به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مرداد 93 [ 09:31]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 54 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Bow چرا همش دلم با دیدن یه پسر میلرزه و میرم تو فکرش؟؟؟؟؟

    تمام تایپیکای قبلیو اصلا هیچ.....
    28 سااالمهههههه.....
    فقط میخوام بدونم چرا گاهی با دیدن برخی پسرا قلبم یهو میریزه و چون اعتقاد دارم( از سالها پیش) که عشق یعنی تپیدن و ریزش قلب تو نگاه فکر میکنم عاشقشون شدم و کلاااااااا در یک لحظه منطقم خاموش میشه و میمیره و فکرش مثل خوره میره تو مغزم تا حدی که وسوسه اینکه برم بگم دوستت دارم روز وشب باهام میمونهسالهاست اینطورم، از12 سالگی عاشق میشدم ولی هیچوقت نرفتم به طرف مقابلام بگم..
    با دوتاشون خودشون گفتن تو 13-14 سالگی 2ماه دوس بودم خوب نبودن تموم شد... 14سالگی عاشق یکی دیگه شدم،16سالگی ئوست شدیم،17.5 سالگی بهم پیشنهاد ازدواج دادو اومد با خانوادم حرف زد همه چی خوب بود تا دیدم اصلا نه کار میکنه نه دیگه درس میخونه یرعکس همه پسراا...4سال ازم بزرگتر بود هرچی بهش میگفتم کار کن و درس بخون بهونه میوورد تا ازش سرد شدم...
    دیگه قلبم براش نمیزد... ولب تا 23سالگیم ولم نکرد ولی اخرش سردیم و دیدورفت...
    از وقتی ازین سرد شدم همش عاشق ادمای مختلف میشم...به شششدددددتتتتتت قوی....
    الان دوس پسر دارم...1سال پیش دوس شدیم... 2سال ازم کوچکتره ولی موفقه.. 3تا کار داره، یا اخلاقه،مهربونه، یه شهر دوره، ولی چون ازاول قلبم واسش نتپید هیچوقت از ازدست دادنش نمیترسم....
    تو این یه سال 3بار عاشق شدم و گذروندم بزور...
    به خدا به کسی سعی میکنم نگاه نکنم حتی موقع حرف زدن سرکار و تو خیابون همش سرم پایینه ولی یهو بیهوا چشم بیوفته دیگه هیچی...
    خوش تیپ باشه
    پولدار باشه
    شغل مهمی داشته باشه
    من دیگه جذب میشم میخوام بزور بهش برسم
    خستههههه شددددممممماز خودم متنفرم
    اخریشم امروز سر کار یه پسره اومد کاراشو برسم قشنگ معلوم بود بیکارو علافه و کوچیکتره و. ولی چون خوشتیپ بود قلبم لرزید و دوس پسرمو همه رو فراموش کردم و ساعتی تو فکرش بودم...
    من چیکاااااااااارررررررر کننننمممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خخخخددددددااااااا......

  2. کاربر روبرو از پست مفید shenevande تشکرکرده است .

    mohammadam (جمعه 17 مرداد 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مرداد 96 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1392-10-28
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,892
    سطح
    32
    Points: 2,892, Level: 32
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    94

    تشکرشده 76 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خدا به داد شوهر بدبخت آیندتون برسه با این خصوصیات!!!
    شما حتما برو پیش روانشناس هرچه زودتر خودتو درمان کن که من با خوندن حرفات تنم لرزید وای به حال اونی که میخواد با شما زیر یک سقف زندگی کنه!!!

  4. 8 کاربر از پست مفید nimaaa تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 22 مرداد 93), dosty (دوشنبه 13 مرداد 93), Hadi99g (چهارشنبه 23 دی 94), mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 14 مرداد 93), پونیو (دوشنبه 13 مرداد 93), خیال تو (دوشنبه 13 مرداد 93), سرگشته دوست (سه شنبه 14 مرداد 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    • یاد یکی از دوستان افتادم،این هر روز عاشق یکی میشد،دو تا از جالبتریناشو براتون میگم،یکیش یه روزی بود که سوار مینی بوس شده بود اونجا یک دختر افغانی که این دختر خانم محدوده سنیش در حد یک دختر دبستانی بوده رو دیده بود اومد به ما گفت من اینو که دید به فکر فرو رفتم و همش دارم بهش فکر میکنم.خیلی حیف شد کاش تقعیبش میکردم ببینم خونشون کجاست،حالا این دختر کوچولو روی پای مادرش نشسته بوده،شما دیگه تا تهش برید یه روز دیگه اومد پیش ما ،اقا رفته بود دکتر چشمش منشی رو گرفته بود فکر کنم دو سه بار دیگه به خاطر اون دختره الکی رفته بود پیش دکتره.............
      شما طبق چیزهایی که گفتید دختر هیجانی هستید و رو این مسئله باید کار کنید،و باید کنترل بیشتری روی خودتون داشته باشید و یکم از حالت احساساتی بودن بیرون بیایید.......ضمنا این جمله اخرتون که دوست پسر دارید هم جالب نبود.این نوع ارتباطهای بیهدف رو کارشناسای این سایت کلا ردشون میکنند


