ترس از زن زن گرفتن و متاهل شدن

[captive]

سلام .من حدود یک ماهه با این سایت خوب اشنا شدمو مشکلی که الان دارم اینه که خانوادم اصرار به زن گرفتن دارن و میخان متاهل شم اما این روزها اونقدر میبنم زنهای متاهل دارن خیانت میکنند میترسم و نمیتونم به کسی اعتماد کنم.از طرفی خانواده هر روز فشار میارن و من تا الان مقاومت کردم.تصمیم گرفتم اگر این بار مطرح کردن این موضوع رو حقیقت رو با نمونه عینی که از دوستان سرغ و میذپدونم زن متاهل با کس دیگه ارتباط داره رو بزنم تا دست از سرم بردارن.ایا این کارم درست هستش؟

[فرشته اردیبهشت]

اما این روزها اونقدر میبنم زنهای متاهل دارن خیانت میکنند میترسم و نمیتونم به کسی اعتماد کنمتصمیم گرفتم اگر این بار مطرح کردن این موضوع رو حقیقت رو با نمونه عینی که از دوستان سرغ و میذپدونم زن متاهل با کس دیگه ارتباط داره رو بزنم تا دست از سرم بردارن.

سلام

این چه حرفیه؟
این چه نوع استدلاله؟
این یه ترس مرضیه
و در منطق هم بهش میگن استقرای ناقص
خواهشا تو تفکرات و نتیجه گیری هاتون دچار خطا نشید
زندگی خودمون بر پایه گذشته و حال و تفکرات و تدبیر خودمون ساخته میشه و همسرمون هم اگه درست انتخاب کنیم هم کفو خودمونه مخصوصا تو زمینه اعتقادات مگه شما میخایین خدایی نکرده خیانت کنید؟ .

چرا بجای این هایی که خیانت میکنن خانم های وفادار و پاک رو نمیبینین که اصلا هم کم نیستن؟ اون ها هم هستند
اما انتخاب شما کل افراد جامعه نیست قراره با غربال گیری و دقت یک نفر رو مخصوص خودت انتخاب کنی.

[captive]

متشکر از راهنماییتون.اخه این روزا مثل قارچ داره رشد میکنه تو جامعه و واقعا اعتماد کردنو برام سخت کرده و هر وقتم مثلا خواهرم حرف زدم منو محکوم به بدبینی کرده.اما نمیدونه تو جامعه داره چی میگذره.نسبت به چیزهایی که خودم می بینم که نمیتونم بی تفاوت باشم.چند نفری رو خودم کاملا میشناسم که شوهرشون هم خبر نداره.منتها جلوی خانواده روم نمیشه این مطلبو بگم تا بهم پافشاری نکنند برای ازدواج

[capitan]

سلام دوست عزیز

گذشته هر کس به خودش مربوطه، مهم اینه که از این به بعد به من وفادار باشه. نتیجه رواج این جمله تو جامعه مقلد ما رواج خیانت و برگشتن به گذشته مربوط به خودمون میشه. بگذریم!!!!!

اونایی که میبینی با وجود تاهل خیانت میکنن بهشون حق بده!!! گذشتشون به خودشون مربوط بوده، بدون مسوولیت با چند نفر بودن حالا انتظار داری با مشکلات زناشویی و ازدواج به یه نفر قانع باشن؟؟؟ مثل این میمونه که 6 تا ماشین داشته باشی حالا اگه بهترین ماشین دنیا رو هم بهت بدن بازم ناراضی هستی اما اگه ماشین نداشته باشی بعد یه ماشین متوسط هم بهت بدن اون ماشین میشه همه زندگیت، ازدواج هم همینجوره وقتی میتونیم انتظار زیاد شدن عمر ازدواجمون رو داشته باشیم که چندین سال مجردی رو غرق در لذت نباشیم که با هر مشکلی یاد گذشته و خیانت بیفتیم.

اینا رو گفتم که اگه میخوای یه ازدواج موفق چند دهه ای داشته باشی با دختری ازدواج کن که گذشته خوبی داشته باشه، کسی باشه که یه حریم هایی واسه خودش قائل باشه. اینکه بگیم الان حال کنیم بعدا وفادار میشیم یه خیال واهیه، تا حدی بهت حق میدم این مسائل داره زیاد میشه.

