انتخاب در ازدواج باکسی که علاقه ای درمیان نیست...راهنمایی کنید لطفا

[maedeh120]

سلام به همه ی دوستان

اگه شما یه همچین فرصتی (ازدواج) براتون پیش میومد چیکار میکردین
آشناتون بود.پسرپاکی بود.باعرضه بود.باایمان بود.توآشناها به عنوان زن دوست بودن و خوش اخلاقی زبان زد بود.مطیع بود.مودب بود.دستش به دهنش میرسید.خانوادش عالی بودن.و خلاصه هر چی که بگم ازش کم گفتم فقط تنها مشکلشون این هستش که اولا اونا شهرستان زندگی میکنن البته خودشون بعداز ازدواج میان تهران.
و اینکه شما هیچ حسی بهش نداری و دوستش نداری و جواب رد میدی اما همه میگن عشق بعد از ازدواج لذتش بیشتر تداومش بیشتره بعدا عشق بینتون بوجود میاد این فرصت رو از دست نده پسر خوب کمه .....
شما چیکار میکردین؟؟این ریسکو قبول میکردین؟؟؟
راستی راجب قضیه قبلی خاواده من یه سری شروط دیگه گذاشتن و مخالفتشون رو رسما" اعلام کردن و قضیه منتفی شد امروز 8روز میشه)
از همه دوستان خواهشمند است جواب بدن

[فرشته آسمان]

سلام
من هیچ وقت این ریسکو نمی کنم تمام مشخصاتی که گفتی در صورت نبود علاقه

فقط می تونه ویژگی های یه مرد خوب باشه نه یه شوهر خوب

این فقط نظر شخصی منه چون خودمم تو همچین مواردی جواب رد دادم البته اگه نبود علاقه با وجود

طی کردن مراحل شناخت بوده و فقط از روی ظاهر نباشه

[maedeh120]

راستش عید امسال منو از مامانم خواستگاری کردن و چون میشناختیمشون من به مادرم گفتم در واقع خود ایشون(مادرم) پیشنهاد داد که ما چند سری بریم بیرون .....
اوضاع خوب بود و من حس کردم میتونم دوستش داشته باشم تا یه سری شرایط بوجود اومد که من پس زدم اما اونها کوتاه نیومدن و بعد از یکی دوماه دوباره اومد تهران و 2سری باهم رفتیم بیرون اما من تو دلم خداخدا میکردم که زودتر برگردم خونه ... و اصلا حسی بهش نداشتم حتی شاید یکمم ازش بدم میومد چراشو خودمم نمیدونم....بعد وقتی میخواست بره میگفت من اصلا دلم نمیاد برم دلم طاقت نمیاره مادرم خیلی اصرارکردبمونه رابطش با مامانم خیلی خوبه .... ولی من بهش میگفتم رفتنی باید بره دیگه چه امروز بری چه فردا منم فردا کلی کار دارم پس امروز بری خیلی بهترهخلاصه چندباری غرورشو لگدمال کردم اما اون یه شب از شهرستان کوبید اومد و قبلش یه عروسک با یه دسته گل داده بود یه پسربچه که آورد دم خونمون و من طوری اونشب با حالت بدی جلوی جمع ضایعش کردم و کیفش رو بهش دادم که بره ....اما اون گفت من میرم فقط یه لحظه بیا پایین رفتم دیدم که (میدونه من عاشق میوه های قرمز و آجیلم)یه هندونه بزرگ و یه کیلو اجیل بهم داد گفت اینارو برای تو اوردم ..... بازم من پرو خجالت نکشیدم و گفتم مرسی گرفتمشون و درو بستم رفتم.....
من خودم همیشه دنبال یه ازدواج سنتی عشق بعد ازدواجم ... اما باخودم میگم لااقل یه ته احساسی باید وجود داشته باشه...
نمیدونم .....خودمم گنگم....

[khaleghezey]

خدا شانس بده ملت منتظر هستن یه همچین پسری در خونشونو بزنه اونوقت شما اینجوری میزنی بدبختو پرپرش میکنی

خوب حالا برای چی ازش خوشت نمیاد؟هم باید معیارها رو داشته باشه خواستگار هم اینکه بقول معروف به دل بشینه.
حالا جدی بنظر خودت چجور آدمی باید باشه که به دل شما بشینه و مشکل این طفلی عاشق پیشه چیه؟

پ.ن:والا من جاش بودم میمودین پایین اون هندونه رو میکوبیدم توی سرتون و در میرفتم

[maedeh120]

خاله قزی جان من مشکلی ندارم اتفاقا همش میگم خوش به حال هرکس که زنش بشه چون واقعا تو اشناها همه میگن کاشکی بیاد خواستگاری ما
ولی میدونی چیه یکی اینکه سربازی نرفته یکیم اینکه به دلم نشسته خب بابا من باید یه ذره دلم خوش باشه آیا؟؟؟؟؟؟؟؟
اینطوری بی احساس بی احساس که نمیشه تازه این هندوانه که چیزی نیست یه کارایی کرده یه خرجایی کرده که خالم اینا میگن اگه شوهر ما برامون اینکارارو میکرد رو سرمون میذاشتیمش چه برسه به اینکه این هنوز هیچ نقشی نداره و توهم انقد خوردش میکنی....
اما میگم لااقل باید به دلم بشینه که هرچی سعی میکنم نمیشینه...
راستی من امروز که برم روز یکشنبه دوباره به سایت سر میزنم چون خونه نت ندارم اما شما لطفا نظراتتون رو بنویسید

[khaleghezey]

