آیا می توانم با خصوصیات ظاهری نامزدم کنار بیام؟!همش با عشق قبلیم مقایسش میکنم

[mania72]

سلام. من دختری 21 ساله هستم.از 2سال پیش عاشق پسرخالم بودم بم قول ازدواج داده بود میگفت خیلی دوسم داره اما بم خیانت کردو رفت،دلمو بدجوری شکست،البته پسرخالم خ گنداخلاقو مغرور و بد دهن بود اما قد بلند و خیلی خوش قیافه و خوش تیپ هست.بعد از اون،به مدت 2سالو نیم هست که با پسری که توی شهرخودمون نیس دوست شدم،اون خیلی مهربون و خوش اخلاقه و خیلی عاشقمه و میپرستتم،تازگیم اومده خاستگاریم.از لحاظ مالی و تحصیلات و اخلاق خ خ از پسر خالم سره اما از نظر ظاهر:قدش نسبت به پسرای فامیلمون کوتاست و فقط 3سانت ازم بلندتره،عینکیم هست قیافش بانمکه.
اما من فقط بخاطر اخلاقش دوسش دارم و همش ازنظر ظاهر با پسرخالم مقایسش میکنم و میترسم پسرخالم و بقیه فامیل بخاطر قدش مسخرش کنن
بنظرتون میتونم بعد از نامزدی و ازدواج با خصوصیات ظاهریش کنار بیام و خوشبخت شم؟میتونم عشق سابقمو فراموش کنم؟(خودم از نظر اخلاقی خ حساس و زودرنجم)

[terme00]

سلام
خوش اومدی

زيبايي يك امر نسبي هست، شما هر همسري با هر اندازه زيبايي انتخاب كنيد به زودي متوجه مي شويد شخصی زيباتر نيز وجود داشته است. و اين نكته مهم است كه نبايد به هر چيزي بيشتر از اندازه خودش بها بدهيم. مثلا زيبايي در حد متعارف كه به دلمان بنشيند كافي هست، مگر اينكه كلا از همان اول او را نپسنديدم .

یكم:‌

محور اصلي در انتخاب همسر خود شمائيد. اگر بنا باشد كه تحت تاثير صحبت هاي ديگران مردد شويد، اين اتفاق بعد از ازدواج هم ممكن است بيفتد و منجر به از هم پاشيدگي خانواده مي شود. نقش ديگران صرفا دادن تجربه و مشورت به شماست و شما پس از بررسي بر اساس شعور ،‌منطق و احساس خود نتيجه گيري و تصميم مي گيريد. پس، از روي حرف ديگران كه هر كسي فقط از منظر خودش صحبت مي كند ، تصميم نگير.

دوم:‌

بر اساس معيارها و نكته هاي ازدواج ، معيارهاي خود را دقيقا و با مثال و جزئيات براي خودت مكتوب كن، براي هر معيار ضريبي متناسب با ارزش آن يادداشت كن. و با شناختي كه از طرف مقابلت داري، به بررسي تناسب معيارهايت و معيارهاي او بپرداز.

سوم:

بعضي ذهنياتت كه از زمينه خانوادگي و فرهنگي و خيالاتت سرچشمه گرفته بايد اصلاح كني، بعضي از اين خطاهاي شناختي كه حتما بايد تغيير دهي ؛از اين قرار است:

- اگر بخواهي خوشبخت باشي بايد طرف مقابلت تحصيلات بالا داشته باشد.

- خوشبختي در گرو اينست كه از نظر رفاهي در سطح خوبي باشي.

- بعد از ازدواج مي توانم همسرم را تغيير بدهم.

- تفاوت در مسائل اعتقادي، اخلاقي و ...،‌در ازدواج اهميتي ندارد و مي توانيم هر كدام جداگانه اعتقادات خود را داشته باشيم.

- ازدواج خوب ازدواجي هست كه از اول همه چيز آماده و فراهم باشد، و بعد از ازدواج در هيچ مسئله اي ؛ اختلاف نظر وجود نداشته باشد.

- اينكه بايد فرد ايده آلي جهت همسري انتخاب كنم كه از هر لحاظ بي عيب و نقص باشد.

- اينكه خوشبختي ام در گروه اينست كه حتما و حتما در يك فرجه زماني با يك نفر ازدواج كنم حتي اگر آن شخص مناسب من نباشد. و اگر من ازدواج نكنم ، به تنهايي يك آدم بي ارزش و بدبخت هستم. و با عجله تمام بايد با اولين كسي كه توانستم ازدواج كنم ، حتي اگر آن فرد از نظر اعتقادي با من متفاوت است، يا معتاد ، سخت گير، اختلاف فرهنگي، اختلاف طبقاتي و تحصيلي، اختلاف فكري و ... مي باشد.

