من نمی دونم "مقدار" این گیر دادنهای پدر و مادرت چقدره، اما واقعا میشه پدر و مادری رو پیدا کرد که به بچه هاشون گیر ندن؟نمی خوام بیخودی حق رو به تو بدم. آیا تو هم پدر و مادرتو درک می کنی؟ آیا تو هم به مشکلات اونا توجه می کنی یا به یه موجود خودخواه تبدیل شدی که فقط میخواد خودشو توی جام جهانی ببینه؟1. اینکه مورد توجه قرار می گیری (با غرغر یا طعنه و کنایه و ...) مفهومش اینه که براشون مهمی. و البته نشون میده که اونا از نظر تو مهم نیستن (که موجب ناراحتی اونا شده). روی این مساله فک کن.2. روزه گرفتن مساله مهمیه. اگه خانواده مذهبی داری که فوتبال و هر نوع ترقی که بخوای اونو بهانه کنی قابل قبول نیست. چرا دنبال راههای مجاز نیستی؟ مثلا هر روز تا حد مسافرت از شهر خارج شو (حدود 25 کیلومتر از شهر برو بیرون، با ماشین، مترو و ...، اونجا می تونی روزه تو بخوری و برگردی) اینطوری به پدر و مادرت این اطمینان رو میدی که خیلی هم لا ابالی نیستی و می تونی به اونا قول بدی که توی زمستون یا هر وقت دیگه ای که تونستی قضای اون روزه ها رو بگیری.3. "گاهی"، فقط گاهی هم به والدینت حق بده.
هميشه براي يك قدم بيشتر، انرژي دارم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)