[size=medium] سلام .من يك ماه نيست كه ازدواج كردم .از همسرم تقريباً 2 سال بزرگترم با عشق و علاقه و دوست داشتن با هم ازدواج كرديم يكسال هم عقد كرده بودم در دوران عقد متوجه شدم كه اختلافات زيادي با همسرم دارم مثلا من وارد خانواده اي شده بودم كه تقريبا همه بيسواد بودن علي رغم اينكه خانواده من همگي با تحصيلات بالا هستند من ليسانس دارم و همسرم ديپلم هم ندارد نمي دونم چرا اما عاشقش بودم و با اون ازدواج كردم اما حالا خيلي پشيمومنم اما از خانواده خجالت مي كشم كه بگم اشتباه كردم . همسرم مردي كاملا عصبي ، خشن و البته بيماري هم دارد.نمي داونم چيكار كنم اما علاقه اي به ادامه دادن ندارم علي رغم دوست داشتنش اما مي خوام از زنگيش فرار كنم.كمكم كنيد ديگه تمام انرژي براي اصلاح شدنش تو دوران عقدرو از دست دادم .ديگه تحمل ندارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)