به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به خاطر دودلی ،برای بار دوم زندگی ام داره به مشکل می خوره

    سلام به همگی
    بار اولی که ازدواج کردم خانمم بعد از ازدواج بهم گفت که من رو نمیخواسته و به خاطر اسرار خانواده مجبور شده که قبول کنه و اینجوری شد که ظرف یکماه طلاق گرفتیم
    الانم که بعد از دو سال از اون موقع مجدد ازدواج کردم اما مشکل اینجا هست که از همسرم خوشم نمیاد
    البته نه این که اصلا خوشم نیاد ولی احساس پشیمانی می کنم موقع عقد و قبلش هم دو دل بودم تازه به خانواده خودمون و همسرم درخواست کردم که عقد رو یکماه دیگر بیاندازند تاریخش رو اما قبول نکردند و من با دودلی زندگی رو شروع کردم.
    کلا بیشتر سر زیبایی همسرم مشکل دارم ،دلخواهم نیست .جوری هست که موقع خواب اگر چراغ خاموش باشه خوشحالترم تا اینکه صورت و هیکل همسرم رو ببینم.
    تازه این حس که مجبور به ازدواج شدم (رودربایستی) و نظر من که عقد به تاخیر بیافته عملی نشده آزارم میده.حس بدبختی بهم دست میده .خودم و خانواده خودم و خانواده همسرم رو در این زمینه که ازدواج بدون تامل انجام شده مقصر می دونم.
    نظرتون چیه؟
    لطفا راهنماییم کنید.

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دوست عزیز چند سال دارید خودتان و همسرتان؟

    میشه یکم بیشتر توضیح بدید یعنی از چیه همسرتان خوشتان نمیاد؟خوب بگید وزنشو کم کنه یا زیادتر کنه یا بیشتر بخودش برسه و آرایش بکنه یا لباس های زیباتری بپوشه و باهاش در این مورد حرف بزن.

    و مسئله بعدی اینه که شما کلا از چجور همسری ظاهری خوشت میاد؟چون اگر ملاکت زیبایی باشه هرچقدر هم همسرت زیبا باشه بازم از اون زیباتر توی خیابون هستش و حتی اگه آیشیو رای (ملکه زیبایی 1994) بازیگر هندی هم بگیری بازم احتمالا از اون زیباتر توی خیابون بتونی پیدا کنی

    یه سوال نظر اطرافیان در مورد زیبایی همسر شما چیه؟
    و آیا اینکه کسی از دوستان و اطرافیان با شما این موضوع را مطرح کردن در مورد زیبا و تناسب اندام همسرتان؟


    به چه کسی می گن زیبا؟!






    در مورد زيبايي بايد نكات ذيل را نيز در نظر گرفت: چون ابعاد زيبايي متفاوت است:


    1 – زيبايي گويش :
    لهجه، عشوه كلامي، تكه كلامي ، سيالي كلامي، حاضر جوابي، لطافت سخن، گفت و شنود به اندازه. شوخ طبعي

    2 – زيبايي حركات:‌
    عشوه گري ، طنازي، فيگور و ژست هاي دلربا، قد و اندازه و تناسب بدن، نحوه راه رفتن.

    3 – زيبايي بينايي:
    خوه نگاه كردن، نحوه پلك زدن، محجوب بودن، جذاب نگاه كردن و ...

    4 – مسئله تاثير آرايش بر قيافه:
    که مي توانيد با خانواده مشورت كنيد.

    5 – زيبايي در سليقه:
    نحوه انتخاب پوشش ، نحوه لباس پوشيدن ، نحوه چيدن منزل، نحوه انتخاب ادكلن

    6 – زيبايي در تعاملات:
    نحوه ارتباط با شما و دوستان و فاميل، ميزان سازگاري و ارتباط عاطفي با آنها و ...

    7 – زيبايي فكر:‌
    فراهم آوردن زيبايي با خلاقيت در زندگي، به روز بودن معلومات و دادن آگاهي به شما، همفكر بودن، استقلال در نحوه تفكر و مشورت دادن ،‌مديريت متفاوت و زيباي مسائل خانواده و ...