  6. 4 کاربر از پست مفید samanft تشکرکرده اند .

    Hadi99g (چهارشنبه 23 دی 94), mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 14 مرداد 93), پونیو (دوشنبه 13 مرداد 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مرداد 93 [ 09:31]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 54 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من 2سال رفتم از 20 تا 22 سالگی...
    پیش بهترین بود ولی بعد رفت شهر دیگه... میگفت من وسواس فکری دارم و خیانت اصلا تو ذات من نیست...
    همش بهش میگفتم که میترسم به شوهرم خیانت کنم از ترس این موضوعات 2سال قرص میخوردم ارووم شم......
    میترسم...از خودم... از فکرام... همیشه فکر میکردم اون پسر قبلیه رو ول کنم همه چی درست میشه و همش درباره اونه ولی درست نشد...
    یه مسئله دیگه هم هست... به کسی نمیگم... میترسم
    سالها پیش تو شهر ما یه زن شوهرشو سر به نیست کرد به خاطر خیانت خودش... از 7سال پیش به اینور این فکرو میکنم که اگه عاشق نباشمو ازدواج کنم این اتفاق واسه منم میوفته.... هرچند اون زن و مردم قبل ازدواج 3سال عاشق هم بودنو با عشق بودن...
    این فکر ولم نمیکنه.البته الان شکر خدا کمتر شده و نمیخوام دیگه بهش دامن بزنم بخدا دعای هرروزمه که اگه قراره چه روحی چه جسمی به کسی اسیب برسه از من همین الان بمیرمممممم
    خسته شدممممم.....
    اخه یه مسئله جالبم هست اینکه درمورد خواستگارام این افکار خیلی ضعیفه و چون خواستگارام همه گلچین و ائمای موفقی هستن به همشون دید مثبتی دارم و فقط 2-3مورد از طرف من قطع شده و بقیه با شرایط خاص بهم خورده...
    نمیدونم...
    مسلمه که نیاز به مشاور دارم ولی حقوقم کفاف نمیده برمبه خانواده هم اصلاااااا نمیتونم بگم واسه چی پول میخوام...مامانم تو اون 2سال که قرص میخوردم خیلی زجر کشید و الان به اسم مشاور و...الرژی داره و دوباره حالش بد میشهاگه پول داشتم الان جای نوشتن اینا تو مطب بودم... دفترچم هم دست بابامه و کلا کارای تمدید و همه چیش با باباهه ازش استفاده کنم در جا میفهمن...تو شهر ما کلا یه مشاور خوب هست اونم بالای 100 میگیرههه
    جالب اینجاست جرات خودکشی هم ندارم... از خودم متنفرم... از شنیدن اسم قانون جذب متنفرممممممممممم
    یکی از دلایلی هم که با وجود تمام نیازهام ازدواج نمیکنم همین ترسامهههه
    هیچکس جز یکی از دوستام نمیدونه با این حال اونم نظر بقیه رو در مورد من داره.... همه منو دختری اروم و متین و سرسنگین و نجیب و فهمیده و کدبانو و مهربون میدونن......
    هیچکس نمیدونه من هرروز خودمو میخورمو عذاااااببببببب میکشمممم
    ....................
    من قوانینو میدونم... میدونم گفتنش بد بود ولی باید میگفتم که روشن شه... چی بگم؟ دوست اجتماعی یا نامزد؟؟؟ دروغ که نمیشه گفت خب....
    ولی کلا پسرا فرق دارن...
    دختر باید حیا داشته باشه...باید چشم پاک باشه،قلبش پاک باشه،باید ارامش خونه باشه،باید مورد اطمینان همسرش باشه... دختر باید خیلییی خاص باشههه به نظر من....
    من همیشه دوس داشتم یه دختری بودم فوق العاده اروم چه ظاهری چه در درون، مومن،متعهد،کنترل بالایی رو خودم داشته باشم،منطقی همیشه فکر کنم ولیییی نیستم خب، البته به نظر خودم در حالی که از نظر همه اطرافیانم همین طورم و همیشه چه دوستام و چه فامیل به من میگن که ارامش بخشم ...
    نمیدونم به خدا ...نمیدونم چیم
    ویرایش توسط shenevande : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 17:54

  8. 2 کاربر از پست مفید shenevande تشکرکرده اند .

