در جواب به خواستگارم دچار شک وتردیدم..لطفا سریع کمکم کنید..

[maniash]

من ۲۱سالمه،دانشجوی دکترام،خواستگارم فوق مکانیک،با خانواده ی خوب و مذهبی،۲۴ساله،غقاید وتفکراتی مشابه من،تنها مشکل من اینه که از نظر مامانم ایشون خوشگل نیستند والبته درست هم می گن ، پدرم هم می گن خوشگل نیس ولی زشت هم نیست...من واقعا نمی دونم چی کار کنم...مامانم همش به من می گن:از شوهر دختر خالت خوشگل تره یا نه؟ از خواستگارای قبلیت که باید خوشگل تر باشه!فامیل نمی گن چقد زشته...اگر فلانی فردا شوهرش خوشگل تر از او بود حسودیت نمی شه..تو هنوز فرصت داری که موارد بهتری بیان خواستگاریت...مشکل اینجاست که این آقا پسر شاید برای خیلیا خیلی هم خوشگل باشن اما در مقایسه با من این طور به نظر می رسن...نسبت به من کاملا سبزه اند و قدشونم فقط ۴سانت بلندتر از منه...اینا همش به این خاطره که از نظر خانواده و فامیل من خیلی خوشگل و خوشتیپم وقدم هم بلنده وهمه ی اینها باعث شده که یک سری پیش بینی ها صورت بگیره و خداییش من هم از باز خورد های فامیل و دوستام می ترسم...دوستان عزیز خواهش می کنم راهنماییم کنیم که درست انتخاب کنم...دلم نمی خواد بعدا سر همچین چیزی مشکل پیش بیاد
لطفا عجله کنید...

[سپیده ی تاریک]

سلام مهم اینکه معیارهای خودت برای ازدواج چیه ، آیا زیبایی هم جزئشه؟ اگه هس در مرتبه چندم؟ اولویت هات چیا هستن و آیا این آقا همرو یا اکثرش رو داره؟ اگه بقیه ی معیارات رو داره و فقط زیبایی رو نداره ،میشه ازش چشم پوشی کنی ، هیچکس کامل نیس عزیزم ، خدا فقط بی نقصه و ما آدما همیشه یه جامون میلنگه ...

[نوروزیان.]

شما به حرف دیگران کاری نداشته باش. بنشین فکر کن ببین آیا این آقا تیپش ، قیافه اش ، هیکلش شما را ارضا می کند یا نه. ببین آیا تمایل داری که شما را لمس کند و رابطه داشته باشید یا از تصور اینکه لمست کند حس بدی به شما دست می دهد.

[terme00]

سلام
خوش اومدی
پاسخ های مدیر رو در موارد مشابه مشکل شما برات میذارم ...

در مورد زيبايي بايد نكات ذيل را نيز در نظر گرفت: چون ابعاد زيبايي متفاوت است:


1 – زيبايي گويش : لهجه، عشوه كلامي، تكه كلامي ، سيالي كلامي، حاضر جوابي، لطافت سخن، گفت و شنود به اندازه. شوخ طبعي

2 – زيبايي حركات:‌ عشوه گري ، طنازي، فيگور و ژست هاي دلربا، قد و اندازه و تناسب بدن، نحوه راه رفتن.

3 – زيبايي بينايي:خوه نگاه كردن، نحوه پلك زدن، محجوب بودن، جذاب نگاه كردن و ...

4 – مسئله تاثير آرايش بر قيافه: که مي توانيد با خانواده مشورت كنيد.

5 – زيبايي در سليقه: نحوه انتخاب پوشش ، نحوه لباس پوشيدن ، نحوه چيدن منزل، نحوه انتخاب ادكلن

6 – زيبايي در تعاملات: نحوه ارتباط با شما و دوستان و فاميل، ميزان سازگاري و ارتباط عاطفي با آنها و ...

7 – زيبايي فكر:‌ فراهم آوردن زيبايي با خلاقيت در زندگي، به روز بودن معلومات و دادن آگاهي به شما، همفكر بودن، استقلال در نحوه تفكر و مشورت دادن ،‌مديريت متفاوت و زيباي مسائل خانواده و ...

