به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1393-3-13
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    735
    سطح
    14
    Points: 735, Level: 14
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 220 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چیکار کنم تنهام نذاره؟؟؟؟؟؟

    سلام
    واقعا خسته شدم از این تنهایی من 27سالمه..متاسفانه یا خوشبختانه دیروز 27 سالم شد و تنهای تنها هستم ...حدو دو ماهی هست که برای کاری به اداره ای رفتم و اونجا با یه اقایی که کارمند اونجا بود اشنا شدم....میدونم که الان میگین این رابطه ها غلطه و ممکنه تایپیکم قفل بشه ولی من واقعا نیاز به راهنمایی دارم...
    من خیلی تنهام خیلی...خواهر کوچیکتر از خودم ازدواج کرده و براسومی هم که 6سال از من کوچیکتره داره خواستگار میاد ولی من نه.....با وجود اینکه قیافه بدی هم ندارم...تحصیلات هم دارم ولی همیشه نمیشه...حتی تا پای خواستگاری هم میره و بهم میخوره........
    من این دوماه با اون اقا به صورت تلفنی و مسیج در ارتباط بودم....اخلاقش بد نیست...دوست دارم بفهمم قصدش از رابطه باهام ازدواج هست یا نه فقط دوستیه ولی نمیدونم چطوری بپرسم که بد تعبیر نکنه.........

    اون خیلی بیخیاله مثلا من دوست دارم مرتب بهم تلفن بزنه سراغمو بگیره و مسیج بده ولی اون نه شاید روزی 3...4 بار بیشتر مسیج نده...بیشتر من سراغشو میگیرم...وقتی هم اعتراض میکنم میگه اینکارا از سن و سال من گذشته..اون 29 سالشه.....ظهر که بهش اعتراض کردم تا من سراغتو نگیرم یادم نمیکنی...گفت میخوای جدابشیم؟؟؟؟؟وقتی اینو گفت حالم بدشد خیلی ناراحت شدم...خیلی.........گفتم نمیتونم...تنهام نذار......گفت تو بامن خوشحال نیستی...گفتم و گفتم و گفتم....که گفت باشه بازم سعی میکنیم..............نمیدونم چیکار کنم....هم دوسش دارم هم از تنهایی میترسم دلم میخواد بهش بگم باهم ازدواج کنیم ولی نمیدونم چطوری نظرشو بپرسم...از یه طرف هم حس میکنم اونا از لحاظ مالی از ما یخورده بالاتر هستن و میترسم .....واقعا نمیدونم چیکار کنم که فقط نره........تصمیم گرفتم دیگه بهش اعتراضی نکنم که چرا مسیج نمیدی...فقط شما بهم بگین رفتارم چجوری باشه باهاش خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟

    به خدا تنهایی خیلی عذابم میده....نه دوستی دارم نه کسی که حتی وقتی بیرون بخوام برم خرید باهام بیاد...همیشه تنهای تنهام........میترسم دوباره قلبم بشکنه و اینم تنهام بذاره...حاضرم همه کار بکنم که برا همیشه برام بمونه.........

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام
    به بدترین شکل ممکن دارید بازی می خورید ؛ از این رابطه بکشید بیرون ؛ لططط،فا.
    موفق باشید.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  3. 6 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (شنبه 04 مرداد 93), khaleghezey (شنبه 04 مرداد 93), meinoush (جمعه 03 مرداد 93), mohammad6599 (شنبه 04 مرداد 93), sanjab (جمعه 03 مرداد 93), فرهنگ 27 (جمعه 03 مرداد 93)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    سلام،دوست عزیز ارومتر،این همه بی قراری برای چیه!!!سن شما خیلی زیاد هم نیست که نگرانید،تنهایی برای هر کسی پیش میا،هر چی سن بالاتر بره هم بیشتر باشه پر رنگتر میشه،اما این دلیل نمیشه ادم سراغ هر رابطه ای بره،من به اشنایی شما خرده ای نمیگیرم،اما شما باید روز اول قبل از اینکه رابططتون نزدیک بشه از اون اقا میپرسیدید هدف شما از اشنایی با من چیه،اگر میگفت ازدواج با شرط اینکه بعد از مدتی خانواده ها در جریان قرار بگیرن تا مدت محدودی باهاش ادامه میدادید( قبل از اینکه وابستگی بخواد ایجاد شه) اگر هم میگفت دوستی سریع جواب منفی میدادید،چون با یک حساب ساده و با رجوع به عقلتون میتونید به این نتیجه برسید که رابطه بی هدف انتهایی نداره،حتی اگر ادمی که باهاش اشنا میشید خوب باشه،حتی اگر لحظه های خوبی داشته باشید،حتی اگر بخاید تنها نمونید...................اخرش جدایی و وابستگی و شکسته،پس واردش نشید بهتره،پس سریع موضع اون اقا رو جویا شید حتی اگر منجر به جداییتون شه،این یک بعد قضیه هستش،بعد دیگه اینه شما جوری رفتار کردید که اون اقا فهمیده این شمایید که به اون احتیاج دارید و از قطع ارتباط باهاش میترسید پس شما رو همیشه در دسترس خودش میبینه و پسرا این مواقع حتی از دخترا سو استفاده هم امکان داره بکنند،پس الان اولین کاریه که میکنید اینه که هدفشو بپرسید و چون مدتی باهاش بودید اگر شناخت ازش دارید سریعا خانواده هاتونو در جریان بذارید اما در غیر این صورت ادامه ندید که ضرر میکنید

  5. 2 کاربر از پست مفید samanft تشکرکرده اند .

    meinoush (جمعه 03 مرداد 93), فرهنگ 27 (جمعه 03 مرداد 93)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    دوستان خوب راهنماییت کردن

    برای اینکه کمی ارام بشی اینو بخون شاید برات مفید بود:


    shabe barooni
    سلام دوست خوبم....
    بذار یه چیزی بهت بگم مهربون:
    هیچ کس مقصر تنهایی تو نیست.

    چون انسان در ذاتش تنها آفریده شده و این تنهایی پاسخ اش رو فقط یک نفر میدونه. همان که آفریده.

