به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 02:50]
    تاریخ عضویت
    1392-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,050
    سطح
    17
    Points: 1,050, Level: 17
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    77

    تشکرشده 47 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon19 دیگه هیچ احساسی به هیچی ندارم . چرا اینجوری شدم من؟

    سلام دوستان نماز روزه تون قبول باشه

    من جدیدا نسبت به همه چی بی تفاوت شدم از حال خودم سر درنمیارم . دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه البته چیزی هم نیست که خوشحالم کنه فقط دلم میخواد نباشم وجود نداشته باشم . دلم میخواد بخوابم خیلی زیاد مثلا چندسال. دلم میخواد بمیرم ولی نرم اون دنیا خلاصه دلم میخواد همین جا تموم بشم. من اینجوری نبودم (اول میخواستم توقسمت مشکلات فردی تاپیک بزنم ولی میدونم این حالتم خیلی هم شخصی نیست و به زندگی زناشوییم برمیگرده اینجا تاپیک زدم . |) باورکنید حتی انگیزه ندارم پیش مشاور برم یا مشکلموحل کنم . اصن نمیدونم چی میخوام . وای خدا حتی نمی تونم درست وحسابی بنویسم .
    نسبت به همه اطرافیانم سرد شدم فقط بابام رو دوست دارم و دلم براش خیلی تنگ میشه نمی دونم چرا .
    با همسرم رابطه ام خیلی سرد شده اصلا باهم حرف نمیزنیم همش تو خودم هستم ناخودآگاه خیره میشم به یه نقطه میرم توفکر همسرم چندبار صدام کرده متوجه نشدم .
    پیش خانواده ام ظاهرو حفظ میکنم ولی تو خونه دیگه نمیتونم فیلم بازی کنم عصبانیت و پرخاشگری ندارم ولی نه از چیزی خوشحال میشم نه عصبانی هرکاری میخوام انجام بدم یه صدا بهم میگه که چی بشه .مثلا میخوام برم بیرون بگردم حال و هوام عوض بشه با خودم میگم که چی بشه ؟ یا میخوام برم کلاس زبان بازبه خودم میگم که چی بشه بمون توخونه . میخوای بری آخرش که چی !

    جالب اینجاست همسرم حتی یه کلمه نمی پرسه چته چرا اینجوری میکنی ؟ چرا گوشه گیر شدی .انگار براش فرق نمیکنه . منم دیگه هیچی برام فرق نمیکنه

    دیگه دوست ندارم تلاش کنم تا یه زندگی خوب داشته باشم دیگه حوصله ندارم یه کاری کنم همسرم بهم توجه کنه . خوب توجه نکنه چیکارکنم خودمو بکشم ؟من تا الان تنها بودم از این به بعد هم تنها می مونم مگه چی میشه تنهایی که خوبه . هربلایی سرم اومد اومد برام فرقی نمیکنه من اینجوری شدم دیگه خوب و بد زندگیم برام فرق نمیکنه همسرم هرکاری دلش خواست بکنه دیگه برام مهم نیست اصلا بره یه زن دیگه بگیره برام مهم نیست چرا عین خیالم نیست . خیلی حالم بده بعداز اینهمه تلاش دعا صبر چرا من این همه منفعل شدم ؟ دیگه از هیچی ناراحت نیستم حتی اگه همسرم بدترین همسر دنیا باشه ناراحتم نمیکنه .آخه چرا اینقدر بی خیال شدم . بچه تاحالا کسی مثل من شده ؟ کسی منو درک میکنه ؟

    انگار بازم نتونستم اون چیزی که توذهنم بود رو تایپ کنم .

    اگه خوب ننوشتم معذرت آخه خیلی حالم بده حتی اشکم هم خشک شده مثل سنگ شدم انگار حتی نمیتونم گریه کنم .

  2. کاربر روبرو از پست مفید mahtisa تشکرکرده است .

    Somebody20 (یکشنبه 29 تیر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام عزيزم.
    اره، من خيلي خوب دركت ميكنم.
    منم ديگه اصلا حوصله اينكه پاشم برا زندگيم بجنگم،يا به خودم برسم،يا برم كلاس و ... ندارم.اصن خيلي وقتا هر اتفاقي كه پيش بياد تو زندگيم ناراحت نميشم از شوهرم،يا اينكه وقتي خوب ميشه ديگه خوشحال نميشم از خوبياش.