    8 – زيبايي هنري:‌
    آشنايي با موسيقي، نقاشي، صداي خوش، رانندگی، و ساير هنرها

    همانطور كه مي بينيد مي توان تمام اين ابعاد زيبايي را بررسي كرد.


    دوم: اگر فردي با تمام ابعاد بالا از نظر شما آنچنان زيبا باشد كه به دلتون بچسبد و خواستارش باشي كفايت مي كند و حالا نوبت به بررسي دقيق مسائل اساسي تري چون معيارها و شرايط ازدواج مي رسد.

    سوم: نكته مهم اين است كه اگر شخصی به لحاظ زيبايي از يك نمره معمولي در ازدواج برخوردار باشد ، اما در ساير معيارهاي اساسي مثبت باشد، كم كم مهر وعشق شما را چنان بر مي انگيزد كه قيافه زياد براي شما مطرح نيست. (‌به دوستان خود توجه كنيد، شما بيشتر بر اساس معرفت و ... آنها را مي شناسيد و با آنها صميمي هستيد نه قيافه – همسر هم همينطور است تنها فرقي كه در مورد همسر وجود دارد اينست كه بايد به طور كلي دلپذير باشد و يك حداقلي براي جذب شدن ، داشته باشد.)

    چهارم:زيبايي يك امر نسبي هست، شما هر همسري با هر اندازه زيبايي انتخاب كنيد به زودي متوجه مي شويد شخصی زيباتر نيز وجود داشته است. و اين نكته مهم است كه نبايد به هر چيزي بيشتر از اندازه خودش بها بدهيم. مثلا زيبايي در حد متعارف كه به دلمان بنشيند كافي هست، مگر اينكه كلا از همان اول او را نپسنديدم .
    پ.ن:بقول یکی از مشاورین آدم یه نگاهی توی آئینه بندازه بد نیست وقتی دنبال همسر خیلی زیبا میگرده!!!
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    franklin (دوشنبه 30 تیر 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام دوست عزیز.از نظر من شما خودت هم داری تلقین میکنی همسررت اخلاقش چطوره؟از خصویات خودت وهمسررت بگو.حتما تا یک اندازه ای به دلت بودهک عقد کزکردی؟از همسر ایده ال خودت توی ذهن و خانومت بگو.به شخصه دوس داشتم شوهرم هیچی نداشت اخلاق داشت!از نظر من اخلاق خیلی مهمترهققیافه هم تا حدودی که به دل بشینه.شما و همسرت چند سال دارین؟اختلافات دیگه ای هم هست یا فقط ظاهر ایشون؟میتونید طوری رفتار کنید که همسرتون بفهمه چطور تیپی دوس دارین تا تلاش کنه خانمها خیلی انعطاف پذیرن و برای جلب توجه همسری که دوسش دارن خیلی کارا میتونن بکنن..انقدر راحت زندگیارو خراب نکنید.کمی صبر و حوصله درک رفتار به موقع و درست شیوه درست گفتگو داشتن خیلی مشکلاتمونو حل میکنه.موفق باشی دوست عزیز

  5. کاربر روبرو از پست مفید mordad تشکرکرده است .