    انسان، هم عاشق معشوق بودنه، هم عاشق عاشق شدن. محبتی که ندونی باید چیکارش کنی دردسر ساز میشه! انسان رو به عجز و نیاز میکشونه.
    اما هنگامی که در قالب سپاس و سپاسگزاری بروز یافت، اونوقت آرامش بخش خواهد بود.

    این محبت بسیار وسیع تر از اینه که ما بخوایم باهاش یک نفرو دوست داشته باشیم. اگه اینکارو کنیم مجبوریم اون یک نفرو به حد مرگ دوست داشته باشیم که دیر یا زود می فهمیم سزاوارش نبود. با این محبت میشه همه جهان رو دوست داشت، با این محبت میشه سپاسگزار خود بود و میشه عمیقا خدا رو پرستید و عبادت کرد.

    اینه که همانطور که فرشته جان گفتند، چرا این محبت رو با جهان و جهانیان، و مهمتر خودت و در صدر همه پروردگارت تقسیم نکنی؟

    سپاسگزار باش، اما چگونه:
    در برابر جهان: جهان منتظر توست برای زیبا شدن... اگر میخوای سپاسگزار جهان باشی، از بیهودگی پرهیز کن. میخوای دوست داشتنی باشی؟ پس فعالیت کن. مردم دنبال ایده آل هستند. هرچه به ایده آل و آرزو های خودشون نزدیکتر باشی، عزیزتری. از طرفی فعالیت اجازه نمیده احساس تنهایی کنی.

    در برابر خود: سلامت باش! چه از جسمت، چه از روحت محافظت کن. در ظاهر و رفتار زیبا باش.

    در برابر خداوند: به جز دو مورد بالا، به هرچه از دوست رسد قانع و هوشیار باش.
    که اگر تنها ترین تنها شوم ، باز هم خدا هست....

    شروع کن. نمون خونه. فعالیت کن، حتی وقتی خونه هستی به خودت توجه کن. روابط اجتماعیتو قوی کن. جای مرثیه خوانی ضعفت رو بپذیر و در پی حلش باش. هرچه بیشتر خودت رو تحویل بگیری، بیشتر تحویلت میگیرن، هرچه شاد تر و با انگیزه تر باشی بیشتر جذبت میشن، اما آنچه که ارزشمنده اینه که هرجور راجع به خودت فکر کنی همانگونه شکل میگیری. سرتاسر زندگی قوانین انرژی حاکمه و تفکر ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. شاد باش و این شادی رو به جهان هدیه کن. هر چقدر پول بدی آش میخوری!


  7. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 03 مرداد 93), veis (جمعه 03 مرداد 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1393-3-13
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    735
    سطح
    14
    Points: 735, Level: 14
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 220 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعی میکنم دوستان....ممنون که نظرتون رو گفتین.................تا دیشب همه چی خوب بود ظهر یدفعه این حرفو زد...تا دیشب احساس میکردم قصدش ازدواج هست...چون روز اول گفت یه نامزدی داشته که بهم خوردهگفت بهت میگم که بعدا خرده نگیری که چرا بهم نگفتی...از یه طرف میگم کلا اخلاقش اینه سرده نمیتونه محبت کنه...از یطرف هم میگم اخه تا این حد؟؟...... چطوری بهش بگم قصدت ازدواجه یا دوستی؟؟به نظر شما الان بگم بهد 20 روز اشنایی نمیگه خیلی عجله دارم یا از اول طمع ازدواج داشتم؟؟یا فعلا همینطوری سرد باهاش ادامه بدم تا بعد...........من عادت بدی که دارم چون تنهام خیلی زود وابسته میشم...خیلی...بعدشم که شکست میخورم نابود میشم.........این خیلی بده...یعنی تا حالا چند بار این بلا سرم اومده و واقعا دیگه توان شکست دوباره رو ندارم......میخوام یکی بیاد تو زندگیم که دیگه نره...بمونه .........تنهام نذاره...مهم نیست پولداره نداره...وضعش چطوریه...فقط میخوام واقعا منو دوست داشته باشه...از تنهایی خسته شدم...دور و برم هرکیو میبینم یکی رو داره..منم همش تنهاااااااا

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 دی 00 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    121
    امتیاز
    7,040
    سطح
    55
    Points: 7,040, Level: 55
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 110
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 288 در 108 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    24
    Array
    سلام


    خانوما لطفا پست این خانومو نخونید تاثیر منفی روتون میذاره
    به گمونم خداوند داشت شمارو می افرید یادش رفته ذره ای اعتماد بنفس توتون بذاره

    به همدردی خوش امدید
    نمیدونم ، واقعا چی بگم....!!

    ببین خواهر گلم:

    نه دوستی دارم نه کسی که حتی وقتی بیرون بخوام برم خرید باهام بیاد...همیشه تنهای تنهام
    آخه این حرفه؟!!!!!!

    من خیلی تنهام خیلی...خواهر کوچیکتر از خودم ازدواج کرده و براسومی هم که 6سال از من کوچیکتره داره خواستگار میاد ولی من نه
    حتی تا پای خواستگاری هم میره و بهم میخوره.
    دوست دارم بفهمم قصدش از رابطه باهام ازدواج هست یا نه فقط دوستیه ولی نمیدونم چطوری بپرسم که بد تعبیر نکنه
    اون خیلی بیخیاله مثلا من دوست دارم مرتب بهم تلفن بزنه سراغمو بگیره و مسیج بده ولی اون نه شاید روزی 3...4 بار بیشتر مسیج نده...بیشتر من سراغشو میگیرم...وقتی هم اعتراض میکنم میگه اینکارا از سن و سال من گذشته
    ظهر که بهش اعتراض کردم تا من سراغتو نگیرم یادم نمیکنی...گفت میخوای جدابشیم؟؟؟؟؟وقتی اینو گفت حالم بدشد خیلی ناراحت شدم...خیلی.........گفتم نمیتونم...تنهام نذار......گفت تو بامن خوشحال نیستی...گفتم و گفتم و گفتم....که گفت باشه بازم سعی میکنیم
    شما دارید چنان خودتو وابسته اون نشون میدی که اگرم باهات ازدواج کنه از روی ترحمه و چنین زندگی ای دوام نخواهد داشت