یه بحث روانشناسی هست اسمشو دقیق یادم نیست اما میگه شما به هر چی فکر کنی مغز ما اون مسائلو گلچین میکنه به خودمون نشون میده، یعنی وقتی فکرت این باشه که زنهای متاهل خیانتکار زیاد شدن مغزت اینا رو گلچین میکنه به خودت فیدبک میده درحالیکه اگه دختر خوبی رو ببینی مغزت کمتر حساسیت نشون میده. پس کمتر به این مساله فکر کن.

سعی کن خودت فرد مناسبی باشی برای همسر بودن و انتخاب آگاهانه داشته باشی .

[captive]

سلام دوست عزیز

گذشته هر کس به خودش مربوطه، مهم اینه که از این به بعد به من وفادار باشه. نتیجه رواج این جمله تو جامعه مقلد ما رواج خیانت و برگشتن به گذشته مربوط به خودمون میشه. بگذریم!!!!!

اونایی که میبینی با وجود تاهل خیانت میکنن بهشون حق بده!!! گذشتشون به خودشون مربوط بوده، بدون مسوولیت با چند نفر بودن حالا انتظار داری با مشکلات زناشویی و ازدواج به یه نفر قانع باشن؟؟؟ مثل این میمونه که 6 تا ماشین داشته باشی حالا اگه بهترین ماشین دنیا رو هم بهت بدن بازم ناراضی هستی اما اگه ماشین نداشته باشی بعد یه ماشین متوسط هم بهت بدن اون ماشین میشه همه زندگیت، ازدواج هم همینجوره وقتی میتونیم انتظار زیاد شدن عمر ازدواجمون رو داشته باشیم که چندین سال مجردی رو غرق در لذت نباشیم که با هر مشکلی یاد گذشته و خیانت بیفتیم.

اینا رو گفتم که اگه میخوای یه ازدواج موفق چند دهه ای داشته باشی با دختری ازدواج کن که گذشته خوبی داشته باشه، کسی باشه که یه حریم هایی واسه خودش قائل باشه. اینکه بگیم الان حال کنیم بعدا وفادار میشیم یه خیال واهیه، تا حدی بهت حق میدم این مسائل داره زیاد میشه.

یه بحث روانشناسی هست اسمشو دقیق یادم نیست اما میگه شما به هر چی فکر کنی مغز ما اون مسائلو گلچین میکنه به خودمون نشون میده، یعنی وقتی فکرت این باشه که زنهای متاهل خیانتکار زیاد شدن مغزت اینا رو گلچین میکنه به خودت فیدبک میده درحالیکه اگه دختر خوبی رو ببینی مغزت کمتر حساسیت نشون میده. پس کمتر به این مساله فکر کن.

سعی کن خودت فرد مناسبی باشی برای همسر بودن و انتخاب آگاهانه داشته باشی .

حرفتون درسته اما من مشکلم اینه نمیدونم کی بده کی خوبه گذشته طرفم که خیلی راحت میتونه بهت دروغ بگه و نفهمی.من مشکل اصلیم الان خانوادم هستن و زیاد اصرار دارن به این موضوع که زودتر این عمل انجام بشه و نمیخام این فشار روم باشه.من واقعا الان راحتر هستم و احساس حاشیه امنیت می کنم.ایا اینکه به خانوادم نظرمو بگم با این دلیل درسته؟ یا شما را حل دیگه ای رو پیشنهاد می کنید.سری اخری که مادرم گفت میخواستم بگم که گفتم بفهمه دلیلم اینه بهم میخنده و باز هم اصرار ادامه پیدا می کنه.واقعا این اصرار برام معضل بزرگی شده و گاهی اوقات به سرم میزنه خخونه مجردی بگیرم چون دوست ندارم تو خونه سر این موضوع بحث و دعوا کنم با خانوادم

[capitan]

امروز آخرین پستیه که میتونم بزارم. بقیه دوستان میان راهنماییت میکنن. بیشتر از خودت بگو، چند سالته؟؟ مشکل منم مثل خودته اصرار خانوادم زیاده ولی هم میخوام ازدواج کنم هم آمادگی ذهنی ندارم فعلا.
ببین ازدواج هم که راحت نیست امروز اراده کنی فردا یه ازدواج خوب داشته باشی، باید واسه پیدا کردن زوج مناسب زحمت بکشی، دلیلت هم قانع کننده نیست ولی میتونی به مامانت بگی نمیتونم به هر کسی اعتماد کنم خودشون میدونن چه دختری واست پیدا کنن. درسته بعضی وقتا اعتماد کردن سخته اما سعی کن دایره انتخابتو وسیع کنی، باور کن خوبو بد همه جا هست سعی کن همش نیمه خالی لیوانو نبینی منظورم اینه صورت مساله رو پاک نکن.

