پوچي زندگي مدت هاست منو درگير خودش كرده مگه در نهايت هممون نمي ميريم پس اين همه سختي كشيدن براي چيه؟ واسه ي مرگ؟ واسه ي خاك شدن؟ كارهاي پوچ و بي معنا.چه چيزي به زندگي شما معني ميده؟
پوچي زندگي مدت هاست منو درگير خودش كرده مگه در نهايت هممون نمي ميريم پس اين همه سختي كشيدن براي چيه؟ واسه ي مرگ؟ واسه ي خاك شدن؟ كارهاي پوچ و بي معنا.چه چيزي به زندگي شما معني ميده؟
Hesan (یکشنبه 24 شهریور 87)
تشکرشده 3,145 در 958 پست
دوست عزیز شما درست می گین، چیزی نیست که به زندگی معنی بده، در واقع این خود ما هستیم که به زندگیمون معنی می دیم... اگه قرار بود در چیزی یا شخصی دنبال معنی زندگیمون بگردیم با رفتن اون فرد و از دست دادن اون چیز، معنی زندگیمون هم از بین می ره، پس هیچ وقت در عوامل خارج از خودتون دنبال معنی زندگی نباشید.
من نمی خوام وارد مسائل دینی بشم، چون مطمئن هستم که خودتون بارها این مسائل رو شنیدین و با تمام اونها به این حس رسیدین. شما احساس پوچی می کنید، درسته، این یه حسه و نمیشه انکارش کرد، خوب دو راه بیشتر ندارین، یکی اینکه با همین حس زندگی کنید و منتظر پایان زندگیتنون باشید، و دوم اینکه از لحظه های زندگیتون استفاده کنید، خودتون و اطرافیانتون رو شاد کنید، به زندگی خودتون معنی بدین، سعی کنید خاطرات خوب برای خودتون و دیگران به جا بذارین، این کارها از باقی مسائل که بگذریم یک نتیجه مهم داره، و اون هم اینه که شما بی فایده و پوچ زندگی نکردین. شما تأثیر گذار بودین نه تأثیر پذیر، شما مقاوم بودین نه شکننده، شما راه رو دیدین نه بن بست .... برای کارهایی که می کنید منتظر پاداش نباشید، به خاطر رسیدن به آرامش کاری رو انجام بدین، با خدا خلوت کنید ، مطمئن باشید روح و روان آدم تمایل به بیراهه رفتن نداره.
shad (شنبه 23 شهریور 87)
تشکرشده 148 در 75 پست
نوشته اصلی توسط shad
. دوست عزیز تجربه ثابت کرده که ( خودم به عینه تجربش و داشتم ): " هرجور که نگاه کنی ، همونطور میبینی "
و این شامل نوع نگاه به زندگی هم میشه !
همیشه شاد و موفق باشی
persian man (شنبه 23 شهریور 87)
تشکرشده 992 در 530 پست
بله همه ما مي ميريم و مي رويم زير خروارها خاك. در اين شكي نيست و همه ما معتقديم. به هر حال تا زماني كه به آن نقطه اي برسيم كه به آن مي گويند مرگ بايد مدت زماني را بگذرانيم.
پس چه بهتر كه اين مدت را به بهترين نحو بگذرانيم.
تشکرشده 12 در 11 پست
سلام
همه حرفایی که زدی درست هست ما همه بالاخره می میریم . یک مثال برات می زنم : فرض کن پشت یک پنجره ایستادی که خیلی کثیف هست ولی پشت این پنجره یک منظره خیلی قشنگی هست . بعضی از آدمها با وجود کثیفی پنجره مجذوب زیبایی منظره می شن و بعضی ها فقط کثیفی پنجره رو می بینن و هیچ لذتی از دیدن اون منظره نمی برن. و بعضی ها هم با دستمال اون کثیفی و پاک می کنن تا مزاحم دیدن منظره نباشه. شما جزء دسته دوم هستی که باید کثیفی و با دستمالی به نام افکار مثبت و امید پاک کنی. پس زندگی هم خیلی قشنگی ها داره . حتی مردن هم قشنگی خودشو داره. افکار پوچ و منفی بریز دور و فقط در زمان حال زندگی کن. و پیشرفت کن و به مرگ به عنوان یک تولد نگاه کن. تولد در یک دنیای مجرد . امیدوارم که بتونی با افکار منفی مقابله کنی.
تشکرشده 210 در 101 پست
سلام دوست عزیز
این احساس پوچی برای چی بوجود آمده ؟
من هم گاهی اوقات که دچار یه مشکلی می شم انقدر این حس بهم دست می ده که دوست دارم زمین و زمان رو به هم بدوزم تا یک لحظه دیگه هم توی این دنیا نباشم ولی به مرور زمان که یه کم آروم می شم و مشکلم حل می شه از کارهای خودم خندم می گیره و وقتی بهش فکر می کنم می گم من چقدر از خودم مطمئنم که آرزوی مرگ می کنم باید تا فرصت داریم به خودمون بیام و برای اون دنیامون کاری کنیم مردن برای همه هست ولی به وقتش ....
خواهش می کنم کم تر بهش فکر کن فکرهای خوب کن به توانایی های زیادی که داری به نقشی که توی خونواده و دوستات داری فکر کن امیدوارباش
باشه؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)