: 200, Level: 3
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من اشتباه بزرگی کردی زندگی جنگ نیست باید بلکه تفاهمه مثلاً وقتی خواهر شوهرت گفت فلان لباس رو چرا انتخاب کردی می گفتی شوهرم این لباس رو انتخاب کرده و منم همین قضیه رو گفتم اما اون دلش با این لباس بود و منم مجبور شدم بردارم (البته با هماهنگی همسرتون) و بقیه چیزا رو هم با همین برنامه میشه کاملاً عادی جلو برد یه برنامه کلی پیش خانواده من آدم بده منم و پیش خانواده خانمم آدم بده خانوممه. این استراتژی من بود البته هر کسی استراتژی خودشو داره ولی یادتون باشه زندگی زندگیه نه جنگ

  5. 4 کاربر از پست مفید 012 تشکرکرده اند .

    هم آوا (جمعه 31 مرداد 93), آوین68 (پنجشنبه 30 مرداد 93), سرگشته دوست (شنبه 08 شهریور 93), شیدا. (پنجشنبه 30 مرداد 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 مرداد 93 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-5-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    16
    سطح
    1
    Points: 16, Level: 1
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اخه کارایی ک تا حالا کردن ب همین دو مورد محدود نمیشه.شوهرم دانشجو هستش و درامدی نداره و پدرش هم از نظر مالی در حدی نیست ک بخواد اونو حمایت کنه.برا همین با اینکه تو شهرمون هزینه شام جشن رو باید داماد بده پدر من برای اینکه ب دامادش کمک کنه هزینه شام رو متقبل شد و یک شام ابرومندانه داد.خانواده ش بجای اینکه بعد از مراسم از پدرم تشکر کنن ب شوهر زنگ میزدن و ب شام ایراد میگرفتن.یا شب عقد برادر شوهرم با من حتی خداحافظی هم نکرد.تمام کارای مراسم رو خانواده من کردن حتی برادرای داماد سه ساعت مونده ب جشن خودشونو رسوندن چون شوهرم مال یه شهر دیگه ست و بعد هنوز دستور هم میدادن و هزار تا مورد ریز و درشت اینجوری

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-5-16
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    158
    سطح
    3
    Points: 158, Level: 3
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آوین جان سلام من بعد 11 سال تجربه میگم
    1.مردا وقتی اول ازدواج میکنن تا حدودی طرف زنشونو میگیرن که به خانمشون ثابت کنن ما پشتتیم اما اگه یه کم اوج بگیره خسته میشن و مطمین باش رابطه خونی ارجح تره
    2.باسیاست برخورد کن،هیچ وقت تحت هیچ شرایطی از خانواده شوهرت پیش شوهرت گله نکن فقط ذهنیت شوهرتو نسبت به خودت عوض میکنی
    3.کمی صبور باش باور کن من که الان تو این نقطه از زندگیمم همه این نادونی هارو انجام دادم شوهرم روزای اول چنان پشت من بود که من تا تونستم پیش رفتم اما الان اون با خونوادش روبروی منن .
    خواهش میکنم بفهم که شوهرت تا یه جایی تحمل میکنه اگه تکرا ر بشه مطمین باش کار به جاهای باریک میرسه

  8. 5 کاربر از پست مفید اوریل تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 31 مرداد 93), هم آوا (جمعه 31 مرداد 93), zazar (شنبه 27 دی 93), آوین68 (جمعه 31 مرداد 93), سرگشته دوست (شنبه 08 شهریور 93)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    34
    Array
    در ابتدا تبریک به خاطر ازدواحتون... امیدوارم خوشبخت بشین
    عزیزم اگه میخوای زندگیت به کامت تلخ نشه بچسب به زندگیت و شوهرت و دیگه همش به این فکر نکن که مادر شوهرت چی گفت؟ خواهر شوهرت چیکار کرد؟ برادر شوهرات کی اومدن و چرا خداحافظی نکردن ! چرا به حای اینکه برای دست یافتن به زندکی خوب و شاد داری این همه به حاشیه ها توحه میکنی؟
    در ثانی انقدر راهکارهای خوب مثل همینایی که دوستان گفتن هست که میتونید انجام بدین تا دلخوری پیش نیاد پس چرا شما نتونید انجام بدین ؟
    این ظور رفتار کردن با خونواده شوهر اصلا به صلاح شما نیست ( حتی اگه اونا اشتباه میکنن و رفتار درستی با شما ندارن)... این که همسرتون همش طرف شما رو میگیره چون تازه عقد کردینو فعلا رو درواسی دارین با هم ... ممکنه بعدها اینجوری نشه ( حتی اگه حق با شما باشه) من به عینه مواردی رو دیدم که اکثر آقایون خیلی به خانواده هاشون حساسن و سریع عکس العمل نشون میدن و این عواقب اصلا خوبی نداره.
    اگر اینجوری ادامه بدین من به شخصه مطمئنم 100 درصد به مشکل برمیخورید و زندکی مشترکتون آسیب میبینه.
    دوستان راهکارای خوبی دادن ... مثلا اینکه اگه از نظرات خونواده همسرت خوشت نمیاد یا فصد دخالت دارن جوابشون رو به شوهرت بسپار نه این که خودت رو در مقابلشون قرار بدی ( اینکه خودت میخای جوابشون رو رودر رو بهشون بگی... این کار ببخشید اسمش جسارت نیست)
    یکم سیاست داشته باش و بیشتر با شوهرت هماهنک باش.
    هیچ شوهری دوست نداره همسرش به خانوادش بی احترامی کنه ( حتی اگه این بی احترامی در جواب بی احترامی خانوادش باشه)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.