    هم دوسش دارم هم از تنهایی میترسم دلم میخواد بهش بگم باهم ازدواج کنیم ولی نمیدونم چطوری نظرشو بپرسم
    واقعا ارزشت خیلی خیلی بیشتر از اینه
    میترسم دوباره قلبم بشکنه و اینم تنهام بذاره...حاضرم همه کار بکنم که برا همیشه برام بمونه
    ما سر نخ هایی از شکست حس میکنیم بخاط همین شما رو منع میکنیم از این رابطه
    ------------------------------------------------------------------------------------------
    اما با این حال و احوالی که شما داری گمون نکنم منصرف بشی....
    پس به این نکاتی که میگم خوب توجه کنید:
    وقتی شما ازش ارتباط و تماس بیشتر خواستی میگه از ما گذشته ،دو حالت داره یا بهانه داره میگیره یا واقعا راست میگه،اگه راست میگه پس رابطه شما در حد دوستی نیست چون ازش از این نوع کارا هم گذشته!پس یعنی داره شما رو بررسی میکنه برای یه تصمیم.... و اگر توی این بررسی نتیجه خوب گرفت(ذهنیت خوب) پس انتخابش میشیدچ
    شما از لحن حرف زدن و صحبت کردنش میتونید پی به این تصمیمش ببرید
    شما اینقد خودتونو وابستش نشون میدید که وقتی گفت جدا بشیم فقط بپاش نیوفتادید !! ....یادتون باشه مردها از زنان وابسته اصلا خوششون نمیاد .... خودتونو وابسته بهش نشون ندید
    شما ارتباطاتتون ضعیفه:این نوع ارتباط فقط بدرد این میخوره که یه عروسک دارا و سارا بگیری و باهاشون حرف بزنی !!
    من عادت بدی که دارم چون تنهام خیلی زود وابسته میشم...خیلی...بعدشم که شکست میخورم نابود میشم.........این خیلی بده...یعنی تا حالا چند بار این بلا سرم اومده و واقعا دیگه توان شکست دوباره رو ندارم......میخوام یکی بیاد تو زندگیم که دیگه نره...بمونه .........تنهام نذاره...مهم نیست پولداره نداره...وضعش چطوریه...فقط میخوام واقعا منو دوست داشته باشه...از تنهایی خسته شدم...دور و برم هرکیو میبینم یکی رو داره..منم همش تنهاااااااا
    وقتی این طور فکر کنید پس بهش میرسید!

    موفق باشید
    احساستون همیشه بهاری

    ================================================== =
    من به عنوان یه مرد،از همه نظر خوب و ایده آل هرچی فکر میکنم خودمو اونقدر دارای ارزش نمیبینم که توسط یه دختر پرستیده بشم!
    نکنه دختری منو با خدا اشتباه گرفته ....!! ممکنه ...!! چون جلوه ای از خداوند هستم

    اما ایکاش خوده خداوندو میپرستید تا اینکه به وصال من میرسید بعد میدید که از جنس یک بنده هستم!

    - - - Updated - - -

    سلام


    خانوما لطفا پست این خانومو نخونید تاثیر منفی روتون میذاره
    به گمونم خداوند داشت شمارو می افرید یادش رفته ذره ای اعتماد بنفس توتون بذاره

    به همدردی خوش امدید
    نمیدونم ، واقعا چی بگم....!!

    ببین خواهر گلم:

    نه دوستی دارم نه کسی که حتی وقتی بیرون بخوام برم خرید باهام بیاد...همیشه تنهای تنهام
    آخه این حرفه؟!!!!!!

    من خیلی تنهام خیلی...خواهر کوچیکتر از خودم ازدواج کرده و براسومی هم که 6سال از من کوچیکتره داره خواستگار میاد ولی من نه
    حتی تا پای خواستگاری هم میره و بهم میخوره.
    دوست دارم بفهمم قصدش از رابطه باهام ازدواج هست یا نه فقط دوستیه ولی نمیدونم چطوری بپرسم که بد تعبیر نکنه
    اون خیلی بیخیاله مثلا من دوست دارم مرتب بهم تلفن بزنه سراغمو بگیره و مسیج بده ولی اون نه شاید روزی 3...4 بار بیشتر مسیج نده...بیشتر من سراغشو میگیرم...وقتی هم اعتراض میکنم میگه اینکارا از سن و سال من گذشته
    ظهر که بهش اعتراض کردم تا من سراغتو نگیرم یادم نمیکنی...گفت میخوای جدابشیم؟؟؟؟؟وقتی اینو گفت حالم بدشد خیلی ناراحت شدم...خیلی.........گفتم نمیتونم...تنهام نذار......گفت تو بامن خوشحال نیستی...گفتم و گفتم و گفتم....که گفت باشه بازم سعی میکنیم
    شما دارید چنان خودتو وابسته اون نشون میدی که اگرم باهات ازدواج کنه از روی ترحمه و چنین زندگی ای دوام نخواهد داشت

