همتا شوهرت خیلی مرد بزرگیه که اینطوری داره ازت مراقبت میکنه قدرشو بدون.
طبیعیه که نتونه فراموش کنه شما خودتم عذاب کشیدی ولی به لحظه خودتو بذار جای شوهرت .
باید صبر داشته باشی و زمان بگذره.
من یه دختر مجردم و به نظرم یه زن تو کشور ما هیج جا نباید تنها بره و چه بهتر که یه مرد همراش باشه .
به موقع فکر نکنی دختری هستم هیچ جا نمیرم اتفاقا خیلی اهل بیرونم به همین علتم اتفاقاتیو دیدم که الان بیشتر حواسم جمع شده.
حتی گاهی همراه مادرم بودم .
یه بار تو تاکسی چیزیرو دیدم که برای هیچکس حتی خیلی از اقایون قابل تصور هم نیست ازون به بعد شبا به هیچ وجه سوار تاکسی نمیشم.
اگه همچین اتفاقی خدای نکرده واسه خودم میافتاد تا اخر عمرم از شوهرم میخواستم منو هر جا میخوام برم ببره.
متاسفانه امنیت ما خانوما خیلی کمه
همیشه لبخند بزن......
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..
علاقه مندی ها (Bookmarks)