    Hadi99g (چهارشنبه 23 دی 94), mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 مهر 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1392-5-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    1,226
    سطح
    19
    Points: 1,226, Level: 19
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    114

    تشکرشده 60 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    راستش با خوندن عنوان تاپیکتون فکر کردم کم سن وسال تر از این حرفایید. منم یکم سنم کمتر از شماست وتا چند ماه پیش همین حالت شما را داشتم ولی باید بگم این حسی که شما نسبت به بعضی از پسرا پیدا میکنید اسمش نه عشقه نه لرزیدن دل بیشتر یه جور وسواس فکری هستش . به نظرم شما ذهنتون بیکاره واسه همین به این مسائل فکر میکنید.
    یه مسئله دیگه این هستش که همه ما وقتی یه ادم خوشتیپ ،باهوش یا موفق را میبینیم فارغ از جنسیتش تحسینش میکنیم . مشکل شما اینه که انقدر به طرف فکر میکنید که فکر میکنید عاشقش شدید و دلتون براش لرزیده.
    امیدوارم مشکلتون زودتر حل بشه

  10. کاربر روبرو از پست مفید simin تشکرکرده است .

    mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 اسفند 93 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-10
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    100

    تشکرشده 352 در 135 پست

    Rep Power
    28
    Array
    خوش تیپی که ملاک درستی برای دوست شدن و ازدواج نیس، باید ببینی از چه اخلاقی خوشت میاد، از چه ویژگیهایی ، همیشه بهتر از انتخاب ما وجود داره ما باید انتخابمونو اینقد با علاقه و اطمینان گزینش کنیم که جایی واسه بقیه نمونه ، با یه نگاه و از راه دور همه خوب به نظر میرسن ولی باطنشون ممکنه پر از پلیدی باشه ، خیلی سطحی فکر میکنی آخه یه مرد پوردار و خوشگل که خیانت کار باشه کجا ارزش عاشق شدن داره ... این ملاکا خیلی بچه گانس ، ببخشید البته رک میگم، باید معیارهای عمیق تری پیدا کنی. خودتو بشناس، خواسته هاتو بشناس و بدون از همسرت چی میخوای ... بعد اگه اینارو تو کسی دیدی بهش علاقه مند شو .

  12. 3 کاربر از پست مفید سپیده ی تاریک تشکرکرده اند .

    Hadi99g (چهارشنبه 23 دی 94), mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93), simin (سه شنبه 14 مرداد 93)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    خانم شنونده وقتی این همه مورد رو که مثل شما دارن به خاطر این که زمونه این قدر بد شده دچار خطاهایی میشن که دلشون از اون خطاها خیلی فاصله داره و برای دوری از فشار تنهایی ها و....... مرتکب اشتباه میشن دلم میگیره و از خدا میخوام که زود تر فرج آقامون رو برسونه دعای فرج (عظم البلا )رو زیاد بخونید دعایی هم هست که همه ما باهاش خیلی حس نزدیکی میکنیم:

    اَلهي َ عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ

    خدايا بزرگ شد بلا و گرفتارى و آشكار شد راز پنهانى

    وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ و انقطع الرجاء وَضاقَتِ الاَْرْضُ وَمَنَعَتِ السَّماَّءُ

    و پرده از روى كار برافتاد و زمين (بر ما) تنگ شد و آسمان خوددارى كرد

    و انت المستعان واليك المشتكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ

    و تو ياري دهنده اي ،و بدرگاه تو آوريم پروردگارا شِكوه را ، و بر تو اعتماد كنيم در سختى و آسانى

    اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِه محمد اوالامر الذين فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ

    خدايا درود فرست بر محمد و آل او آن بزرگانى كه واجب كردى بر ما فرمانبرداريشان را و بدينوسيله منزلت و مقامشان را به ما شناساندى

    ففَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قريبا ٬ كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ

    به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند چشم بر هم زدن يا نزديكتر

    يا محمد و يا علي يا علي و يا محمد

    اي محمد اى على اى على اى محمد

    اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيان وانصراني فانكما ناصران

    ياريم دهيد كه به حقيقت شمائيد ياور من و كفايتم كنيد كه براستى شمائيد كفايت كننده من