    هم دوسش دارم هم از تنهایی میترسم دلم میخواد بهش بگم باهم ازدواج کنیم ولی نمیدونم چطوری نظرشو بپرسم
    واقعا ارزشت خیلی خیلی بیشتر از اینه
    میترسم دوباره قلبم بشکنه و اینم تنهام بذاره...حاضرم همه کار بکنم که برا همیشه برام بمونه
    ما سر نخ هایی از شکست حس میکنیم بخاط همین شما رو منع میکنیم از این رابطه
    ------------------------------------------------------------------------------------------
    اما با این حال و احوالی که شما داری گمون نکنم منصرف بشی....
    پس به این نکاتی که میگم خوب توجه کنید:
    وقتی شما ازش ارتباط و تماس بیشتر خواستی میگه از ما گذشته ،دو حالت داره یا بهانه داره میگیره یا واقعا راست میگه،اگه راست میگه پس رابطه شما در حد دوستی نیست چون ازش از این نوع کارا هم گذشته!پس یعنی داره شما رو بررسی میکنه برای یه تصمیم.... و اگر توی این بررسی نتیجه خوب گرفت(ذهنیت خوب) پس انتخابش میشیدچ
    شما از لحن حرف زدن و صحبت کردنش میتونید پی به این تصمیمش ببرید
    شما اینقد خودتونو وابستش نشون میدید که وقتی گفت جدا بشیم فقط بپاش نیوفتادید !! ....یادتون باشه مردها از زنان وابسته اصلا خوششون نمیاد .... خودتونو وابسته بهش نشون ندید
    شما ارتباطاتتون ضعیفه:این نوع ارتباط فقط بدرد این میخوره که یه عروسک دارا و سارا بگیری و باهاشون حرف بزنی !!
    من عادت بدی که دارم چون تنهام خیلی زود وابسته میشم...خیلی...بعدشم که شکست میخورم نابود میشم.........این خیلی بده...یعنی تا حالا چند بار این بلا سرم اومده و واقعا دیگه توان شکست دوباره رو ندارم......میخوام یکی بیاد تو زندگیم که دیگه نره...بمونه .........تنهام نذاره...مهم نیست پولداره نداره...وضعش چطوریه...فقط میخوام واقعا منو دوست داشته باشه...از تنهایی خسته شدم...دور و برم هرکیو میبینم یکی رو داره..منم همش تنهاااااااا
    وقتی این طور فکر کنید پس بهش میرسید!

    موفق باشید
    احساستون همیشه بهاری

    ================================================== =
    من به عنوان یه مرد،از همه نظر خوب و ایده آل هرچی فکر میکنم خودمو اونقدر دارای ارزش نمیبینم که توسط یه دختر پرستیده بشم!
    نکنه دختری منو با خدا اشتباه گرفته ....!! ممکنه ...!! چون جلوه ای از خداوند هستم

    اما ایکاش خوده خداوندو میپرستید تا اینکه به وصال من میرسید بعد میدید که از جنس یک بنده هستم!

  10. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو
    چهل موضوع موثر در پيدا كردن شوهر ؟!

    مقدمه:
    يكم :
    هر ‌پسري بر اساس سليقه، طرز نگرش،‌اعتقادات،‌وضعيت اقتصادي، احساسات،‌ و تفكر خود به دنبال همسر مي گردد.

    دوم :
    در بين پسرها هم مثل دختران پراكندگي و تفاوت گسترده اي وجود دارد، يعني هر پسري بر اساس مواردي كه در بند يك برشمرديم ، ديدگاههاي مختلفي براي انتخاب همسر دارد.

    سوم:
    البته دخترها هم متفاوتند و ايده آلهايشان در زندگي و توقعاتشان از همسرشان متفاوت هست.

    چهارم :
    با توجه به موارد بالا هر دختري نمي تواند براي هر پسري ايده آل باشد و به عكس
    مثلا: براي يك پسر مذهبي ، دختري كه آرايش مي كند و بيرون از منزل مي آيد مطلوب نيست. و براي دختر مذهبي نيز پسري كه با دختران بگو و بخند دارد مطلوب نيست.

    حالا بر اساس اين مقدمه من در ذيل با طرح سئوالاتي، مشخصات دختراني كه به راحتي مي توانند خواستگار پيدا كنند را قيد مي كنم. البته اين مشخصات متفاوت و گاه متضاد هم هستند، ليكن چون آقايون هم متفاوت و گاه متضاد يكديگر فكر مي كنند. هر كسي بنا به نگرش و معيارهاي خودش همسر انتخاب مي كند.

    نكته مهم و بديهي اينست : آقايوني هم كه مي خواهند مورد توجه خانم ها باشند نياز هست مشخصات مورد نظر خانمها را داشته باشند كه در بعضي موارد مشابه همين فهرست ذيل است.

    قبلا گفته بودم كه دختر خانم ها نبايد در قضيه ازدواج منفعل باشند، بلكه بايد فعال و اكتيو باشند، و به جاي اينكه آنها دنبال مرد ايده آل بگردند، اين آقايون باشند كه آرزومند ازدواج با آنها باشند.


    دختر خانم ها بر اساس پاسخي كه به سئوالات ذيل مي دهند، مورد توجه گروه هاي خاصي از آقايون جهت ازدواج قرار گيرند. (من براي سهولت، در اينجا پارامتر تاثير گذار زيبايي را ثابت فرض مي گيرم)

    1 – آيا دختر خانم تحصيلات دانشگاهي دارد؟

    2 – آيا دختر خانم علاوه بر تحصيلات دانشگاهي تخصص و مهارت كاربردي هم در زمينه رشته تحصيلي خود دارد؟

    3 - آيا دختر خانم شوخ طبع ، طناز و پرتحرك و پرانرژي است؟

    4 – آيا دختر خانم از نظر اقتصادي، شغلي يا در آمدي يا هنري دارد، تا بتواند به اقتصاد خانواده كمك كند؟

    5 – آيا خانواده دختر التزام هاي لازم جهت حمايت هاي اقتصادي در موارد خاص به داماد مي دهند؟

    6 – آيا دختر خانم تقيدات مذهبي بالايي دارد، و آنچه كه يك پسر مذهبي در نظر دارد رعايت مي كند؟

    7 – آيا دختر خانم افكار روشنفكري ، بيانها و استدلالهاي جالب دارد؟

    8 – آيا دختر خانم اجتماعي هست؟ به ميهماني ها مي رود؟ به اجتماعات خاص فرهنگي ، فرهنگسراها تشريف مي برند؟

    9 – آيا دختر مذهبي در محيط هاي مذهبي ، مجالس سخنراني، ادعيه ، زيارتگاهها، عزاها ، عروسي ها تشريف مي برند؟

    10 - آيا دختران در ارتباط با آقا پسرها مهارتهاي متناسب را دارند؟ ( نه تسليم ، نه طرد، نه بي تفاوتي، نه احساسي و ....، بلكه رويكرد عقلاني مناسب نسبت به درخواست ارتباط آقايان= توضيحش مقاله ديگري مي طلبد)