چهارم:

حق انتخاب را از خود نگيريد. از افعال مجهول در مورد خود زياد استفاده نكنيد. اينكه «ميترسم عاشقش بشوم» يعني چه؟ در واقع ما خودمان فاعل كارها هستيم. مثلا شما مي توانيد خود را عاشق كنيد. (‌مثلا با خيالبافي زياد در مورد يك نفر، چشم پوشي از مشكلاتش، فرار از وضعيت بد خانواده ، و ....). پس شما يك فرد آگاه و تصميم گيرنده نسبت به انتخابهاي خودتان هستيد ، مخصوصا انتخاب همسر كه مهمترين انتخاب هر فرد در زندگيش مي باشد. پس لازم است در چنين انتخابهايي،‌اگاهانه ، عاقلانه و با مشورت با متخصص انجام شود.

پنجم:

تمام مطالب بالا به معني اين نيست كه سخت گيريهاي افراطي داشته باشيم و با بهانه گيري به دنبال ايده آل بگرديم. بلكه بايد معيارهاي اساسي را فراموش نكنيم.و با توجه به آنها تصميم بگيريم.

[mania72]

mamnun az rahnamayitun.pishe moshaveram raftam.bm goft moshkelet ine k etemad be nafset paein hast va bayad taghviatesh koni ama man az pasesh bar nayumadam



ویرایش مسافر زمان:
با سلام
لطفا قوانین تالار را رعایت کرده و فارسی تایپ کنید. در صورتی که توانایی تایپ فارسی ندارید، از این سرویس (کلیک کنید) استفاده نمایید.

پست شما به فارسی:

ممنون از راهنماییتون. پیش مشاورم رفتم. بهم گفت مشکلت اینه که اعتماد به نفست پایین هست و باید تقویتش کنی اما من از پسش بر نیومدم.

توجه بفرمایید که در صورت تکرار این تخلف، پستتان حذف خواهد شد.

[capitan]

لطفا فارسی تایپ کنید.

2 سال عاشق پسرخالت بودی، 2ونیم سال هم عاشق خواستگارت!!! 6 ماه این وسط چی شده؟؟

"""""از لحاظ مالی و تحصیلات و اخلاق"""" داری به خواستگارت ظلم میکنی، بهش بگو قبلا یکیو میخواستم نشد، این قضیه بعدا برات مشکل ساز میشه و ضربشو خواستگارت میخوره، اول با خودت کنار بیا بعد خواستگارتو درگیر کن، اعتماد به نفست پایینه چون میخوای با خواستگارت خودتو نشون بدی این خیلی بده، گناه داره پسره نمیتونه همیشه به این فکر باشه که خودشو اثبات کنه که بهتر از پسرخالته!!!!!!

[khaleghezey]

mamnun az rahnamayitun.pishe moshaveram raftam.bm goft moshkelet ine k etemad be nafset paein hast va bayad taghviatesh koni ama man az pasesh bar nayumadam

درود بانو

لطفا فارسی تایپ کنید و از تایپ کردن فینگیلیش خودداری کنید

در مورد این نوشته میشه یکم توضیح بدید اینجروی که خود شما همزمان با دو نفر دوست بودید هم پسرخاله هم این اقا!!!

((سلام. من دختری 21 ساله هستم.از 2سال پیش عاشق پسرخالم بودم بم قول ازدواج داده بود میگفت خیلی دوسم داره اما بم خیانت کردو رفت،دلمو بدجوری شکست،البته پسرخالم خ گنداخلاقو مغرور و بد دهن بود اما قد بلند و خیلی خوش قیافه و خوش تیپ هست.بعد از اون،به مدت 2سالو نیم هست که با پسری که توی شهرخودمون نیس دوست شدم))

1.در مورد نوشته ای که آبی کردم در رابطه با دوستی بین و دختر و پسر چون هیچ نسبت و تعهدی نسبت به همدیگه ندارن پس دلیلی هم نداره که بخوان به همدیگه وفادار بمونن ایشون خیانت نکرده ترجیح داده با دختر دیگه ای دوست باشه.خیانت در صورتیه که شما و ایوشن زن و شوهر باشید

2.اما شماره دو قسمت قهوه ای رنگ یعنی معیار شما برای انتخاب همسر خوش قیافه بودن خوشتیپ بودن و اینکه قد بلندی داشته باشند طرف مقابلتان هستش بقیه موارد دیگه مهم نیست؟اخلاق تحصیلات مذهب خدمت سربازی داشتن شغل داشتن خانه و.......؟!!!!!

