من دختری 25 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد معماری هستم،قیافه معمولی هم دارم.به دلیل مذهبی بودن خانواده ام و اعتقاد خودم ترجیح میدم ازدواج سنتی داشته باشم و خواستگاری هایی رو با شکل معرفی و غیره رو تجربه کردم ولی هیچ کدام به مرحله جدی نرسید.اکثرا مسئله ادامه تحصیل و اشتیاقم به کار رو که مطرح میکردم،خواستگار محترم پشیمون میشد.(شاید هم دلیل دیگری دارد که نمیدونم!)..اخیرا دوست مشترکی من رو به خانواده ای معرفی کرده برای پسرشون که این بار این مسئله به سرعت برای هر دو خانواده جدی شد.از نظرخانوادگی این آقا خانواده ی خوبی داره و هم کفو با خانواده من و رابطه افراد خانواده ش با هم خیلی خوبه.ایشون کارشناس مدیریت،کارمند و 29 ساله هستند. من چند جلسه تا به حال با ایشون صحبت کردم و مسائلی هست که بسیار مرددم میکنه.اول اینکه ظاهر این آقا با طرح واره ذهنی من از همسر بسیار متفاوته.(ظاهرشون به دلم ننشسته.البته نسبت بهشون نظر منفی ندارم ولی برام جذابیتی نداره،البته منظورم از ظاهر چهره و قدشونه و کم مو هم هستند). البته به این صورت نیست که حسی بهشون نداشته باشم،هر چند احتمال میدم این اندک کشش به خاطر کم تجربگی در ارتباط با جنس مخالف ایجاد شده باشه و از اینکه بعدا شروع کنم به مقایسه ایشون با دیگران میترسم. مسئله دوم خوش بینی و انعطاف پذیری بیش از حد این آقاست که نمیدونم ناشی از چیه و اینکه به شدت سعی میکنن از اختلاف نظر جلوگیری کنند و نظرشون رو به نظر من نزدیک کنند!!و مسئله بعدی اختلافیه که ممکنه تفاوت فرهنگی بین ما ایجاد کنه.من اهل مطالعه و اهل فرهنگ و هنر و بسیار درسخونم ولی ایشون اصلا اینطور نبوده...در پیام هاشون غلط های املایی وجود داشت که نشون میداد واقعا از این حوزه دور بوده..........در نهایت چیزی که باعث میشه نتونم به راحتی ایشون رو رد بکنم اینه که تا حد زیادی مسئولیت پذیرند،از زمان دانشجویی کار کردند و با وجود حقوق کمشون تونستن با کمک پدر و مادر مسکن تهیه کنند و یه خودروی ساده بخرن...خیلی منطقی به نظر میرسن و اخلاق گرا و با ایمان هستند...روحیه آرومی دارند و با احساسند...الان تصمیم گرفتیم از مشاور کمک بگیریم ولی من نگرانم که بعد از جدی تر شدن این رابطه وابستگی به وجود بیاید و نه گفتن من موجب آزار بشه...خواهشم اینه که در مورد این مسائل نظر بدین که چقدر میتونه هر کدوم مشکل به وجود بیاره...پیشاپیش ممنونم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)