    همه ش ميگم ولش كن،بذا بگذره فقط.
    اصن يه كلمه م حوصله ندارم حرف بزنم با شوهرم

    فقط يه فرقي كه داره اينه كه؛
    من خيلي گريه ميكنم.بي دليل.خيلي شبا بي دليل گريه ميكنم وًميخوابم.
    دلمم خيلي شديد ميگيره خيلي وقتا.

    خيليم ميخوابم .يعني لذت ميبرم از خواب.

    تاپيكم زدم دراين مورد،ولي حوصله دنبال كردن و درمان همين دردمم ندارم ديگه

    يا راهي خواهم يافت
    يا راهي خواهم ساخت

  4. کاربر روبرو از پست مفید Somebody20 تشکرکرده است .

    mahtisa (سه شنبه 31 تیر 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    من روانشناس یا روانپزشک و امثال این نیستم
    به نظرم شما دچار افسردگی شدید و بهتره این افسردگی رو درمان کنید

    من یک لینک رو بهتون معرفی میکنم که فیلمیه که سازمان جهانی بهداشت در مورد افسردگی و اثرات اون تهیه کرده
    مدت زمانش و حجمش خیلی کمه

    حتما ببینید !!

    انیمشن زیبای سازمان جهانی بهداشت درباره سگ سیاه افسردگی

  6. 3 کاربر از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده اند .

    mahtisa (سه شنبه 31 تیر 93), meinoush (یکشنبه 29 تیر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 31 تیر 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    من جدیدا نسبت به همه چی بی تفاوت شدم از حال خودم سر درنمیارم . دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه البته چیزی هم نیست که خوشحالم کنه فقط دلم میخواد نباشم وجود نداشته باشم . دلم میخواد بخوابم خیلی زیاد مثلا چندسال. دلم میخواد بمیرم ولی نرم اون دنیا خلاصه دلم میخواد همین جا تموم بشم. من اینجوری نبودم (اول میخواستم توقسمت مشکلات فردی تاپیک بزنم ولی میدونم این حالتم خیلی هم شخصی نیست و به زندگی زناشوییم برمیگرده اینجا تاپیک زدم . |) باورکنید حتی انگیزه ندارم پیش مشاور برم یا مشکلموحل کنم . اصن نمیدونم چی میخوام . وای خدا حتی نمی تونم درست وحسابی بنویسم .
    نسبت به همه اطرافیانم سرد شدم فقط بابام رو دوست دارم و دلم براش خیلی تنگ میشه نمی دونم چرا .
    سلام
    شما افسرده نیستین چون هیچ یک از علایم افسردگی تو گفته هاتون نیست به نظرم شما دچار دل زدگی موقت شدین،دل زدگی زمانی پیش میاد که همه چیز برا ادم تکراری بشه.
    نارضایتی از زندگی افسردگی نمیاره باعث دل زدگی میشه،دل زدگی هم باعث خاموش شدن احساسات و ارتباطات در زندگی میشه
    راه درمان دل زدگی استارت فعالیت های جدید و کم کردن فعالیت های تکراری روزانه است
    پیاده روی،رانندگی،خوندن رمان هم خوب هست

  8. کاربر روبرو از پست مفید Dreams end تشکرکرده است .

    mahtisa (سه شنبه 31 تیر 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 02:50]
    تاریخ عضویت
    1392-6-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,050
    سطح
    17
    Points: 1,050, Level: 17
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    77

    تشکرشده 47 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ببخشید اینترنتم قطع بود متاسفانه سر نزدم

    somebody
    عزیز ممنونم که درکم میکنی . منم تا همین چندوقت پیش خیلی گریه میکردم انگار اونطوری بهتر بود . فکر کنم این حال من اثرات همون گریه های گاه و بی گاهه . به هرحال شبیه به همیم من پارسال رفتم پیش مشاور از یکنواختی زندگیم گفتم که بیشتر مقصر همسرمه تو این زمینه اصلا و ابدا فکر دل من و عوض کردن حال و هوای من نیست . مشاور گفت عیب نداره تنهایی خوش بگذرون برو بیرون واسه خودت بچرخ کلاس و باشگاه و.....( مثل اینکه بری به دکتر بگی از معده درد شب و روز ندارم بعد دکتر بگه عیب نداره چندتا مسکن بخور خوب میشی ) اینا همش اثر موقت داره یه جورالکی خوش بودنه به نظرم