8 – زيبايي هنري:‌ آشنايي با موسيقي، نقاشي، صداي خوش، رانندگی، و ساير هنرها

همانطور كه مي بينيد مي توان تمام اين ابعاد زيبايي را بررسي كرد.


دوم: اگر فردي با تمام ابعاد بالا از نظر شما آنچنان زيبا باشد كه به دلتون بچسبد و خواستارش باشي كفايت مي كند و حالا نوبت به بررسي دقيق مسائل اساسي تري چون معيارها و شرايط ازدواج مي رسد.

سوم: نكته مهم اين است كه اگر شخصی به لحاظ زيبايي از يك نمره معمولي در ازدواج برخوردار باشد ، اما در ساير معيارهاي اساسي مثبت باشد، كم كم مهر وعشق شما را چنان بر مي انگيزد كه قيافه زياد براي شما مطرح نيست. (‌به دوستان خود توجه كنيد، شما بيشتر بر اساس معرفت و ... آنها را مي شناسيد و با آنها صميمي هستيد نه قيافه – همسر هم همينطور است تنها فرقي كه در مورد همسر وجود دارد اينست كه بايد به طور كلي دلپذير باشد و يك حداقلي براي جذب شدن ، داشته باشد.)

چهارم:زيبايي يك امر نسبي هست، شما هر همسري با هر اندازه زيبايي انتخاب كنيد به زودي متوجه مي شويد شخصی زيباتر نيز وجود داشته است. و اين نكته مهم است كه نبايد به هر چيزي بيشتر از اندازه خودش بها بدهيم. مثلا زيبايي در حد متعارف كه به دلمان بنشيند كافي هست، مگر اينكه كلا از همان اول او را نپسنديدم .

راجع به نظر مادرت :

یكم:‌ محور اصلي در انتخاب همسر خود شمائيد. اگر بنا باشد كه تحت تاثير صحبت هاي ديگران مردد شويد، اين اتفاق بعد از ازدواج هم ممكن است بيفتد و منجر به از هم پاشيدگي خانواده مي شود. نقش ديگران صرفا دادن تجربه و مشورت به شماست و شما پس از بررسي بر اساس شعور ،‌منطق و احساس خود نتيجه گيري و تصميم مي گيريد. پس، از روي حرف ديگران كه هر كسي فقط از منظر خودش صحبت مي كند ، تصميم نگير.

دوم:‌ بر اساس معيارها و نكته هاي ازدواج ، معيارهاي خود را دقيقا و با مثال و جزئيات براي خودت مكتوب كن، براي هر معيار ضريبي متناسب با ارزش آن يادداشت كن. و با شناختي كه از طرف مقابلت داري، به بررسي تناسب معيارهايت و معيارهاي او بپرداز.

سوم: بعضي ذهنياتت كه از زمينه خانوادگي و فرهنگي و خيالاتت سرچشمه گرفته بايد اصلاح كني، بعضي از اين خطاهاي شناختي كه حتما بايد تغيير دهي ؛از اين قرار است:

- اگر بخواهي خوشبخت باشي بايد طرف مقابلت تحصيلات بالا داشته باشد.

- خوشبختي در گرو اينست كه از نظر رفاهي در سطح خوبي باشي.

- بعد از ازدواج مي توانم همسرم را تغيير بدهم.

- تفاوت در مسائل اعتقادي، اخلاقي و ...،‌در ازدواج اهميتي ندارد و مي توانيم هر كدام جداگانه اعتقادات خود را داشته باشيم.

- ازدواج خوب ازدواجي هست كه از اول همه چيز آماده و فراهم باشد، و بعد از ازدواج در هيچ مسئله اي ؛ اختلاف نظر وجود نداشته باشد.

- اينكه بايد فرد ايده آلي جهت همسري انتخاب كنم كه از هر لحاظ بي عيب و نقص باشد.

- اينكه خوشبختي ام در گروه اينست كه حتما و حتما در يك فرجه زماني با يك نفر ازدواج كنم حتي اگر آن شخص مناسب من نباشد. و اگر من ازدواج نكنم ، به تنهايي يك آدم بي ارزش و بدبخت هستم. و با عجله تمام بايد با اولين كسي كه توانستم ازدواج كنم ، حتي اگر آن فرد از نظر اعتقادي با من متفاوت است، يا معتاد ، سخت گير، اختلاف فرهنگي، اختلاف طبقاتي و تحصيلي، اختلاف فكري و ... مي باشد.


