به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 دی 93 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-7-08
    نوشته ها
    352
    امتیاز
    3,876
    سطح
    39
    Points: 3,876, Level: 39
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    555

    تشکرشده 496 در 196 پست

    Rep Power
    48
    Array

    از این وضعیت زندگیم خسته شدم به کمکتون احتیاج دارم

    سلام خیلی سعی کردم تا افسردگیمو ازبین ببرم و به ارامش برسم و خیلی هم موثر بوده و الان به آرامش نسبی رسیدم ولی میدونم اگر قرار باشه زندگیم به روال قبل بگذره افسردگیم برمیگرده ازتون راهنمایی میخام نمیدونم از کجا شروع کنم ولی چندموردشو میگم اگر سوالی بود بپرسید مورد اول رفتارای همسرمه اصلا به برنامه منظم زندگی اهمیت نمیده و همه چیز رو درپول میبینه این چندماه که درگیر دادگاه و پس گرفتن پولش والان بعده 8ماه حکم قطعیش اومده و طرف محکوم شده تا حالش خوبه که ماهم ارامش داریم ولی همینکه یه ذره کارش بهم میریزه یا عصبیه فکرمیکنه ازمن و بچه طلبکاره تو خونه بدخلقی میکنه منم هرچی سعی میکنم آرومش کنم فایده نداره به کوچکترین دلیلی بچمو کتک میزنه بهش میگم این بچه هنوز دوسال هم نداره باهاش راه بیا الان بچه توسنیه که رفتاراتو یادمیگیره گوشش بدهکارنیست بچمم دقیقا کاراشو تکرارمیکنه دوتایی باهم کتک و کتک کاری میکنن این وسط من کلافه میشم بعدم به من میگه طرف بچه رو نگیر هرچی بهش میگم بچه است هنوز هیچی نمیفهمه تو باید بهش اهمیت بدی و باتوجه کردنت رامش کنی گوش نمیده بچمم یادگرفته دیگران رو ازمهمون گرفته تا یکی تو خیابون ببینه کتک میزنه و چیزی به سمتش پرت میکنه . شبا تاصبح میشینه فیلم میبینه صدای تلویزیونم زیاده مزاحم خواب ما میشه فردا هم تا ساعت 5بعدازظهر خوابه اگر بچه بره سراغش کتک میخوره منم دوسالو نیم نزدیک به 3سال بخاطر بارداریم و بچه کوچیک و وضعیت زندگیم خونه نشین شدم که افسردم کرد دیگه صبرم تموم شده خسته شدم ازاین بی برنامگی همه روزام تکراری شدن صبح تاشب همش کاره خونه بچم و شوهرم خیلی بریزوبپاش میکنن روزی دوبار خونه رو جارو میزنم همش دارم جمع و جور میکنم همیشه هم خونم بهم ریخته است اطرافیان میگن اینقد خودتو اذیت نکن بذار بریزن و بپاشن شب به شب تمیز کن یا صبح به صبح تمیزکن ولی خودم نمیتونم تحمل کثیفی رو ندارم بهم ریختگی هم عصبیم میکنه همه روز یادرحال تمیزکردن خونه و آشپزی و تمیزکاریم یا خوابم ازاین مدل زندگی کردن خسته شدم شوهرم این مدت که توخونه بودم عادت کرده که همیشه منو تو خونه و آشپزخونه ببینه دلش نمیخاد من بیرون برم ولی خودم برام خیلی سخته قراربوده شهریه مرخصی دانشگاهمو بده برم انتقالی بگیرم برایه واحد دانشگاه که با خونم یه خیابون فاصله داره و برم دانشگاه ولی چندبار بهش یادآوری کردم که شهریور شدو باید برم دنبال کارای دانشگاهم میگه حالاصبرکن ایشالا درست میشه. قراربود برم کلاس شنا و آموزش زبان همش امروز و فردا میکنه میخام یه کار راه بندازم ازاین بیکاری و الافی دربیام یه بهانه دیگه میاره واقعا دیگه تحمل این وضعیت رو ندارم لطفا راهنماییم کنید آرام دل عزیز مینوش جان آقای خاله قزی کاملیای عزیز فرشته مهربان دختربیخیال فرشته اردیبهشت و دیگر دوستان و مدیران محترم لطفا راهنماییم کنید به وضع قبلم برنگردم خیلی برای آرامشم تلاش کردم نمیخام دوباره افسرده بشم

  2. کاربر روبرو از پست مفید Nilofar mordab تشکرکرده است .

    maryam240 (شنبه 27 تیر 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    با سلام
    خیلی متاسف و ناراحت شدم پستتون رو خوندم
    توی تالار همدردی انواع مشکلات و اشتباهات رو میان و تعریف می کنن. اما هیچ کدوم به اندازه کتک زدن بچه غم انگیز تر نیست.
    بچه ها امانت خدا نزد پدر و مادرشون هستن، چطور انقدر سهل انگاری می کنید؟ هم بچه رو کتک می زنید و هم بدتر اینکه این رفتار بد رو یاد گرفته و تا آخر عمر هم گریبان گیرش خواهد بود.
    من خودم از بچه هایی بودم که از پدرم خیلی زیاد کتک خوردم. زمان بچگی خود کتک رو می خوردم، بزرگتر که شدم چوب اثراتش رو خوردم
    وقتی بچه کتک بخوره ، این توی بزرگسالی و نوجوانیش اثر می ذاره. اعتماد به نفسش شدیدا کاهش پیدا می کنه، پرخاشگر و منفعل میشه، پیش دوستاش احساس حقارت می کنه و ...

