به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 01:24]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 با مادرم که خواستگارم را رد می کند چه کنم؟

    سلام به همه دوسنان: مدت 3 سال و چند ماه است که با کسی که قصد دارم همسر آینده ام باشد در ارتباط هستم. من 26 ساله و ایشون( ایمان) 29 ساله هستند و هر دو در مقطع کارشناسی ارشد یکی از بهترین دانشگاه های دولتی درس خوانده ایم و ایمان اکنون مشغول خدمت سربازی است که تا یک سال دیگر به اتمام می رسد و من هم به دنبال کار. از ابتدای آشنایی تا کنون چندین بار من و ایمان از مادرم درخواست کردیم تا با پدر من در زمینه خواستگاری صحبت کنند اما در سال اول آشناییی مان نداشتن کار و نرفتن به سربازی و تمام نشدن درس را دلیل عدم اجازه ایشان برای خواستگاری مطرح کردند. در سال های بعد هم که درس ایمان تمام شد و مشغول سربازی بود باز هم نداشتن کار مانع رضایت مادرم بود و تاکنون چندین بار تلاش کرده ایم برای جلب موافقت ایشان اما فایده ای نداشته. تدرم ایمان را دوست دارد و به شخصه با ایشان مشکلی ندارد و تنها دلیل مادرم همان نداشان کار است. لازم به ذکر است که خانواده ایمان از ارتباط ما از همان ابتدا مطلع بودند و در خانواده ما هم همه به جز پدرم می دانستند. دوسنتان آیا راه حلی برای جلب رضایت مادرم سراغ دارید تا نامزدی ای داشته باشیم تا چند ماه آینده که ایمان خدمتش را به پایان می رساند و بعد الباقی قضایا؟ هردو بیسیار خسته و دلتنگ هستیم از تحمل دوری و سه سال انتظار.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    خوب حتما دلیلی داره که مادرتون مخالفن . نداشتن کار هم یک مشکله . شاید حق داشته باشن به این فکر کردین ؟
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 01:24]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آنیسای عزیز با همت و استعدادی که من در ایمان سراغ دارم مطمئن هستم که با اتمام سربازی سر کار مناسبی خواد رفت ضمن اینکه مادرم تنها مشکل را همین می داند.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 24 فروردین 97 [ 18:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-12
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    3,129
    سطح
    34
    Points: 3,129, Level: 34
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    8

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متاسفانه مشکل دخترای ما همینه!ببینید من نمیگیم آقا ایمان بی عرضس یا پشتکار نداره اصلا. من میگم هیچی جای خودش نیست.مطمئن باشید پسری که تازه در ابتدای راه اشتغال قرار داره هنوز زوده برای ازدواج چون اشتغال الان خیلی سخت شده خیلی. مادر شما داره منطقی فکر میکنه پسری که هنوز سرکار نرفته و تازه قراره خدمتش که تموم شه بعد بره سرکار اونم تو این شرایط رکود.فکرشو بکن چند سال باید کار کنه که خونه بخره و اصلا نه بتونه 30 میلیون جمع کنه که ساده ترین عروسی رو برات بگیره.خلاصه ایشون در ابتدای راه.به حرف مادر گوش بده.بهترین دانشکاه درس خوندن و غیره دلیلی بر موفقیت شغلی در حال حاضر نیست

  5. 3 کاربر از پست مفید rezac64 تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 22 مرداد 93), nimaaa (چهارشنبه 22 مرداد 93), خیال تو (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 خرداد 94 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-10
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,054
    سطح
    17
    Points: 1,054, Level: 17
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 127 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا به جای راه حل دادن اینطوری برخورد میکنید؟!!!! خب این خانم این آقا رو دوست دارن و از همه ی ماها بهتر میشناستشون. مطمئن باشید آدم زرنگ سریع میتونه کار پیدا کنه. مگه اول زندگی کی امکانات کامل داره؟! مهم عشق و علاقه دو طرف و همینطور شناخت کاملی هست که این خانم داره و همچنین همت و تلاش خواستگارشون.. حتی میگن پدرشون هم راضیه!!خونه رو با همت و تلاش میشه خرید.. ماشین رو میشه خرید!!
    این خانم هم حتما میدونن که اول زندگی سخت میشه براشون و آگاهن از این مسائل.
    عزیزم من هم همسرم از صفر شروع کرده و خدارو شکر آدم کاری هستش و مطمئنم تو زندگی پیشرفت میکنه.. میدونی بنظرم باید یجوری نشون بدی که خواستگارت جدیه و برای زندگیش تلاش میکنه. مامانت میترسه سر این مسائل اما شما و خواستگارتون باید با حرف زدن باهاش یا هر چیز دیگه ای مطمئنش کنی که اون مرد کار هست.
    منتظر باشید کسایی که با تجربه ترن بیان راهنماییتون کنند.

