به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array

    چطور میتونم بندگی خدا رو بکنم بدون اینکه خواسته های دنیوی ازش داشته باشم

    سلام،تاپیک های قبلی من اگه یادتون باشه من با کلی مشکل مذهبی و عاشقانه درگیر بودم و تو این زمینه از شما خیلی راهنمایی گرفتم
    الان بیشتر اون مشکلات روحی رو که ازارام میدادند خصوصا دیدن دختر مورد علاقه ام رو حل کردم و
    حالم خیلی خوبه،اما هنوز مشکل فکری و عقیده ام پابرجاست
    روانشناسم تو این زمینه بهم گفت چون من ظرفیت دعا رو ندارم و بعد دعا منتظر اجابت میشم و اگه اجابت نشد به هم میریزم پس بهتره روش خواستن چیزهای دنیایی رو از خدا بذارم کنار تا این طوری این مشکلم هم حل بشه اما خودشون راه حلی نداشتند.ایشون پیشنهاد دادند کلا هیچ چیزی رو از خدا نخوام چون نسبت به دعا بی ظرفیت و کم طاقتم.
    من خدا رو دوست دارم و میخوام باهاش ادامه بدم اما دیگه دوست ندارم چیزی و یا خواسته ای رو ازش طلب کنم که متاسفانه چون من یازده سال به دعا معتاد بودم به این راحتی نمی تونم بذارمش کنار فقط به طور موقت تعطیلش میکنم بعد بازم میرم سراغش و این واقعا اذیتم میکنه نمی دونم چه طور خودم رو کنترل کنم.
    وقتی تاپیک های قبلیم رو میخونم و می بینم در مورد خدا چه حرف هایی رو زدم شرم میکنم،اگه دعا نمیکردم این قدر حرف شرم اور رو هم به خدا نمی زدم.
    تصمیم گرفتم دعا نکنم ، وقتی این حس میاد سراغم باید چیکار کنم؟تو این شب های قدر تلوزیون رو باز کردیم تو هر سه شبکه حرف از دعا و حاجت بود ما هم باز نشستیم به دعا دوباره حالمون دعایی شد
    به خدا موندم چه جوری دعا رو بذارم کنار تا اسم دعا و حاجت میاد با کله میرم توش
    میخوام با خدا باشم و اما هیچ چیزی ازش نخوام

  2. کاربر روبرو از پست مفید Dreams end تشکرکرده است .

    meinoush (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  3. #2
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    بین دعا ، در خواست از خدا و بندگی هیچ منافاتی نیست . مشکل آنجاست که ما توقعاتمان را محور ارزیابی ها و حتی خوشبختی قرار می دهیم وقتی ما متوقعانه دعا می کنیم و می طلبیم ، اگر به آنچه خواستیم برسیم چندان تأثیری در احوال ما ندارد و زود هم دلمان را می زند اما اگر نرسیم سرخورده و دلزده می شویم . این یک اصل است در روابط ،چه رابطه با خدا چه بنده های خدا . یعنی وقتی محور توقعات باشد زمینه آسیب پذیری خود را فراهم ساخته ایم .

    راه کار اصولی شما در رابطه با خدا علاوه بر بی توقعی که محور ارتباطات شما در کل حتی در رابطه با خودتان نیز باید باشد این است که " توکل " را سرلوحه بندگی قرار دهید . یعنی حوائج مادی و معنوی خود را از خدا بخواهید ، اصول و شروط بندگی را رعایت کنید و در عین حال هم خود را ، هم حوائجتان را به او بسپارید و هر آنچه مصلحت می داند . یعنی بخواهید و طلب کنید اما نه توقع داشته باشید و نه انتظار بکشید .بخواهید و عبور کنید .

    عدم در خواست و رویکرد بی نیاز مدار در رابطه با خدا ، نوعی ابراز غنا هست که هم اشکال دارد هم اینکه از بهره مندیهای نیازمندی به درگاه او خود را محروم می سازیم چون اظهار نیاز و عجز در برابر خدا آثار مفید روانی و شخصیتی دارد و امنیت خاطر می آورد که اگر ما خود را از آن محروم کنیم به مرور ذلیل هرچیزی می شویم چون ما مخلوق هستیم و پر از نیاز و نقص که باید به سوی تأمین و ارتقاء حرکت کنیم طبیعتاً عجز و ناتواناییهایی را در درون داریم و میل به عرضه آن به مافوق توانا و قادری که بتواند آنرا پوشش دهد در ما فطری هست که وقتی به سوی جهت و صاحب مکنت اصلی سوق داده نشود ناچار به جایی می رود که ما را ذلیل و خوار و پر از دردسر می سازد یا کمترین نتیجه آن سرگردانی و احساس یأس و ناتوانی هست ..... لذا در خواست و طلب از خدا نیاز ما هست و مایه آرامش و امنیت و سامان یافتن .

