به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array

    هیچ امیدی به زندگیمون ندارم ازاینهمه دعوا وناراحتی خسته شدم

    من میخوام نام کاربریموعوض کنم لطفاکمکم کنید

    هرچی تلاش میکنم برای زندگیم به نتیجه نمیرسه واقعا حس میکنم بی فایده اس خسته شدم روزبه روز ناامیدتروبی انگیزه ترمیشم امشب باشوهرم دعواشد زد زیر ظرفهای غذای که سرسفره بود همه چی رو کف خونه پخش کرد وبعدهم ازخونه گذاشت ورفت تا الانم نیومده ومیدونم که نمیادهمیشه کارش اینه مثل زنها قهرمیکنه
    من امروزدکتربودم دیشب بهش گفتم که پول بده میخوام برم دکترپول گذاشت امااصلانپرسید دکترچی؟6ماه میشه که موهای سرم قسمت جلو بصورت سکه ای خالی شده وریخته کلی تونیک مواستفاده کردم درنیومد رفتم باکلی ترس ولرزتزریق هم انجام دادم اما ازبس استرس بهم واردمیشه 2ماه ونیم گذشت وهنوز موهام درنیومده وامروزبرای باردوم رفتم دکتربرام تزریق رو انجام دادخیلی درد داشت دکترگفت مهم ترین مسئله ای که کمک میکنه موهات دربیاد اینه که ارامش داشته باشی وحرص وجوش نخوری امشب شوهرم اومدبجای اینکه حالی ازم بپرسه مشغول بازی باگوشیش شده البته ازشب قبل ازهم دلخوربودیم بهش گفتم 9صبح رفتی 9شب اومدی 12ساعت وقت داشتی بادوستات درتماس باشی یا ماشین بازی کنی توهمش 3ساعت توخونه ای 9تا 12 بعدهم میخوابی عوض اینکه حال منوبپرسی چسبیدی به گوشیت
    قبلش بهش گفته بودم حالم بده سردرد دارم چون هم روزه بودم هم تزریق توسرخیلی درد داشت عصبانی شدمنم گفتم بااین حالم پای گازم دارم واست غذادرست میکنم عوض اینکه بیای کمکم چسبیدی به گوشیت دوست دارم بذارم برم خونه بابام
    ظرفای شکسته وغذای ریخته وسط اتاقه دست بهش نمیزنم تاهروقت که خودش بیاد جمعشون کنه فرشم کثیف شده این زندگی فایده نداره یه روزخوش توش ندارم خسته شدم خیلی بی شعوره یابایدازخودش بکشم یا خانوادش

  2. کاربر روبرو از پست مفید شاپرک 114 تشکرکرده است .

    Somebody20 (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 21:19]
    تاریخ عضویت
    1393-4-28
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیزم.
    مشکلتون رو خوندم فک نمیکنم مساله غیر قابل حلی باشه

    منم زیاد نیست تو این تایپیک میام ولی خوندن مشکلات دیگران وراه حلی که دوستای خوبمون اراعه میدن نیمی از مشکلمو حداقل با خودم حل کرده

    از من میشنوی بیخیال شوهر باش .مردا ی اخلاقی دارن اونم اینکه وقتی زیادی خودمون رو وابسته نشون میدیم دورتر میشن.ادم تا خودشو دوس نداشته باشه وبرای خودش در زندگی تلاش نکنه نمیتونه واسه دیگران خوب باشه

    یعنی چی من خونه رو تمیز نمیکنم تا خودش بیاد؟مگه واسه خاطر اونه که نفس میکشی؟

    پاشو زندگیتو جمع وجور کن ی زن باید خیلی صبور باشه.واسه مشکلتم نگران نباش دکتر بری حل میشه .از حرص و جوش و استرسه

    یکمی به خودت اهمیت بده از هر نظر سعی کن شوهرتو به طرف خودت جلب کنی اما با عمل

    ی خونه تمیز یه غذای خوشمزه وزیبا حتی خودت ارایش و لباس قشنگ ودر کل مرتب بودن و از همه مهمتر احترام به شوهرت.باهاش مث بچه ات رفتار نکن با مردا باید با احترام برخورد شه همونطوری که با پدرت وبزرگترا رفتار میکنی.