    11 - آيا دختران فعاليتهايي چون كلاسهاي آموزشي زبان، كامپيوتر و ... دارند؟ آيا دختران به ورزش و باشگاه علاقه مند هستند و فعاليت مي كنند؟

    12 – فعاليت هاي فوق برنامه دختران در انجمن ها ، جلسات، گروهها و .... حساب شده است؟

    13 – آيا دختران نسبت به كاهش نااميدي،‌افسردگي، خشم، بدبيني ، احساساتي انفجاري و ... اقدام موثري انجام داده اند؟

    14 – آيا دختران فعاليت هاي هنري دارند؟ فعاليت گلدوزي ، خياطي، نقاشي، موسيقي، آرايشگري و ...؟

    15 – آيا دختران وبلاگ فعال و معتدلي دارند؟ آيا به وبلاگ ديگران به طور متعادل سر مي زنند و نظرات منطقي و غير احساسي مي دهند؟



    16 – آيا دختران دل و دماغ براي گردش ،‌سنيما، پارك،‌ تفريح ، موزه و ساير محيطهاي عمومي دارند؟

    17 – آيا وجهه دختران در محيط فاميل، همسايگان، محله ، دانشگاه متعادل و قوي هست؟

    18 – آيا دختران از طريق دوستانشان ، فاميلشان سعي مي كنند پسران مناسب را بررسي كنند و تمايلات خود را در خصوص موارد مناسب به مرتبطين پسر بگويند؟

    19 - آيا دختران وضعيت ظاهري خود را اعم از لباس ،‌كفش ، كيف و پوشش خود را تميز و مرتب حفظ مي كنند؟ تا چه اندازه سليقه به خرج مي دهند؟ آيا به سادگي بيشتر اهميت مي دهند يا به تجمل؟

    20 - ميزان آموخته هاي دختران در زمينه هاي مذهبي ، روانشناسي، سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، جامعه شناسي و تجربه هاي فردي آنها در هر مورد چقدر است؟ و آيا سعي مي كنند در زمينه هاي مختلف به روز باشند؟

    21 - آيا دختران توجه دارند هر پسري ، ‌مادر دارد،‌خواهر دارد و وابستگاني كه مي توانند بالقوه پلي براي همسرگزيني باشند؟

    22 – آيا دختران در فعاليت هاي مدرسه و دانشگاه سهم رهبري و ليدري دارند؟ آيا ‌اجتماعي هستند؟ آيا داوطلبانه وظايفي را در كلاسها به عهده مي گيرند؟ كنفرانس مي دهند؟

    23 – دختران در محيط منزل تا چه ميزان در فعاليتها خانه كمك مي كنند؟ به هنگام ميهماني ها چقدر پرجنب وجوش هستند؟ آيا براي كمك به ديگران پيشقدم هستند؟ آيا پختگي لازم در انجام وظايف را مي توان در حركات آنها ديد؟

    24 – دختران چقدر شعر حفظند؟ چقدر متن ادبي بلد هستند؟ چقدر ارائه نظر مي كنند؟ و چه ميزان اعتماد به نفس خود را به ديگران ديكته مي كنند؟

    25 – متانت ، افتادگي ،‌ صبوري و نجابت دختران در ارتباط با ديگران چگونه تبلور مي كند؟

    26 – نوع راه رفتن دختران در محيط هاي عمومي چگونه است؟ آيا آرام و متين حركت مي كنند؟ آيا تند و با انرژي حركت مي كنند؟ آيا بي هدف و با تاني حركت مي كنند؟ آيا با حالتي قوز كرده و و گامهاي خسته حركت مي كنند؟ آيا هنگام حركت نگاهشان همه جا در حركت هست؟ آيا عمق و صلابت نگاهشان ثابت و نا مشخص هست؟

    27 - رابطه دختران با مادران ، پدران ،‌برادران و خواهران و دوستانشان چگونه است؟ آيا همواره بستگان دختران از آنها به خاطر خوب بودنشان تعريف مي كنند؟ آيا هر وقت ياد دختر يا خواهرشان مي افتند،‌ براي او آرزوي بهترين ها را مي كنند و در جمع و خلوت خدا را به اين خاطر شكر مي كنند؟

    28 – دختران تا چه اندازه ذاتا اصيل هستند و رفتارهايشان خالص هست و در خلوت و خانواده هم همان كارهايي را مي كنند كه در جمع و گروه انجام مي دهند؟

    29 – دختران چقدر در كنترل خشم، پرخاشگري ، غم، نگراني، اضطراب و ... موفق بوده اند و شخصيت با ثباتي از خود را به نمايش گذاشته اند؟

    30 – دختران تا چه ميزان در كارهاي عام المنفعه شركت مي كنند؟ به عيادت بيماران مي روند؟ به خانه سالمندان سر مي زنند؟ به ايتام كمك مي كنند؟ يا .....




    31 – دختران تا چه اندازه خود را از دسترسي غير مجاز پسران حفظ كرده اند؟ و نگران فاش شدن ارتباطات قبلي خود نيستند؟ و تا چه اندازه مي توانند پاك بودن خود را به عنوان يك قدرت و اعتماد به نفس با خود همراه داشته باشند؟

    32 – دختران تا چه اندازه در كسب مهارتهاي ارتباطي، مهارتهاي زندگي و شناخت ابعاد خانواده تلاش كرده اند؟

    33 – دختران تا چه اندازه صبور و اميدوار بوده و جهت انتخاب همسر خويشتندار بوده اند و عجله نكرده اند؟

    34 – دختران تا چه اندازه براي يافتن همسر مناسب با متخصصين روانشناس و مشاوران خانواه صبحت كرده اند و برنامه ريخته اند؟

    35 – دختران تا چه ميزان در جلسات خواستگاري به اين موضوع اشاره كرده اند كه از نظر اقتصادي كم توقع اند، و از نظر مالي مي توانند كمك كنند؟ يا نگراني هاي احتمالي همسر آينده اشان را در زمينه هاي مختلف كم كنند(بر اساس توانمندي هاي فردي كه دارند)؟

    36 – دختران چقدر مهارت دارند تا ازدواج را به سنين بالا حواله نكنند؟ آيا دختران تحصيلات، شغل و ... را بر انتخاب همسر ترجيح مي دهند؟