    پس " مشکل شما " درخواست کردن و دعا کردن شما نیست بلکه " توقع مداری " شماست که وقتی شدید باشد حتی هیچ مصلحتی را بر نمی تابد . روی این مسئله تمرکز کرده در جهت حل آن قدم بردارید و این تعبیر بی جنبه بودن شما به قول آن روانشناس را نمی گیرد چون اگر بی جنبه بودید مطمئناً اینجا نبودید شما کافی هست که ریشه مشکلتان را دریابید ، تا اینجا که من شما را فهمیده ام مشتاق می شوید آنرا برطرف سازید اما فردی که جنبه نداشته باشد نه تنها مسئله ای نمی بیند بلکه در پی علت یابی و حل آن هم بر نمی آید .


    موفق باشید





  4. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 02 مرداد 93), Dreams end (پنجشنبه 02 مرداد 93), meinoush (پنجشنبه 02 مرداد 93), Opal (شنبه 11 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 03 مرداد 93), آرام دل (شنبه 04 مرداد 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 بهمن 94 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-5-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,165
    سطح
    18
    Points: 1,165, Level: 18
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    "توقع مداری" عالی بود.

  6. 3 کاربر از پست مفید مردو تشکرکرده اند .

    Dreams end (پنجشنبه 02 مرداد 93), فرشته مهربان (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (شنبه 04 مرداد 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    فرشته مهربون که دقیق گفتن مشکل دعا نیست مشکل همون توقعه است
    البته طبیعیه ادم وقتی از یکی کمک می خواد خوب منتظر نتیجه اش هم باشه اما خیلی منطقی نیست
    می تونی یه کار دیگه ای بکنی که هم با خدا حرف بزنی هم اینکه دعا به اون شکل که نمی خوای نکنی. می تونی باهاش حرف بزنی مدل اینکه خبر بدی بهش. مثل افتاب در نظرش بگیر که بهت گرما نور و انرژی و شادی می ده و بهت قدرت میده تا خودت هر کاری که می خوایو بکنی. باهاش حرف بزن اما مثلا مثل دردل روزانه. مثل یه بزرگتر که حرفاتو میشنوه بهت نور و قلب گرم میده اما خودت کاراتو می کنی.
    اگه چیزی به ذهنم بیاد بازم برات می نویسم.

  8. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 02 مرداد 93), Dreams end (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (شنبه 04 مرداد 93)

  9. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شاید بهتره به جای اینکه برای خدا خط و نشون بکشی و ... اجازه بدی خودش خیر تو رو انتخاب کنه .
    و توی دعاهات بگی خدایا خیرموو از تو خواستارم نه اونچه که من فکر می کنم . .. .

  10. 2 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    Dreams end (پنجشنبه 02 مرداد 93), آرام دل (شنبه 04 مرداد 93)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    دوست عزیز شما بصورت خودبخود در نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا هر روز در قنوت پنج بار به خدا میگی که
    به من در این دنیا نیکی عطا کن پس عملا نماز و عبادتی وجود نداره که ما از خدا طلبی نکنیم و درخواست از خدا چیز بدی نیست چون هر روز همه افرادی که عبادت میکنند از خدا همچین طلبی رو دارند و اگر کار بدی بود اصلا در عبادت روزانه ما جای نمیگرفت

    ولی دقت کن که ما از خدا میخواهیم که به ما نیکی عطا کنه ، یعنی چیزی که به ما نفع برسونه و هر خواسته ای رو نداریم


    منم دقیقا دورانی مثل خودت رو سپری کردم

    متاسفانه به توصیه اطرافیان برای پیدا کردن کار و رهایی از بیماری که درگیرش بودم و ازدواج با دختری که بهش علاقه داشتم و خیلی از مسائل دیگه کلی سر نماز دعا میکردم و این موضوع یکسال ادامه داشت و کوچکترین اتفاق خاصی برای من نیوفتاد و هیچ بهبود خیلی خاصی حاصل نشد و تنها ثمره اون دلزدگی از ارتباط با خدا و کفر گویی و امثال اون بود

    وقتی اینطور حس میکردم که چیز خاصی از خدا نمیخوام (مثل گنج یا هر چیز رویایی دیگه ای)فقط موارد معمولی رو میخواستم که خیلی از اطرافیان من از اونها بهره مند بودند و به خواسته هام نمیرسیدم خیلی ناسپاسی میکردم