  7. 3 کاربر از پست مفید maryy تشکرکرده اند .

    maedeh120 (پنجشنبه 23 مرداد 93), pasta (چهارشنبه 22 مرداد 93), فدایی یار (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 01:24]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از همه دوستانی که لطف می کنند و سعی می کنند به نحوی با من و ایمان همفکری کنند. دلیل درخواست برای همفکری نه پشیمان کردن من و نه چیز دیگری بوده و نکته ای که من و ایمان بر سرش بسیار مصمم هستیم همین ازدواج هست - بنابراین از دوستای همفکر خودم تقاضا می کنم در راستای آگاه سازی من و ایمان از مشکلات مادی آینده و شروع زندگی با سختی همفکری ندهند چرا که ما با دانستن این مسائل قدن در این راه گذاشتیم و حالا آنچه که ما از شما همدری های عزیزمان میخواهیم بیان نظراتشون و ارائه راه حل و هم فکری راجع به چگونگی جلب رضایت مادرم است. باز هم از همگی سپاسگزارم

  9. کاربر روبرو از پست مفید گلنا تشکرکرده است .

    فدایی یار (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مرداد 96 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1392-10-28
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,892
    سطح
    32
    Points: 2,892, Level: 32
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    94

    تشکرشده 76 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    والا من خودم و خیلیا تو بهترین دانشگاها ارشد خوندیم الان همه یا بیکارن یا با حداقل حقوق سر کارن بخور نمیر! کسی هم جرات نمیکنه بره سمت ازدواج با این هزینه ها!!
    به نظرم مادرتون داره عاقلانه رفتار میکنه!
    هیچ مادری بده بچشو نمیخواد!

  11. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    دوستانی که می گن کار نیست کار نیست.کار پیدا کردن به مدرک تحصیلی نیست.به مهارت و جراته.
    گرچه مدرک مهمه اما دلیل نمیشه چون شما ارشد داشتین و کار ندارین پس دیگه همه ندارن و نمی تونن داشته باشن.
    من خودم کاردانی ام و تو همین مدرک افراد زیادیو می شناسم که کارای خوبی دارن.
    اما گلنای عزیز.چه نیازیه که اول زندگی 30 میلیون از سرمایه ی همسرتون خرج عروسی بشه ؟
    شما هم این چیزارو آسون بگیرین برین سر خونه زندگی تون.به خدا ارزش نداره به خاطر یه شب عروسی بیخیال خود ازدواج بشین.
    این فرهنگ غلط ما ایرانی ها است که اصل رو ول کردیم چسبیدیم به فرع.
    عروسی یه سنت هست که اهداف خودشو از قدیم داشت و دنبال می کرد و هرچی بود به نفع ازدواج یک زوج بود اما به بی راهه رفت.الان واسه مجلس عروسی، یه ازدواج رو کنسل می کنن.
    این دیگه چه فرهنگیه ؟
    گلنا خانوم می تونین به مادرتون بگین که با طرف مقابلتون می رین مشاوره.و یک مشاور بهتر از هر فامیل و پدر مادری می تونه تشخیص بده طرف مقابل واسه ازدواج مناسبه یا نه.
    و اگه مناسب نبود که کنسل می کنین.اگه مناسب بود هم تشخیص مشاور هست و این بی دلیل نیست.

  12. 2 کاربر از پست مفید pasta تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 22 مرداد 93), گلنا (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    کی از مادرتون اجازه ی خواستگاری خواسته؟ خود شما یا خانواده ی پسر؟ فکر میکنم این وظیفه ی شما دو نفر نیست که مادرتون رو راضی کنین. بذارین همه چیز رسمی و از طرف خانواده ی پسر باشه. مادرشون تماس بگیرن و خیلی رسمی و محترمانه تقاضاشونو بگن

  14. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 22 مرداد 93), گلنا (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 01:24]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در همون شش ماه اول آشنایی پیش یک مشاور رفتیم و بعد از صحبت و انجان تست های ازدواج به ما گفت که هر دو کاملا مناسب هم هستید و حتی پیشنهاد داد اگر نیازی به صحبت با مادرم شد و ایشوم باز هم نپذیرفتند مادرم را پیششون ببرم و یا تلفنی صحبت کنند که البته چون من در تهران مشغول به تحصیل شدم و از شهرم دور شدم دیگر با آن مشاور تماسی نگرفتم. در مورد سوال سارای عزیز هم باید بگم که خانواده ایمان چندین بار خواستند که طی تماس تلفنی اجازه حضور در منزل ما را بگیرد که مادرم اجازه تماس گرفتن را هم نمی دهند هرچند خودم هم چندان صحیح نمی دانم که آن ها تماس بگیرند و مادرم جواب رد بدهد طبیعتا احساس خوشایندی به خانواده طرف مقابل دست نخواهد داد ضمن اینکه برخورنده هم هست اما در کل این اجازه هم داده نشده از طرف مادرم و همه چیز به پس پاز یدا شدن کار از طرف ایمان موکول شده!


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.