به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 دی 93 [ 22:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    728
    سطح
    14
    Points: 728, Level: 14
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطوري ميتونم بفهمم كه روحيه من با شرايط زندگي در خارج از کشور جور درمياد؟

    سلامآقايي ميخوان بيان خواستگاري كه قصد زندگي دائم در خارج از كشور را دارند. و ازم خواستند كه در صورت رضايت اوليه پدرم با شرايط ايشون، ايشون رسما بيان خواستگاري. من تا به امروز هميشه در تصوراتم اين بود كه در ايران زندگي ميكنم و هيچ تصوري واسه زندگي دائم در اونجا را نداشتم. مخصوصا اينكه يكي از دوستانم الان ساكن يكي از همين كشورهاست ولي مثل اينكه يه مدت ناراحتي هاي روحي زيادي واسش پيش اومده بود. البته وضعيت روحي اين دوستم رو از بقيه شنيدم. براي تصميم گيري به كمي راهنمايي نياز دارم، مخصوصا اگه كسي در شرايط مشابه است خيلي خوشحال ميشم كه از تجربياتش واسم بگه. چطوري ميتونم بفهمم كه روحيه من با شرايط زندگي در آنجا جور درمياد؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 خرداد 94 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-10
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,054
    سطح
    17
    Points: 1,054, Level: 17
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 127 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. میتونم بپرسم کدوم کشور؟ چون زندگی تو بعضی از کشورها سخت تره
    ببینید بستگی به خودتون داره.. من خودم کانادا زندگی میکنم وراحته زندگی تو اینجا از همه لحاظ و ایرانی هم خیلی زیاده. تنها مشکلی که هست دوری از خانواده هستش. اگه خیلی آدم احساساتی هستید و میدونید که این دوری از خانواده اذیتتون میکنه بیخیالش بشید.

  3. کاربر روبرو از پست مفید maryy تشکرکرده است .

    فارهه (سه شنبه 14 مرداد 93)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    من هم در خارج از ایران زندگی می کنم اما زندگی در اینجا برای من راحت نیست. این مساله بیشتر به خودت و شرایط زندگیت مربوط میشود. چند سوال دارم:
    1- آیا برنامه بلند مدتی برای زندگیت داری (به طور مستقل)؟
    2- اهدافت در زندگی چه چیزهایی است؟
    3- میزان وابستگیت به خانواده ات و دوستات چقدر است؟
    4- تا به حال تجربه دوری از خانواده رو داشته ای؟ به چه مدت؟
    5- میزان سازگاریت با محیط ها و شرایط جدید در زندگیت چقدر است (از دید خودت یا اطرافیانت)؟
    6- نحوه برخودت با مشکلات جدید چگونه است و فکر می کنی تواناییت در مواجهه با مشکلات جدید چگونه است؟
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  5. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    فارهه (سه شنبه 14 مرداد 93), صبا_2009 (سه شنبه 14 مرداد 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 دی 93 [ 22:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    728
    سطح
    14
    Points: 728, Level: 14
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    Maryy: من اینجا کمی از مسائل خصوصی ام رو گفتم و نمیخوام که اسم کشور رو ببرم چون نمیخوام که احیانا بعدها کسی منو اینجا بشناسه. من اصلا تا حالا به زندگی در خارج از کشور فکر نکردم و اطلاعاتم در این زمینه خیلی کمه چون هیچوقت دنبالش نبودم و از کسی هم پرس و جو نکردم، با اینکه دوستانی دارم که در اونجا زندگی میکنند و باهاشون در ارتباطم ولی تا حالا اصلا از این جور مسائل ازشون نپرسیدم.
    مسئله بامزه اینجاست که تا حالا اصلا نشده که به جز 2 یا 3 بار اونهم به مدت خیلی کم شاید فقط در حد 3 روز از خانواده ام دور بودم و دقیقا نمی دونم که چقدر به خانواده ام وابستگی دارم. شناخت نسبی که از خودم دارم فکر میکنم خیلی وابسته نباشم ولی در این بین دوری از مادرم برام خیلی سخته

    Deljoo-deltang:
    1- آیا برنامه بلند مدتی برای زندگیت داری (به طور مستقل)؟
    غیر از برنامه های معنوی نظیر تشکیل خانواده و تربیت فرزندان صالح، برنامه های کاری و تحصیلی زیادی برای خودم دارم، در کنار گسترش فعالیت های حرفه ایم میخوام که درسم رو ادامه بدم و برام خیلی مهمه که به صورت آکادمیک هم فعالیت بکنم و یکی از برنامه های جدیم که افق چندین ساله خواهد داشت، فعالیتهای علمی است

    2- اهدافت در زندگی چه چیزهایی است؟
    مهمترین هدفم در زندگی کسب رضای خداست که میخوام از تمام استعدادهای وجودم استفاده کنم تا هیچوقت اون دنیا در پیش خداوند خجل نشم. یعنی در راستای این هدف هم میخوام در زمینه اجتماعی رشد کنم و به انسانها و مخصوصا به پیشبرد علم موثر باشم و هم میخوام آرامشم رو به زندگی خصوصی ام بدم و میخوام با همسرم یه زوجی باشیم که الگوشون ائمه باشند و میخوام که یکی از دستاوردهای زندگی ام تربیت فرزندان صالح باشه.