    شما مادر هستی باید اوضاع رو درست کنی و این جریان رو جدی بگیرید
    همسر شما الان داره اشتباه می کنه و شما باید وضعیت رو با تلاش بهبود ببخشی
    الان شما با تفاسیری که گفتید خودتون مشکل دارید. افسردگی تا حدودی هستید که با وضعیتی که گفتید طبیعیه و هر کسی بود حتما خیلی بدتر بود و شما با تلاش خیلی خوبتون تونستید یه مرحله خودتون رو بالا بکشید و خوب کنید.
    شما حتما حتما اولین کاری که می کنید باید یه فعالیت بیرون از خونه داشته باشید. اون شنا و استخر رفتن که گفتید فوق العاده کمکتون می کنه و معجزه می کنه. روحیه تون رو عالی و شاداب می کنه، بهتون اعتماد به نفس و تمرکز فکر می ده که اوضاع فعلی منزل تون رو مدیریت کنید. یه زن و مادر باید اعتماد به نفس و شاداب باشه که اینها رو به فرزند و همسرش منتقل کنه.
    اگه مثل الان خونه نشین بمونید، افسرده میشید ، اعتماد به نفستون میاد پایین و منفعل میشید و در نهایت شما هم میشید مثل همسرتون. اما این طور نباید بشه و همسرتون باید مثل شما بشه

    حتما فعالیت بیرون از خونه مثل همون شنا و کلاس زبان برای خودتون ایجاد کنید.
    امیدوارم موفق و قوی باشید

  4. کاربر روبرو از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (شنبه 01 شهریور 93)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 دی 93 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-7-08
    نوشته ها
    352
    امتیاز
    3,876
    سطح
    39
    Points: 3,876, Level: 39
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    555

    تشکرشده 496 در 196 پست

    Rep Power
    48
    Array
    سلام آقای بابک ممنونم از لطفتون .آره خودم میدونم اتفاقات بد بچگی چه تاثیرات مخربی روی روح و دوان و آینده بچه میذاره و تا آخر عمر همراهشه نمونشو خودم تو زندگیم داشتم ولی همسرم اصلا اهمیت نمیده یعنی اولین بچه ایه که کتک میزنه خواهرشم فوت کرده بچشو همسرم و مادرش بزرگ کردن اگه تو سر شوهرم میزد نازش میکرد حتی بچه 7پشت غریبه رو بیشتر از بچه خودش اهمیت میده وقتیم که مهمونی جایی میریم اینقد سر بچم سروصدا میکنه که همه بهش اعتراض میکنن منم هرچی بهش میگم شخصیت بچتو از حالا اینجوری خورد نکن گوشش بدهکارنیست حس بزرگی بهش دست میده که بچشو کوچک کنه .الانم مشکلم اینه که شب تاصبح نمیخابه نمیذاره مابخابیم ساعت 5و6صبح میخابه تا 5و6شب بعدشم میره سرکار.منم شبا ازصدای تلویزیون خوابم نمیبره بچه که خسته میشه میخابه صبح زودبیدارمیشه منم بیدارمیکنه شب باباش نمیذاره بخابم روزم بچه منم همیشه بخاطر این بیخوابیا کسل و سردردو خواب الودم برا کارو سرگرمی بیرون ازخونه باهاش صحبت کردم چندبار صحبت کردم و اینبارم بهش گفتم که من که عادت نداشتم تو خونه بشینم بخاطر این الان افسردگی گرفتم چقد رو خودم کار کردم تابهترشدم نمیخام دوباره افسردگیم شدیدتربشه و عصبی باشم اونم قبول کرده که درسمو ادامه بدم ولی من بیشتر از درس به کار علاقه دارم و با دو نفر دیگه تصمیم گرفتیم شریک بشیم و یه دفتر بزنیم برای یه کار تولیدی این روزا سرگرم گرفتمن مجوزیم ایشالا خدابخاد جوربشه خودم آرومتر میشمیه مورد دیگه که خیلی اذیتم میکنه و فکرم مشغولشه همسرم ادم منفعلی بود خیلی روش کار کردم و تلاش کردم تا خیلی بهتر شده و من میترسم این سروصداها و کتکهایی که به بچم میزنه باعث بشه بچمم منفعل بشه.فعلا شرایط رفتن به کلاس شنا ورو ندارم ولی احتمالا کلاس زبان رو ثبت نام کنم و برم منتظر جواب ازمایشامم تافراموشیم ببینم دلیلش چیه تا برم دنبال درسم و کارای دیگه. برام دعا کنید

  6. کاربر روبرو از پست مفید Nilofar mordab تشکرکرده است .

    maryam240 (شنبه 27 تیر 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به نظرتون تو این وضعیت پس انداز کار درستیه؟
    توسط حیاط خلوت در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 20 شهریور 95, 13:39
  2. چطورتوموقعیت های بحرانی درست رفتارکنم وفردبی حاشیه ای باشم؟
    توسط شاپرک 114 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 30 آذر 93, 21:07
  3. واقعیت یا توهمات ؟؟مشکلات دوره نامزدی بدون عقد
    توسط somina در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 بهمن 90, 16:58

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.