    franklin (سه شنبه 31 تیر 93)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 مرداد 93 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من حستون رو خوب درک می کنم ...
    من قبل از ازدواج جراحی داشتم که فرم قسمتس از بدنم رو که اصلا توی چشم هم نبود از حات طبیعی خارج کرد
    بعد از مدتی با آقایی آشنا شدم و بینمون ارتباط عاطفی عمیق برقرار شد اما بهم گفت با این قضیه مشکل داره و می خواد رابطه رو بهم بزنه
    اما به خاطر ارتباط عاطفی عمیقی که داشتیم نتونست بعدش هم حراحی کردم و همه چیز برگشت به حالت اول و خیلی طبیعی و نرمال ...اما جای جراحی ها (یعنی بخیه ها) روی بدنم مونده البته از دید اطرافیانم زشت و وحشتناک نیست ...و روز به روز هم داره کم رنگ تر و محو تر می شه
    و بعدش هم ما ازدواج کردیم بعد از ازدواج فهمیدم که این آقا همین حالت شما رو داشته موقع عقد که من اصلا نمی دونستم ...خیلی منو دوست داره مطمینم اینو
    اینم بگم که چهره ام زیباست و هیکلم هم خوبه ورزشکار هستم از نظر تحصیلات و موقعیت اجتماعی در جایگاه خیلی خیلی خوبی هستم
    همیشه به من می گه توی لباس پوشیدن خوش سلیقه هستی و حتی لباس هاش رو به سلیقه من انتخاب می کنه
    می گه از نطر فکری خیلی قبولت دارم و تنها کسی هستی که حرف زیادی برای گفتن باهاش دارم
    حالا به خاطر جای جراحی هنوز بعد از 2 سال که از ازدواجمون می گذره این موضوع رو همیشه بیان می کنه و این منو آزار میده
    بگم که رابطه جنسی خوبی داریم که می گه این به خاطر طبع گرم منه و به خاطر تو نیست و هر کس دیگه هم جای تو بود همین رابطه رو باهاش داشتم
    چه قبل و چه بعد از ازدواج به روانشناس ها و مشاوره های زیادی مراجعه کردیم و همه می گن که ایشون دچار وسواس فکری شده
    حاضر شدم به خاطر اینکه عذاب نکشه و منم عذاب نکشم از همه حق و حقوقم بگذرم و ازش جدا شم اما وقتی اینو می گم قبول نمی کنه
    اما از طرفی هرگز در برابر من احساس مسولیت نمی کنه و هر جا می ره عنوان نمی کنه که ازدواج کرده هر گز حلقه اش رو دستش نمی کنه
    اینو بگم اصلا اهل خیانت نیست اینو مطینم بارها امتحانش کردم خیلی آدم صادقی هست و خیلی آرومه اصلا اهل جنگ و دعوا نیست و هر جی من بخوام برام انجام می ده اما نه با جون و دل با غرغر و ناراحتی
    احساس می کنم دچار افسردگی شده ...همیشه می گه اشتباه کردیم که ازدواج کردیم و می گه که زندگیش نابود شده
    خودم هم شرایطم خوب نیست احساس می کنم با همه حسن هایی که دارم جوونی ام نابود شد
    قبل از ازدواج همه می گفتن خوشبحال شوهر آینده تو که همه چیز تمومی هم فهمیده و عاقلی هم تحصیلات بالایی داره و شغل خوبی و هم خوشگلی و خوش هیکل
    و هم اینکه توی کارهای هنری و آشپزی خیلی خوبی
    خودش هم بهم می گه مثه آلماسی هستی که خراش برداشتی و چشم من فقط این خراش رو می بینه
    راستش اینو بگم که خودش از نطر چهره خلی جذاب نیست اما خب از نطر اجتماعی جایگاه خوبی داره و خیلی فاکتورها رو داشت که من برای ازداحم ملاکم بود به جز قیافه که من از اون چشم پوشی کردم
    حالا هم توی یه زندگی هستم که آزارم می ده
    ویرایش توسط Ansher : دوشنبه 30 تیر 93 در ساعت 17:31

  7. 8 کاربر از پست مفید Ansher تشکرکرده اند .

    amir1364af (سه شنبه 31 تیر 93), Amir_23 (دوشنبه 30 تیر 93), asemani (دوشنبه 30 تیر 93), franklin (سه شنبه 31 تیر 93), khaleghezey (سه شنبه 31 تیر 93), mohammad6599 (چهارشنبه 01 مرداد 93), واحد (پنجشنبه 02 مرداد 93), میشل (دوشنبه 30 تیر 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دوستان عزیز که من رو راهنمایی می کنید
    من و همسرم هر دو 25 سال داریم هر دو لیسانس در یک رشته داریم تقریبا میشه گفت آشناییت فامیلی داریم البته نه خیلی نزدیک .قد من بلند وقد اون کوتاه هستش تا جای شونه من و کمتر رنگش بین زرد و سبزه هستش چهره اش خیلی اونجوری توپ نیست اما بد هم نیست البته با ایده آل من تفاوت داره تا حدود زیادی لاغره از نظر مذهبی در حد خودم هستش مثل همیم.
    اخلاقش خیلی خوبه خیلی هم خونگرمه البته این رو هم بگم هر دومون بعد 2 سال از ازدواج اولمون ازدواج مجددمون هستش
    یک نکته جالب اینکه وقتی با همیم فکر های بد مثل همین فکر زیبایی کمتر به سراغم میاد اما موقعی که ازش دورم آزارم میدن تازه ماه اول ازدواجمونه