    37 – آيا دختران توقعاتشان از همسر آينده واقعي هست و به راحتي مي توانند دست به انتخاب بزنند؟ آيا دختران با كمال گرايي ، پسران را به هر بهانه اي رد نمي كنند؟

    38 – آيا دختران تحت تاثير محيط و مقايسه هايي كه با ساير دختران دارند،‌ براي شوهر احتمالي خود هر روز يك خصوصيت جديد در نظر نمي گيرند؟

    39 – آيا دختران خود را « حتي بدون داشتن همسر» مي توانند به عنوان يك انسان كامل بپذيرند و از زندگي لذت ببرند،‌ يا همه زندگي خود را خلاصه كرده اند در شخص ديگري به نام همسر؟

    40 - آيا دختران در انتخاب همسر به مبدا آفرينش اعتقاد دارند و با توكل به او به راحتي اقدام مي كنند، يا بار اضطراب همه انتخاب را به صورت مضاعف بر دوش خود حس مي كنند؟



    دقت كنيد بعضي خصلتها مي توانند ساير خصوصيات آدمي را وتو كنند.
    بعضي اين خصلتها بايد با هم هارموني داشته باشد.
    مثلا اگر شما فردي در قواره مذهبي باشيد، اهل دعا و نماز باشيد، مسلما خواستگاراني از اين طيف جذب خواهيد كرد. حالا اگر در مورد حجاب متفاوت باشيد. يا در مورد حقوق زنان پيرو فيمنيست ها باشيد آنگاه همه آن خواستگاران مي پرند و از طرفي خواستگاران روشنفكر و غير ديني هم به خاطر اعتقادات شما مثلا نماز جماعت و دعا و ذكر و ... جذب نمي شوند.

    لذا هارموني و هماهنگي خصوصيات شخصيتي اتون بايد دو سازگاري داشته باشه.
    سازگاري دروني
    سازگراري بيروني.

    سازگاري دروني:
    يعني نبايد دو انگار ه متفاوت داشته باشيد كه با هم ناسازگار باشند. مثلا بخشي مذهبي باشي، بخشي غير مذهبي فكر كنيد.

    سازگاري بيروني:
    يعني نبايد آنچه به دل و فكر داريد را در عمل متفاوت بروز دهيد.
    نمي توانيد هم معتقد به مذهب و حجاب باشيد و هم مثلا در پارتي هاي مختلط هم حضور پيدا كنيد.
    http://www.hamdardi.net/thread-4821.html

    آدرس بالا را مطالعه کنید.

    چون نوشتید خواستگارانی داشتید ولی به علت های مختلف منجر به ازدواج نشد میخواستم از شما بپرسم معیارهایتان برای انتخاب همسر چیست و لطفا بصورت کامل همراه با توضیحات چند خطی بنویسید.

    اگر بتوانید چند نمونه مثال از خواستگارهایی که داشتید و علت مورد قبول واقع نشدنشان توسط خودتان را هم بنویسید سپاسگزار میشم

    - - - Updated - - -

    درود بانو
    چهل موضوع موثر در پيدا كردن شوهر ؟!

    مقدمه:
    يكم :
    هر ‌پسري بر اساس سليقه، طرز نگرش،‌اعتقادات،‌وضعيت اقتصادي، احساسات،‌ و تفكر خود به دنبال همسر مي گردد.

    دوم :
    در بين پسرها هم مثل دختران پراكندگي و تفاوت گسترده اي وجود دارد، يعني هر پسري بر اساس مواردي كه در بند يك برشمرديم ، ديدگاههاي مختلفي براي انتخاب همسر دارد.

    سوم:
    البته دخترها هم متفاوتند و ايده آلهايشان در زندگي و توقعاتشان از همسرشان متفاوت هست.

    چهارم :
    با توجه به موارد بالا هر دختري نمي تواند براي هر پسري ايده آل باشد و به عكس
    مثلا: براي يك پسر مذهبي ، دختري كه آرايش مي كند و بيرون از منزل مي آيد مطلوب نيست. و براي دختر مذهبي نيز پسري كه با دختران بگو و بخند دارد مطلوب نيست.

    حالا بر اساس اين مقدمه من در ذيل با طرح سئوالاتي، مشخصات دختراني كه به راحتي مي توانند خواستگار پيدا كنند را قيد مي كنم. البته اين مشخصات متفاوت و گاه متضاد هم هستند، ليكن چون آقايون هم متفاوت و گاه متضاد يكديگر فكر مي كنند. هر كسي بنا به نگرش و معيارهاي خودش همسر انتخاب مي كند.

    نكته مهم و بديهي اينست : آقايوني هم كه مي خواهند مورد توجه خانم ها باشند نياز هست مشخصات مورد نظر خانمها را داشته باشند كه در بعضي موارد مشابه همين فهرست ذيل است.

    قبلا گفته بودم كه دختر خانم ها نبايد در قضيه ازدواج منفعل باشند، بلكه بايد فعال و اكتيو باشند، و به جاي اينكه آنها دنبال مرد ايده آل بگردند، اين آقايون باشند كه آرزومند ازدواج با آنها باشند.


    دختر خانم ها بر اساس پاسخي كه به سئوالات ذيل مي دهند، مورد توجه گروه هاي خاصي از آقايون جهت ازدواج قرار گيرند. (من براي سهولت، در اينجا پارامتر تاثير گذار زيبايي را ثابت فرض مي گيرم)

    1 – آيا دختر خانم تحصيلات دانشگاهي دارد؟

    2 – آيا دختر خانم علاوه بر تحصيلات دانشگاهي تخصص و مهارت كاربردي هم در زمينه رشته تحصيلي خود دارد؟

    3 - آيا دختر خانم شوخ طبع ، طناز و پرتحرك و پرانرژي است؟

    4 – آيا دختر خانم از نظر اقتصادي، شغلي يا در آمدي يا هنري دارد، تا بتواند به اقتصاد خانواده كمك كند؟

    5 – آيا خانواده دختر التزام هاي لازم جهت حمايت هاي اقتصادي در موارد خاص به داماد مي دهند؟

