به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 مهر 94 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    2,764
    سطح
    32
    Points: 2,764, Level: 32
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    839

    تشکرشده 437 در 171 پست

    Rep Power
    0
    Array

    هم احساسی فکر میکنم هم منطقی انگار دو شخصیتی ام

    سلام دوستان عزیزم . یه اتفاقاتی برام افتاده یه حالتایی برام پیش اومده که دوست ندارمشون. همه کسایی که منو تو این تالار میشناسند میدوند که اصلا اعتماد بنفس ندارم .

    تصمیم گرفته بودم که با خودم مهربون تر باشم زیباییمو ببینم و تنهایی خوشحال باشم .

    ا ز تهران رفتم بیرون جایی رفتم که آرومم کنه ولی بدتر آرامشم رفت!

    از یکی فکر کنم خوشم اومد که اون اصلا نگامم نمیکرد اولش باور نمیکردم خودمو میزدم به اون راه که نه اشتباه میکنم من فقط به خاطر اینکه اسب داشت و عاشق اسب بودم ؛ دوستداشتم بیشتر ببینمش ! به خودم گفتم بسه اینقدر به خودت تلقین نکن که وای الان عاشق شدی ! خب هر کی هر چی دوستداره وقتی با کسی احساس میکنه مشترکه تو دوستداشتن او ن کار یا اون چیز ممکن هست دوستداشته باشه بیشتر اون شخص رو ببینه من اصلا عاشق نشدم که ولی بهش فکر میکردم اصلا هم نمیتونستم جلوی فکر کردنم رو بگیرم لعنتی !

    خیلی مودب و مهربون به نظر میومد و سر به زیر بود فکر کنم همسن و سال خودمه . شنیدم که مواد مصرف میکنه باور نمیکردم شنیدم که برای دایی هاش که مجردن خانم جور میکنه تریاک جور میکنه و .... اصلا باور نمیکردم مثل یه شوک بود من چقدر ظاهر بیین و سطحی نگر و بچم و چیزی که بیشتر ذهنمو ریخته به هم اینه که شمارمو از عمش که با ما مانم دوسته خواسته یعنی چی میخواسته با من دوست شه !

    من باور نمیکنم چرا من ؟ اون خوش قیافست و من خیلی هم زیبا نیستم .البته از نظر خودم . عمش اینا در جواب بهش گفتند غلط کردی این دختر ازون دخترا نیست حواستو جمع کن چپ نگاش نکنیی!

    اینارو مامانم بهم گفت که منم حواسمو جمع کنم دیدمش سر و سنگین تر باشم حتی خود عمش گفت میاد بهش روندید اما اون بیشتر با بابام جور شده منم غیر از سلام و احوال پرسی حرفی باهاش نزدم اونم همینطور . عمش میگفت مادر پدرش خیلی بدند می گفتند که بچه ی خوبیه ولی داره خراب میشه من هم منطقی ام هم احساساتی یجورایی نگرانشم یجورایی ازش بدم اومده چیکار کنم دیگه بهش فکر نکنم الان خودمم نمیدونم چه مرگمه ؟!

  2. کاربر روبرو از پست مفید پونیو تشکرکرده است .

    meinoush (شنبه 04 مرداد 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    مطمنی که خودش مواد می خره؟؟
    در این صورت اصلا اصلا تردید نکن به هیچ دردت نمی خوره.
    نمی خواد بری دوباره اونجا. بمون همینجا.
    فکر می کردم نامناسب که می گی چطوریه که از مورد من بتونه بدتر باشه!!

    اون با این مشکلش هر قدرم خوشگل باشه مهم نیست.
    واست خطرناکه. ولش کن

    اما بنویس از چه ویزگی هاییش خوشت اومده
    اینطوری یه بررسی رو سلایق خودت می کنی

    شیدا می تونه خوب راهنمایی کنه منو زیاد راهنمایی کرد

    2 شخصیت نیست. دل و عقله- کودک درون و بالغه
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 04 مرداد 93 در ساعت 12:10

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 مهر 94 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    2,764
    سطح
    32
    Points: 2,764, Level: 32
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    839

    تشکرشده 437 در 171 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چون سنش کمه دلیلی نمیبینم بخوام بهش فکر کنم من نمیشناسمش ولی از روی ظاهر و رفتاری که داشت با خواهر برادرم به نظر مهربون و خوش برخورد و با ادب بود با من هم حرفی نمیزد زیاد فقط یادم داد چطوری سوار کاری کنم و راجع به اسب حرفی زد که ازش نترسی میتونی کنترلش کنی منم با یه لبخند معمولی تایید کردم من که کلا ساکتم ولی قیافه هم نمیگیرم و مطمینم رفتارم طوری نبوده که فکر کنه ازش خوشم اومده .