    3- میزان وابستگیت به خانواده ات و دوستات چقدر است؟
    به دوستان که اصلا وابستگی ندارم ولی به خانواده ام فکر میکنم در حد نرمال وابسته باشم و این وسط فکر میکنم دوری از مادرم برام خیلی سخت باشه


    4- تا به حال تجربه دوری از خانواده رو داشته ای؟ به چه مدت؟
    در جواب ماری هم گفتم که تا الان تجربه دوری از خانواده نداشتم و در حد 2 یا 3 بار اونهم به مدت خیلی کوتاه مثلا سفرهای 3 روزه.

    5- میزان سازگاریت با محیط ها و شرایط جدید در زندگیت چقدر است (از دید خودت یا اطرافیانت)؟
    از دید اطرافیان در حد خیلی خوب ولی از نظر خودم در حد نرمال
    هر چند که جنس تغییر شرایط محیط زندگی اصلا قابل قیاس با تغییر شرایطی که تا الان داشتم نبوده.


    6- نحوه برخودت با مشکلات جدید چگونه است و فکر می کنی تواناییت در مواجهه با مشکلات جدید چگونه است؟
    معمولا اولین چیزی که به فکرم میرسه اینکه راه حل چیه و از خودم در برابر مشکلات جدید میپرسم که چه راهکاری برای الان دارم؟
    ولی بازم میگم که جنس مشکلات خیلی با هم فرق میکنند و یه چیزی مثل تغییر محل زندگی رو من تا به الان اصلا نداشتم، اینم بگم که من خیلی رو وطنم تعصب دارم و این منو خیلی مردد میکنه.

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 خرداد 94 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-10
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,054
    سطح
    17
    Points: 1,054, Level: 17
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 127 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منم مثله شما بودم و شدیدا وابسته ی خانوادم بودم . اوایلی که اومدم حالم واقعا بد بود اما زمان خودش همه چیز رو حل کرد و حالم بهتر شده اما خب خیلی وقتها میبینم خانوادم ناراحتن و یا دور هم جمع شدن و من اینور تنها هستم خیلی تاسف می خورم و این غم همیشه با من هست. باز هم میگم همه چی به خودتون ربط داره شاید شما از من هم حساستر باشی و تحمل این اوضاع برات خیلی سخت تر باشه. مهاجرت و زندگی کردن تو یه کشور دیگه اولش واقعا دشواره چون زبان بلد نیستی، فرهنگشون باهات فرق داره... اما این مشکلاتش کم کم حل میشه و بزرگترین مشکل بنظر من همین دوری از خانواده هست
    اینجور که صحبت کردید آدم مذهبی هستید.. در مورد اون کشور بخوبی تحقیق کنید، چون بعضی از کشورها یخورده نژادپرست هستن و بابت حجاب یا مذهب شاید کمی اذیت بشید اما توی کشوری مثله کانادا این مشکلات نیست چون از هر مذهب و نژادی اینجا هستند و حجاب داشتن و مسلمون بودن چیز عجیبی نیست


    باید بشینی معیارهات رو سبک سنگین بکنی. ایران یکسری خوبیهایی داره و یکسری بدیها. خارج هم همینطور. باید ببینی با توجه به خواسته ی خودت آیا ارزش داره که ازکشورت بری یا نه. مثلا مهمترین دلیل خود من اینه که آینده ی بهتری دارم و اگه بچه دار شدم برای اونها میتونم آینده ی بهتری رو بسازم چون امکانات بهتری اینجا هست و محیط سالمتره هم برای خودم به عنوان یک زن و هم برای بچه هام. یعنی از خواسته ی قلبی خودم که بودن با خانوادم بود به خاطر این گذشتم. شما هم باید با خودت کنار بیای و ببینی معیارت چیه و کدوم برات مهمتره.
    در مورد ازدواجت هم خیلی باید دقت کنی که همسرت رو واقعا دوست داشته باشی چون توی اینجا تنها کسیکه داری همسرته و اگه با همسرت تفاهم نداشته باشی یا بهش علاقه نداشته باشی اوضاع دشوار میشه براتوت

  8. 2 کاربر از پست مفید maryy تشکرکرده اند .

    فارهه (چهارشنبه 15 مرداد 93), صبا_2009 (چهارشنبه 15 مرداد 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نميتونم از حقم در خانواده دفاع كنم.
    توسط roze sepid در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 25 مرداد 92, 20:30
  2. نه ميتونيم بدون هم زندگي كنيم نه با هم لطفا كمك!
    توسط fereshteh77 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 بهمن 91, 03:05
  3. چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟
    توسط نيكتا در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 78
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 مرداد 90, 17:58
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 مرداد 90, 09:49
  5. نميخواد يا نميتونه؟
    توسط hamishetanha در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 29 آبان 89, 21:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.