منم کم کم دارم بدبین میشم به ازدواج. این یکی دو روز تو تالار اکثرا مشکل خانمای متاهله که کم و بیش به شوهرشون خیانت کردن و با یکی رابطه برقرار کردن!! بخوای اینجوری نگاه کنی آدم نباید ازدواج کنه ولی مثلا من خودم حوصله خوندن خیلیاشو ندارم فقط آدم بدبین تر میشه

[hanie_66]

جناب captive شما واقعا دارید خودتونو اسیر یه زندان های فکری می کنین.
حق دارید شرایط بد شده و انتخاب مناسب سخت تر.شاید الان آمادگی روحی انتخاب همسر رو ندارین،به نظرتون اصلا وقتش نیست و نباید بهتون گیر بدن.اما استدلال شما برای عدم تمایل به نظرم عجیبه.
مثل این میمونه که دیگه زیر نور مستقیم آفتاب راه نرین چون لایه ی اوزون سوراخ شده و دور از جون ممکنه سرطان بگیرین.یا اینکه ماشین سوار نشین چون خدای نکرده احتمال تصادف هست!!!
بعد بزرگی از ازدواج پذیرش ریسکه.در کنار تمام منطقی که نیاز هست.شما اگه بخواین ازدواج کنین تحقیق نمی کنین؟مشاوره نمیرین؟رفتار خانواده ی دخترو آنالیز نمی کنین؟با خود خانوم هم صحبت نمیشین؟به خودتون اجازه ی معاشرت نمیدین؟
ازدواج و انتخاب به این راحتیا که توی ذهن شماست پیش نمیره
نمیشه نسخه پیچید که همه ی زنای متاهل خیانت کارنحتی در مورد زنی هم که خیانت کرده نمیشه نسخه پیچید.شاید شوهرش زمینه رو براش فراهم کرده
شاد باشید و خوشبخت

[شهراز]

سلام آقای captive

این روزها اونقدر میبنم زنهای متاهل دارن خیانت میکنند میترسم ...

ببینید دوست عزیز موضوع خیانت چیزی نیست که بشه گفت این دختر 100% به شوهرش خیانت میکنه و...

بلکه شما برای اینکه خدای نکرده در آینده درگیر همچین موضوعی نشی باید مهارتهای لازم همسرداری رو یاد بگیری و بکار ببندی.

مثلا خانومتو تشنه محبتت نزاری، اگر از این نظر تأمین بشه دیگه به محبت مرد دیگری پاسخ نمیده ...

و نیازهای دیگه که باید به عنوان یک شوهر بهشون توجه داشته باشی.

این نکته رو در نظر داشته باشید برای بسیاری از خانوم ها قبح اینکار خیلی زیاده و حتی با مشکلات زیادی که در زندگی دارن حاضر نیستن به مرد دیگه رو کنند.

نمیتونم به کسی اعتماد کنم

در این مورد بنظرم به بستری که دختر خانوم بزرگ شده، همنشینهاش ، اعتقاداتش و ... توجه کنید.

به عنوان مثال دختری که در یک خانواده معتقد و پایبند اخلاق هست احتمالش خیلی خیلی کمه که خیانت کنه.

مشکل اصلیم الان خانوادم هستن و زیاد اصرار دارن به این موضوع

در مورد اصرار خانواده هم بهشون توضیح بدین که الان آمادگی ذهنی برای ازدواج ندارید و اگر در این شرایط ازدواج کنید ممکنه در زندگی مشترکتون دچار مشکل یا شکست بشید،

اما در اوردن نمونه عینی توجه داشته باشید آبروی شخصی رو نبرید.









