سلام دوستای خوبم.یه موضوعی درگیرم کرده اومدم باهاتون مشورت کنم.راستش چندماه پیش یکی از بچه های دانشگاه بهم پیشنهاد اشنایی به قصد ازدواجو داد که اولش رد کردم ولی بعدکلی پیگیری توسط اون اقاقبول کردم.ماهردوکارشناسی ارشد در یکی ازبهترین دانشگاههای ایران درس می خونیم ولی رشته هامون یکی نیست.من اصلامث دخترای امروزی نمتونم زود وابسته و علاقه مندبشم وبه نظرم باید بعد از اینکه ادم نسبت به انتخابش به اطمینان کافی برسه باید به جنبه عاطفی قضیه رو بکشونه..تاحالااصلاپیش نیومده به پسری علاقه مندبشم چون اصلا احساسی فکرنمی کنم وتمام پیشنهاهای چی تودانشگاه چی سنتی رو که بعدمدتی می فهمیدم به دردهم نمی خوریم رد می کردم...مابا این اقا از نظراقتصادی به هم می خوریم ولی از نظرمذهبی مابالاتریم.این اقا ازتمام خواستگارایی که تاحالا داشتم خیلی بیشتر از نطر اخلاقی به من می خوره وهمیشه راحت درکم می کنه.همه دوستان و هم کلاسیاشونم ایشونو تایید می کنن.وقتی خانوادم هم ایشونو دیدنو باهاشون حرف زدن به شدت شیفتشون شدن و الان کاملاموافقن وفقط منتظر نظرمن هستن.ولی حالابا این اقامدتی که باهم زیرنظرخانواده حرف زدیم به دلایل زیردچارتردید شدم..
1-من هنوز با اینکه ازنطرعقلی می دونم ادم کاملاخوبیه ومی تونه خوشبختم کنه هنوز نسبت به ایشون احساسم کاملا خنثی هست
2-این اقاهنوزکار ندارن اماسربازی رفتن ..ولی پیشنهادکاری داشتن که البته شایدتاسال دیگه پایان نامشون طول بکشه ونتونن سرکاربرن(پایان نامشون ی موضوع خیلی جدیدیه و خیلی سنگینه)حتی به من گفتن تا اون موقع شاید مث الان پیشنهادای کاری نداشته باشم و تازه باید دنبال کار بگردم.در ضمن خونوادشونم نمتونن ساپورتش کنن از لحاظ مالی
3-این اقا به شدت احساسی شدن و این منو برای ادامه دادن رابطه می ترسونه که اگه ردش کنم ضربه بخوره..یعنی اگریک روز جواب تلفنشونو ندم تا صبح نگران میشنو گریه می کنن.در حدی که واسه وقتی که می خواستن خواستگاری رسمی بیان کلی نذرو نیاز کردن که خانواده من حتماقبول کنندکه همین طورم شد.من یک بار دیگه هم دچار همین مشکل بایک خواستگارم شدم که تایک سال همش کارش گریه زاری شده بود بعداز رد کردنش.حتی الان بعدمدت ها باز هم واسم شعرمیگه وایمیل می کنه که وقتی می بینم از خودم بدم میاد..
4-ما باهم هم کلاسی نبودیم وفقط ایشون منوتو دانشکده می دیدن و این هم برای من ترس ایجادمی کنه.البته اول که جلو اومدن و من از قصدشون پرسیدم گفتن همو بشناسیم ببینیم به درد هم می خوریم واسه ازدواج یانه..در ضمن ایشون به من گفتن اولین دختری هستم که تونسته ازمن خوشش بیاد وپاپیش بزاره.به نظرشما اگه کسی بایک نگاه از کسی خوشش بیاد حتما خیانت می کنه در اینده؟؟
حالا با این مشکلاتی که گفتم به نظرشما کار درستیه ادامه دادن رابطه تاوقتی احساس درمن به وجودبیاد؟؟مرسی دوستان
علاقه مندی ها (Bookmarks)