    و چیزی که بیشتر از این منو آزار میداد این بود که خدا نقل کرده که هر انسانی رو که بخواد بی حساب و کتاب از نعمت هاش بهره مند میکنه و برای هر فردی هم که بخواد نعمت هاش رو تنگ میگیره

    من همین الان هم کلی خواسته از خدا دارم اما اصراری به وقوع اون خواسته ها ندارم و نماز و روزه ام رو درگیر این مسائل نمیکنم

    شاید در این حالت هم خیلی از خواسته هام برآورده نشده ولی بخاطر برآورده نشدنشون دیگه طلبکار نمیشم

    در ضمن اگر قرار بود هر کسی که کار خوبی میکنه (مثل عبادت) سریع نتیجشو ببینه (مثلا پولدار بشه و سالم بشه و با دختری که دوستش داره ازدواج کنه)
    دیگه بدی معنا نمیداد

    دیگه هیچکس هیچ گناهی مرتکب نمیشد و اصلا امتحان گرفتن خدا معنی نمیداد
    و الان تمام سارقان و دزدان بجای بالا رفتن از دیوار مردم مشغول نماز خوندن بودن

    در ضمن اگر دعایی داری که اگر برآورده نشه از دست خدا ناراحت میشی باید اون چیزی که میخوای صددرصد به نفعت باشه مثلا درخواست نعمت های بهشت یا رضایت خدا و امثال اون

    از کجا معلوم که دعایی داشته باشی مثلا رسیدن به ثروت یا دختری که دوستش داری و ... و اون دعا 100 درصد به نفع تو باشه که به این نتیجه برسی که خدا با براورده نشدن اون دعا داره در حقت کم لطفی میکنه

    .................................................. .................................................. ...

    به نظرم اگر اعتیاد به دعا داری بهتره این دعا رو صرف مسائل اخروی بکنی که طبق گفته خدا این دنیا در قیاس با آخرت کالای ناقابلی بیش نیست

    و واقعا بهشتی که خدا وعده داده هم کاملا مصداق همین حرفه

    فکرش رو بکن اونجا قراره بینهایت سال زندگی بکنی بدور از مریضی و پیری و سختی و غم و بیماری و هرچیزی که این دنیا باعث آزارت شده
    کاملا در شادی و سلامتی کامل !!!
    و تمام امکانات برات فراهمه تمام خوردنی ها و سرگرمی ها و هر چیزی که دوست داری موجوده
    اون دنیا تمام همنشین ها و همسایه هات همه افراد صالح و سالمی هستند

    من که این رویه رو در پیش گرفتم و بیشتر نگاهم به اون سمته اگر واقعا همچین بهشتی در کار نبود و تمام این مسائل صرفا داستان و دروغ بود که من در قیاس با فردی که به این مسائل اعتقاد نداشته ضرری نکردم چون هر دو مدت کمی در این دنیا زندگی کردیم که مثل برق و باد گذشته و دنیایی که آخرش نابودی باشه به هیچ دردی نمیخوره

    حالا ممکنه طرف مقابل پادشاه باشه و من یک فرد معمولی

    بالاخره پایان زندگی هر دوی ما در یک قبر 2 متری خلاصه میشه و بدنی که خوراک مورچه و کرم و ... میشه

    خدا بارها در قرآن عنوان کرده که کسی که خواهان زندگی این دنیا باشه بی کم و کاست هر چیزی که میخواد رو بهش میده (هر چیز)و عنوان کرده که خیلی سریع درخواستهای اینچنینی رو اجابت میکنه

    اما برای کسی که طالب زندگی اخرویه هم همین پاسخ رو داده و گفته که تمام و کمال به خواسته خودش خواهد رسید

    و درنهایت این مسئله رو عنوان کرده که این دنیا کجا و آخرت کجا ؟؟

    .................................................. .................................................. .
    دوست عزیز نمیخوام شعار بدم که این دنیا بی ارزشه یا دنبال رفاه و زندگی خوب در این دنیا نیستم و باید توی این دنیا عذاب بکشیم و ...

    فقط توجه کن که بیشتر خواسته های دنیایی ما براحتی و با کمی تلاش بیشتر از سمت ما قابل دسترسی هستند

    پس بهتره عبادت و نیایشمون و رابطه مون با خدا رو به این مسائل گره نزنیم تا درصورتی که به این خواسته ها نرسیدیم دچار کفر گویی و ناسپاسی بشیم

    روانشناسم تو این زمینه بهم گفت چون من ظرفیت دعا رو ندارم و بعد دعا منتظر اجابت میشم و اگه اجابت نشد به هم میریزم پس بهتره روش خواستن چیزهای دنیایی رو از خدا بذارم کنار تا این طوری این مشکلم هم حل بشه
    خوشبختانه اون روانشناس تمام صحبت های من رو در چند خط خلاصه کرده و من کاملا با حرفی که زده موافقم

    امیدوارم به این حرف ها عمل کنی

  12. کاربر روبرو از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده است .