    معاون کلانترعزیز ازت ممنونم انیمیشن رو دیدم خیلی جالب بود کل پروسه افسردگی رو تو چند دقیقه نشون داد خیلی از حالتهای اون آدمو منم دارم .


    dream end
    عزیز مرسی از جوابت .نظرت رو قبول دارم ولی خوب دلزدگی ، افسردگی هم میاره دیگه وقتی یه مدت ظولانی مثلا دوسال از زندگیت دلزده میشی آخرش میرسی به مرز افسردگی دیگه . اینجاست که کار سختتر میشه و دیگه به نظرم پیاده روی و رمان و امثال این فایده نداره چون امتحان کردم میگم .

    همین دو هفته پیش یه رمانی که چند سال دوست داشتم بخونم ولی وقت نمیشد رو خوندم نمیگم اثر نداره ولی خوب موقته همون موقع حالم بهتره چون حواسم از زندگی پرته چون به خواسته هایی که به هیچ کدومشون نرسیدم اصلا فکر نمیکنم کلا تو یه دنیای دیگه ام و به نظرم این خوب نیست همین قبل ماه رمضونی حالم خیلی خوب بود چرا چون سرمو با خیلی چیزا گرم کرده بودم کتاب ، بیرون رفتن ، کارمنرل ،اینترنت، سرزدن به این و اون به خودم میگفتم من چقدر حالم خوبه خداروشکر ولی کافیه یکی از اینا نباشه دوباره برمیگردم به حالت قبل فکرمیکنم با این کارا دارم خودمو گول میزنم صورت مسئله رو پاک میکنم .

    واقعیت زندگی من اینه که تنهام و این تنهایی آزاردهنده داره داغونم میکنه و همسرم عین خیالش نیست من میخوام تنهاییم رو باهمسرم پرکنم و این حق منه اما همش به من میگن اگه همسر نشد عیب نداره با چیزایی دیگه تنهاییتو پرکن آخه مگه میشه من به یه انسان نیاز دارم یه همدم نه یه سرگرمی .

    یکسال و چند ماه از ازدواجم میگذره من هنوز احساس یک مجرد رو دارم . روحم از تنهایی زجر می بره . همش یا حس یه مجرد رو دارم یا حس یه زن میانسال که خیلی از زندگی مشترکش میگذره و دیگه از تب و تاب افتاده .

    باور کنید تنهایی نمیشه به یه زندگی شور و شوق بخشید روح تازه بخشید اگه ممکن بود من الان تنها نبودم من تلاش کردم من فضای خونه رو شادکردم من خندیدم من انرژی دادم من روحیه دادم ولی خودم چی کی به من روحیه بده کی دل منو شادکنه کی منو بخندونه بازم خودم ؟ باور کنید تلاش یه طرفه هیچ نتیجه ای جز داغون شدن همون کسی که داره تلاش میکنه نداره . من اینوتجربه کردمو بهم ثابت شد تلاشم نتیجه نداد و سرخورده شدم وازقبل بدتر . من کنار یه موجود آهنی زندگی میکنم این حس منه متاهله و باید باهاش کنار بیام . درد من تنهایییه فقط و فقط

  10. 3 کاربر از پست مفید mahtisa تشکرکرده اند .

    Dreams end (سه شنبه 31 تیر 93), Somebody20 (سه شنبه 31 تیر 93), ساحل75 (پنجشنبه 02 مرداد 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 مهر 92, 00:43
  2. معرفی ودانلودكتب روانشناسی کاربردی درحوزه تغییرات فردی،خودشناسی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: دوشنبه 06 دی 89, 14:43
  3. +کسی که دوسش دارید؟یا کسی که دوستون داره؟
    توسط محمدرضا در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 31 فروردین 87, 09:08
  4. +کسی که دوسش دارید؟یا کسی که دوستون داره؟
    توسط محمدرضا در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 بهمن 86, 15:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.