سلام
منو همسرم نامزدیم حدود 2سال میشه به دلایلی عروسیمون عقب افتاده
از اوایل نازدیمون یعنی حدود یک ماه بعد عقد دعواهای منو همسرم شروع شد اوایل هردو تقصیر کار بودیم
غیر ممکن بود هفته ای یکبار دعوا نداشته باشیم و ماهی یکبار پای خانواده ها وسط نیاد توی دعواهامون هرچی دهن همسرم میومد بهم میگفت حتی چند بار دست روم بلند کرده اما اوایل به خانوادم چیزی نگفتم ولی بعدا همه دونستند حتی خانواده همسرم
حدود نه ماه اول هر دو مقصر بودیم اما بعد نه ماه من به شرایط عادت کردم و دیگه به فهاشی هاش عکس العملی نشون نمیدادم میدید که بیخیالم بعد یک مدت شروع میکرد توهین و فهاشی به خانوادم منم روی خانوادم حساس بودم اوایل جواب میدادم اما بعدها بازم عادت کردم به چرت و پرت هاش و سکوت میکردم
تا چند روز پیش مجددا دعوامون دراومد ما افطار بودیم اونو دعوت کردن نیومد
بعد افطار شروع کرد مجددا به توهین و فحاشی خانوادم اینبار منم صبرم تموم شد و منم جوابهای دندان شکن که واقعی بود گفتم
اون هرچی به خانوادم میگفت از خودش میگفت اما من حقیقت و گفتم البته تا اون روز هیچوقت به خانوادش تو نگفته بودم چون خانوادش به من بدی نکرده بودن با اینکه خانواده منم بهش بدی نکردند اون توهین میکرد منم بهش چند جمله گفتم دیگه جوابشو ندادم
بعدش زنگ زد گوشی مادرم برم پایین کارم داره گفت گوشیتم بیار کار دارم من رفتم و چاقو دراورد منو تهدید کرد کهدفعه بعد گوشی دستم بگیرم سرمو میبره و با چاقو هم چند ضربه زد صفحه گوشیم و باخودش برد
قبلا هم یکبار این کار کرده بود اما گوشیم برده بود فلش کرده بود که پیاماش نمونه بعد اورده بود اما اینبار این کارو کرد
منم صبح رفتم دادگاه برای شکایت پرونده درست کردم اما هنوز پرونده رو دست پاسگاه ندادم حالا موندم چیکار کنم چون اگه شکایتم کنم اونا پارتی شدیدی دارن به هیج جا نمیرسم!
پدرش دیگه روی اومدن و واسطه شدن نداره فقط به بابام گفته یا بیاید یک ماهه عروسی بگیریم یا توافقی تمومش کنیم
این حرف پدرشه اما همسرم هیچوقت طلاق نمیده از توافق خبری نیست!
موندم چیکار کنم راهنماییم کنید
خصوصیات دیگه همسرم خساست بسیار شدیدی تو وجودش هست رفیق دوست هست اونم شدیدش توهین و حتی خیلی وقتا دروغ میگه و بدون هیچ ترسی هر کاری میکنه دست بزن هم داره
علاقه مندی ها (Bookmarks)