    Dreams end (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    بین دعا ، در خواست از خدا و بندگی هیچ منافاتی نیست . مشکل آنجاست که ما توقعاتمان را محور ارزیابی ها و حتی خوشبختی قرار می دهیم وقتی ما متوقعانه دعا می کنیم و می طلبیم ، اگر به آنچه خواستیم برسیم چندان تأثیری در احوال ما ندارد و زود هم دلمان را می زند اما اگر نرسیم سرخورده و دلزده می شویم . این یک اصل است در روابط ،چه رابطه با خدا چه بنده های خدا . یعنی وقتی محور توقعات باشد زمینه آسیب پذیری خود را فراهم ساخته ایم .

    راه کار اصولی شما در رابطه با خدا علاوه بر بی توقعی که محور ارتباطات شما در کل حتی در رابطه با خودتان نیز باید باشد این است که " توکل " را سرلوحه بندگی قرار دهید . یعنی حوائج مادی و معنوی خود را از خدا بخواهید ، اصول و شروط بندگی را رعایت کنید و در عین حال هم خود را ، هم حوائجتان را به او بسپارید و هر آنچه مصلحت می داند . یعنی بخواهید و طلب کنید اما نه توقع داشته باشید و نه انتظار بکشید .بخواهید و عبور کنید .

    عدم در خواست و رویکرد بی نیاز مدار در رابطه با خدا ، نوعی ابراز غنا هست که هم اشکال دارد هم اینکه از بهره مندیهای نیازمندی به درگاه او خود را محروم می سازیم چون اظهار نیاز و عجز در برابر خدا آثار مفید روانی و شخصیتی دارد و امنیت خاطر می آورد که اگر ما خود را از آن محروم کنیم به مرور ذلیل هرچیزی می شویم چون ما مخلوق هستیم و پر از نیاز و نقص که باید به سوی تأمین و ارتقاء حرکت کنیم طبیعتاً عجز و ناتواناییهایی را در درون داریم و میل به عرضه آن به مافوق توانا و قادری که بتواند آنرا پوشش دهد در ما فطری هست که وقتی به سوی جهت و صاحب مکنت اصلی سوق داده نشود ناچار به جایی می رود که ما را ذلیل و خوار و پر از دردسر می سازد یا کمترین نتیجه آن سرگردانی و احساس یأس و ناتوانی هست ..... لذا در خواست و طلب از خدا نیاز ما هست و مایه آرامش و امنیت و سامان یافتن .

    پس " مشکل شما " درخواست کردن و دعا کردن شما نیست بلکه " توقع مداری " شماست که وقتی شدید باشد حتی هیچ مصلحتی را بر نمی تابد . روی این مسئله تمرکز کرده در جهت حل آن قدم بردارید و این تعبیر بی جنبه بودن شما به قول آن روانشناس را نمی گیرد چون اگر بی جنبه بودید مطمئناً اینجا نبودید شما کافی هست که ریشه مشکلتان را دریابید ، تا اینجا که من شما را فهمیده ام مشتاق می شوید آنرا برطرف سازید اما فردی که جنبه نداشته باشد نه تنها مسئله ای نمی بیند بلکه در پی علت یابی و حل آن هم بر نمی آید .


    موفق باشید
    من همون چیزی رو میگم که از خدا تو زندگیم دیدم،من خیلی دعا کردم و خیلی هم منتظر نشستم اما هیچ اتفاقی نیفتاد . خدا نسبت به خواسته های دنیایی من بی تفاوت هست این رو من به عینه دیدم و تجربه اش کردم.من کتاب زندگیم رو خیلی ورق زدم تا بلکه یه جایی از خدا اثری ببینم اما ندیدم.متاسفانه من حرف های بدی رو به خدا زدم و این اصلا خوب نبود .دیگه نمیخوام به این روش ادامه بدم چون من واقعا ظرفیت دعا رو ندارم ، احساس میکنم خدا نسبت به خواسته های من خیلی بی تفاوت هست نمی دونم چرا ولی این واقعیت زندگی من هست.
    اگه لطف کنین و بگین این اعتیاد رو چه جوری میشه کنارش گذاشت ازتون ممنون میشم

    - - - Updated - - -

    خوشبختانه اون روانشناس تمام صحبت های من رو در چند خط خلاصه کرده و من کاملا با حرفی که زده موافقم