    6 – آيا دختر خانم تقيدات مذهبي بالايي دارد، و آنچه كه يك پسر مذهبي در نظر دارد رعايت مي كند؟

    7 – آيا دختر خانم افكار روشنفكري ، بيانها و استدلالهاي جالب دارد؟

    8 – آيا دختر خانم اجتماعي هست؟ به ميهماني ها مي رود؟ به اجتماعات خاص فرهنگي ، فرهنگسراها تشريف مي برند؟

    9 – آيا دختر مذهبي در محيط هاي مذهبي ، مجالس سخنراني، ادعيه ، زيارتگاهها، عزاها ، عروسي ها تشريف مي برند؟

    10 - آيا دختران در ارتباط با آقا پسرها مهارتهاي متناسب را دارند؟ ( نه تسليم ، نه طرد، نه بي تفاوتي، نه احساسي و ....، بلكه رويكرد عقلاني مناسب نسبت به درخواست ارتباط آقايان= توضيحش مقاله ديگري مي طلبد)

    11 - آيا دختران فعاليتهايي چون كلاسهاي آموزشي زبان، كامپيوتر و ... دارند؟ آيا دختران به ورزش و باشگاه علاقه مند هستند و فعاليت مي كنند؟

    12 – فعاليت هاي فوق برنامه دختران در انجمن ها ، جلسات، گروهها و .... حساب شده است؟

    13 – آيا دختران نسبت به كاهش نااميدي،‌افسردگي، خشم، بدبيني ، احساساتي انفجاري و ... اقدام موثري انجام داده اند؟

    14 – آيا دختران فعاليت هاي هنري دارند؟ فعاليت گلدوزي ، خياطي، نقاشي، موسيقي، آرايشگري و ...؟

    15 – آيا دختران وبلاگ فعال و معتدلي دارند؟ آيا به وبلاگ ديگران به طور متعادل سر مي زنند و نظرات منطقي و غير احساسي مي دهند؟



    16 – آيا دختران دل و دماغ براي گردش ،‌سنيما، پارك،‌ تفريح ، موزه و ساير محيطهاي عمومي دارند؟

    17 – آيا وجهه دختران در محيط فاميل، همسايگان، محله ، دانشگاه متعادل و قوي هست؟

    18 – آيا دختران از طريق دوستانشان ، فاميلشان سعي مي كنند پسران مناسب را بررسي كنند و تمايلات خود را در خصوص موارد مناسب به مرتبطين پسر بگويند؟

    19 - آيا دختران وضعيت ظاهري خود را اعم از لباس ،‌كفش ، كيف و پوشش خود را تميز و مرتب حفظ مي كنند؟ تا چه اندازه سليقه به خرج مي دهند؟ آيا به سادگي بيشتر اهميت مي دهند يا به تجمل؟

    20 - ميزان آموخته هاي دختران در زمينه هاي مذهبي ، روانشناسي، سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي ، جامعه شناسي و تجربه هاي فردي آنها در هر مورد چقدر است؟ و آيا سعي مي كنند در زمينه هاي مختلف به روز باشند؟

    21 - آيا دختران توجه دارند هر پسري ، ‌مادر دارد،‌خواهر دارد و وابستگاني كه مي توانند بالقوه پلي براي همسرگزيني باشند؟

    22 – آيا دختران در فعاليت هاي مدرسه و دانشگاه سهم رهبري و ليدري دارند؟ آيا ‌اجتماعي هستند؟ آيا داوطلبانه وظايفي را در كلاسها به عهده مي گيرند؟ كنفرانس مي دهند؟

    23 – دختران در محيط منزل تا چه ميزان در فعاليتها خانه كمك مي كنند؟ به هنگام ميهماني ها چقدر پرجنب وجوش هستند؟ آيا براي كمك به ديگران پيشقدم هستند؟ آيا پختگي لازم در انجام وظايف را مي توان در حركات آنها ديد؟

    24 – دختران چقدر شعر حفظند؟ چقدر متن ادبي بلد هستند؟ چقدر ارائه نظر مي كنند؟ و چه ميزان اعتماد به نفس خود را به ديگران ديكته مي كنند؟

    25 – متانت ، افتادگي ،‌ صبوري و نجابت دختران در ارتباط با ديگران چگونه تبلور مي كند؟

    26 – نوع راه رفتن دختران در محيط هاي عمومي چگونه است؟ آيا آرام و متين حركت مي كنند؟ آيا تند و با انرژي حركت مي كنند؟ آيا بي هدف و با تاني حركت مي كنند؟ آيا با حالتي قوز كرده و و گامهاي خسته حركت مي كنند؟ آيا هنگام حركت نگاهشان همه جا در حركت هست؟ آيا عمق و صلابت نگاهشان ثابت و نا مشخص هست؟

    27 - رابطه دختران با مادران ، پدران ،‌برادران و خواهران و دوستانشان چگونه است؟ آيا همواره بستگان دختران از آنها به خاطر خوب بودنشان تعريف مي كنند؟ آيا هر وقت ياد دختر يا خواهرشان مي افتند،‌ براي او آرزوي بهترين ها را مي كنند و در جمع و خلوت خدا را به اين خاطر شكر مي كنند؟

    28 – دختران تا چه اندازه ذاتا اصيل هستند و رفتارهايشان خالص هست و در خلوت و خانواده هم همان كارهايي را مي كنند كه در جمع و گروه انجام مي دهند؟

    29 – دختران چقدر در كنترل خشم، پرخاشگري ، غم، نگراني، اضطراب و ... موفق بوده اند و شخصيت با ثباتي از خود را به نمايش گذاشته اند؟

    30 – دختران تا چه ميزان در كارهاي عام المنفعه شركت مي كنند؟ به عيادت بيماران مي روند؟ به خانه سالمندان سر مي زنند؟ به ايتام كمك مي كنند؟ يا .....