    با خواهرم و برادرمم خیلی خوب و دوستانه برخورد کرد اونام ازش خوششون اومد همینطور بابام میگفت چقدر با ادبه . اما مامانم از وقتی فهمید برا بابام و دوستش تریاک آورده و اینا شماره منم خواسته انقدر ازش بدش اومده به بچه ها گفته حق ندارید دیگه سوار اسب بشید ته دلم فکر میکنم خیلی خوب وآقاست . ولی اینکه علاوه بر مواد برا داییش خانم جور کنه یعنی چی یه پسره جوونه خیلی زشته . حالا شماره منو واسه چی خواسته اینو میخوام بدونم یعنی از من خوشش اومده؟ یا فقط میخواد یه مدتی سرش گرم باشه ؛ میخواد بگه خیلی مرده و خفن هر دختری سر راهش قرار بگیره میتونه مخشو بزنه . یا اینکه مثل من به یه دلیلی از من خوشش اومده ای بابا من نمیخوام مثل دخترا ۱۴ ۱۵ ساله برم تو خیال و رویا
    ویرایش توسط پونیو : شنبه 04 مرداد 93 در ساعت 13:08

  5. کاربر روبرو از پست مفید پونیو تشکرکرده است .

    meinoush (شنبه 04 مرداد 93)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    عنوانتو می نوشتی عاشق شدم که همه بیان تو :)

    ببین واقعا واسه بابات تریاک اورده؟؟
    اگه واقعا این پسره تو کارو بار مواده، تو هم که می دونی الان، پس ولش کن کلا. دیگه اصلا برات مهم نباشه چی می کنه چی نمی کنه. دیگه به اینکه از تو خوشش میاد یا نه نمیرسه اصلا مهم نیست. باهاش مثل غریبه ها باش.
    اینکه می گم ویزگی هاشو بنویس واسه اینه که ببینی از چی اش خوشت اومده
    مثلا من اگه باهام ملایم و مهربون باشن دست خودم نیست کلا دنبال سر طرف مقابلم راه می یفتم از بس مهربونی ندیدم :)) حالا توممکنه وقار داشته ظاهرا یا هر جی. این ادم مهم نیست اصلا . فقط واسه اینکه سلیقه اتو ببینی چطوری بوده پرسیدم.

  7. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    فدایی یار (شنبه 04 مرداد 93), پونیو (شنبه 04 مرداد 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام خانم پونیو.معما رو خودتون حل کردید !! گفتم چرا از افتادن از اسب چرا این قدر ناراحت بودید !! پس گویا شما هی فکر می کردید پیش اون مرد اسب سوار چقدر خراب کردید و مثلا شاید اون الان راجبتون فکر میکنه چه دختری و...

    شما خودتون میگید 19 سال بیش تر ندارید..توی این سن اصلا توقع نمیره از ما که بخوایم کسی رو با دیدن چهره سریع تا ته و توشو در بیاریم..میگن باید بسیار سفر رفت تا پخته شود خامی...چیزی که رو که پیر توی خشتم خام میبینه و جوان توی اینه نمیبینه همیشنه یه سری چیز ها رو ادم باید سنی ازش بگزره...

    راجب اون اقا هم لطفا این احساساتون رو این قدر درگیر این و اون نکنید تهش هیچی نداره !! جز ناراحتی و افسوس..این اقایی که گفتید بیش تر ظاهرش شما رو جذب کرده..ایشون داره این کارا رو میکنه لزوما به این معنا نیست که خدایی ناکرده خودش هم حتما این کاره باشه ولی میخوام بگم ایا درسته ادم با کسی بخواد ازدواج کنه که این هست کارش ؟؟ که هر لحظه خودش میتونه اسیر وسوسه بشه ؟؟

    اون اقا پسر هم حتما متوجه رفتار های شما شدند و .. که دنبال شماره شما افتادند و.. من میگم حتی اگه ایشون خواستگار شما بودند اگه چیزایی که گفتید حقیقت داره بهشون جواب منفی بدید ..بعدش شما دارید فکر می کنید ایا ایشون شماره ی شما رو برای چی میخواسته؟؟ که دیگه اگه برای چیزی غیر ازدواج هم باشه واویلاست..

    به هر حال منم با توصیه ماردتون موافقم..سر سنگین تر از قبل باشید..اصلا بی خیال اسب سواری بشید..و این که قبل هم گفتم بازم میگم..اگه میخواید واقعا خوشبخت بشید سعی کنید یه خط قرمز داشته باشید و اونم این که شما سریع به پسری دل ندید..بزارید اقا پسری از شما خواستگاری کنه شما کاملا از طرف خانواده شرایطشو بررسی کنید اگه انشالله مورد مطلوبی برای ازدواج بود عمری خوشبخت در کنار هم زندگی کنید..

