سلام
فکر کنم دیوانه شده ام ...
من خیلی دختر خوب و عاقلی بودم و جدیدیا ازدواج کردم کم عقل شدم

شوهر من فقط فقط فامیل دوست و خانواده دوسته یعنی فامیلای خودشو. فامیلای من و خانواده من هیچ اهمیتی براش ندارن. بهش میگم فامیلات بهم بی ادبی و بی محلی میکنند و ازم کار میکشند یجوری بهشون تذکر بده بی احترامی بهم نکنن تیکه نندازند میگه کار خوبی میکنند زدن تو سرتم تو تشکر میکنی من بادیگارد تو نیستم.
تو خونه ما جلو خانوادم دستشو روم بلند میکنه و داد و قال راه میندازه.
دو ماهی هست قهریم
تو این دو ماه اس ام اس یازی کردیم بهم تا حالا زنگ نزده. اس ام اس داده که دلتنگم و از این حرفا منم که اس میدادم 3-4 ساعت یکبار جواب میداد. آخرشم از حرصم به خانوادهشو فامیلاش فحش دادم اونم به خانوادش گفت
از این بابت ناراحتم :(