چهارم: حق انتخاب را از خود نگيريد. از افعال مجهول در مورد خود زياد استفاده نكنيد. اينكه «ميترسم عاشقش بشوم» يعني چه؟ در واقع ما خودمان فاعل كارها هستيم. مثلا شما مي توانيد خود را عاشق كنيد. (‌مثلا با خيالبافي زياد در مورد يك نفر، چشم پوشي از مشكلاتش، فرار از وضعيت بد خانواده ، و ....). پس شما يك فرد آگاه و تصميم گيرنده نسبت به انتخابهاي خودتان هستيد ، مخصوصا انتخاب همسر كه مهمترين انتخاب هر فرد در زندگيش مي باشد. پس لازم است در چنين انتخابهايي،‌اگاهانه ، عاقلانه و با مشورت با متخصص انجام شود.

پنجم: تمام مطالب بالا به معني اين نيست كه سخت گيريهاي افراطي داشته باشيم و با بهانه گيري به دنبال ايده آل بگرديم. بلكه بايد معيارهاي اساسي را فراموش نكنيم.و با توجه به آنها تصميم بگيريم.

[maniash]

می دونید دوست عزیز،مشکل اینه که ایشون وخانواده شون از هر جهت خوبند ولی از نظر فقط چهره چندان خوشگل نیستند و این باعث شده که من مردد باشم ،می دونم که نباید به نظر دیگران بهای زیادی بدم اما این برداشت ها همیشه آزارم می ده،راستشو بخواین از این همه آدم حسودی که دور و برم وجود داره خسته شدم،من همیشه خوب باهاشون رفتار کردم و بدشون را نخواستم اما همیشه زخم زبون هاشون و حرفاشون که از دیگران میشنوم،آزارم می ده،اصلا نمی خوام مسئله ی ازدواجم دوباره جای حرف اضافه رو به آنها بده...

[واحد]

خواهر خوبم شما البته سنتون کمه و ممکنه مورد های بهتری هم براتون پیش بیاد . ولی اگه ایمان و اخلاق ایشون تایید شده ست از دستش ندهید . مرد خوش تیپی که تعهد و ایمان و اخلاق نداشته باشه به چه دردی میخوره ؟ جز دختر بازی و عیاشی ؟ به خاطر حرف مردم زندگی نکن شما خانم دکتری اخه !

[setareh 1390]

ببخشید سوال من یکم بی ربطه ولی شما 21 سالتون دانشجوی دکترا هستید؟چه جوری؟لطفا جواب بدید
به نظرم حرف دیگران براتون از حد عادی بیشتر مهمه به خاطر همین یکم باخودتون روراست باشید اگه واقعا فردا از اینکه شوهرتون از شوهر دختر خاله و دختر داییتون خوشگل تر نیست ناراحت میشین و مطمئنن این ناراحتی باعث ازار شوهرتون بشه لطفا به اون اقا پسر رحم کنید.الان فقط خودتونید و خدتون یکم خلوت کنید و فکر کنید اگه براتون مهم نبود و قبول کردید باید ازش جلوی همه حتی مادرتون حمایت کنید و اجازه ندید که بگن ایشون زشتن.

[احمدعلی]

سلام

از همین حالا تمرین کنید و یاد بگیرید که به حرف های دیگران جز در 3 زمینه زیر هیچ توجهی نکنید:
1- دستورات خدا و والدین و....
2- انتقاد صحیح از شما
3- مشورت های مفید

یا مولا علی علیه السلام

[نوروزیان.]