    بخدا حیفم اومد این همه انرژِی و وقت دارید توی این سن دارید میزارید پای این چیزا..به جاش این همه وقت و انرژِ و فکر رو صرف ساختن ایندتون و یادگیری چیزای جدید که به کارتون میخوره و در رابطه با رشته ی تحصیلیتون و.. به کار ببرید.

  9. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    پونیو (شنبه 04 مرداد 93)

  10. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    مورد من از مورد تو نامناسب تره ولی :)) چون هر کاری ازش برمیاد
    شنیده بود م تریاکو میان تعارف می کنن به هم تو جمع ها انگار شکلات تعارف می کنن اما باور نمی کردم.
    تو 19 سالته یه دختر جوونی با اینده به جای این که خودتو تو دست کسی بندازی که از خودش نمی تونه مراقبت کنه و تو خونواده ای هم بوده که حالا هم خودش هم بقیه اشون گیرن به مواد و واردشون شی تو رو هم گرفتار می کنن، به اینده ات برس. برو چند تا کتاب بخون فیلم ببین با ادم درست حسابی دوست شو نه اینکه از این ادم خوشت بیاد. چیزی داره بهت بده؟؟ نداره. اون خودشو هم نتونسته مراقبت کنه. نمی تونه از تو مراقبت کنه.

    قحطی نیومده که. همه جا برو با همه حرف بزن اما همیشه همیشه از خودت مراقبت کن.
    حالا یه ادم مناسب امیدوارم پیدا کنی.
    به قول شیدا یکی که از اول داد نزنه که نامناسبه!

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 مرداد 93 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1393-5-03
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    35
    سطح
    1
    Points: 35, Level: 1
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم من خودم تازه دیروز عضو سایت شدم
    میدونم تو فکرت چی میگذره الان احساساتت داره بهت غلبه میکنه و بخاطر چیزای ظاهری که ازش دیدی دوس داری بدیاشو نبینی یا شایدم باور نکنی ولی باید بهت بگم بهتره عاقله تصمیم بگیری اتفاق خاصی نیوفتاده که تو بخای انقد ذهنتو درگیر یکی که خیلی هم نمیشناسیش بکنی پس به خودتو و آینده ات فک کن و ازش دوری کن وقتی بهش بی توجه باشی میبینی که چقد ارومتر میشی لیاقت تو مسلما بیشتر از ی ادم مواد فروشه درسته؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید sara** تشکرکرده است .

    پونیو (شنبه 04 مرداد 93)

  13. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    اینجور ادما به درد رابطه موقت هم نمی خورن چه برسه به دایم. می خوای چی کنی با یه شوهری که از خودش نمی تونه مراقبت کنه؟؟ دوستی اش هم خطرناکه.
    رابطه دایم با همچین ادمی میشه اسارت.
    موقتی اش هم که به درد نمی خوره.
    ولش کن.
    اگه نمی تونی جلو فکر کردنت بهشو بگیری دیگه اونجا نرو بمون همینجا. نبینیش کم کم از یادت میره.

    به خودت برس. برو سفر بگرد هر چی می تونی یاد بگیر اما نه دل بده به کسی نه زیر دست کسی برو. دور بمون. از خودت مراقبت کن.
    خوبه با خونواده بودی.
    به اطلاعاتت به مطالب مربوط به رشته ات اضافه کن. به مهارت هات اضافه کن چیزای جدید یاد بگیر. فنون جدید یاد بگیر. این ادم اگه خودش اسب سواری خوب بلد بود فقط به درد این می خورد که بهت یاد بده اسب سواری کنی. هیچی دیگه برات نداره.
    دلتو دو دستی بچسب.
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 04 مرداد 93 در ساعت 13:44

  14. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    پونیو (شنبه 04 مرداد 93)

  15. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 مهر 94 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    2,764
    سطح
    32
    Points: 2,764, Level: 32
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    839

    تشکرشده 437 در 171 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از همتون دوستان نتم قطع شد نتونستم جواب بدم. آقای فدایی یار من رفتارم مثلا چطور بوده که فکر کرده نخ دادم که جرات کرده شمارمو از عمش بخواد اگه من برخوردم اونجوری بود که خودش بهم میگفت .

    عمش ازش پرسیده چرا اینکارو میکنی با خودت گفته من که معتاد نیستم تفریحیه . مادرش وقتی فهمیده برا دایی هاش مواد جور کرده ه گفته چه پسر با جربزه ای دارم ! مگه میشه من باور نمیکنم . انقدر مادرش بدجنسه که پسرش میاد پیش عمش و عموش درد دل وگفته مادر من رحم نداره .