    دست خودشون نیست.دلشون میخواد همسرشون بهشون بها بده

    سعی کن دلشو به دست بیاری.تا میتونی درداتو واسه خودت نگه دار.خودت مشکلاتتو از یه سر درد گرفته تا هرچی حل کنی .
    گله نکن .غر نرن.با محبت رفتار کن

    به کلی باید محکم باشی تا احساس کنه که خانمش بینظیره وباید بهش تکیه کنه اون موقع میبینی که خودتم میتونی بهش تکیه کنی

  4. 2 کاربر از پست مفید بانوی شهریوری تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (یکشنبه 05 مرداد 93), شاپرک 114 (شنبه 04 مرداد 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 مرداد 93 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1393-5-03
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    35
    سطح
    1
    Points: 35, Level: 1
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    امیدوارم تا امروز مشکلت حل شده باشه و اشتی کرده باشین میخاسم بگم تنها نیسی منم با شوهرم خ دعوا داریم و همیشه ام اون قهر میکنه الانم 11 روزه قهریم!!!!!!
    نگفته بودی سر چی دعوا کردین؟مشکلتون قابل حل شدن نیس؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید sara** تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (شنبه 04 مرداد 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام
    مرسی ازدوستانی که منوراهنمایی کردن
    من خیلی فکرکردم حرفایی که بانوی شهریوری زدن درسته
    من خیلی برای خودم ارزش قائل نیستم پیش شوهرم ارزش وبهای خودمو ازدست دادم بخاطرهمین کلی تصمیمات جدیدگرفتم ازشوهرم پول گرفتم رفتم لباس خریدم برای خودم باشگاه ثبت نام کردم ودارم سعی میکنم ازوابستگیم به شوهرم کم کنم شوهرم همیشه حتی روزهای عیدوجمعه هاهم سرکاره ومن بارها ازش خواستم درماه یه روزجمعه رو تعطیل کنه اما گوش نکرده منم چون اون نمیومد نه جایی میرفتم نه باکسی ارتباط داشتم حتی خونه مادرمم نمیرفتم اما همین جمعه ای که گذشت رفتم پیش دوستم خیلی هم خوب بود تازه شوهرم اومده بودخونه دیده بودمن نیستم البته بهش اطلاع داده بودم که میرم زنگ زده بود بیاددنبالم که شارزگوشیم تموم شده وخاموش شده بود شوهرم بارها به من گفته تو چسبیدی به این خونه واینجارو ول نمیکنی من شانس نیوردم مردهای دیگه زنشون 1هفته 1هفته قهرمیرن توتاحالا قهرنرفتی لنگرانداختی تواین خونه بهتراز من گیر نمیاری
    2ماه پیش مادرم ایناداشتن میرفتن مسافرت به مادرم زنگ زده زده بوده که توروخدا دیبارو هم ببرید مادرم نگفت اون موقع شوهرم ازش خواسته اماهرچی بهم اصرارکرد من باهاشون نرفتم ولی حالا که رابطمون عادیه میخوام دوروز عید فطر برم خونه مادرم هم یه کم ارامش پیداکنم هم ازشوهرم فاصله بگیرم ضمن اینکه میدونم اگه نرم خونهمادرم شوهرم تمام وقت درمغازه است ومن تنها توخونه می مونم
    من دوست داشتم همکه جاباشوهرم برم اما انگارشوهرم نمی پسنده ومن براش مثل یه زن اویزون و وابسته هستم

  8. 2 کاربر از پست مفید شاپرک 114 تشکرکرده اند .

    Somebody20 (پنجشنبه 09 مرداد 93), ساحل75 (دوشنبه 06 مرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 55 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزيزم. خوشحالم كه اوضاع رو مديريت مي كني. عزيزم يك جمله هميشه يادت باشه غرزدن ممنوع. غر زدن ممنوع. نتيجه آن را ديديد. ظرف هاي شكسته. اعصاب بهم ريخته. همسري كه خانه را ترك مي كند و...پس سعي كن اول از همه آرامش خود رو حفظ كني. اگر همسرت مشغول بازي است كنارش بشين وببين چه بازي مي كند تو هم از بازي آن لذت ببر. نگو من خسته شدم من غذا پختم ...يك زن ايده ال مثل شما همه اين كارها رو انجام مي ده ولي منتي نداره. شما همسرت رو به صحبت بكشون. شما بپرس كه روزش رو چگونه گذرانده. اون هم خسته است. از خودتان دورش نكنيد. اگر بخواهيد هي غر بزنيد و گله كنيد او راخسته مي كنيد. براي خودتان برنامه ريزي داشته باشيد اگر توانست حتما شما را همراهي مي كند. مشكل زندگي شما خيلي كوچك است. همسر خوبي هم داريد. با كمي سياست زنانه مي توانيد اوضاع رامديريت كنيد. موفق باشيد

  10. 2 کاربر از پست مفید روياي آبي تشکرکرده اند .