    من بیشتر سر اینکه می تونست خوش چهره تر باشه کمی برام ابهام و تردید بود . من تو رویاهام یکی می خواستم مثل این بازیگر سریال لئوناردو داوینچی که دختر بود خودش رو شبیه پسرا درآورده بود اسمش یادم نیست اونجوری مثلا، که خوب نمیشه

    من از این ناراحت بودم که خانواده ها قبول نکردند یک مدت نامزد باشیم تو این مدت اشنایی مون بیشتر می شد و خوب برای زندگی مون هم بهتر بود

    راستش رو بخواهید خودم هم به این نتیجه رسیدم ارزشش رو نداره فقط به خاطر زیبایی زندگی رو خراب کنم به هرحال کم کم دارم به زندگی امیدوار میشم
    به خواهرم یکم از نارحتی ام گفتم و اینکه از قیافه اش زیاد خوشم نمیاد بنده خدا خیال کرد می خواهم طلاق بگیرم از این رو به اون رو شد و حالش خیلی خراب بود باز مادرم کمی آرامتر بود.
    فقط میترسم یک وقت اگر موقعیت خطرناکی(زن زیبا) برام پیش بیاد دست از پا خطا کنم ؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید franklin تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 31 تیر 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام وقتتون بخیر
    من نظر شخصیم اینه که شما اگر با هر کس دیگه هم ازدواج میکردین احتمال اینکه این حس درونتون بوجود می اومد بود..شما بر اساس چه معیاری ایشونو انتخاب کردین؟ مسلماً خانواده نمیتونه یه انسان 25 سالرو مجبور به ازدواج کنه..پس خودتون این تصمیمو گرفتین و باید پای تصمیمتون بمونید ....شما می فرمایید حسن های زیادی دارن خب این حسنارو برای خودتون پر رنگ کنید .و اینکه ظاهر شخص چیزیه که از همون اول کاملا مشخصه شما ایشونو دیدین مثل اخلاق نیست که بعدا بشه فهمید ...
    این که میفرمایید دوست دارین برقا خاموش باشه اصلا چیز خوبی نیست اونم تو ماه اول ازدواج...الان که اینجوره بعد مدت ها مطمئنا بیشتر اذیتتون میکنه ... یه سوال اینکه این احساس درون شما هست یا مثلا وقتی با هم بیرون یا پیش دیگران هم هستین احساس خوبی ندارین که کنارتون به عنوان همسرتون باشن؟ من از یه روانشناسی شنیدم که قیافه خوب غادی میشه اما نا زیبا اصلا عادی نمیشه... نمیدونم درسته یا نه........ اما به نظر من این همه حسن که از همسرتون بیان کردین بهتره خودتون به زیبایی های درونشون یا ظاهرشون بیشتر توجه کنید تا براتون دلنشینتر بشه.........امیدوارم خوشحال باشید همیشه

  11. کاربر روبرو از پست مفید ida bahrami تشکرکرده است .

    franklin (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  12. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط franklin نمایش پست ها

    راستش رو بخواهید خودم هم به این نتیجه رسیدم ارزشش رو نداره فقط به خاطر زیبایی زندگی رو خراب کنم به هرحال کم کم دارم به زندگی امیدوار میشم