    يا مولانا يا صاحب الزمان

    اى مولاى من اى صاحب الزمان

    الْغَوْثَ الْغَوْثَ الغوث

    به فریادم برس به فریادم برس به فریادم برس

    اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى

    مرادرياب ، مرا دریاب ، مرادریاب

    الساعة الساعة الساعة

    همین ساعت، همین ساعت ، همین ساعت

    العجل العجل العجل

    الان ، الان ، الان

    يا ارحمن الراحمين ، بحق محمد و اله الطاهرين

    اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق محمد و آل پاكيزه اش

  14. کاربر روبرو از پست مفید hamed-kr تشکرکرده است .

    mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مرداد 93 [ 09:31]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 54 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام...
    بله میدونم سنم برای این حرفا زیاده ولی این طرز فکرا سالهاست که بامنه... من همیشه با خودم صحبت میکنم گاهی جلو اینه و به خودم میگم که خوشتیپی و شغل خوب ملاک نیست...
    دکترم همینو میگفت که من وسوااس فکری زیادی دارم و زیاد موضوعی رو بال وپر میدم...
    واقعیت اینه که اونقدر دوس دارم قلبم واسه کسی بتپه که وقتی این اتفاق میفته نمیخوام رهاش کنم.. به خودم میگم که خب 6ماه، یه سال بالاخره دیگه نمیتپه ولی یه چیزی میگه نهههههه میشه موندگار شه و ولش نکن و....
    من در حالت عادی از مردای
    اروک وجهه اجتماعی خوب
    برخورد بیرونی متین که هرکس به خودش اجازه شوخی بیجا بهش نده
    تو خونه عاطفی، اهل ارتباط کلامی و عاطفی قوی
    مومن تا حدی نه اینکه خشک و تعصبی ولی بی تفاوت که هرطور راحتی اصلاااااا
    دوس دارم روم غیرت داشته باشه
    از نظر شغلی ،ازاد دوست ندارم و کارمند دولتی ترجیحمه یا قراردادی با سابقه بالا تو ارگان دولتی( همه خواستگارم همینن)
    از نظر خانواده دوس دارم محترم و با محبت باشن و حدو احترام همو نگه داریم من کلا خانواده شوهر دوستماینو مامانممم همیشه میگه که تو کلا در اینده کاری میکنی رو سرت سوار شن چون بنظرم احترام و برخورد دوستانه و اروم با خانواده همسر بسیار مهمه..
    از لحاظظ تیپ و قیافه تیپ جا افتاده دوست دارم، مردونه و جاافتاده،خب ورزشکار 180س باشه کیه بدش بیاد ولی در حالت عادی مهم نیست
    اطلاعات عمومی بالا و اهل مطالعه
    وفادار و متعهد و چشم پاک و مودب
    فکر خانواده و ادم کارو با مسئولیت پذیر
    تحصیلات دانشگاهی دوس دارم ولی برخی انچنان فهمیده هستن که انگار 10تا دکترا دارن در حالی که دیپلمن و اینم خوبه و
    .
    .
    .
    اینا هست ولی هرکس یکیشو داشته باشه میگم خب بقیه هم هست حتما دیگهههه..... هی بسطش میدم هی بسطش میدم....
    الان این اقایی که باهاش صحبت میکنم 80-90 درصد اینارو داره وعلاوه بر اون بسیار برای من ارزش قائله ولی چون قلبم نمیتپه همش ردش کردم و با تردید بهش نگاه کردم تا حدی که اونم دیگه سرد شده و گفته تو فکر ازدواج با یه کیس مناسب هست و به نوعی اخطار داده....
    نمیدونم.....فکر میکنم خیلی خیلی خیلی دوس دارم طرف مقابلم کامل باشه

  16. 2 کاربر از پست مفید shenevande تشکرکرده اند .