    ساحل75 (دوشنبه 06 مرداد 93), شاپرک 114 (یکشنبه 12 مرداد 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 دی 00 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    121
    امتیاز
    7,040
    سطح
    55
    Points: 7,040, Level: 55
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 110
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 288 در 108 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    24
    Array
    با سلام

    به گمانم به شما گفته بودم خودتونو اینقدر درگیر زندگی نکنید! بذارید بگذره...
    خودتونو درگیر و مشغول چیزهای دیگه کنید
    هم به خودتون و هم به شوهرتون فضا بدید...
    دنبال چی میگردید در شوهرتون ؟!اون ارامشی که دنبالشین واستون ایجاد کنه یه توهمی بیش نیست
    !(نه اینکه شوهرتون بده ،نه)
    یه سوال دارم ازتون:
    فکر میکنید چن درصد در چنین حالتی که قرار دارید شما مقصرید؟
    مهمترین اشتباهات خودتونو بگید؟
    حالا اشتباهات همسرشمارو بگید؟
    همسر شما چکار بکنه شما راضی میشید؟


    شما از درون مشکل دارید و این ارتباط انچنانی به شوهرتون نداره و نباید تماما بهش دلخوش کنید!
    اگه میخوایید اینکارو کنیدپس وایسید اول شوهرتون وقت کنه!بعد بفهمه شماچطونه!بعد روانشناسی بخواد یاد بگیره و ...اگر عمر کفاف داد به فکر درمان شما بیوفته!
    پس خودتون به صورت اساسی به فکر درمان بیوفتید ...

    عشق و محبتی که بهش احتیاج دارید همیشه موجود هست ولی مغز شما باید بتواند تشخیص بدهد که احتیاجات شما چیست و قلب شما دریچه اش برای دریافت احتیاجات باز باشد،وقتی قلبتان ان چیزی که در دسترس شما نیست طلب میکند همواره شما به یک جهت(شایدم اشتباه!)معمولا نگاه می کنید(مثلا فقط شوهر)و میخواهید همه چیز را از یک منبع بدست اورید...


    این کارارو میگم به مدت یک ماه انجام بدید:

    منابع دیگر:
    با خدا ارتباط خودتو قوی تر کن
    با والدین خودت و شوهرت ارتباط خیلی نزدیک برقرار کن(انگار بهشون وابسته ای)
    با فامیل و دوستان رابطه برقرار کن و سعی کن باهاشون شاد باشی (نزدیک و صمیمی)
    خودتونو خیلی زیاد دوس داشته باشید(از وجود خودتون لذت ببرید،گاهی خودتونو توی اینه نگاه کنید و ببوسید!)
    توی گروه دوستان و فامیل و ...قرار بگیرید و کاری کنید ازتون حمایت کنن
    از شوهرتون حمایت کنید(حالا که فرزندی ندارید)

    این نکته یادتون نره:خانوما خیال میکنن مرد بایدخودش تشخیص بده که خانومش چشه و بر اساس نیازشون کار درستی انجام بده،اما مردها قدرت تشخیصشون ضعیفه و باید بهشون دقیقا و مستقیم بگیدکه چی میخوایید(با ارامش کامل) این فکر اشتباه هست که با خودتون بگید:اگه منودوس داره چرا نباید فلان کارو انجام بده !حتما من باید بهش بگم،پس من از کجا بدونم اون منو دوس داره (مردا اگه کسی رو دوس نداشته باشن تره هم واسش خورد نمیکنن!چون اون فرد واسشون اهمیت نداره)
    وقتی شروع به گلایه و به اصطلاح غر زدن کنید مردونگیش زیر سوال میره!و پیام شمارو بدتفصیرمیکنه و معمولا در میره!
    (کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی رو بخون)


    احساستون همیشه بهاری
    موفق باشید
    ================================================== ============
    تاریکی بیرون را مستقیما نمیتوان از بین برد!ولی اگر شما درون خود را روشن سازید،بطور خودکار از بین می رود.
    ویرایش توسط احساس بهاری : دوشنبه 06 مرداد 93 در ساعت 05:22

  12. 2 کاربر از پست مفید احساس بهاری تشکرکرده اند .