    فقط میترسم یک وقت اگر موقعیت خطرناکی(زن زیبا) برام پیش بیاد دست از پا خطا کنم ؟
    درود دادا خوب فدات شم شما که حالا ازدواج کردی سعیتو کن تلاشتو کن وقتی فکرهای مزاحم میاد توی ذهنت از تکنیک توقف فکر استفاده کن

    یه مورد دیگه ای که به ذهنم میرسه بجز توقف فکر که خیلی خیلی موثره

    تکنیک توقف فکر

    مکمل خوبی هستش براش میتوانی ازش استفاده کنی بعد اینکه یه ایست محکم دادی به اون فکری که میخواد وارد ذهنتان بشود براش یه زمانی را تعیین کنید مثلا ساعت 8 شب بعد اون زمان تعیین کنید تا چند دقیقه به این موضوع فکر کنید بعد تمام شدنش دیگه ادامه ندید و تمامش کنید.با انجام دادن مداوم این کار مطمئنا دفعات کمتری این فکر به ذهن شما خطور میکنه.

    تقریبا خیلی خلاصه برای شما توضیح بدم در مورد توقف فکر:

    توقف فکر یعنی اولا هر چیزی که اونو یاد تو میندازه بنداز دور..
    هر وقت هم فکرش اومد تو ذهنت بدون سرزنش خودت ذهنتو ازش منحرف کن.حتی اگه دو دقیقه طول بکشه..هر دفعه هم واسه اینکه تونستی فکرتو ازش منحرف کنی از خودت تشکر کن یا به خودت جایزه بده...اگه هم نتونستی ناراحت نشو و باز امتحان کن.

    وقتی ازدواج میکنی یه همسر خوشگل داری که تناسب اندامش عالیه و همیشه خندان و برات وقت داره و همش قربون صدقت میره و به حرفات گوش میده و از رابطه جنسی که داری فوق العاده لذت میبری

    وقتی بچه داری میشی همسرت همش مراقب بچه هستش همش نگرانه بچه هستش اتفاقی نیوفتهب راش و کمتر برات وقت میزاره و همش دور و بره بچه میچرخه و همه وقتشو بچه میگیره و کمتر بهت میرسه بدنش دیگه اون فرم قدیمو نداره دیگه مثل قبل توان و حوصله برقراری رابطه جنسی رو نداره و از همه مهمتر بعد چند سال دیگه تا حدودی تکراری میشه

    حتی زیباترین همسر دنیا را که داشته باشی بازم بعد از بچه دار شدنش از زیبایی و طراوتش کم میهش و بعد چند سال تکراری میشه.

    نیمخوام بگم زیبایی و یا به دل نشستن مهم نیست اتفاقا برعکس برای ما آقایون خیلی هم مهمه ولی چیزیای دیگه ای هم هستش که توی زندگی متاهلی مهمه

    من یه مرد متاهل 30 ساله هستم و یه دختر 1ساله دارم وقتی به همسرم نگاه میگم چهره خستشو میبینم که دیگه شادابی و طراوت اوایل ازدواجمون رو نداره و اکثر وقتشو دخترمون پر کرده.
    ولی وقتی قشنگتر نگاش میکنم میبینم زیباترین همسر دنیاست که هیچی توی دنیا وجود نداره که بتونم باهاش مقایسه کنم.