    mohammadam (پنجشنبه 16 مرداد 93), nafiseh joon (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مرداد 93 [ 09:31]
    تاریخ عضویت
    1392-10-14
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 54 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خسته ام.....
    من خییییللللللیییییی خسته ام.....
    افتادم یعنی خودمو انداختم تو چاهی که نمیتونم بیام بیرون....
    دیروز به همین اقا که باهاش در ارتباطم اس دادم، عزیزم از سرکار میرم چندجا کار دارم و بر میگردم... دیشب ناراحتی و بحث که چرا بی خبر رفتیو بهم اطلاع ندادی، هرچی توضیح دادم برنامه قبلی نبود، گفت اینا همه توجیه خودته، دلیلی برای اطلاع ندادنت نمیبینم،گفتم من که گفتم میرم جاییف گفت نهههههههه دقیق نگفتی و اگر من بعدش ازت نمیپرسیدم کجا نمیدونم اصلا بهم میگفتی یا نه.....
    چندروز پیش تو خونه کلی ارایش کردم که منو تو چت تصویری ببینه ولی کلی عذاب وجدان داشتم و چون سرش خیلی شلوغ بود نیومد چت،منم مزاحمش نشدم و نگفتم بزور بیا ارایش دارم و ازین حرفا، حدود 4-5 ساعت با ارایش نشستم تا 12شب و دیدیم سرش خیلی شلوغه منم رفتم شستم وقتی 1:30 میومد خونه و زنگید تعریف کردمو گفتم قسمت نشد امشب ......... دیشب اینم پیش کشید و گفت کارت خیلی زشت بود تو هیچوقت برای من ارایش نمیکنی و یه بارم که کردی منتظر نموندی.گفت من کسیو میخوام که واسه من ارایش کنه نه واسه دیگران و به من که میرسه بشوره... هرچی توضیح دادم بی فایده بود و گفت نه.......
    در حالیکه من بیرون اصلا ارایشی ندارم که تو چشم بیاد به طوری که یه بار ارایش یادم رفته بود مثلا کسی اصلا متوجه نشد..
    در اخرم که گفت دیگه واسم اصلا مهم نیست..مدت هاست که مهم نیست... داستان ما محال ذاتیه مثل رد شدن فیل از سوراخ سوزن ولی من گفتم خدای من بزرگه و بهش توکل میکنم... اونم گفت خدا کار نشد رو انجام نمیده هرچی هم بهش اصرار کنی......
    .
    خستتتتممممممممم...... دیگه واسم مهم نیست هیچی.... میخوام برم یه جا که هیچکس نباشه و روزها بمونم... نمیشه....همه جا مامانم هست همه جا دنبالمه.....دوستام همه درگیرن.... هیچکس نیست بهش یه زنگ بزنم درد دل کنم.... اینجا همه میگن راهنمایی نمیکنیم برو بیرون.......
    من خستم....
    من خیلی خستم
    حتی حال نوشتنم ندارم... نمیت.نم واکنشی تو زندگیم نشون بدمکه مامانم بفهمه......
    خدااااااااا..... خسته دیدیییییی؟؟؟؟؟؟
    نگید چرا میگه خسته ما داستان زیاد داریم که بخوام بگم اصلا کسی حوصله نداره بخونه .... من با هر سازی میرقصمو اون یه ایراد پیدا میکنه از یه جا... ارایش کنم میگه حتما بیرونم کرده بودی...نکنم میگه بیرون میکنی واسه من نمیکنی... بگم چشم میگه میخوای بحثو تموم کنی....نگم چشم میگه اشتباهاتتو نمیپذیری... میگم بشه میگه محال ذاته میگم نشه میگه از اولم واست مهم نبود....
    ................
    با وجود تمام حرفای بالا نمیخوام از دستش بدم ولی دیشب به یقین رسیدم چاره ای نیست امااااااا بازم توکل کردم به خداااا... ازش ناامید نمیشم چون تنها کس و تنها امیدمه... تنها و اخرین امید.....

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shenevande نمایش پست ها
    سلام...
    من وسوااس فکری زیادی دارم و زیاد موضوعی رو بال وپر میدم...
    این وسواس فکری گاهی اوقاتن آدم رو بیچاره میکنه
    حوب وقتی میگی 80-90 درصد معیارات رو داره
    لازم نیس حتما قلبت بتپه
    بچه که نیستی
    دیدیش قرمز شی
    قلبت تند برنه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. استخاره تو ازدواج جایگاهی داره؟؟؟؟؟
    توسط محمد هم دل در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 12 اردیبهشت 96, 09:15
  2. میشه با یه پسر6ماهه درس بخونم؟؟؟؟؟
    توسط مامان کوچولو در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 02 مهر 95, 13:49
  3. تو رابطم با اقا پسری دچار دوراهی شدم... امیدوارم کمکم کنین
    توسط فاطیمام در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 08 خرداد 95, 23:30
  4. مال من و تو نداره؟؟؟؟؟ گیج شدم بخدا
    توسط پریماه در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 17 دی 90, 13:12
  5. فوری فوری :در مونده تو برخورد با پسرم!
    توسط sahar49 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 اردیبهشت 90, 01:42

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.