3.نوشتید که:

((اما من فقط بخاطر اخلاقش دوسش دارم و همش ازنظر ظاهر با پسرخالم مقایسش میکنم و میترسم پسرخالم و بقیه فامیل بخاطر قدش مسخرش کنن))

برام جالبه طرز فکر شما بیشتر دنبال دوست پسر هستید تا اینکه شوهر فکر نکنم اصلا بدانید شوهر یعنی چی؟ وگرنه دلیلی نداشت اینگونه فکر کنید.بهترین جواب برای شما نوشته دوست عزیزم جناب عزیزی هستش

اما نکات مهمی که باید مد نظر قرار بدهید:

1. خواستگار جدید شما یک فرد دیگر هست و شما باید توجه داشته باشید که مقایسه بین ایشون و همکلاسی تون،
یک آسیب هست و باید بتونید در مسیر شناخت ایشون، از صفر شروع کنید و مقایسه رو کنار بگذارید.

2. همه مردها مثل هم نیستند. هر انسانی نقاط ضعف و قوتی داره. اگر همکلاسی تون از برخی جنبه ها مثبت بوده، دلیل نمیشه
که این خواستگار شما هم در اون جنبه ها قوی باشه. مثلا ممکنه یک نفر در زمینه ابراز احساسات کلامی قوی باشه، اما فرد دیگری نه.

در مورد نوشته تان و اینکه هنوزم به پسرخاله تان علاق دارید

لطفا تا تکلیفتان رابا رابطه قبلی مشخص نکردید وارد رابطه جدید به هیچ عنوان نشید

هنوز سنت و تفکری که نسبت به ازدواج داری نشان میده که امادگی برای شوهر کردن نداری و بیشتر دلایل دیگه ای داره:
مثل اینکه بخواید پسرخاله تان را تحریک کنید بیاد خواستگاری شما
یا از لجش میخواید ازدواج کنید

لطفا به سوالم جواب بدید که معیار شماب رای انتخا شوهر و همراه زندگیتان چیست؟

[معاون کلانتر]

شما میتونیبا پسری ازدواج کنی که خیلی خوشگلو خوشتیپه اما اخلاق نداره ، خائنه ،بد دهنه ، مغروره و خیلی چیزای دیگه که همگی بهمراه زیبایی هستند

بقول یکی از افراد بزرگی که میشناسمش : دوغ و دوشاب یکی است
شما نمیتونید با فرد خیلی زیبایی ازدواج کنید و ذهنتون در گیر این نباشه که بهتون خیانت نکنه یا با شما مغرور نباشه و بهتون محبت و توجه کنه

شما نمیتونید هم خدا رو بخواهید هم خرمارو

استدالی که من دارم اینه که اگر دختری که از خواستگارش زیبا تره و باظاهر پسر مشکلی نداشته باشه (منظورم خود دختره نه اطرافیانش!!) و ازدواج کنه ، ازدواج موفقی خواهد داشت

دهان مردم مثل در دروازه همیشه باز خواهد بود و مطمئنا شما نمیتونید با پسری ازدواج کنید که از هر نظر تکمیله و هیچ نقصی نداره

اگر خوشگل نباشه خاله ات برات حرف در میاره اما اگر تحصیلکرده نباشه دوستت، اگر شغلش مناسب نباشه همسایه ات، اگر ثروتمند نباشه جاری ات و هزار تا اگر دیگه و هزار تا حرف دیگه

هر کی که باشه بالاخره یکنفر برات حرف در میاره مهم اینه که برای حرف مردم زندگی نکنی و پسری رو انتخاب کنی که ویژگی های مثبتش به چشم میاد

در ضمن به این فکر نکن که پسرای زیبا حتما دنبال دختر زیبا میگردن
اکثر دوستای من که خیلی اوضاع ظاهری خوبی داشتند تا جایی که میتونستند دنبال دختر بازی و دوست شدن بودن و بعدش وقتی تصمیم به ازدواج داشتن فقط اخلاق و نجابت براشون مهم بود و اصلا زیبایی براشون در اولویت نبود و بعد از اینکه با یک دختر آفتاب مهتاب ندیده ازدواج میکردند بازم فکر دختر بازی و روابط ناجور بودن

پسرایی که اینطوری هستن دختری رو برای ازدواج میخوان که مثل یک کلفت لباساشونو بشوره و براشون غذا بپزه و در کنار اون مطمئن باشن خود اون دختر با پسرای دیگه رابطه نداشته باشه (و نکنه آبروشون در خطر باشه و ناموسشون با دیگران باشه)
و بغییه دخترا رو هم فقط برای رابطه جنسی و بقول خودشون کام گرفتن میخوان و بعد از اینکه با طرف رابطه برقرار کردن میرن دنبال نفر بعدی

دیگه خود دانی که کدوم انتخاب بهتره !!!!