اگه به دلت نشسته حق داری و مهم نیست طرف بهترینم باشه و همه معیارها رو هم داشته باشه اگه به دل نشینه خوب نمیشه کاریش کرد و تصمیم شما کاملا درسته
ولی یه پیشنهاد یه سر برو یه روانشناس خوب باهاش حرف بزن در همین مورد یا زنگ بزن 1480 ضرر نداره حرفتو بزن و حرفشو بشنو ببین چی میگن.تلفنش مجانیه خوبه بیشتر صبح ها زنگب زن خلوت تره

[zendegiye movafagh]

فکر می کنی به خاطر چهره یا نداشتن زبون بازی باشه
بعضی ها اولش با زبون بازی دختر رو عاشق خودشون می کنن اما بعدش با اخلاقهایی که دارن دختره حتی از عشقش پشیمون میشه
اما ایشون که اینقدر به فکر علایق شماست جای فکر کردن داره
به خودت یه استراحت بده بعد از چند روز دوباره فکر کن

[مصباح الهدی]

سلام مائده جان

از چه نظر به دلت ننشسته؟

1. قیافه؟

2.رفتار و شخصیت؟

3. حس می کنی بهت چسبیده؟

من یکم فکر می کنم چون این آقا زود احساس خودش را برای شما رو کرده و مشخص کرده جوابش صد در صد مثبته، احساس پس زدگی در شما به وجود آورده!

و شاید حس نمی کنی یک مرد محکم باشه و حس می کنی لوس باشه!

خودت چی فکر می کنی؟

با زندگی موفق موافقم. یکم به خودت استرحت بده و راجع به یک چیز دیگه به غیر از ازدواج فکر کن و بعد دوباره.....

[معاون کلانتر]

اما همه میگن عشق بعد از ازدواج لذتش بیشتر تداومش بیشتره بعدا عشق بینتون بوجود میاد این فرصت رو از دست نده پسر خوب کمه .....

خانم عزیز
چه حرف اشتباهی !!!!!
اگر بعد ازدواج عشق و علاقه بوجود نیومد چی ؟

یک سوال
اگر قرار باشه بعدا به طرف مقابل علاقه مند بشید چرا به همه خواستگاراتون جواب مثبت نمیدید ؟

اصلا با این تفکرات قرون وستایی ازدواج نکنید

ضمنا با ازدواج با کسی که بهش علاقه نداری نتنها به طرف مقابل لطف نمیکنی بلکه در آینده کسی که بیشتر متضرر میشه اون پسره

پس بخاطر طرف مقابل هم که شده اینکارو نکن

[reihane_b]

اوضاع خوب بود و من حس کردم میتونم دوستش داشته باشم تا یه سری شرایط بوجود اومد که من پس زدم اما اونها کوتاه نیومدن و بعد از یکی دوماه دوباره اومد تهران

سلام مائده جان میشه بگید اون شرایط چی بود؟ اگر هم نمیدونی باید بیشتر فکر کنی تا دلیل رو پیدا کنی
منم مثل شما بودم،اولش خوب بود و بعد بی احساس شدم! دلیلش رو دقیق دقیق پیدا نکردم ولی تونستم حدس بزنم چه دلایلی ممکنه باعث این شده باشه. شما هم فکر کن ببین مگه اولش چطور بود؟ ازش چی انتظار داشتی چطور برخورد کرده؟حرفی حرکتی چیزی.... بوده لابد.

خلاصه چندباری غرورشو لگدمال کردم اما اون یه شب از شهرستان کوبید اومد و قبلش یه عروسک با یه دسته گل داده بود یه پسربچه که آورد دم خونمون و من طوری اونشب با حالت بدی جلوی جمع ضایعش کردم و کیفش رو بهش دادم که بره ....اما اون گفت من میرم فقط یه لحظه بیا پایین رفتم دیدم که (میدونه من عاشق میوه های قرمز و آجیلم)یه هندونه بزرگ و یه کیلو اجیل بهم داد گفت اینارو برای تو اوردم ..... بازم من پرو خجالت نکشیدم و گفتم مرسی گرفتمشون و درو بستم رفتم.....

شاید همین رفتاراش بدون اینکه خودت بدونی و خودش بدونه! داره حس تو رو نسبت بهش نه تنها مثبت تر نمیکنه بلکه منفی تر هم میکنه!
او داره به قول معروف ناز دختر رو میکشه،ولی روشش درست نیست به نظر من. برخورد شما هم درست نیست!
این آقا برعکس این چیزی که تا الان رفتار کردن باید باشن،یعنی اجازه ندن شما غرورشو لگدمال کنید. این هیچ امتیاز مثبتی برای شما و ایشون نیست که شما دارید این کارو می کنید.
ببخشید ولی توی صحبتای شما من یه غروری رو می بینم... سعی کنید دچار غرور کاذب نشید. و حدس میزنم این رفتارای اون آقا در مقابل دختری مثل شما فقط گرفتن جواب منفی رو بیشتر میکنه! چون یه جورایی اون آقا هم داره ضعف نشون میده از خودش.
فکر کنید ببییند اگر این آقا مثل روز اولش بود که دیده بودیش الانم همون حس + رو بهش نداشتی؟

ویه نکته مهمتر که شاید بد نباشه گفتنش: شما ایشون رو یه مرد کاملا ایده آل نبینید. درسته که از خیلی جهات خوب هستن ولی مطمئن باشید ایشون هم مثل هر آدم دیگه ای ضعف هایی دارند. ببینید ضعف هاش چیا هستن؟ شاید اینطوری جواب سوالتون هم پیدا کردید.