    من هم خیلی با اخلاق بابا م مشکل دارم . نمیتونم باهاش کنار بیام . منم خیلی پاک و فرشتته نیستم یه اشتباهاتی کردم وقتی خیلی تنها بودم ناراحت بودم. نرفتم معتاد شم ولی اشتباهی کردم از لجم که فقط خودموناراحت تر کردم حالا خوبه خیلی زود پشیمون شدم و ادامه ندادم انگار اهلش نبودم . همون تنهایی خوبه من میخواستم عاشق خودم بشم همین رو از خدا خواستم .
    ویرایش توسط پونیو : شنبه 04 مرداد 93 در ساعت 15:22

  16. 2 کاربر از پست مفید پونیو تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 04 مرداد 93), فدایی یار (یکشنبه 05 مرداد 93)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    نه خانم پونیو اشتباه نکنید...شما قرار نبست کار خاصی می کردید..خود پسرا زرنگ هستند متوجه میشند... شما چطوری سریع متوجه میشید یه پسر رفتارش با شما متفاوته !!؟؟ خب پسرا هم زود متوجه میشند... اصلا منظورم این نبود به قول خودتون شما نخ دادید.اصلا...شما نا خود گاه ممکنه با رفتارتون یه چیزایی رو نشون دادید..

    ایشون که داره این کار رو میکنه حتما داره از این راه درامدی هم کسب میکنه و گر نه بعید میدونم برای صرفا تفریح باشه..به هر حال یه عده هستند توی این کار هستند متاسفانه..

    راجب این تنش هایی که شما با پدرتون دارید خدمتتون عرض کنم که همون طور خودتون میگید هیچکی بدون مشکل نیست..ولی پدرو مادر یه چیز دیگه هستند حتی به نظر ما اگه بدترین باشند !! شما همش گفتید پدرم پدرم من مظمئن هستم شاید پای حرف پدرتون بشنیم باز ایشون یه چیزایی از شما بگند که راضی نیستند که شما ببنید ای وای اگه اینا رو درست می کردید چقدر رابطتون بهتر میشد

    فکر کنم حضرت علی (ع) می فرمایند که اگه میخواید ببنید پیش یه نفر چقدر عزیز هستید ببنید اون فرد چقدر پیش شما عزیزه و این حتی در رابطه با رابطه ما با خدا هم صادقه !! و همین طور میگند وقتی میخواید از یه نفر کدورتی که بینتون هست رو رفع کنید قبل از هر اقدام و عذر خواهی و. . همچنین چیزی اول دلتون رو از اون طرف صاف کنید...

    اکثر بچه ها وقتی تحت فشار از جانب خانواده قرار می گیرند و.. دست به اقداماتی میزنند که اخرش فقط افسوس داره..حالا خدا رو شکر شما میگید زود متوجه اشتباهتتون شدید..یادتون باشه اگه هر چقدر هم تحت فشار قرار گرفتید هیچ وقت طوری رفتار نکنید که به خودتون و خانوادتون لطمه ای بخوره..انشالله کمی این دوران بگزره و شما هم سعی کنید خودتون با کارایی رابطتتون با پدرتون رو بهتر کنید قول میدم روزی بیاد بگید که کاش این قدر روابطمو با پدرم سرد نمی کردم..یکی از دلایلی که باعث میشه شما زودتر به کسی دل بدید هم همین میتونه باشه..شما اگه رابطه ی خیلی گرم و صمیمی با پدرتون داشته باشید مطمئن باشید کمتر این حس ها به سراغتون خواهد امد..

    البته من کامل داستان شما با پدرتون رو نمیدونم ولی اوضاع هر چقدر هم خراب باشه ایشون پدر هستند..بعدش هم مگه همین پدرتون شما رو نبردند به اون فضای روستا و.. به هر حال مگه میشه پدری دخترشو دوست نداشته باشه ..امیدوارم راهشو زودتر شما پیدا کنید و رابطتتون خوب خوب شه..شما اولش کمی تغییر کنید بعدش ببنید که پدرتون هم چقدر تغییر خواهند کرد..باور کنید..

    در ضمن تنهایی اصلا خوب نیست..انشالله تمام کسانی که مجرد هستند به وقتش یه همسر خوب خدا نصیبشون کنه که وقتی به هم نگاه میکنند فقط خدا رو شکر کنند چنین همسری نصیبشون کرده.

  18. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    پونیو (شنبه 04 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روانشناسی تیپ های شخصیتی نه گانه
    توسط شیدا. در انجمن شخصیت
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 24 شهریور 96, 16:19
  2. کمک در مورد درمان دو شخصیتی
    توسط کیارش۲ در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 اردیبهشت 93, 15:31
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 دی 92, 12:13
  4. 24 تست روانشناسی آنلاین برای کشف ویژگی های شخصیتی افراد
    توسط 1farakav در انجمن معرفی سایت های مفید از دیدگاه شما
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 بهمن 90, 13:24
  5. شما چه جور شخصیتی دارید؟
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 تیر 87, 14:50

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.