    عشق مقدسه سعی کن بیشتر روی نقاط مثبتش تمرکز کنی و اونارو پیش خودتب زرگ کنی و هروقت افکار منفی اومد توی ذهنت زود بهش یه استپ محکم و قوی بده شده حتی بلند بگو استپ اجازه نده توی ذهنت جولان بدن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  13. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    amir1364af (سه شنبه 31 تیر 93), franklin (چهارشنبه 01 مرداد 93), سپیده ی تاریک (سه شنبه 31 تیر 93)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 مرداد 93 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حرف های شما دقیقا مثه حرف های همسر منه...می گه وقتی کنارم هستی این عیب برام اصلا وجود نداره اما وقتی دوری همش توی ذهنم دارم با این مشکل می جنگم
    اما وقتی هم بهش می گم جدا شیم زندگیش زیر رو رو می شه راستی در مورد عقدمون، ما هم شرایط شما رو داشتیم البته من به خاطر ایشون یک بار عقد رو کنسل کردم با ناراحتی هم اینکار رو نکردم و موکول کردم به 3 ماه بعد حتی ازش خواستم توی این سه ماه با من در ارتباط نباشه تا بتونه درست فکر کنه اما ایشون از ترس از دست دادن من و اینکه ممکنه بعد از سه ماه من دیگه نخوام با ایشون ازدواج کنم قبول نکرد اما دوباره بعد از سه ماه باز هم موقع عقد همون حالت رو داشت و منم ازش خواستم از هم جدا شیم اما باز هم ایشون اصرار کرد و التماس کرد و خب منم چون عاشق ایشون بودم (هنوز هم هستم) انگار که عقلم رو از دست داده بودم و قبول کردم اما دقیقا بعد از عقد ایشون با من قهر کرد و بعد هم همیشه در حال نوسان هست
    جالبه که اشون هم همیشه در ذهنش همسرش رو با خانوم های توی فیلم ها مقایشه می کنه یه خانوم بلند قد باریک اندام و بلوند با موهای فر و اندام فوق العاده زیبا
    به من می گه که از 70 درصد دخترهای ایرانی زیباتری و اگه حسن های دیگه ات رو هم کنارش بگذارم تو بی نظیری اما چه فایده
    منم از وانشناس ها شنیدم که زیبایی عادی می شه اما زشتی نه و به نطرم این گفته کاملا صحیح است

    - - - Updated - - -

    آهان یه نکته خیلی مهم که تا حالا باعث شده من از شوهرم جدا نشم: یه روانشناس به هم گفت طلاق غلط از ازدواج غلط بدتره تو می تونی یه ازدواج اشتباه بکنی اما نمی تونی یه طلاق غلط بگیری
    منم فعلا دارم تمام تلاشم رو می کنم تا شرایط رو تغییر بدم از طرفی چون تا به حال ایشون موافق جدایی و طلاق نبوده منم در کنارش موندم و بهش کمک کردم از دست این افکار خلاص شه هر چند که دارم اذیت می شم و سختی می کشم و می دونم داره سالهای جوانی ام از دست می ره و ممکنه چند سال دیگه هنوز هم توی همین نقطه باشم

  15. 3 کاربر از پست مفید Ansher تشکرکرده اند .

    franklin (چهارشنبه 01 مرداد 93), khaleghezey (سه شنبه 31 تیر 93), mohammad6599 (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    135
    سطح
    2
    Points: 135, Level: 2
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ansher نمایش پست ها
    حرف های شما دقیقا مثه حرف های همسر منه...می گه وقتی کنارم هستی این عیب برام اصلا وجود نداره اما وقتی دوری همش توی ذهنم دارم با این مشکل می جنگم
    اما وقتی هم بهش می گم جدا شیم زندگیش زیر رو رو می شه راستی در مورد عقدمون، ما هم شرایط شما رو داشتیم البته من به خاطر ایشون یک بار عقد رو کنسل کردم با ناراحتی هم اینکار رو نکردم و موکول کردم به 3 ماه بعد حتی ازش خواستم توی این سه ماه با من در ارتباط نباشه تا بتونه درست فکر کنه اما ایشون از ترس از دست دادن من و اینکه ممکنه بعد از سه ماه من دیگه نخوام با ایشون ازدواج کنم قبول نکرد اما دوباره بعد از سه ماه باز هم موقع عقد همون حالت رو داشت و منم ازش خواستم از هم جدا شیم اما باز هم ایشون اصرار کرد و التماس کرد و خب منم چون عاشق ایشون بودم (هنوز هم هستم) انگار که عقلم رو از دست داده بودم و قبول کردم اما دقیقا بعد از عقد ایشون با من قهر کرد و بعد هم همیشه در حال نوسان هست
    جالبه که اشون هم همیشه در ذهنش همسرش رو با خانوم های توی فیلم ها مقایشه می کنه یه خانوم بلند قد باریک اندام و بلوند با موهای فر و اندام فوق العاده زیبا
    به من می گه که از 70 درصد دخترهای ایرانی زیباتری و اگه حسن های دیگه ات رو هم کنارش بگذارم تو بی نظیری اما چه فایده
    منم از وانشناس ها شنیدم که زیبایی عادی می شه اما زشتی نه و به نطرم این گفته کاملا صحیح است