    31 – دختران تا چه اندازه خود را از دسترسي غير مجاز پسران حفظ كرده اند؟ و نگران فاش شدن ارتباطات قبلي خود نيستند؟ و تا چه اندازه مي توانند پاك بودن خود را به عنوان يك قدرت و اعتماد به نفس با خود همراه داشته باشند؟

    32 – دختران تا چه اندازه در كسب مهارتهاي ارتباطي، مهارتهاي زندگي و شناخت ابعاد خانواده تلاش كرده اند؟

    33 – دختران تا چه اندازه صبور و اميدوار بوده و جهت انتخاب همسر خويشتندار بوده اند و عجله نكرده اند؟

    34 – دختران تا چه اندازه براي يافتن همسر مناسب با متخصصين روانشناس و مشاوران خانواه صبحت كرده اند و برنامه ريخته اند؟

    35 – دختران تا چه ميزان در جلسات خواستگاري به اين موضوع اشاره كرده اند كه از نظر اقتصادي كم توقع اند، و از نظر مالي مي توانند كمك كنند؟ يا نگراني هاي احتمالي همسر آينده اشان را در زمينه هاي مختلف كم كنند(بر اساس توانمندي هاي فردي كه دارند)؟

    36 – دختران چقدر مهارت دارند تا ازدواج را به سنين بالا حواله نكنند؟ آيا دختران تحصيلات، شغل و ... را بر انتخاب همسر ترجيح مي دهند؟

    37 – آيا دختران توقعاتشان از همسر آينده واقعي هست و به راحتي مي توانند دست به انتخاب بزنند؟ آيا دختران با كمال گرايي ، پسران را به هر بهانه اي رد نمي كنند؟

    38 – آيا دختران تحت تاثير محيط و مقايسه هايي كه با ساير دختران دارند،‌ براي شوهر احتمالي خود هر روز يك خصوصيت جديد در نظر نمي گيرند؟

    39 – آيا دختران خود را « حتي بدون داشتن همسر» مي توانند به عنوان يك انسان كامل بپذيرند و از زندگي لذت ببرند،‌ يا همه زندگي خود را خلاصه كرده اند در شخص ديگري به نام همسر؟

    40 - آيا دختران در انتخاب همسر به مبدا آفرينش اعتقاد دارند و با توكل به او به راحتي اقدام مي كنند، يا بار اضطراب همه انتخاب را به صورت مضاعف بر دوش خود حس مي كنند؟



    دقت كنيد بعضي خصلتها مي توانند ساير خصوصيات آدمي را وتو كنند.
    بعضي اين خصلتها بايد با هم هارموني داشته باشد.
    مثلا اگر شما فردي در قواره مذهبي باشيد، اهل دعا و نماز باشيد، مسلما خواستگاراني از اين طيف جذب خواهيد كرد. حالا اگر در مورد حجاب متفاوت باشيد. يا در مورد حقوق زنان پيرو فيمنيست ها باشيد آنگاه همه آن خواستگاران مي پرند و از طرفي خواستگاران روشنفكر و غير ديني هم به خاطر اعتقادات شما مثلا نماز جماعت و دعا و ذكر و ... جذب نمي شوند.

    لذا هارموني و هماهنگي خصوصيات شخصيتي اتون بايد دو سازگاري داشته باشه.
    سازگاري دروني
    سازگراري بيروني.

    سازگاري دروني:
    يعني نبايد دو انگار ه متفاوت داشته باشيد كه با هم ناسازگار باشند. مثلا بخشي مذهبي باشي، بخشي غير مذهبي فكر كنيد.

    سازگاري بيروني:
    يعني نبايد آنچه به دل و فكر داريد را در عمل متفاوت بروز دهيد.
    نمي توانيد هم معتقد به مذهب و حجاب باشيد و هم مثلا در پارتي هاي مختلط هم حضور پيدا كنيد.
    http://www.hamdardi.net/thread-4821.html

    آدرس بالا را مطالعه کنید.

    چون نوشتید خواستگارانی داشتید ولی به علت های مختلف منجر به ازدواج نشد میخواستم از شما بپرسم معیارهایتان برای انتخاب همسر چیست و لطفا بصورت کامل همراه با توضیحات چند خطی بنویسید.

    اگر بتوانید چند نمونه مثال از خواستگارهایی که داشتید و علت مورد قبول واقع نشدنشان توسط خودتان را هم بنویسید سپاسگزار میشم
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1393-3-13
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    735
    سطح
    14
    Points: 735, Level: 14
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 220 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من مربی نقاشی هستم...لیسانس هم دارم...خانواده خوب و محترمی هم دارم قیافم هم بد نیست............ملاک خاصی ندارم نه موقعیت مالی برام مهمه نه پول و ثروت...فقط اخلاق و رفتار برام مهمه........خوااسستگارایی که داشتم همیشه از جانب اونا نشده..مثلا یکی دوبار خود پسر پسندیده خانوادش مخالفت کردن به دلایل مصخره..........مثلا یکیش مامانش گفته بود دوست دارم عروسم سفید و توپول باشه چون خود پسرش سفید بود و من یخورده گندمی هستم اما بازم میگم زشت نیستم...بقیه هم به خدا خودمم نمیدونم چرا نمیشه......اخرین خواستگاری که خودم ردش کردم 8سال پیش بود که خیلی هم منو میخواست ولی چون شغل نداشت و بیکار بود گفتیم نه...الان اون بچه داره و بچش 3سالشه و من..........بعد از اون دیگه همیشه نمیشه........سالی یکی پیدا میشه که اونم میان ولی میرن و دیگه نمیشه یا همون فقط حرفشو میزننن و دیگه نمیان............واقعا نمیدونم چرا اینطوریه...به خدا حق دارم نا امید باشم..حق دارم................


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با نامزد لجبازم چکار کنم؟؟؟؟؟؟
    توسط m.milad در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 67
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 دی 91, 02:10
  2. پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 27 مرداد 91, 21:33
  3. تنهابرم کربلا یا نه؟؟؟؟؟؟
    توسط baran-tanha در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 00:00
  4. با خودخواهی همسرم چه کنم ؟؟؟؟؟؟
    توسط samamalek در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مهر 90, 08:12
  5. با این رابطه چی کار کنم ( ادامه یا قطع ) ؟؟؟؟؟؟
    توسط شوکا در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: جمعه 24 تیر 90, 20:11

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.