    tabasom321 (یکشنبه 12 مرداد 93), شاپرک 114 (یکشنبه 12 مرداد 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دیبا 62 نمایش پست ها
    شوهرم بارها به من گفته تو چسبیدی به این خونه واینجارو ول نمیکنی من شانس نیوردم مردهای دیگه زنشون 1هفته 1هفته قهرمیرن توتاحالا قهرنرفتی لنگرانداختی تواین خونه بهتراز من گیر نمیاری
    2ماه پیش مادرم ایناداشتن میرفتن مسافرت به مادرم زنگ زده زده بوده که توروخدا دیبارو هم ببرید
    نكنه به فكر خيانته كه حضور شما مانعشه
    نميدونم شايد زيادي بدبين هستم، از بس بي وفايي خوندم تو اين سايت

  14. کاربر روبرو از پست مفید nahid-111 تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (یکشنبه 12 مرداد 93)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 تیر 97 [ 03:25]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    4,248
    سطح
    41
    Points: 4,248, Level: 41
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    472

    تشکرشده 247 در 75 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام دوست عزیزوالاشوهرمنم هیچ وقت اونجورکه بایدبه من محبت نکرده درحسرت موندم یه بارمنوببره دکتر!بی خیال بابا
    ولی خب می تونی خودتوبراش لوس کنی سرتوبذارروپاش بگوسرم خیلی دردمی کنه و...

  16. کاربر روبرو از پست مفید سرگشته دوست تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (یکشنبه 12 مرداد 93)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺎ ﺑﯿﻦ ﺧﺼﺎﯾﺺ ﺩﻭ ﺟﻨﺲ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ، ﺍﺯ ﻓﺼﻞ ﺁﺧﺮ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺭﻫﺎﯾﯽ
    ﺫﻫﻦ .
    • ﻣﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ .
    • ﺯﻥ ﻫﻤﺪﺭﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ .
    • ﻣﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ .
    • ﺯﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
    • ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
    • ﺯﻥ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﺩ .
    • ﻣﺮﺩ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺖ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ
    ﺧﺎﻃﺮ ﺯﻥ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ .
    • ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ .
    • ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺭﺩ .
    • ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺭﺩ .
    • ﻣﺮﺩ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﯾﺪﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ .
    • ﺯﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺗﻔّﮑﺮ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﻭﺩ .
    • ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺑﺸﻮﺩ .
    • ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻓﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ .
    • ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺯﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ .
    • ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺯﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ .
    • ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺟﻤﻼﺕ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
    • ﺯﻥ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﮑﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
    ﭼﮑﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺫﻫﻦ.

    - - - Updated - - -

    سلام من خودم خيلي زياد مشكل دارم ولي الان با عضويت در انجمن ازاد واااااقعاً نتيجه گرفتم بهت پيشنهاد ميكنم عضو شي من اشتراك ١ ماهه گرفتم و خيلي راضي ام

  18. 3 کاربر از پست مفید Sahar51 تشکرکرده اند .

    redalatkhah (پنجشنبه 09 مرداد 93), Somebody20 (پنجشنبه 09 مرداد 93), شاپرک 114 (یکشنبه 12 مرداد 93)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    مردها چقده عجیبن .... شوهر شما دوس داره شما از خونه بیرون بری ... با دوستات وقت بگذرونی ... اونوقت شوهر من نه تنها نمیزاره من خونه پدرم برم بلکه از هرگونه رفت و امد به منزلمون به شده ممانعت میکنه و به همین علت هم من همیشه تنهام ... نه جایی میرم و نه میزاره که کسی به این خونه بیاد حتی خانواده ام ... به نظرم هر دو حرکت اشتباهه و از یک طرف بوم افتادن!!!!!
    من که صبر کردم و تنها به ایشون میگم چشــــــــــــــم ... امیدوارم در اینده بهتر بشه

  20. کاربر روبرو از پست مفید هم آوا تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (یکشنبه 12 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عوارض اختلاف طبقاتی بعد از چند سال
    توسط hanie_66 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 دی 95, 13:29
  2. دعوا با خانمم و آشتی
    توسط meghdad در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 01 اسفند 94, 09:18
  3. شوهرم باز باهام دعوای سختی کرد
    توسط نیلوفرغمگین* در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 شهریور 94, 13:10
  4. وقتی پدر و مادرم دعوا می کنند من چطوری کمک شون کنم
    توسط بانوى مهر در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 15 خرداد 94, 18:10
  5. وقتی من و خدا جایمان عوض شد!!!
    توسط bahar.shadi در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 30 دی 91, 11:26

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.