    امیدوارم به این حرف ها عمل کنی
    خوب مشکل من هم همینه نمی دونم چه طور باید دعا رو بذارم کنار،به محض شنیدن صدای اذان و و یا دعاهای دیگه سریع به طرف دعا میرم،نمی تونم بدون راه حل بذارمش کنار.روانشناس خودم هم راه حلی برای این مورد نداره.
    فقط توجه کن که بیشتر خواسته های دنیایی ما براحتی و با کمی تلاش بیشتر از سمت ما قابل دسترسی هستند
    با این حرفت کاملا مخالفم خیلی از چیزها با تلاش به دست نمیاد تازه تنها تلاش تو کافی نیست خواست خدا هم باید باشه،که البته به بعضی ها میده و به بعضی ها نمیده نمی دونم چرا.
    برای رسیدن به خواسته ها باید زمینه هاشون فراهم بشه اما بعضی از زمینه ها به طور عادی در صد سال هم فراهم نمیشن
    واقعیت زندگی ما ادمها با حرف شما کاملا در تضاد هست،من واقعیت های زندگی رو پذیرفتم و اونا رو باور کردم.

    و درنهایت این مسئله رو عنوان کرده که این دنیا کجا و آخرت کجا ؟؟
    و شما هم یادتون باشه تا این دنیا سبز نباشه اون دنیا هم سبز نخواهد بود،اخرت نسبت مستقیمی با این دنیا داره
    حالا ممکنه طرف مقابل پادشاه باشه و من یک فرد معمولی

    بالاخره پایان زندگی هر دوی ما در یک قبر 2 متری خلاصه میشه و بدنی که خوراک مورچه و کرم و ... میشه
    پادشاه هم میتونه از اهل بهشت باشه اما زندگی پادشاه کجا و زندگی یه فرد فقیر کجا

  14. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    شما چرا با خدا راز و نیاز و نیایش نمی کنی و حتماً ارتباط با خدا را گره زده ای به طلبکاری یعنی دعا کنی برای خواسته ای انهم طلبکارانه تا رها و متوکل .

    شما به راهکارها توجه نمی کنی و حرف خود را تکرار می کنی . به شما گفتم راه کار شما توکل هست ، چقدر رفتید دنبال اینکه توکل را بفهمید و بخواهید که به کار بگیرید ؟؟؟؟؟؟

    نکته اساسی دیگر این است که زوم شما روی تلاش برای دعا نکردن شده وسواس فکری مثل دوستانی که می خواهند کسی را فراموش کنند و تلاش می کنند و تمرکز می کننند که او را فراموش کنند که همین یعنی فراموش نکردن و ما می گوییم تلاش خاصی نمی خواهد کافیه تمرکز نکنی و پافشاری نکنی که او را فراموش کنی بلکه رها باشی و تمرکز نکنی . شما هم این همه روی اینکه دعا نکنی تمرکز نکن و رها باش .... تا اذان می گویند بی اختیار دستت به دعا بلند می شود ؟؟ خب بشود ، شد که شد دعاتو بکن و تمرکز نکن و رد شو و یادآوری نکن که دعا کردی و فلان را خواستی و هی منتظر باشی که آثار اجابتش را ببینی . بگذار دستت بی اختیار بلند بشه اهمیت نده ، بگذار لب دهان و زبان شما بی اختیار بجنبه .... اهمیت نده و تموم که شد عبور کن و تمرکز نکن که چه کردی .... خواهی دید که این مسئله حل میشه ..... اما تمرکز و اصرار بر اینکه دعا برای اینکه چیزی بخواهی نکنی باعث می شود که برعکس آن اتفاق افتد

    ظریفی گفت : می دانی چرا آنچه مدتهاست از او می خواهی به تو نمی دهد با اینکه می دانی خیر است ؟
    پرسید چرا ؟
    گفت چون این همه به او مراجعه می کنی اما خود او را نمی بینی و نمی خوانی و نمی خواهی و به او رو می آوری و می خوانی و درخواست می کنی غیر او را و او اینرا برای تو نه می پسندد و نه می خواهد ، نمی پسندد چون تو اولی تر از این حد و سطح هستی و نمی خواهد چون می داند که گرفتار چه هلاکتی می شوی

    پرسید چه هلاکتی ؟

    گفت وقتی هرچه خواستی آنگونه و آنوقت که خواستی به تو دهد آن هم بی آنکه او را ببینی و بخواهی و بشناسی و بستایی ... با هر اجابت ، خود را چنان وارسته و کامل و به حق می بینی ( که مستجاب الدعوه هستی ) که عُجب و کبر کمترین آثار آن است و چه بلاها و خطاها و دردسرها که از این عُجب بر نمی خیزد !!!!!!!!!!!!