    - - - Updated - - -

    آهان یه نکته خیلی مهم که تا حالا باعث شده من از شوهرم جدا نشم: یه روانشناس به هم گفت طلاق غلط از ازدواج غلط بدتره تو می تونی یه ازدواج اشتباه بکنی اما نمی تونی یه طلاق غلط بگیری
    منم فعلا دارم تمام تلاشم رو می کنم تا شرایط رو تغییر بدم از طرفی چون تا به حال ایشون موافق جدایی و طلاق نبوده منم در کنارش موندم و بهش کمک کردم از دست این افکار خلاص شه هر چند که دارم اذیت می شم و سختی می کشم و می دونم داره سالهای جوانی ام از دست می ره و ممکنه چند سال دیگه هنوز هم توی همین نقطه باشم
    خوشبختانه احساس می کنم احساسم به همسرم کمی تغییر کرده شاید نیاز داشتم تا احساساتم رو بروز بدوم حس اینکه چیزی در درون تو هست که می خواهی بازگوش کنی ولی نمی تونی باعث میشه بیشتر به اون فکر کنی اینطوری بیشتر به موضوع فکر کنی و حالا که موضوع رو با خانواده ام مطرح کردم و البته بازخورد مادرم خیلی جالب بود که اولش خیلی ناراحت شد اما بعد تصمیم این که طلاق بگیرم یا نگیرم رو با خودم گذاشت باعث شده حس کنم زنم اونقدر ها هم بد قیافه نباشه و مهمتر از اون اینکه دیگر این مسئله خیلی ذهنم رو مشغول نکنه

    همچنین روش استپ فکری تونست بهم کمک کنه الان به موضوعات آزار دهنده ای مثل زیبایی فکر نمی کنم و اگر هم بکنم در زمان مشخص اینطوری کمتری اذیت می شم.
    در ضمن از همسرم خواستم در رختخواب با لباس باشه اینطوری باعث مقبولیت بیشترش برام شده شما هم اگر خواستید می تونید در رختخواب با لباس حضور پیدا کنید یعنی لباس نوعی مشکلات جسمی شما رو می پوشونه


    یک موضوع دیگر هم هست ،قبلا من می خواستم رضایت همسرم رو جلب کنم و از خواسته های خودم چشم پوشی می کردم تا حدودی ولی الان خواسته هام رو با همسرم در میان می گذارم مثلا من از اینکه زنم مدام خرید کنه خوشم نمیاد خوب بهش گفتم که در روزهای خاص و مدیریت شده خرید کنه با وجود اینکه این موضوع خیلی باب میلش نباشه. یعنی نمی گذارم که بهم فشار بیاد که بعد یادم بیفته که همسرم چرا مثل زنای مردم خوشگل نیست.
    فعلا که داریم پیش می ریم خودم هم به همسرم گفتم این یک رابطه هستش که قرار نیست 100 درصد موفق باشه شاید چند سال دیگر مشکل بخوریم ولی الان رو باید خوب زندگی کنیم.

  17. کاربر روبرو از پست مفید franklin تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایول دادا خوشحالم داری تلاشتو میکنی

    فقط اینو یادت باشه انتظار زیادی نداشته باش و صبور باش تلاشتو ادامه بده.اینکه برنامه بلند مدت برای رسیدن به هدفت انتخاب کردی خیلی عالیه با همسرت بیشتر حرف بزن سعی کن بیشتر بهش نزدیک بشی و بیشتر بشناسیش اینجوری احتمالا بهت کمک میشه زودتر به هدفت برسی
    خواسته هایی که داری را باهاش در میانب زار ولی کم کم جلو برید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  19. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    franklin (پنجشنبه 02 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.