بانوی عزیز معذرت می خواهم که به صراحت حرف می زنم اما حس می کنم شما از این فامیل ها که گفتید (می ترسید ) و ( حساب می برید ).
می خواهم بدانم علت ترس و حساب بردن شما از آنها چیست ؟

- - - Updated - - -

آیا کسی به شما تلقین کرده است که باید از این اقوام بترسید و برای ازدواج از آنها اجازه بگیرید؟ آیا آنها صاحب اختیار کل اقوام هستند و هر کس می خواهد ازدواج کند باید طبق سلیقه آنها انتخاب کند ؟
به جز مبحث ازدواج ، آیا مدل ماشین خانواده شما باید مطابق سلیقه این افراد تعیین شود ؟ آیا رشته تحصیلی خود را باید با نظر آنها تعیین کنید ؟اآیا رنگ لباس های شما و اقوامتان را این افراد تعیین می کنند ؟ آیا اگر بخواهید آمپول بزنید باید به جایی بروید که این افراد معرفی می کنند ؟ آیا آنها برای شما تعیین می کنند که باید چند بار در هفته به حمام بروید ؟ آیا مدل و رنگ دمپایی روفرشی شما را آنها تعیین می کنند ؟ شما اگر بخواهید آب بخورید هم باید لیوانی انتخاب کنید که مطابق سلیقه این افراد است ؟

به آخر همه این سوالها این جمله را اضافه کنید : و آیا اگر در این مورد از آنها اجازه نگیرید آنها با حرف هایشان شما را به شدت تنیبه می کنند؟ تا دیگر بدون اجازه و خواست آنها کوچکترین کاری نکنید ؟؟؟؟؟؟؟

توجه : پاسخ دادن به این سوالها بسیار مهم است و تعیین می کند که شما بعد از این چه آینده ای خواهید داشت و زندگی شما چطور پیش خواهد رفت.

پس سعی کنید کاملا با دقت و تفکر پاسخ دهید.

اگر پاسخ دادن به این تعداد سوال برایتان مشکل است می توانید به یک دانه سوال زیر پاسخ دهید :

آیا در این دنیا کاری هست که شما بدون حساب بردن و اجازه گرفتن از این اقوام و نیز بدون ترس از حرفها و احیانا مجازات و اعمال شاقه ای که تعیین می کنند ، آن کار را انجام دهید ؟

[احساس بهاری]

با سلام
باهاش بیشتر مراوده کنید و اگه دیدید به دلتون نشسته و حس میکنید بهش علاقه دارید و قابل دوس داشتنه و اونقد واستون ارزش داره که نظر کسی ارزشی نداشته باشه اونوقت بیشتر در موردش تحقیق کنید و اگه دیدید توی بقیه زمینه ها هم خوبه و سره سعی کنید به راحتی از دستش ندید و توصیه میکنم باهاش ازدواج کنید
اما اگه نه ، میبینیدش انگار یه جوری میشید و انگار به دلتون ننشسته و یاد حرف دیگران میوفتید و انگار حرف دیگران از خودش واستون مهمتره ... توصیه میکنم باهاش ازدواج نکنی بهتره چون اگه طلا هم باشه و دنیایی خوبی کنه چون واستون جذابیتی نداره به چشم نمیاد و انگار علاقه ای ندارید بهش ، و این میتونه واسه زندگی ایندتون خوب نباشه
انگار یکی پیشتونه که روزی هزار بارم داره خودشو واستون میکشه اما به چشم شما نمیاد و ایجاد رابطه سردو .....

یادتون باشه وقتی کسی رو دوس داشته باشید اگه اون یه کار خیلی کوچیکی واستون بکنه از نظرتون جذابه و شمارو میکشونه به سمت خودش و در ارتباطتون توی زندگی خیلی موفق تر میشید

پس اول باهاش ارتباط بیشتر(حضوری باشه نه مجازی) برقرار کنید تا ببینید دوس داشتنیه و دلتون با عقلتون یه حرفی رو میزنه یا نه، و اونوقت با معلوماتی که بدست اوردید تصمیم درستو بگیرید


موفق باشید
احساستون همیشه بهاری



==========>>>>>>>>>>>===== همدردی ====<<<<<<<<<<<<<==============

گذشت اگاهنه در زندگی و پاکسازی ذهن از تعصبات ،نقش اساسی در تفاهم و سازندگی دارد
این همه تلاش زمانی ثمر بخش است که عشق و علاقه باشد
و عشق و علاقه زمینه ساز گذشت دو طرفه می شود