    پرسید از کجا معلوم چنین شود ( عُجب و کبر پیش آید )؟

    گفت از آنجا که همه هم و غم تو در پیشگاه او درخواستها و اجابت شدنش است و او را نه آنگونه که باید شناخته ای و نه آنگونه که باید دریافته ای و نه آنگونه که باید می خواهی ، مثال بارزش حال ابلیس بود که :

    از خدا قرب و مقامات معنوی خواست و برایش سالیان سال ( 700 سال ) عبادتها کرد و زحمتها کشید خدا را نمی دید او را بنده نبود بلکه بنده خواسته هایش بود و به خواسته اش رسید و تا آنجا مقامش بالا رفت که معلم فرشته ها شد آنهم به درس توحید یعنی توحید را به آنها درس می داد اما وقت آزمونش که رسید تا معلوم شود چقدر برای خود خدا بوده ، به خواسته ها رسیدنش چنان او را متکبر ساخته بود که نفهمید وقتی خدا او را امر به سجده کرد فرمان نبردن و بهانه آوردنش هویدا شدن حال او در سالهایی بوده که رو به درگاه خدا داشته اما با خود خدا نبوده ، یعنی آنکه رو به درگاه خدا داشته و درخواستها داشته اما خود خدا را نداشته و در این وقت با مقابل خدا ایستادنش این حقیقت آشکار شد آنزمان که گفت سجده نمی کنم ، چرا که اگر خدا را می داشت و خواسته هایش از او را به مصلحت او رها می کرد وقتی او فرمان می داد به سجده ، برایش مهم نبود سجده به چه کسی ، بلکه مهم برایش این بود که چه کسی فرمان می دهد و چه فرمانی می دهد وقتی می دید خدا فرمان می دهد بی چون و چرا فرمان می برد

    پس اگر خواسته های شما اجابت نمی شود به اینگونه که شما هستی ( غافل ) و می روی و می خواهی ،بدان که خدا به شما لطف دارد که اجابت نکرده تا کنون ، تا سرنوشتی چون ابلیس در حد و قواره خودت پیدا نکنی

    دیده ام و می بینم کسانی را که به آرزوها رسیدنشان بخاطر غفلت از اجابت کننده چنانشان داشته که می گویند لیاقتش را داشتیم و حقمان بوده و ...... در حالی که وقتی هیچ چیز از خود نداریم لیاقت و حق ما معنا ندارد .....

    الامان





  15. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 05 مرداد 93), آرام دل (شنبه 04 مرداد 93)

  16. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    یکی درد و یکی درمان پسندد
    یکی وصل و یکی هجران پسندد

    من از درمان و درد و وصل و هجران
    پسندم آنچه را جانان پسندد

    *********

    رسول مکرم اسلام فرمودند:

    "بدانید که خداوند، دعایی را که از دلی غافل و بی‏‌خبر باشد، نمی‏‌پذیرد



    امام صادق(ع) نیز در پاسخ به گروهی که از آن حضرت پرسیدند: چرا ما دعا می‏‌کنیم، امّا مستجاب نمی‏‌شود؟ فرمودند: " چون کسی را می‏‌خوانید که نمی‏‌شناسیدش".


    امام علی(ع) می‌فرمایند:

    بسا خواسته‏‌ای که اگر برآورده شود موجب نابودی و تباهی دین تو گردد


    امام باقر(ع) نیز در بیان موانع استجابت دعا می‌فرمایند: "(گاه) بنده از خداوند حاجتی را می‏‌خواهد و از شأن خداست که آن را در آینده‏‌ای نزدیک، یا با تأخیر برآورده سازد؛ امّا بنده بعدا مرتکب گناهی می‏‌شود. پس، خداوند تبارک و تعالی به فرشته می‏‌گوید: حاجت او را برآورده مساز و او را از آن محروم گردان؛ زیرا که او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیت از سوی من شد



    لینکهای زیر را هم مطالعه بفرمایید بد نیست :

    .: Porseman.org :. - چرا گاهي دعا اجابت نمي شود؟

    چرا دعايم مستجاب نمي شود | پرسمان دانشجویی ـ اخلاق

    چرا حاجتم را نمی دهی؟

    دعا و نيايش | پرسمان دانشجویی ـ اخلاق





  17. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    Dreams end (شنبه 04 مرداد 93), meinoush (یکشنبه 05 مرداد 93), آرام دل (شنبه 04 مرداد 93)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    شما چرا با خدا راز و نیاز و نیایش نمی کنی و حتماً ارتباط با خدا را گره زده ای به طلبکاری یعنی دعا کنی برای خواسته ای انهم طلبکارانه تا رها و متوکل .
    نه من مثل ثابق شاکی و طلبکار نیستم،فقط این یازده سال دعای بی اثر و بی جواب احساس بدی بهم داده،نمی دونم چرا ولی خواب دختره رو گاهی میبینم و این خیلی اذیتم میکنه.بعد شب های قدر که تصمیم گرفتم دیگه دعا نکنم خواب دختره رو دیدم داشتم تو خواب گریه میکردم و باز دختره رو از خدا میخواستم،بدترین خواب زندگیم بود.