با آرزوی سعادت و نیکبختی برای شما

[معاون کلانتر]

چند سوال
1. شما تا حالا چطور نیازهای عاطفیتون رو تامین میکردید و برنامه اتون برای تامین اونها در آینده چیه ؟؟(سرکوب امیال ، خودارضایی ، دوستی ،راه های پر خطر ....)

2.از نظر شما با چند سال دیرتر ازدواج کردن چشمه خیانت در جامعه ما خشکیده میشه یا تبدیل به درسا میشه ؟

3. از کجا معلوم که بعد از ازدواج وقتی در رابطه همسرتون سرد برخورد میکنه و اصلا به فکر تامین نیازهای تو نیست خود تو به همسرت خیانت نمیکنی

4. آیا تمام افرادی که به همسرانشون خیانت کرده اند از اول خائن بودند و به امید خیانت ازدواج کرده اند ؟ پس چرا مجرد نبودند اینطور که راحت تر وبدور از فشار و استرس و مخفی کاری میتونستند روابط بیشتری داشته باشند؟

دوست عزیز هیچ کس به امید خیانت ازدواج نمیکنه بلکه همه برای جلوگیری از انحرافات اخلاقی و تامین خواسته هاشون از راه صحیح تر تن به ازدواج میدند و اگر افرادی رو میبینی که مرتکب خیانت میشند به این دلیله که برای ازدواج همسر مناسبی انتخاب نکردند و حالا در برزخ فوران و فشار نیاز های عاطفی و عدم تامین اون توسط همسرشون هستند

شما هنوز به حس نیاز برای ازدواج و بعبارتی به بلوغ فکری لازم نرسیدی و به نظرم این دلیل مناسبتریه تا بدلیل انحرافات اخلاقی جامعه این مسئله رو به تعویق بی اندازی

موفق باشی

[captive]

چند سوال
1. شما تا حالا چطور نیازهای عاطفیتون رو تامین میکردید و برنامه اتون برای تامین اونها در آینده چیه ؟؟(سرکوب امیال ، خودارضایی ، دوستی ،راه های پر خطر ....)

2.از نظر شما با چند سال دیرتر ازدواج کردن چشمه خیانت در جامعه ما خشکیده میشه یا تبدیل به درسا میشه ؟

3. از کجا معلوم که بعد از ازدواج وقتی در رابطه همسرتون سرد برخورد میکنه و اصلا به فکر تامین نیازهای تو نیست خود تو به همسرت خیانت نمیکنی

4. آیا تمام افرادی که به همسرانشون خیانت کرده اند از اول خائن بودند و به امید خیانت ازدواج کرده اند ؟ پس چرا مجرد نبودند اینطور که راحت تر وبدور از فشار و استرس و مخفی کاری میتونستند روابط بیشتری داشته باشند؟

دوست عزیز هیچ کس به امید خیانت ازدواج نمیکنه بلکه همه برای جلوگیری از انحرافات اخلاقی و تامین خواسته هاشون از راه صحیح تر تن به ازدواج میدند و اگر افرادی رو میبینی که مرتکب خیانت میشند به این دلیله که برای ازدواج همسر مناسبی انتخاب نکردند و حالا در برزخ فوران و فشار نیاز های عاطفی و عدم تامین اون توسط همسرشون هستند

شما هنوز به حس نیاز برای ازدواج و بعبارتی به بلوغ فکری لازم نرسیدی و به نظرم این دلیل مناسبتریه تا بدلیل انحرافات اخلاقی جامعه این مسئله رو به تعویق بی اندازی

موفق باشی

ممنون،تا الان که تامین نشده چون کسی نبوده که تامینش کنه.برا ایندشم نمیدونم چون کسی تا حالا تو زندگیم نبوده نمیدونم چی میخاد بشه.حق با شماست با ازدواج نکردن ماها این عمل خشکیده نمیشه.من خودم فکر نکنم بتونم این کار رو کنم چون دلم میسوزه و بعید میتونم بتونم این کار رو کنم.اما امروز دوباره بحثش شد و من به مادرم گفتم این دفعه.وضعیت بدتر شد گفت مگه تو قراره این دخترای خیابونی رو بری بگیری که این حرفو میزنی .منو خودم برات انتخاب میکنم و....کلا بدتر شد.فکر کنم باید خودم برم تنها زندگی کنم وگرنه هر روز باید باهاشون بحث کنم