    شما به راهکارها توجه نمی کنی و حرف خود را تکرار می کنی . به شما گفتم راه کار شما توکل هست ، چقدر رفتید دنبال اینکه توکل را بفهمید و بخواهید که به کار بگیرید ؟؟؟؟؟؟
    مفهوم توکل رو میدونم اما تو زندگیم اتفاقاتی می افته که نشون میده حتی خدا هم دوست نداره صدای من رو از دریچه دعا بشنوه
    نکته اساسی دیگر این است که زوم شما روی تلاش برای دعا نکردن شده وسواس فکری مثل دوستانی که می خواهند کسی را فراموش کنند و تلاش می کنند و تمرکز می کننند که او را فراموش کنند که همین یعنی فراموش نکردن و ما می گوییم تلاش خاصی نمی خواهد کافیه تمرکز نکنی و پافشاری نکنی که او را فراموش کنی بلکه رها باشی و تمرکز نکنی . شما هم این همه روی اینکه دعا نکنی تمرکز نکن و رها باش .... تا اذان می گویند بی اختیار دستت به دعا بلند می شود ؟؟ خب بشود ، شد که شد دعاتو بکن و تمرکز نکن و رد شو و یادآوری نکن که دعا کردی و فلان را خواستی و هی منتظر باشی که آثار اجابتش را ببینی . بگذار دستت بی اختیار بلند بشه اهمیت نده ، بگذار لب دهان و زبان شما بی اختیار بجنبه .... اهمیت نده و تموم که شد عبور کن و تمرکز نکن که چه کردی .... خواهی دید که این مسئله حل میشه ..... اما تمرکز و اصرار بر اینکه دعا برای اینکه چیزی بخواهی نکنی باعث می شود که برعکس آن اتفاق افتد
    این راهکار رو نمی دونستم ، برام مفید هست ممنون
    پس اگر خواسته های شما اجابت نمی شود به اینگونه که شما هستی ( غافل ) و می روی و می خواهی ،بدان که خدا به شما لطف دارد که اجابت نکرده تا کنون ، تا سرنوشتی چون ابلیس در حد و قواره خودت پیدا نکنی
    من تو کل زندگیم از خدا فقط یه چیز رو خواستم اونم رسیدن به دختره بود،درخواست زیادی نبود ، تنها یه خواسته بود بعد ازدواج اون از خدا خواستم لطف کنه یه جایگزین در مسیر زندگیم قرار بده ، به هر روشی که خودش صلاح میدونه اما همون چیزی باشه که من دنبالشم ،من به خاطر کم کاریهای خانواده ام و حس نیازم دعا کردم،این هم طبیعی بود چون عشق طی ده سال تو وجود من شکل گرفته بود اونم عشقی که چندین سال به خاطرش دعا کرده بودم ، وقتی هم میدیدمش به شدت به هم میریختم،تنهایی هم از یه طرف خیلی ازارم میداد.
    "بدانید که خداوند، دعایی را که از دلی غافل و بی‏‌خبر باشد، نمی‏‌پذیرد
    دعا از روی نیاز هست چه دل غافل بکند چه دل اگاه.فکر نکنم این حدیث پیامبر شامل حال من شود.
    امام صادق(ع) نیز در پاسخ به گروهی که از آن حضرت پرسیدند: چرا ما دعا می‏‌کنیم، امّا مستجاب نمی‏‌شود؟ فرمودند: " چون کسی را می‏‌خوانید که نمی‏‌شناسیدش".
    هیچ ادمی از غریبه کمک نمیگیره،ادم هیچ وقت به در خانه ای که نمیشناسه نمیره،خدا خودش رو به ما شناسانده گفته دعا کنید و بخواهید ،خود خدا گفته لطف عامش شامل همه انسانهاست . همون پسری که با دختر مورد علاقه من ازدواج کرده بود حتی یک بار هم دعا برای رسیدنش نکرده بود
    خدا از اولش میدونست اون دختره قسمت من نیست اما چرا گذاشت ده سال دعا کنم و خوشبین باشم جای سوال هست.
    امام باقر(ع) نیز در بیان موانع استجابت دعا می‌فرمایند: "(گاه) بنده از خداوند حاجتی را می‏‌خواهد و از شأن خداست که آن را در آینده‏‌ای نزدیک، یا با تأخیر برآورده سازد؛ امّا بنده بعدا مرتکب گناهی می‏‌شود. پس، خداوند تبارک و تعالی به فرشته می‏‌گوید: حاجت او را برآورده مساز و او را از آن محروم گردان؛ زیرا که او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیت از سوی من شد
    اگر به این شکل باشد پس خدا نباید دعای هیچ انسانی را بر اورده کند چون خود خدا گفته انسان ها همیشه در ضرر و زیان هستند.گناه های انسان تا قیامت پایانی ندارد،انسانها همیشه اشتباه میکنند. و اینکه چرا خدا همیشه اعمال گناه را می بیند یعنی اون شخص بعد دعا کار خیری انجام نداده است.نماز خوانده، روزه گرفته، صلوات فرستاده،صدقه داده،قران خونده،دعا کرده،به معصومین متوسل شده،زیارت عاشورا خونده،دعای توسل خونده،زیارت پیامبر و زیارت حضرت فاطمه خونده،کمک کرده،پس ارزش این اعمال خوب چه شد،همه اینها با یک گناه از بین رفتند،خودشون گفتند هر کس سه صلوات بفرستند ثوابش را ملایک نمی تواند بنویسد کسی که صد هزار صلوات فرستاده و به خدا امید بسته باید به خاطر یک گناه دعایش اجابت نشود مگر نمی گویند عذاب گناه در اخرت هست.ما کم سختی میکشیم،کم زجر می بینیم.
    هر کسی هر چه قدر هم گناهکار باشد در این گرمای تابستان فقط به خاطر دستور خداوند سی روز روزه بگیرد ایا لیاقت اجابت یک خواسته ناچیز را ندارد
    دعای عارفان و ثابقین را اجابت کردن زیاد به چشم نمیاد اما اجابت دعای یک گنه کار که به خاطر اظطراب و مشکلش دعا کرده بزرگ است

    - - - Updated - - -

    داستان ان پسر جوان و پیشوا امیر المومنین را که همگی شنیده ایم
    همون پسری که خود ارضایی میکرد و پیشوا امیر المومنین او را دید و دستش را گرفت و انقدر به دستش زد تا قرمز شد ، سپس پول به او داد که ازدواج کند.
    برخورد حضرت علی رو با اون جوان گناهکار ببینید،حضرت علی بهش پشت نکرد به خاطر گناهش بلکه دستش رو گرفت و بهش کمک کرد.
    اعمال ما هر دوشنبه خدمت امام زمان میرسذ ،امام دوران خودمان و می بیند من چقدر رو سیه و گناهکارم و دارم چقدر دعا میکنم ، اما هیچ جوابی نمیدهد
    هر جایی مقدسی که رفتم به خاطر گناه راهم ندادند،برای اجابت درخواست ناچیز و بی ارزشم هزاران شرایط گذاشتند.هر چی هم گفتیم شد تف سر بالا
    چه کسانی دعا میکنند ادم های رها شده ای مثل من،اگر خانواده ام کم نمیذاشتند و از احوالات من با خبر بودند دیگر اینقدر زجر نمیکشیدم،این قدر به خدا اسرار نمیکردم،اینقدر سر در گم نبودم.
    خانواده که وقت برایم ندارند خودم هم که نمی توانم کاری بکنم خدا هم که هزاران شرایط دارد و همیشه مقصر من هستم و گناهانم.
    این بانک ها هم انسان را امید وار میکنند و میگویند وام میدهیم،اما به همان اندازه که امیدوار میشوی وقتی شرایط وام را میخوانی دو برابر بدتر نا امید میشوی
    دعا هم به این شکل هست اول امیدوار میشوی اما وارد شرایط که میشوی میبینی نمی تونی همه این شرایط را عملی کنی.
    همه دعاها و خواسته هایم را مینویسم ،شاید روزی عارف ربانی شوم تا به محض اینکه عارف ربانی شدم خدا خواسته هایم را اجابت کند.
    ویرایش توسط Dreams end : یکشنبه 05 مرداد 93 در ساعت 00:17

  19. کاربر روبرو از پست مفید Dreams end تشکرکرده است .

    meinoush (یکشنبه 05 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میتونم به خواستگارهای بعدی بگم بیان؟
    توسط آنیتا123 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 دی 93, 15:37
  2. شناخت بعد چهارم و تغییر نگرش به حیات کوتاه دنیوی
    توسط Kamelia-94 در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 31 اردیبهشت 93, 11:48
  3. شرایط توبه زنا و اثرات دنیوی و اخروی زنا
    توسط mosbatman در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 اسفند 92, 20:25
  4. کیمیاگر گفت : چه داستان زیبایی _ (سناریوی دیگر دوست داشتن)
    توسط asemani در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 تیر 92, 18:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.